پرسش :
تأثير متقابل عبوديت و ياد معاد از ديدگاه پيامبر اكرم(ص) چگونه است؟
پاسخ :
محور اصلي عبادت، تأمين سعادت آخرت است چنانكه هدف اصيل آفرينش بشر، بندگي او نسبت به آفريدگار است. نتيجه آنكه هر كس عبوديتش بيشتر باشد توجهش به معاد افزونتر از ديگران است پس كثرت ياد معاد در تقويت عبوديت مؤثر است.
رسول اكرم(ص) كه خود را «بنده» ميدانست و به اين علم خود نيز علم داشت و اين علم هم دائمي بود و غفلتي در آن راه نداشت، اثر بندگي خدا كاملاً در او ظهور كرد.
رسول خدا(ص) در همه شئون متذكر و متوجه عبوديت خود و ربوبيت خداي سبحان بود و چون توجه به عبوديت بدون توجه به معاد و هدف آفرينش ميسر نيست، پس توجه مستمر آن حضرت به عبوديت نشانه توجه مستمر وي به حقيقت معاد و قيامت است. از اين رو در اكثر سخنان آن حضرت يكي از مشاهد و مواقف قيامت مطرح است، مانند: «القبر روضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار» (امالي شيخ مفيد/مجلس31)؛ قبر (دوزخ) يا بوستاني از بوستانهاي بهشت است و يا گودالي از گودالهاي آتش. با توجه به آثار مثبت و سازنده چنان باوري، به ديگران توصيه ميفرمود كه بسيار به ياد مرگ باشيد، چون مرگ در فرهنگ دين انتقال از دنيا به برزخ است و به ياد مرگ بودن يعني به ياد عالم بعد از دنيا بودن و براي آن سراي جاوداني توشه اندوختن؛ آن حضرت ميفرمود: به ياد چيزي باشيد كه لذتها را منهدم و عيش و نوش را تيره و تباه ميسازد: «أَكثروا ذِكر الموت فانّه هادم اللّذَات، حائل بَينكم و بيَن الشهوات» (بحار6/132). همچنين به شخصي كه در تشييع جنازهاي لبخند ميزد، فرمود: چرا اينان غافلند، مگر مرگ براي همه نيست؟: «كَأنّ الموَت في هذه الدنيا عَلي غَيرهم» (بحار77/127).
در اين زمينه اُم سلمه، همسر رسول خدا نقل ميكند (بحار16/217) كه نيمه شبي آن حضرت را در بسترش نيافتم و به جستجوي او برخاستم، تا اين كه او را در گوشه اطاق در حال تضرع و لابه ديدم كه به خدا عرض ميكند: «اللهم لا تنَزع مِنّي صالح ما أَعطيتني أَبداً، اللهم لا تَشمت بي عَدوّاً ولا حاسداً أبداً، الَلَّهم ولا تَردّني في سوء استنقذتني منه أبداً، اللهم ولا تَكلني الي نَفسي طَرفَةعين أبداً»؛ خدايا لحظهاي مرا به حال خودم وامگذار، زيرا موجودي كه فقر محض است اگر به حال خود رها شود، سقوط ميكند. خدايا نعمتهاي خاصي كه به من دادي، از من مگير و رذايلي كه مرا از آنها رهايي بخشيدي برنگردان. يعني خدايا وجدانهاي اين موجود فقير را كه ذاتاً فاقد كمالات است، به فقدانها مبدل مگردان و مرا به فقدانها مبتلا مكن.
به هر تقدير اين گونه حالات، نشانه آن است كه رسول اكرم(ص) همواره به ياد معاد بود.
eporsesh.com
محور اصلي عبادت، تأمين سعادت آخرت است چنانكه هدف اصيل آفرينش بشر، بندگي او نسبت به آفريدگار است. نتيجه آنكه هر كس عبوديتش بيشتر باشد توجهش به معاد افزونتر از ديگران است پس كثرت ياد معاد در تقويت عبوديت مؤثر است.
رسول اكرم(ص) كه خود را «بنده» ميدانست و به اين علم خود نيز علم داشت و اين علم هم دائمي بود و غفلتي در آن راه نداشت، اثر بندگي خدا كاملاً در او ظهور كرد.
رسول خدا(ص) در همه شئون متذكر و متوجه عبوديت خود و ربوبيت خداي سبحان بود و چون توجه به عبوديت بدون توجه به معاد و هدف آفرينش ميسر نيست، پس توجه مستمر آن حضرت به عبوديت نشانه توجه مستمر وي به حقيقت معاد و قيامت است. از اين رو در اكثر سخنان آن حضرت يكي از مشاهد و مواقف قيامت مطرح است، مانند: «القبر روضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار» (امالي شيخ مفيد/مجلس31)؛ قبر (دوزخ) يا بوستاني از بوستانهاي بهشت است و يا گودالي از گودالهاي آتش. با توجه به آثار مثبت و سازنده چنان باوري، به ديگران توصيه ميفرمود كه بسيار به ياد مرگ باشيد، چون مرگ در فرهنگ دين انتقال از دنيا به برزخ است و به ياد مرگ بودن يعني به ياد عالم بعد از دنيا بودن و براي آن سراي جاوداني توشه اندوختن؛ آن حضرت ميفرمود: به ياد چيزي باشيد كه لذتها را منهدم و عيش و نوش را تيره و تباه ميسازد: «أَكثروا ذِكر الموت فانّه هادم اللّذَات، حائل بَينكم و بيَن الشهوات» (بحار6/132). همچنين به شخصي كه در تشييع جنازهاي لبخند ميزد، فرمود: چرا اينان غافلند، مگر مرگ براي همه نيست؟: «كَأنّ الموَت في هذه الدنيا عَلي غَيرهم» (بحار77/127).
در اين زمينه اُم سلمه، همسر رسول خدا نقل ميكند (بحار16/217) كه نيمه شبي آن حضرت را در بسترش نيافتم و به جستجوي او برخاستم، تا اين كه او را در گوشه اطاق در حال تضرع و لابه ديدم كه به خدا عرض ميكند: «اللهم لا تنَزع مِنّي صالح ما أَعطيتني أَبداً، اللهم لا تَشمت بي عَدوّاً ولا حاسداً أبداً، الَلَّهم ولا تَردّني في سوء استنقذتني منه أبداً، اللهم ولا تَكلني الي نَفسي طَرفَةعين أبداً»؛ خدايا لحظهاي مرا به حال خودم وامگذار، زيرا موجودي كه فقر محض است اگر به حال خود رها شود، سقوط ميكند. خدايا نعمتهاي خاصي كه به من دادي، از من مگير و رذايلي كه مرا از آنها رهايي بخشيدي برنگردان. يعني خدايا وجدانهاي اين موجود فقير را كه ذاتاً فاقد كمالات است، به فقدانها مبدل مگردان و مرا به فقدانها مبتلا مكن.
به هر تقدير اين گونه حالات، نشانه آن است كه رسول اكرم(ص) همواره به ياد معاد بود.
eporsesh.com