سه‌شنبه، 8 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

با توجه به اين كه قرآن كريم، كتاب مبين (آشكار) و هدايت است، چه نيازى به تفسير دارد؟


پاسخ :
قرآن به تفسير نياز ندارد؛ زيرا با توجه به بيان رسا و گوياى خود وبا توجه به اوصافى كه براى خويش بيان كرده، كتاب مبين (آشكار)[1]، بينات و نشانه هاى روشن و بيان[2] است؛ ولى عوامل متعددى وجود دارد كه ما را به تفسير نيازمند مى سازد. براى روشن شدن پاسخ به مهم ترين عوامل نيازمندى ما به تفسير اشاره مى شود.
الف ـ فقدان آگاهيهاى لازم: ما در فهم مراد خداوند به آگاهى هايى نياز داريم كه گاهى اين آگاهى ها در اختيار ما نيست؛ براى مثال، كسانى كه عرب زبان نيستند و بسيارى از واژه هاى قرآن و نيز مقصود از برخى جمله ها و ساخت ها براى آن ها روشن نيست، يا ممكن است مفاد آن ها را به آسانى به دست نياورند و نيازمند تبحر و تسلط در لغت و مباحث ادبيات عرب و شناخت صحيح ساختار كلمات و جملات و ويژگى هاى بلاغى باشد ـ چنان كه ممكن است در آيه اى مصداق خاصى مطرح باشد كه براى تعيين و مشخص ساختن آن، تأمّل و دقت بيشتر و فراهم آوردن شواهد گوناگون لازم باشد ـ عدم مهارت كافى در فهم موارد ياد شده و مانند آن، فهم آيات را دشوار ساخته و به تفسير نيازمند مى سازد.
ب ـ برخى از ويژگى هاى قرآن: قرآن كريم داراى ويژگى ها و امتيازهاى متعددى است كه برخى از آن ها در نيازمندى ما به تفسير مؤثر است؛ براى مثال، قرآن كريم با وجود حجم محدود خود در صدد بيان معارف فراوانى است و اين ويژگى سبب شده است كه در قرآن نهايت ايجاز رعايت شود. طبيعى است وقتى سخنى با دقت و ظرافت و نهايت ايجاز ارائه شود، فهم آن تأمل، دقت و تلاش فكرى ويژه اى را مى طلبد كه ما آن را تفسير مى ناميم. نمونه ى ديگر آن كه در قرآن مجيد از حقايقى سخن به ميان آمده كه از سطح فهم متعارف عرفى ما فراتر است؛ گاه از امورى سخن مى گويد كه ما مصاديق آن را در زندگى مان لمس نكرده ايم؛ از جهانى سخن مى گويد كه دريچه اى از آن به سوى ما باز نشده است؛ مانند جهان آخرت، خداوند و ملائكه. به دليل نامأنوس بودن اين حقايق، آياتى كه به بيان اين ها مى پردازند در مواردى براى ما مبهمند، و فهم آن ها به تلاش و كوشش فراوانى نيازمند است كه با استفاده از قواعد، قراين وشواهدى كه در آيات و روايات آمده است، بتوان با آن حقايق آشنا شد و سپس مفهوم اين گونه آيات روشن شود. نمونه ى سوم از ويژگيهاى قرآن كه مارا نيازمند تفسير مى سازد، آميختگى و پراكندگى مطالب است. مطالب قرآن دسته بندى موضوعى ندارند و مطالب مختلف باهم آميخته ارائه مى شوند. ممكن است آيه اى درباره ى يك موضوع سخن گفته باشد و در آيه اى ديگر كه در سوره هاى ديگر آمده، براى آن قيد يا توضيح و تبيينى آمده باشد؛ در چنين مواردى، ممكن است در قسمت هايى، دچار ابهام شويم و وقتى به آيات ديگر رجوع كنيم اين ابهام رفع مى شود؛ اين همان تفسيرقرآن به قرآن است.
ج ـ فاصله زمانى با نزول قرآن: فاصله زمانى با عصر نزول نيز از امورى است كه نياز ما را به تفسير تشديد مى كند؛ براى مثال وقتى قرآن درباره ى جنگ احد مى فرمايد:«إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ»[3] اين عبارت براى كسانى كه در واقعه ى جنگ بوده اند، بسيار مفهوم و ملموس بوده است، ولى براى ما كه با عصر نزول فاصله داريم اين چنين نيست؛ زيرا چه بسا بعضى آثار و علايم و شواهدى كه در آن مقطع تاريخى وجود داشته، از بين رفته باشد و در نتيجه برخى زواياى آيات براى ما مبهم شود و در نتيجه فهم آيات به كوشش، دقت وتأمل در آيات و روايات و كشف قراين و شواهد نياز دارد. در اين جا ما به دليل فاصله زمانى با عصر نزول، به تفسير نياز داريم.
پی نوشتها:
[1]. «... قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ»، مائده، 15 و «تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ». شعراء، 2.
[2]. «هذا بَيانٌ لِلنّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»، آل عمران، 138.
[3]. انفال، 42.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.