پرسش :
بهترين زمان براى ازدواج چه سنّى است؟ آيا ازدواج در اوايل جوانى با شرايط كنونى جامعه مناسب است؟
پاسخ :
پروردگار عالم، انسان را به گونه اى آفريد كه بدون همسر، ناقص است و براى رشد و تعالى و پاسخ گويى درست به نيازهاى روحى و جسمى، نيازمند تشكيل خانواده مى باشد.
هميشه براى جوان اين پرسش مطرح است كه «چه زمانى ازدواج كنيم؟» در پاسخ بايد گفت: زمان مناسب، هنگامى است كه بلوغ جنسى و عقلى در انسان به كمال برسد و انسان به حدّ رشد رسيده باشد. هر زمانى كه از درون انسان، اين نيروى فطرى و غريزى، نداى طلب سرداد و احساس نيازِ روحى و جسمىِ انسان را گوشزد نمود و خويش را آماده ى قبول مسئوليّت احساسات و عواطف طرف مقابل معّرفى نمود، هنگام ازدواج است.
هر كس مى تواند به خوبى اين ندا را از درون خود بشنود؛ البته به شرطى كه اين نيرو در اثر بعضى عوامل، كه باعث بلوغ زودرس مى شوند، منحرف و بيمار نشده باشد.
كسى كه به خوبى غوغاى درونش را درك مى كند و احساس نياز به همسر را هم چون غذاى روزانه لمس مى كند و به سوى جنس مخالف كشيده مى شود و هميشه غرق در افكار و رؤياها، دل نگران تنهايى و پريشانى خود است و به خوبى مى داند كه ايام بچّگى، گذشته و تحوّلى در او به وجود آمده و دايم به دنبال گم شده اى است كه آرامش بخش لحظه هاى سكوت و تنهايى او باشد و همچون يار و ياورى غمخوار با تمام وجود دركش كند، چنين كسى به بلوغ لازم براى ازدواج رسيده است و تأخير در آن جز پشيمانى و حسرت ارمغان ديگرى ندارد. البته جوانى كه هنوز ازدواج را نوعى بازى كودكانه مى پندارد و تنها هدف آن را تخليه ى نيروى تحريك شده از محرّكات گوناگون، تلقّى مى كند، هنوز به بلوغ فكرى لازم نرسيده است.
جوان بايد به اين نكته برسد كه در كنار همسر، جداى از آن كه به نيازهاى روحى و جسمى خود پاسخى درست مى دهد، در مقابل سلامت جامعه ى امروز و آينده مسئول است؛ بنابراين در انتخاب همسر بايد دقّت لازم را نموده، فردى را برگزيند كه با تعهّدى عميق و مقدّس، به سوى ايجاد كانونى گرم و با صفا براى تأمين نيازهاى روحى و روانى و جسمى و تربيت نسل آينده، گام بردارد.
چه بسا جوانانى با رسيدن به بلوغِ لازم، احساس نياز نموده، خويشتن دارى برايشان مشكل است، اما به سبب فضاى جامعه و به خيال عدم استقلال مالى و به ويژه با عدم مساعدت خانواده، تن به ازدواج نمى دهند. بسى روشن است چنين جوانى كه به بهانه هاى تحصيل و مشكلات مالى و هزينه ى جشن، ازدواج را به تأخير بيندازد، خواه ناخواه طراوات و طهارت روح او از بين رفته و به روابط غير قانونى با جنس مخالف تن داده، به انحراف كشيده مى شود كه به اعتراف همه ى روان شناسان و جامعه شناسان، عواقب آن از هر معضل ديگرى زيان بارتر است.
جوان فرسوده اى مى گفت:
چندين سال است كه استمنا مى كنم. اكنون برايم همسرى گرفته اند، به او ميل ندارم و نمى توانم از او لذّت ببرم. هنوز هم استمنا مى كنم و اين كار را بر مباشرت با همسر ترجيح مى دهم[1].
به اعتراف كارشناسان علوم تربيتى و علوم اجتماعى، ازدواج در سنين جوانى، بهترين راه حل براى سلامت فرد و جامعه است. دختر و پسر مى توانند با نامزدى شرعى، هم از لذايذ زندگى بهره مند شوند و هم عفاف و طهارت جسم و روح را نگه دارند و در عين حال، به خاطر اين كه مسئوليّت هاى زندگى بر دوششان نيست، ادامه ى تحصيل دهند.
بديهى است در صورت همراهى و برنامه ريزى درستِ خانواده ها، مى توان اين گونه نامزدى را راه حلّ مناسبى براى وضعيت كنونى جامعه دانست.[2] هر چند بايد در مدت زمان آن دقت نمود و مناسب با شرايط و محيط افراد عمل كرد تا آثار سوئى از آن به بار نيايد.
پی نوشتها:
[1]. على اكبر مظاهرى، جوانان و انتخاب همسر، ص 24.
[2]. ر.ك: آل اسحاق، دوران نامزدى، حل مشكل جوانان، رسالت: شماره ى 2102، 1/2/1372؛ هم چنين ر.ك: جوانان و انتخاب همسر، ص 240.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)
پروردگار عالم، انسان را به گونه اى آفريد كه بدون همسر، ناقص است و براى رشد و تعالى و پاسخ گويى درست به نيازهاى روحى و جسمى، نيازمند تشكيل خانواده مى باشد.
هميشه براى جوان اين پرسش مطرح است كه «چه زمانى ازدواج كنيم؟» در پاسخ بايد گفت: زمان مناسب، هنگامى است كه بلوغ جنسى و عقلى در انسان به كمال برسد و انسان به حدّ رشد رسيده باشد. هر زمانى كه از درون انسان، اين نيروى فطرى و غريزى، نداى طلب سرداد و احساس نيازِ روحى و جسمىِ انسان را گوشزد نمود و خويش را آماده ى قبول مسئوليّت احساسات و عواطف طرف مقابل معّرفى نمود، هنگام ازدواج است.
هر كس مى تواند به خوبى اين ندا را از درون خود بشنود؛ البته به شرطى كه اين نيرو در اثر بعضى عوامل، كه باعث بلوغ زودرس مى شوند، منحرف و بيمار نشده باشد.
كسى كه به خوبى غوغاى درونش را درك مى كند و احساس نياز به همسر را هم چون غذاى روزانه لمس مى كند و به سوى جنس مخالف كشيده مى شود و هميشه غرق در افكار و رؤياها، دل نگران تنهايى و پريشانى خود است و به خوبى مى داند كه ايام بچّگى، گذشته و تحوّلى در او به وجود آمده و دايم به دنبال گم شده اى است كه آرامش بخش لحظه هاى سكوت و تنهايى او باشد و همچون يار و ياورى غمخوار با تمام وجود دركش كند، چنين كسى به بلوغ لازم براى ازدواج رسيده است و تأخير در آن جز پشيمانى و حسرت ارمغان ديگرى ندارد. البته جوانى كه هنوز ازدواج را نوعى بازى كودكانه مى پندارد و تنها هدف آن را تخليه ى نيروى تحريك شده از محرّكات گوناگون، تلقّى مى كند، هنوز به بلوغ فكرى لازم نرسيده است.
جوان بايد به اين نكته برسد كه در كنار همسر، جداى از آن كه به نيازهاى روحى و جسمى خود پاسخى درست مى دهد، در مقابل سلامت جامعه ى امروز و آينده مسئول است؛ بنابراين در انتخاب همسر بايد دقّت لازم را نموده، فردى را برگزيند كه با تعهّدى عميق و مقدّس، به سوى ايجاد كانونى گرم و با صفا براى تأمين نيازهاى روحى و روانى و جسمى و تربيت نسل آينده، گام بردارد.
چه بسا جوانانى با رسيدن به بلوغِ لازم، احساس نياز نموده، خويشتن دارى برايشان مشكل است، اما به سبب فضاى جامعه و به خيال عدم استقلال مالى و به ويژه با عدم مساعدت خانواده، تن به ازدواج نمى دهند. بسى روشن است چنين جوانى كه به بهانه هاى تحصيل و مشكلات مالى و هزينه ى جشن، ازدواج را به تأخير بيندازد، خواه ناخواه طراوات و طهارت روح او از بين رفته و به روابط غير قانونى با جنس مخالف تن داده، به انحراف كشيده مى شود كه به اعتراف همه ى روان شناسان و جامعه شناسان، عواقب آن از هر معضل ديگرى زيان بارتر است.
جوان فرسوده اى مى گفت:
چندين سال است كه استمنا مى كنم. اكنون برايم همسرى گرفته اند، به او ميل ندارم و نمى توانم از او لذّت ببرم. هنوز هم استمنا مى كنم و اين كار را بر مباشرت با همسر ترجيح مى دهم[1].
به اعتراف كارشناسان علوم تربيتى و علوم اجتماعى، ازدواج در سنين جوانى، بهترين راه حل براى سلامت فرد و جامعه است. دختر و پسر مى توانند با نامزدى شرعى، هم از لذايذ زندگى بهره مند شوند و هم عفاف و طهارت جسم و روح را نگه دارند و در عين حال، به خاطر اين كه مسئوليّت هاى زندگى بر دوششان نيست، ادامه ى تحصيل دهند.
بديهى است در صورت همراهى و برنامه ريزى درستِ خانواده ها، مى توان اين گونه نامزدى را راه حلّ مناسبى براى وضعيت كنونى جامعه دانست.[2] هر چند بايد در مدت زمان آن دقت نمود و مناسب با شرايط و محيط افراد عمل كرد تا آثار سوئى از آن به بار نيايد.
پی نوشتها:
[1]. على اكبر مظاهرى، جوانان و انتخاب همسر، ص 24.
[2]. ر.ك: آل اسحاق، دوران نامزدى، حل مشكل جوانان، رسالت: شماره ى 2102، 1/2/1372؛ هم چنين ر.ك: جوانان و انتخاب همسر، ص 240.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)