پرسش :
آيا معاد جسماني و روحاني دليل عقلي دارد يا خير؟
پاسخ :
مراد از معاد جسمانی در نزد متکلمین معاصر و حکما ي صدرايي، معاد جسماني ،روحانی است ؛ یعنی اكثر علماي شيعه اعتقادشان بر این است که معاد عبارت است ازجمع روح -بدن در آخرت . اين عقيده را از آن جهت معاد جسماني مي گويند كه در مقابل معاد صرفا روحاني مطرح شده است که برخی از فلاسفه سابق به آن عقیده داشتند.
معتقدین به معاد جسمانی نيز به لحاظ تفاوت ديدگاهي كه در معني جسم و بدن دارند به دو دسته تقسیم می شوند :
1. كساني كه معتقدند بدن اخروي ، بدن مادي و از جنس همين مواد دنيا خواهد بود. قائلین این قول اکثر متکلمین شیعه هستند.
2. كساني كه معتقدند بدن اخروي، جسمي است غيرمادي كه از نظر شكل و رنگ و اندازه و ... عين همين بدن مادي شخص است ؛ ولي فاقد ماده دنيوي است ؛ مثل اجسامي كه انسان در خواب مي بيند ؛ ما وقتي شخصي را در خواب مي بينيم شكي نداريم كه اين شخص موجود در خواب ما ، فلان شخص است ؛ولي آن موجودي كه ما در خواب مي بينيم موجودي است غير مادي .
با توجه به آيات قرآن كريم شكي نيست که معاد مورد نظر دین مقدس اسلام همان معاد جسمانی - روحانی است ؛ اما سوال اساسي اين است كه آيا در آخرت ، انسان با بدن مادي محشور خواهد شد يا با بدن فرامادي؟
متكلمين معتقدند كه معاد با بدن مادي و دنيوي خواهد بود ؛ لكن در آخرت ، همين ابدان مادي ، احكام و آثار ديگري خواهند داشت كه متناسب با آن عالم است ؛ اما اكثر حكماي مكتب فلسفي ملاصدرا معتقدند كه معاد با بدن غيرمادي است ؛ و معتقدند که آن بدن غیر مادی عین همین بدن دنیوی است نه مثل و شبیه آن ؛ لکن فاقد ماده است ؛ و می گویند شیئیّت یک شیء به صورت آن است نه به ماده آن ؛ لذا غیر مادی بودن آن بدن مانع از عینیّت بدن مادی دنیوی با بدن غیر مادی اخروی نمی شود. ــ توجه: ماده در اصطلاح فلسفه غیر از ماده در اصطلاح فیزیک است ؛ ماده يك شيء در نگاه فلسفي آن چيزي است كه صورت آن شيء را مي پذيرد ؛ مثلا گوشت و استخوان و ... ماده بدن هستند اما بدن گوشت و استخوان و... نيست ؛ لذا ما وقتي شخصي را با همان صورت و شكل ولي بدون اين مواد دنيوي در خواب مي بينيم باز يقين داريم كه اين فلان شخص است ـــ .
هر كدام اين دو گروه دلائلي برنظریه خود اقامه كرده و اشكالاتي نيز بر نظر ديگري وارد نموده اند ؛ حال اينكه دلائل كدام گروه يقيني و قطعي است ؛ و كدام گروه توانسته اند اشكالات وارده بر نظريه خودشان را جواب دهند ؛ امري است بسيار دشوار. البته براي كسي كه نمي تواند به نتيجه قاطعي در اين باره برسد براي او ، شرعا لازم و ضروري است كه اجمالا معتقد شود كه معاد ، جسماني ، روحاني است ؛ و اين دليل براي او كافي است كه بگويد : قرآن كريم كتاب خداست ؛ و خدا محال است سخن باطلي بگويد ؛ و از آيات قرآن استفاده مي شود كه معاد جسماني، روحاني است ؛ پس حتما اين مطلب حق است. اما اگر كسي بخواهد از راه عقلي به نظريه درست و تفصيلي دست پيدا كند چاره اي جز تحقيق عميق و توان بررسي و ارزيابي نظرات این دو گروه ندارد.
دليل عمده متكلمين بر معاد جسماني دليل نقلي است ؛ ولي دليل عقلي نيز بر اين مطلب اقامه كرده اند كه به يك مورد از دلائل ايشان اشاره مي شود :
دليل متكلمين بر معاد جسماني .
خداوند متعال انسان را آفريد تا به سعادت و كمال برسد ؛ و يكي از اركان سعادت ، لذت است ؛ و شكي نيست كه انسان دو گونه لذت دارد ؛ لذات روحي و معنوي و لذات جسماني . در اين دنيا ، اين دو گونه لذت باهم به نوعي ناسازگاري دارند ؛ به نحوي كه اگر كسي بخواهد از تمام لذائذ جسماني بي هيچ محدوديتي بهرمند شود از لذات معنوي باز خواهد ماند ؛ و اگر بخواهد از لذائذ معنوي بهره كامل ببرد ناچار بايد از برخي لذائذ جسماني چشم پوشي كند . حال اگر آخرت صرفا روحاني باشد ، در آن صورت انسان در آخرت از لذات جسماني محروم خواهد بود ؛و اگر معاد صرفا جسماني باشد از لذائذ روحاني محروم خواهد شد ؛ پس در اين دو حالت انسان ، انسان محروم از سعادت كامل خواهد بود ؛ و اگر معاد ، جسماني و روحاني باشد انسان مي تواند به سعادت كامل دست پيدا كند ؛ و بر خداوند كريم و خير خواه ، قبيح و نارواست كه امكان تأمين سعادت كامل انسان مؤمن براي او باشد ، و او اين سعادت را تامين نكند ؛ و قبيح و ناروا در خدا راه ندارد ؛ پس حتما خداوند متعال چنين امكاني را تحقق خواهد بخشيد ؛ و معاد را جسماني و روحاني قرار خواهد داد.
حكماي صدرايي نيز بر معاد جسماني مورد ادعاي خودشان دلائلي را اقامه نموده اند . البته فهم مقدمات دلائل ايشان نيازمند آن است كه شخص با مكتب فلسفي حكمت متعاليه آشنايي داشته باشد . ما سعي مي كنيم دليل اصلي حكماي صدرايي را با بياني ساده خدمت حضرت عالي بيان كنيم ؛ گرچه ساده كردن مطالب فلسفي كار چندان آساني نيست .
porseman.org
مراد از معاد جسمانی در نزد متکلمین معاصر و حکما ي صدرايي، معاد جسماني ،روحانی است ؛ یعنی اكثر علماي شيعه اعتقادشان بر این است که معاد عبارت است ازجمع روح -بدن در آخرت . اين عقيده را از آن جهت معاد جسماني مي گويند كه در مقابل معاد صرفا روحاني مطرح شده است که برخی از فلاسفه سابق به آن عقیده داشتند.
معتقدین به معاد جسمانی نيز به لحاظ تفاوت ديدگاهي كه در معني جسم و بدن دارند به دو دسته تقسیم می شوند :
1. كساني كه معتقدند بدن اخروي ، بدن مادي و از جنس همين مواد دنيا خواهد بود. قائلین این قول اکثر متکلمین شیعه هستند.
2. كساني كه معتقدند بدن اخروي، جسمي است غيرمادي كه از نظر شكل و رنگ و اندازه و ... عين همين بدن مادي شخص است ؛ ولي فاقد ماده دنيوي است ؛ مثل اجسامي كه انسان در خواب مي بيند ؛ ما وقتي شخصي را در خواب مي بينيم شكي نداريم كه اين شخص موجود در خواب ما ، فلان شخص است ؛ولي آن موجودي كه ما در خواب مي بينيم موجودي است غير مادي .
با توجه به آيات قرآن كريم شكي نيست که معاد مورد نظر دین مقدس اسلام همان معاد جسمانی - روحانی است ؛ اما سوال اساسي اين است كه آيا در آخرت ، انسان با بدن مادي محشور خواهد شد يا با بدن فرامادي؟
متكلمين معتقدند كه معاد با بدن مادي و دنيوي خواهد بود ؛ لكن در آخرت ، همين ابدان مادي ، احكام و آثار ديگري خواهند داشت كه متناسب با آن عالم است ؛ اما اكثر حكماي مكتب فلسفي ملاصدرا معتقدند كه معاد با بدن غيرمادي است ؛ و معتقدند که آن بدن غیر مادی عین همین بدن دنیوی است نه مثل و شبیه آن ؛ لکن فاقد ماده است ؛ و می گویند شیئیّت یک شیء به صورت آن است نه به ماده آن ؛ لذا غیر مادی بودن آن بدن مانع از عینیّت بدن مادی دنیوی با بدن غیر مادی اخروی نمی شود. ــ توجه: ماده در اصطلاح فلسفه غیر از ماده در اصطلاح فیزیک است ؛ ماده يك شيء در نگاه فلسفي آن چيزي است كه صورت آن شيء را مي پذيرد ؛ مثلا گوشت و استخوان و ... ماده بدن هستند اما بدن گوشت و استخوان و... نيست ؛ لذا ما وقتي شخصي را با همان صورت و شكل ولي بدون اين مواد دنيوي در خواب مي بينيم باز يقين داريم كه اين فلان شخص است ـــ .
هر كدام اين دو گروه دلائلي برنظریه خود اقامه كرده و اشكالاتي نيز بر نظر ديگري وارد نموده اند ؛ حال اينكه دلائل كدام گروه يقيني و قطعي است ؛ و كدام گروه توانسته اند اشكالات وارده بر نظريه خودشان را جواب دهند ؛ امري است بسيار دشوار. البته براي كسي كه نمي تواند به نتيجه قاطعي در اين باره برسد براي او ، شرعا لازم و ضروري است كه اجمالا معتقد شود كه معاد ، جسماني ، روحاني است ؛ و اين دليل براي او كافي است كه بگويد : قرآن كريم كتاب خداست ؛ و خدا محال است سخن باطلي بگويد ؛ و از آيات قرآن استفاده مي شود كه معاد جسماني، روحاني است ؛ پس حتما اين مطلب حق است. اما اگر كسي بخواهد از راه عقلي به نظريه درست و تفصيلي دست پيدا كند چاره اي جز تحقيق عميق و توان بررسي و ارزيابي نظرات این دو گروه ندارد.
دليل عمده متكلمين بر معاد جسماني دليل نقلي است ؛ ولي دليل عقلي نيز بر اين مطلب اقامه كرده اند كه به يك مورد از دلائل ايشان اشاره مي شود :
دليل متكلمين بر معاد جسماني .
خداوند متعال انسان را آفريد تا به سعادت و كمال برسد ؛ و يكي از اركان سعادت ، لذت است ؛ و شكي نيست كه انسان دو گونه لذت دارد ؛ لذات روحي و معنوي و لذات جسماني . در اين دنيا ، اين دو گونه لذت باهم به نوعي ناسازگاري دارند ؛ به نحوي كه اگر كسي بخواهد از تمام لذائذ جسماني بي هيچ محدوديتي بهرمند شود از لذات معنوي باز خواهد ماند ؛ و اگر بخواهد از لذائذ معنوي بهره كامل ببرد ناچار بايد از برخي لذائذ جسماني چشم پوشي كند . حال اگر آخرت صرفا روحاني باشد ، در آن صورت انسان در آخرت از لذات جسماني محروم خواهد بود ؛و اگر معاد صرفا جسماني باشد از لذائذ روحاني محروم خواهد شد ؛ پس در اين دو حالت انسان ، انسان محروم از سعادت كامل خواهد بود ؛ و اگر معاد ، جسماني و روحاني باشد انسان مي تواند به سعادت كامل دست پيدا كند ؛ و بر خداوند كريم و خير خواه ، قبيح و نارواست كه امكان تأمين سعادت كامل انسان مؤمن براي او باشد ، و او اين سعادت را تامين نكند ؛ و قبيح و ناروا در خدا راه ندارد ؛ پس حتما خداوند متعال چنين امكاني را تحقق خواهد بخشيد ؛ و معاد را جسماني و روحاني قرار خواهد داد.
حكماي صدرايي نيز بر معاد جسماني مورد ادعاي خودشان دلائلي را اقامه نموده اند . البته فهم مقدمات دلائل ايشان نيازمند آن است كه شخص با مكتب فلسفي حكمت متعاليه آشنايي داشته باشد . ما سعي مي كنيم دليل اصلي حكماي صدرايي را با بياني ساده خدمت حضرت عالي بيان كنيم ؛ گرچه ساده كردن مطالب فلسفي كار چندان آساني نيست .
porseman.org