پرسش :
طبق آيات و احاديث، در قيامت مردم به خاطر چه اموري مورد سؤال قرار مي گيرند؟
پاسخ :
1ـ پيامبر اسلام(ص) فرمود: «إذا کان يوم القيامة و نصب الصّراط علي جهنّم لم يجُز عليه إلاّ من معه جوازٌ فيه ولاية عليّ بن أبي طالب و ذلک قوله تعالي: «وقفوهم إنّهم مسئولون»، [يعني عن ولاية عليّ بن أبي طالب» (نور الثقلين 4/401)؛ [در روز قيامت وقتي بر جهنم، صراط استوار گردد هيچ کس حق عبور ندارد، مگر اين که با او جواز ولايت علي بن ابي طالب باشد و اين است معناي آية «وقفوهم إنّهم مسئولون»؛ يعني از ولايت علي بن ابي طالب سؤال مي شود.]
2ـ امام رضا(ع) نام مبارک عليّ(ع) را ياد آور شد و از پيامبر(ص) چنين نقل فرمود: «وعزّة ربّي إنّ جميع أمّتي لموقوفون يوم القيامة و مسؤولون عن ولايته و ذلک قول الله عزوجل: «وقفوهم إنّهم مسئولون»» (همان مدرك)؛ [به عزّت پروردگارم سوگند در روز قيامت همة امّتم نگهداشته مي شوند و از ولايت عليّ بن ابي طالب از آنان پرسش مي کنند و اين معناي آية «وقفوهم إنّهم مسئوولون» است.]
3ـ امير مؤمنان(ع) از پيامبر(ص) نقل مي کنند: «أوّل ما يُسأل عنه العبد حبّنا أهل البيت» (همان/402)؛ [نخستين پرسش در قيامت از دوستي اهل بيت است.]
4ـ پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «لا تزل قدم عبد يوم القيامة حتّي يسأل عن أربع: عن عمره فيما أفناه، وشبابه فيما أبلاه، وعن ماله من أين کسبه وفيما أنفقه، وعن حبّنا أهل البيت» (همان مدرك)؛ [در روز قيامت هيچ کس قدم از قدم بر نمي دارد تا به چهار پرسش پاسخ دهد: از عمر او سؤال مي شود در چه چيز فاني کرده؛ جواني را در چه چيز صرف کرده، مالش را از کجا به دست آورده و در کجا خرج کرده و از دوستي اهل بيت(ع)]
5ـ امير المؤمنين(ع) مي فرمايد: «اتّقوا الله في عباده وبلاده فإنّکم مسؤولون حتي عن البقاع والبهائم» (نور الثقلين 4/402.) از خدا حتي دربارة بندگان و شهرهاي او پروا داشته باشيد؛ زيرا شما مورد سؤال خواهيد بود حتي از شهرها آبادگر بوديد يا خرابکار؟ و از چهارپايان با آنها چه کرديد؟، اذّيت و آزار يا رفاه و آسايش؟
6ـ از نعمتهاي پروردگار: «ثم لتسئلنّ يومِئذٍ عن النّعيم» تکاثر/8؛ [در آن روز همة شما از نعمتهايي که پروردگار به شما ارزاني داشت سؤال خواهيد شد که آيا در راه حق هزينه کرديد يا باطل؟ از مجراي حق به دست آورديد يا از راه ستم و زور؟] از غذا و آب زلال و سرد، از طعامهاي گونه گون و از همه مهمتر از نعمت توحيد، نبوّت، ولايت و حبّ اهل بيت. در اين مورد احاديث فراواني وارد شده است؛ چنان که امام رضا(ع) در تفسير «نعيم» مي فرمايد: نعيم، حبّ و دوستي ما اهل بيت است. خداوند پس از توحيد و نبوّت از شما راجع به نعمت دوستي با ما سؤال مي کند. اگر کسي محبّ ما اهل بيت باشد حق تعالي او را به نعمت جاودانة بهشت مي رساند. سپس افزود: «قال رسول الله(ص) أوّل ما يسئل عنه العبد بعد موته شهادة أن لا إله إلاّ الله و أنّ محمّداً رسول الله و أنّک وليّ المؤمنين بما جعله الله و جعلته لک. فمن أقرّ بذلک و کان معتقده صار إلي النّعيم الّذي لا زوال له» (نور الثقلين 5/664.)
ابو حنيفه از امام صادق(ع) از تفسير آيه فوق پرسيد. امام صادق(ع) سؤال را به او بازگرداند و فرمود: اي نُعمان! به نظر تو نعيم چيست؟ گفت: طعام و آب سرد است. فرمود: اگر خداوند تو را در روز قيامت در برابر خود نگهدارد تا از هر لقمه اي که خورده و هر جرعه اي که نوشيده اي پاسخ گويي، بايد مدّت بسياري بايستي و پاسخ دهي. عرض کرد پس «نعيم» چيست؟ فرمود: ما اهل بيت هستيم که به واسطه ما به بندگانش نعمت مي دهد و به وسيله ما ميان بندگان الفت و محبت ايجاد مي کند، از آن پس که با يکديگر اختلاف داشتند. به واسطه ما، خداوند ميان دلهايشان الفت انداخت و آنان را برادر ساخت، پس از آن که دشمن بودند و به واسطه ما، آنان را به نور اسلام هدايت کرد. اين همان نعمت هميشگي است. حق تعالي از بابت حقّ نعمتي که به آنان بخشيد، يعني از پيامبر و عترت او از آنان سؤال مي کند (نور الثقلين 5/663.)
بنابراين، همه نعمتهاي مادّي و طبيعي بر اثر نعمتهاي معنوي مانند توحيد، نبوّت، ولايت، امامت و حبّ اهل بيت است. پيامبر(ص) و پيشوايان معصوم(ع) واسطه فيض نعمتها به شمار مي روند؛ چنان که اين مفاد از سراسر زيارت «جامعه کبيره» آشکار است.
7ـ دعوت پيامبران(ع) نيز از موارد پرسش است. در روز قيامت خداوند به مردم ندا مي دهد که رسولان حق را چگونه پاسخ داديد؟ دعوتشان را پذيرفتيد و اطاعت کرديد يا مخالفت و عصيان ورزيديد؟ پس آن روز راه هر گونه عذر و سخن بر تبه کاران مسدود مي شود و از هول عذاب هيچ پرسش و پاسخي ندارند: «ويوم يناديهم فيقول ماذا أَجِبتُم المُرسلين فعميت عَلَيهم الأَنباء يومئذٍ فهم لايَتَساءَلوُن» قصص/65ـ66
8ـ از دختران زنده به گور شده پرسيده مي شود که به کدام جرمي کشته شدند: «وإذا الموءُودة سُئِلت باَيِّ ذنبٍ قتلت» تکوير/8 ـ 9. فرهنگ برخي از طوايف عرب جاهلي چنين بود که هرگاه به يکي از آنان مژده تولّد دختر داده مي شد صورتش از شدت خشم سياه مي گشت و از قبيله خود متواري مي شد و با خود مي انديشيد که دختر را با خواري و ذلّت نگهداري کند يا او را زنده به گور سازد: «و إذا بشّر أحدُهم بالأُنثي ظَلّ وجهُه مُسودّاً وهُوَ کَظيمٌ يتوري مِن القوم مِن سوءِ ما بُشّر به أُيمسِکه علي هونٍ أم يَدُسُّه في التّراب» نحل/58 ـ 59.
اما اسلام با اين فرهنگ غلط شديداً به مبارزه برخاست و پيامبر اسلام(ص) براي مبارزه با آن نقش اساسي و عمده ايفا فرمود، چنان که به وجود مقدس حضرت فاطمه(ع) بي اندازه احترام مي گذاشت، دستش را مي بوسيد و هنگام رفتن به سفر و هنگام بازگشت به ديدارش مي شتافت. امام صادق(ع) مي فرمايد: «البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها و النعمة يسئل عنها، و قال: إنّه بشر النّبي(ص) بفاطمة(ع) فنظر في وجوه أصحابه فرأي الکراهيّة فيهم. فقال مالکم؟ ريحانة أشمّها و رزقها علي الله» (نور الثقلين 3/61)؛ [دختران از قبيل عمل صالح و حسنه به شمار مي روند و پسران نعمتند. حسنه و عمل صالح داراي ثواب است، اما نعمت، مورد سؤال قرار مي گيرد. سپس فرمود: هنگامي که بشارت تولّد فاطمه(ع) را به پيامبر(ص) دادند به چهره هاي اصحابش نگريست و چون آثار فرهنگ غلط جاهلي در آنان مشاهده کرد، فرمود اين چه حالتي است که در شما مي نگرم؟! فاطمه دسته گلي است که او را مي بويم و روزي او نيز بر خداست.]
پيامبر و ائمه طاهرين(ع) درباره «وإذا الموءُودة سئلت * بأيّ ذنب قتلت» تأويلهاي ديگري نيز دارند. مانند اين که در روز قيامت هر مقتولي که از روي ستم کشته شده باشد دامن قاتل خود را مي گيرد و مي گويد: پروردگارا! از اين قاتل بپرس چرا مرا کشت؛ همچنين از خويشان رسول خدا(ص) پرسيده مي شود که مؤمنان صدر اسلام اقرباي شما بودند، با ذوي القربي چه کرديد؟ و چرا آنان را کشتيد؟، همچنين از ستمي که بر بندگان شده سؤال مي شود. امام باقر(ع) در تفسير آية مزبور فرمود: «من قتل في مودّتنا» (نور الثقلين 5/514.) درباره آنان که در راه محبت و دوستي ما اهل بيت کشته شدند سؤال خواهد شد.
گفتني است، مرحوم فيض کاشاني پاسخ و پرسشهاي اخروي را با عنوان «المسائلة والشهداء» نگاشته و احاديث فراواني دربارة سؤال از قلم، لوح، اسرافيل، جبرئيل، محمد(ص)، علي(ع)، پيشوايان ديني(ع)، دوستان مؤمن، کفّار، اغنيا، فقير مؤمن، کافر توانگر، کافر تهي دست و پاسخ آنها بيان داشته است (علم اليقين 2/1128.)
1ـ پيامبر اسلام(ص) فرمود: «إذا کان يوم القيامة و نصب الصّراط علي جهنّم لم يجُز عليه إلاّ من معه جوازٌ فيه ولاية عليّ بن أبي طالب و ذلک قوله تعالي: «وقفوهم إنّهم مسئولون»، [يعني عن ولاية عليّ بن أبي طالب» (نور الثقلين 4/401)؛ [در روز قيامت وقتي بر جهنم، صراط استوار گردد هيچ کس حق عبور ندارد، مگر اين که با او جواز ولايت علي بن ابي طالب باشد و اين است معناي آية «وقفوهم إنّهم مسئولون»؛ يعني از ولايت علي بن ابي طالب سؤال مي شود.]
2ـ امام رضا(ع) نام مبارک عليّ(ع) را ياد آور شد و از پيامبر(ص) چنين نقل فرمود: «وعزّة ربّي إنّ جميع أمّتي لموقوفون يوم القيامة و مسؤولون عن ولايته و ذلک قول الله عزوجل: «وقفوهم إنّهم مسئولون»» (همان مدرك)؛ [به عزّت پروردگارم سوگند در روز قيامت همة امّتم نگهداشته مي شوند و از ولايت عليّ بن ابي طالب از آنان پرسش مي کنند و اين معناي آية «وقفوهم إنّهم مسئوولون» است.]
3ـ امير مؤمنان(ع) از پيامبر(ص) نقل مي کنند: «أوّل ما يُسأل عنه العبد حبّنا أهل البيت» (همان/402)؛ [نخستين پرسش در قيامت از دوستي اهل بيت است.]
4ـ پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «لا تزل قدم عبد يوم القيامة حتّي يسأل عن أربع: عن عمره فيما أفناه، وشبابه فيما أبلاه، وعن ماله من أين کسبه وفيما أنفقه، وعن حبّنا أهل البيت» (همان مدرك)؛ [در روز قيامت هيچ کس قدم از قدم بر نمي دارد تا به چهار پرسش پاسخ دهد: از عمر او سؤال مي شود در چه چيز فاني کرده؛ جواني را در چه چيز صرف کرده، مالش را از کجا به دست آورده و در کجا خرج کرده و از دوستي اهل بيت(ع)]
5ـ امير المؤمنين(ع) مي فرمايد: «اتّقوا الله في عباده وبلاده فإنّکم مسؤولون حتي عن البقاع والبهائم» (نور الثقلين 4/402.) از خدا حتي دربارة بندگان و شهرهاي او پروا داشته باشيد؛ زيرا شما مورد سؤال خواهيد بود حتي از شهرها آبادگر بوديد يا خرابکار؟ و از چهارپايان با آنها چه کرديد؟، اذّيت و آزار يا رفاه و آسايش؟
6ـ از نعمتهاي پروردگار: «ثم لتسئلنّ يومِئذٍ عن النّعيم» تکاثر/8؛ [در آن روز همة شما از نعمتهايي که پروردگار به شما ارزاني داشت سؤال خواهيد شد که آيا در راه حق هزينه کرديد يا باطل؟ از مجراي حق به دست آورديد يا از راه ستم و زور؟] از غذا و آب زلال و سرد، از طعامهاي گونه گون و از همه مهمتر از نعمت توحيد، نبوّت، ولايت و حبّ اهل بيت. در اين مورد احاديث فراواني وارد شده است؛ چنان که امام رضا(ع) در تفسير «نعيم» مي فرمايد: نعيم، حبّ و دوستي ما اهل بيت است. خداوند پس از توحيد و نبوّت از شما راجع به نعمت دوستي با ما سؤال مي کند. اگر کسي محبّ ما اهل بيت باشد حق تعالي او را به نعمت جاودانة بهشت مي رساند. سپس افزود: «قال رسول الله(ص) أوّل ما يسئل عنه العبد بعد موته شهادة أن لا إله إلاّ الله و أنّ محمّداً رسول الله و أنّک وليّ المؤمنين بما جعله الله و جعلته لک. فمن أقرّ بذلک و کان معتقده صار إلي النّعيم الّذي لا زوال له» (نور الثقلين 5/664.)
ابو حنيفه از امام صادق(ع) از تفسير آيه فوق پرسيد. امام صادق(ع) سؤال را به او بازگرداند و فرمود: اي نُعمان! به نظر تو نعيم چيست؟ گفت: طعام و آب سرد است. فرمود: اگر خداوند تو را در روز قيامت در برابر خود نگهدارد تا از هر لقمه اي که خورده و هر جرعه اي که نوشيده اي پاسخ گويي، بايد مدّت بسياري بايستي و پاسخ دهي. عرض کرد پس «نعيم» چيست؟ فرمود: ما اهل بيت هستيم که به واسطه ما به بندگانش نعمت مي دهد و به وسيله ما ميان بندگان الفت و محبت ايجاد مي کند، از آن پس که با يکديگر اختلاف داشتند. به واسطه ما، خداوند ميان دلهايشان الفت انداخت و آنان را برادر ساخت، پس از آن که دشمن بودند و به واسطه ما، آنان را به نور اسلام هدايت کرد. اين همان نعمت هميشگي است. حق تعالي از بابت حقّ نعمتي که به آنان بخشيد، يعني از پيامبر و عترت او از آنان سؤال مي کند (نور الثقلين 5/663.)
بنابراين، همه نعمتهاي مادّي و طبيعي بر اثر نعمتهاي معنوي مانند توحيد، نبوّت، ولايت، امامت و حبّ اهل بيت است. پيامبر(ص) و پيشوايان معصوم(ع) واسطه فيض نعمتها به شمار مي روند؛ چنان که اين مفاد از سراسر زيارت «جامعه کبيره» آشکار است.
7ـ دعوت پيامبران(ع) نيز از موارد پرسش است. در روز قيامت خداوند به مردم ندا مي دهد که رسولان حق را چگونه پاسخ داديد؟ دعوتشان را پذيرفتيد و اطاعت کرديد يا مخالفت و عصيان ورزيديد؟ پس آن روز راه هر گونه عذر و سخن بر تبه کاران مسدود مي شود و از هول عذاب هيچ پرسش و پاسخي ندارند: «ويوم يناديهم فيقول ماذا أَجِبتُم المُرسلين فعميت عَلَيهم الأَنباء يومئذٍ فهم لايَتَساءَلوُن» قصص/65ـ66
8ـ از دختران زنده به گور شده پرسيده مي شود که به کدام جرمي کشته شدند: «وإذا الموءُودة سُئِلت باَيِّ ذنبٍ قتلت» تکوير/8 ـ 9. فرهنگ برخي از طوايف عرب جاهلي چنين بود که هرگاه به يکي از آنان مژده تولّد دختر داده مي شد صورتش از شدت خشم سياه مي گشت و از قبيله خود متواري مي شد و با خود مي انديشيد که دختر را با خواري و ذلّت نگهداري کند يا او را زنده به گور سازد: «و إذا بشّر أحدُهم بالأُنثي ظَلّ وجهُه مُسودّاً وهُوَ کَظيمٌ يتوري مِن القوم مِن سوءِ ما بُشّر به أُيمسِکه علي هونٍ أم يَدُسُّه في التّراب» نحل/58 ـ 59.
اما اسلام با اين فرهنگ غلط شديداً به مبارزه برخاست و پيامبر اسلام(ص) براي مبارزه با آن نقش اساسي و عمده ايفا فرمود، چنان که به وجود مقدس حضرت فاطمه(ع) بي اندازه احترام مي گذاشت، دستش را مي بوسيد و هنگام رفتن به سفر و هنگام بازگشت به ديدارش مي شتافت. امام صادق(ع) مي فرمايد: «البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها و النعمة يسئل عنها، و قال: إنّه بشر النّبي(ص) بفاطمة(ع) فنظر في وجوه أصحابه فرأي الکراهيّة فيهم. فقال مالکم؟ ريحانة أشمّها و رزقها علي الله» (نور الثقلين 3/61)؛ [دختران از قبيل عمل صالح و حسنه به شمار مي روند و پسران نعمتند. حسنه و عمل صالح داراي ثواب است، اما نعمت، مورد سؤال قرار مي گيرد. سپس فرمود: هنگامي که بشارت تولّد فاطمه(ع) را به پيامبر(ص) دادند به چهره هاي اصحابش نگريست و چون آثار فرهنگ غلط جاهلي در آنان مشاهده کرد، فرمود اين چه حالتي است که در شما مي نگرم؟! فاطمه دسته گلي است که او را مي بويم و روزي او نيز بر خداست.]
پيامبر و ائمه طاهرين(ع) درباره «وإذا الموءُودة سئلت * بأيّ ذنب قتلت» تأويلهاي ديگري نيز دارند. مانند اين که در روز قيامت هر مقتولي که از روي ستم کشته شده باشد دامن قاتل خود را مي گيرد و مي گويد: پروردگارا! از اين قاتل بپرس چرا مرا کشت؛ همچنين از خويشان رسول خدا(ص) پرسيده مي شود که مؤمنان صدر اسلام اقرباي شما بودند، با ذوي القربي چه کرديد؟ و چرا آنان را کشتيد؟، همچنين از ستمي که بر بندگان شده سؤال مي شود. امام باقر(ع) در تفسير آية مزبور فرمود: «من قتل في مودّتنا» (نور الثقلين 5/514.) درباره آنان که در راه محبت و دوستي ما اهل بيت کشته شدند سؤال خواهد شد.
گفتني است، مرحوم فيض کاشاني پاسخ و پرسشهاي اخروي را با عنوان «المسائلة والشهداء» نگاشته و احاديث فراواني دربارة سؤال از قلم، لوح، اسرافيل، جبرئيل، محمد(ص)، علي(ع)، پيشوايان ديني(ع)، دوستان مؤمن، کفّار، اغنيا، فقير مؤمن، کافر توانگر، کافر تهي دست و پاسخ آنها بيان داشته است (علم اليقين 2/1128.)