پرسش :
اگر اسلام دين عدالت است، پس چراسادات و اولاد امام علي(علیه السلام) بر ديگران برتري دارند؟
پاسخ :
در ميان اديان و مذاهب، ديني موفقيت بيشتري دارد كه از هر جهت كاملتر باشد. شريعتي قادر است انسانهاي با فضيلت و شخصيتهاي نمونه تربيت نمايد كه كمترين تبعيض و بيعدالتي در آن نباشد.
يكي از شبهاتي كه در مجامع علمي دانشگاهي و حوزوي مطرح ميشود، اين است كه اگر شما ادعا داريد اسلام، تنها دين نجات بخش انسانهاست و هيچ ظلم و بيعدالتي در آن نبوده، هيچ فرقي ميان سياه و سفيد، پادشاه و رعيت، قوي و ضعيف و عرب و عجم نيست، پس چرا فرزندان امام علي(ع) و سادات علوي، در دين اسلام بر ديگران امتياز و برتري دارند؟ آيا اين امتياز سادات، برخلاف آيهاي نيست كه ملاك برتري افراد را خدا ترسي و تقوا و اعمال صالح ميداند؟ چگونه از يك طرف شعار عدالتخواهي سر ميدهيد و از طرف ديگر، سادات را بر ديگران امتياز ميبخشيد؟
اين يكي از شبهاتي است كه طرح آن براي نسل جوان جامعه به جهت عدم اطلاع كافي آنان ميتواند منشأ برخي از انحرافات اعتقادي و اخلاقي گردد. به همين خاطر پاسخ اين شبهه را آن گونه كه در قرآن آمده، از ديدگاه علامه (ره) بيان مينماييم.
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه هيچ ترديدي وجود ندارد كه اسلام، دين عدالت است و هيچ شريعتي در مقام ادعا و عمل در اين زمينه نميتواند با اسلام برابري نمايد.
رهبران ديني در اسلام، هم شعار عدالت اجتماعي، اصليترين شعارشان بوده و هم در مقام عمل كمترين تخطّي از آن نداشتهاند؛ چنان كه دوست و دشمن در عدالت حضرت علي(ع) شهادتش را به خاطر شدت عدالتش ميدانند؛ اما با همهي اين اوصاف، ريشهي برتري و امتياز گروهي خاص (سادات) بر ديگران، به جهت آيهاي در قرآن است كه به موجب آن، خداوند به پيغمبر(ص) امر كرده كه از مردم بخواهد با خويشاوندان وي معاملهي دوستي و مودت نمايند.[1] سرّ و حكمت اين درخواست خداي تعالي از پيامبر اكرم(ص) بعد از رحلت او مشخص شد كه آن ظلمها و ستمهايي بود كه در طول تاريخ با نسل هيچ رهبر و پيشوايي نشده است. سلسلهي سادات، قرنها هيچ گونه تأميني نداشتند، كشته ميشدند و سرهاي بريدهي ايشان را به عنوان ارمغان از شهري به شهري ديگر ميبردند، آنان را زنده زنده دفن ميكردند و دسته دسته در پي ساختمانها و ديوارها ميگذاشتند، آنان را زنداني و مسموم ميكردند. سالها گذشت تا اين كه شيعه استقلال يافت و توانست در احترام سادات بكوشد.[2]
اكنون نيز شيعيان خصوصاً سادات در برخي از كشورها از دست دشمنان در امان نيستند و امنيت جاني و مالي ندارند؛ مثلاً در پاكستان افراد سپاه صحابه، برخي از روزها در كنار جاده كمين ميزنند و اتوبوس را متوقف ميكنند و مسافران را بازديد كرده، كارت شناسايي آنان را نگاه ميكنند؛ اگر اسم كسي «علي» باشد، در كنار خيابان او را گردن ميزنند.
پس اگر خداوند خطاب به پيامبرش فرمود: به مردم بگو كه: «اجر و پاداش رسالتم، دوستي با اهل بيت من است» به جهت اين بوده است كه خداوند ميدانست با اهل بيتش بعد از رحلت پيامبر اكرم (ص) چه برخوردي خواهند نمود. بنابراين به خاطر كاستن از آن ستمها چنين كلامي را بر رسولش وحي نموده است، و اين به معناي نابرابري و بيعدالتي در شريعت شمرده نميشود.
چون خداوند نفرموده است كه از حيث حقوق اجتماعي، آنان از ديگران برترند و هرگاه خطا و معصيتي و يا جرم و جنايتي را انجام دادند، نبايد مجازات گردند و يا خداوند در قيامت معاصيشان را ناديده ميگيرد و آنان را از عذاب خويش نجات ميدهد.
پی نوشتها:
[1]. سورهي شوري، آيهي 23
[2]. فرازهايي از اسلام، ص 326.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقی، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه) بهار 1381(
در ميان اديان و مذاهب، ديني موفقيت بيشتري دارد كه از هر جهت كاملتر باشد. شريعتي قادر است انسانهاي با فضيلت و شخصيتهاي نمونه تربيت نمايد كه كمترين تبعيض و بيعدالتي در آن نباشد.
يكي از شبهاتي كه در مجامع علمي دانشگاهي و حوزوي مطرح ميشود، اين است كه اگر شما ادعا داريد اسلام، تنها دين نجات بخش انسانهاست و هيچ ظلم و بيعدالتي در آن نبوده، هيچ فرقي ميان سياه و سفيد، پادشاه و رعيت، قوي و ضعيف و عرب و عجم نيست، پس چرا فرزندان امام علي(ع) و سادات علوي، در دين اسلام بر ديگران امتياز و برتري دارند؟ آيا اين امتياز سادات، برخلاف آيهاي نيست كه ملاك برتري افراد را خدا ترسي و تقوا و اعمال صالح ميداند؟ چگونه از يك طرف شعار عدالتخواهي سر ميدهيد و از طرف ديگر، سادات را بر ديگران امتياز ميبخشيد؟
اين يكي از شبهاتي است كه طرح آن براي نسل جوان جامعه به جهت عدم اطلاع كافي آنان ميتواند منشأ برخي از انحرافات اعتقادي و اخلاقي گردد. به همين خاطر پاسخ اين شبهه را آن گونه كه در قرآن آمده، از ديدگاه علامه (ره) بيان مينماييم.
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه هيچ ترديدي وجود ندارد كه اسلام، دين عدالت است و هيچ شريعتي در مقام ادعا و عمل در اين زمينه نميتواند با اسلام برابري نمايد.
رهبران ديني در اسلام، هم شعار عدالت اجتماعي، اصليترين شعارشان بوده و هم در مقام عمل كمترين تخطّي از آن نداشتهاند؛ چنان كه دوست و دشمن در عدالت حضرت علي(ع) شهادتش را به خاطر شدت عدالتش ميدانند؛ اما با همهي اين اوصاف، ريشهي برتري و امتياز گروهي خاص (سادات) بر ديگران، به جهت آيهاي در قرآن است كه به موجب آن، خداوند به پيغمبر(ص) امر كرده كه از مردم بخواهد با خويشاوندان وي معاملهي دوستي و مودت نمايند.[1] سرّ و حكمت اين درخواست خداي تعالي از پيامبر اكرم(ص) بعد از رحلت او مشخص شد كه آن ظلمها و ستمهايي بود كه در طول تاريخ با نسل هيچ رهبر و پيشوايي نشده است. سلسلهي سادات، قرنها هيچ گونه تأميني نداشتند، كشته ميشدند و سرهاي بريدهي ايشان را به عنوان ارمغان از شهري به شهري ديگر ميبردند، آنان را زنده زنده دفن ميكردند و دسته دسته در پي ساختمانها و ديوارها ميگذاشتند، آنان را زنداني و مسموم ميكردند. سالها گذشت تا اين كه شيعه استقلال يافت و توانست در احترام سادات بكوشد.[2]
اكنون نيز شيعيان خصوصاً سادات در برخي از كشورها از دست دشمنان در امان نيستند و امنيت جاني و مالي ندارند؛ مثلاً در پاكستان افراد سپاه صحابه، برخي از روزها در كنار جاده كمين ميزنند و اتوبوس را متوقف ميكنند و مسافران را بازديد كرده، كارت شناسايي آنان را نگاه ميكنند؛ اگر اسم كسي «علي» باشد، در كنار خيابان او را گردن ميزنند.
پس اگر خداوند خطاب به پيامبرش فرمود: به مردم بگو كه: «اجر و پاداش رسالتم، دوستي با اهل بيت من است» به جهت اين بوده است كه خداوند ميدانست با اهل بيتش بعد از رحلت پيامبر اكرم (ص) چه برخوردي خواهند نمود. بنابراين به خاطر كاستن از آن ستمها چنين كلامي را بر رسولش وحي نموده است، و اين به معناي نابرابري و بيعدالتي در شريعت شمرده نميشود.
چون خداوند نفرموده است كه از حيث حقوق اجتماعي، آنان از ديگران برترند و هرگاه خطا و معصيتي و يا جرم و جنايتي را انجام دادند، نبايد مجازات گردند و يا خداوند در قيامت معاصيشان را ناديده ميگيرد و آنان را از عذاب خويش نجات ميدهد.
پی نوشتها:
[1]. سورهي شوري، آيهي 23
[2]. فرازهايي از اسلام، ص 326.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقی، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه) بهار 1381(