پرسش :
شفاعت پيامبران در قيامت و بشارت به آن، به چه منظوري است؟
پاسخ :
هدف از شفاعت و مغفرت خواستن آن است كه روح اميدواري در انسان بدمد، نه اين كه انسان مغرور و متجّري شود. فرق بين رجا و غرور، همان فرق بين حق و باطل است. انبيا فرمودند: ما به اذن خدا شفاعت و طلب مغفرت ميكنيم، ولي خداوند هركسي راكه خود بخواهد، ميبخشد. پيامبران در حد «موجبه جزئبه» به انسانها وعده طلب مغفرت دادند، نه اين كه درباره كليه گناهان و همه گناهكاران به نحو «موجبه كليّه» طلب مغفرت كنند، و يا طلب مغفرت آنان در تأثير مستقل باشد. پس انبيا فقط زمينه احياي روح اميد را فراهم كردند، نه اين كه انسان را متجّري و هتّاك حريم الهي كنند.
شفاعت و مغفرت انبيا، براي آن است كه انسانها نگويند: ما كه بر اثر گناه بايد در جهنم بسوزيم، چرا برگرديم؟ خداوند ميخواهد به آنها بگويد: اگر برگردند، نقص آنان جبران ميشود و قابل بخشش هستند، ولي اگر برنگردند، ممكن است بر اثر اصرار بر گناهان، زمينه شرك در آنان فراهم شود و ديگر هيچ راهي براي درمان بيماري آنان نباشد: (ثُمَ كان عاقِبَة الََّذِين اَساؤا السُواي اَنْ كَذَّبُوا) روم/10
ممكن است انسان ابتدا مبتلا به مكروهات بشود و كم كم آلوده به گناهان صغيره و بعد، گناهان كبيره گردد و در نهايت دين الهي را از اصل انكار كند. پس بايد اميدي براي بازگشت به سوي خداوند باشد تا به صرف ارتكاب پارهاي از گناهان زمينه يأس فراهم نشود. ملائكه و پيامبران با شفاعت و مغفرت خواستن از خداوند، اين اميد را در دل گناهكاران زنده نگه ميدارند. قرآن، كتابهاي آسماني، انبياي الهي و فرشتگان، همه، هم دافع عقابند و هم رافع عذاب. خداوند درباره دفع عقاب با قرآن ميفرمايد: (كِتابٌ اَنْزَلناه ِالَيكَ لِتُخْرِج النّاسَ مِنَ الظُّلماتِ اِلي النُّور) ابراهيم/1 ، (يَهديِ بِه اللهُ مَن اتَّبعَ ضوانه سُبَل السَّلام) مائده/16.
قرآن توان رفع عقاب را نيز به صورت شفاعت دارد: «َواعْلَموا أنّه شافِع مُشفّع وَقائل مُصدَّق وَ أنَّهُ مَن شَفَع لَه القرآنُ يَومَ القيامة شُفّع» (نهجالبلاغه/خطبه 176.)
www.eporsesh.com
هدف از شفاعت و مغفرت خواستن آن است كه روح اميدواري در انسان بدمد، نه اين كه انسان مغرور و متجّري شود. فرق بين رجا و غرور، همان فرق بين حق و باطل است. انبيا فرمودند: ما به اذن خدا شفاعت و طلب مغفرت ميكنيم، ولي خداوند هركسي راكه خود بخواهد، ميبخشد. پيامبران در حد «موجبه جزئبه» به انسانها وعده طلب مغفرت دادند، نه اين كه درباره كليه گناهان و همه گناهكاران به نحو «موجبه كليّه» طلب مغفرت كنند، و يا طلب مغفرت آنان در تأثير مستقل باشد. پس انبيا فقط زمينه احياي روح اميد را فراهم كردند، نه اين كه انسان را متجّري و هتّاك حريم الهي كنند.
شفاعت و مغفرت انبيا، براي آن است كه انسانها نگويند: ما كه بر اثر گناه بايد در جهنم بسوزيم، چرا برگرديم؟ خداوند ميخواهد به آنها بگويد: اگر برگردند، نقص آنان جبران ميشود و قابل بخشش هستند، ولي اگر برنگردند، ممكن است بر اثر اصرار بر گناهان، زمينه شرك در آنان فراهم شود و ديگر هيچ راهي براي درمان بيماري آنان نباشد: (ثُمَ كان عاقِبَة الََّذِين اَساؤا السُواي اَنْ كَذَّبُوا) روم/10
ممكن است انسان ابتدا مبتلا به مكروهات بشود و كم كم آلوده به گناهان صغيره و بعد، گناهان كبيره گردد و در نهايت دين الهي را از اصل انكار كند. پس بايد اميدي براي بازگشت به سوي خداوند باشد تا به صرف ارتكاب پارهاي از گناهان زمينه يأس فراهم نشود. ملائكه و پيامبران با شفاعت و مغفرت خواستن از خداوند، اين اميد را در دل گناهكاران زنده نگه ميدارند. قرآن، كتابهاي آسماني، انبياي الهي و فرشتگان، همه، هم دافع عقابند و هم رافع عذاب. خداوند درباره دفع عقاب با قرآن ميفرمايد: (كِتابٌ اَنْزَلناه ِالَيكَ لِتُخْرِج النّاسَ مِنَ الظُّلماتِ اِلي النُّور) ابراهيم/1 ، (يَهديِ بِه اللهُ مَن اتَّبعَ ضوانه سُبَل السَّلام) مائده/16.
قرآن توان رفع عقاب را نيز به صورت شفاعت دارد: «َواعْلَموا أنّه شافِع مُشفّع وَقائل مُصدَّق وَ أنَّهُ مَن شَفَع لَه القرآنُ يَومَ القيامة شُفّع» (نهجالبلاغه/خطبه 176.)
www.eporsesh.com