پرسش :
چرا بر منع صحبت دختران با پسران اصرار مى شود؟ آيا حرف زدن دختر و پسر و مشورت با هم حرام است؟
پاسخ :
اسلام صحبت نمودن زن و مرد و برخوردهايى را كه لازمه ى رسيدگى به كارهاى روز مرّه است حرام ننموده، دختر و پسر نيز مى توانند به صورت عادى و عارى از هر گونه شائبه ى جنسى، با هم سخن بگويند؛ هم چنان كه با جنس موافق خود صحبت مى نمايند.
البتّه اگر حساسيّتى در اين باره وجود داشته باشد، به روحيّات و سن و شرايط ويژه ى آن دو بستگى دارد. همان طور كه در بخش اول بيان شد، دختر و پسر با رسيدن بلوغ، سرشار از غرايز و عواطف بوده، از هم تأثيرپذيرى بسيارى دارند. در اين سن، حكومت و سلطه ى غرايز جنسى فراگير مى شود و بر اعمال و رفتار و انديشه ى جوان سايه مى افكند.
احساس نيازى كه در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد، باعث مى شود كه آنان هر لحظه به دنبال پاسخى براى ارضاى آن و جبران كمبود روحى ـ روانى باشند.
در بسيارى از برخوردها، دختر و پسر، هر چند به بهانه هاى گوناگون با هم آشنا مى شوند، اما اندك اندك براساس تسلّط طبيعى غرايز، نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بويى ديگر گرفته، معناى خاصّى پيدا مى كند. و چه بسا بعد از مدتى به يكباره متوجه مى شوند، عواطف و احساسات آنان بازيچه ى هوس شده است.
با توجه به مطالب فوق، حسّاسيّت جامعه و خانواده ها معنا پيدا مى كند.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)
اسلام صحبت نمودن زن و مرد و برخوردهايى را كه لازمه ى رسيدگى به كارهاى روز مرّه است حرام ننموده، دختر و پسر نيز مى توانند به صورت عادى و عارى از هر گونه شائبه ى جنسى، با هم سخن بگويند؛ هم چنان كه با جنس موافق خود صحبت مى نمايند.
البتّه اگر حساسيّتى در اين باره وجود داشته باشد، به روحيّات و سن و شرايط ويژه ى آن دو بستگى دارد. همان طور كه در بخش اول بيان شد، دختر و پسر با رسيدن بلوغ، سرشار از غرايز و عواطف بوده، از هم تأثيرپذيرى بسيارى دارند. در اين سن، حكومت و سلطه ى غرايز جنسى فراگير مى شود و بر اعمال و رفتار و انديشه ى جوان سايه مى افكند.
احساس نيازى كه در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد، باعث مى شود كه آنان هر لحظه به دنبال پاسخى براى ارضاى آن و جبران كمبود روحى ـ روانى باشند.
در بسيارى از برخوردها، دختر و پسر، هر چند به بهانه هاى گوناگون با هم آشنا مى شوند، اما اندك اندك براساس تسلّط طبيعى غرايز، نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بويى ديگر گرفته، معناى خاصّى پيدا مى كند. و چه بسا بعد از مدتى به يكباره متوجه مى شوند، عواطف و احساسات آنان بازيچه ى هوس شده است.
با توجه به مطالب فوق، حسّاسيّت جامعه و خانواده ها معنا پيدا مى كند.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)