يکشنبه، 13 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

معجزه چيست؟


پاسخ :
امام صادق(عليه السلام) در تعريف معجزه مى فرمايد: «و المعجزة علامةٌ لله لا يعطيها إلا انبياءهُ و رُسُلَهُ و حججه ليعرف به صدق الصادق من كذب الكاذب؛ «معجزه» نشانه اى از خداوند است كه آن را جز به پيامبران و فرستادگان و حجت هاى خود نمى دهد، تا به وسيله ى آن، راستگويى -مدّعيان ارتباط با خدا- از درغگويى -مدّعيان دروغين- شناخته شود.»[1]
در توضيح اين حديث شريف بايد دانست كه معجزه[2] ـ چنان كه از لفظش پيدا است ـ يعنى عاجز كننده، و آن كار خارق العاده اى است كه نوع بشر، حتى نوابغ در تمام زمانها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نيروى بشر است و پيامبران به اراده و مشيّت خدا، براى اثبات درستى ادعاى رسالت خويش، انجام مى دهند و دعوت به «مقابله به مثل» (تحدى) نيز مى نمايند.
قرآن كريم از اين واژه به «آيت»،[3] يعنى نشانه و علامت، و نيز به «بيّنه» تعبير كرده است. و در روايات ـ از جمله روايت فوق ـ و فرهنگ متكلمان ـ از آن نظر كه اين نشانه، ناتوانى ساير افراد را آشكار مى سازد ـ به «معجزه» تعبير شده است.
قرآن كريم نقل مى كند كه مردم هر زمان، از پيامبران زمان خويش تقاضاى «آيت» و «معجزه» مى كردند و آن ها نيز به درخواست هايى كه معقول و منطقى و در راستاى حقيقت جويى بود، پاسخ مثبت مى دادند، ولى اگر درخواست ها از سوى مردمى بهانه جو بود و به جهت دشمنى و مبارزه و معارضه با پيامبران صورت مى گرفت، چون پيامبران براى اثبات رسالت خويش به مقدار لازم معجزه آورده بودند، به خواسته ى آن ها پاسخ نمى دادند.
قرآن كريم معجزه هاى زيادى را براى پيامبران نقل كرده است؛ مانند: زنده كردن مرده، علاج بيماران صعب العلاج و علاج كور مادرزاد، سخن گفتن در گهواره، تبديل عصا به اژدها، خبر دادن از نهان و آينده و...[4]
از آنچه گفته شد، مى توان چهار ركن اساسى براى معجزه بيان كرد:
1. كارى خارق العاده است كه از حدود توانايى نوع بشر خارج بوده و هيچ كس ـ هر چند نابغه باشد ـ نمى تواند به اتكاى نيروى انسانى، همانند آن را بياورد؛
2. اين كار خارق العاده تنها با اذن و مشيّت الهى صورت مى گيرد؛
3. همراه با ادعاى پيامبرى است؛ يعنى آورنده آن، به عنوان يك سند زنده، آن را براى اثبات رسالت انجام دهد؛
4. همراه با «تحدى» است؛ يعنى فراخواندن به معارضه و مقابله به مثل؛ به اين ترتيب كه از تمام انسان ها دعوت كند كه اگر مى توانند و قدرت دارند، مانند آن را بياورند.
بنابراين، اگر يكى از موارد ياد شده در كار نباشد، نمى توان آن را معجزه ناميد.
منابعى براى آگاهى بيشتر
1. رسالت جهانى پيامبران و برهان رسالت، آية الله جعفر سبحانى؛
2. درس هايى از اصول دين، هيات تحريريه مؤسسه در راه حق، ص 144ـ145؛
3. فلسفه ى وحى ونبوت، محمدى رى شهرى، ص 166 به بعد.
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج11، ص71.
[2]. واژه ى «معجزه» از «عجز» ـ مقابل قدرت ـ گرفته شده و از وصفيّت به اسميّت نقل گرديده و تا را به علامت نقل آورده اند، مانند تاى صمدية، و برخى آن را تاى مبالغه مى دانند، مانند تا در «علامة».
[3]. البته قرآن آثار خلقت خداوند را نيز كه دليلى قطعى و ترديدناپذير بر وجود خداوند مى باشد، به «آيات» تعبير كرده است، و اما «آيه» به معناى معجزه، مانند: «قُلْ إِنَّمَا الآياتُ عِنْدَ اللّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛ من فقط بيم دهنده اى آشكارم و آيه ها و نشانه ها نزد خدا -به دست او- است. (عنكبوت، 50) ا
ئ «و مان كان لِرسول أن يأتى بآية إلاّ بإذن الله؛ هيچ رسولى اين حق را نداشت كه آيه و معجزه اى را بدون اذن خدا بياورد» و نيز آيه ى 37 سوره ى انعام و آيه 15 سوره ى انعام و آيه ى 124 و آيه ى 20 سوره ى يونس و آيات ديگر.
[4]. ر.ك: وحى و نبوّت، ص 12.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.