پرسش :
اگر دنيا دار مكافات است، پس بهشت و جهنم چرا وجود دارد؟
پاسخ :
جزاي اعمال بايد در سراي ديگر باشد، و اين منافات با بعضي از كيفرهاي موقت نسبت به بعضي از اعمال در دنيا ندارد.
در قرآن آيات زيادي داريم كه ميفرمايد: نمونهاي از جزا را در دنيا به مجرمان ميچشانيم: "ظهر الفساد في البّر و البحر بما كسبتْ أيدي الناس ليذيقهم بعضَ الذي عملوا لعلهم يرجعون؛ (1) فساد و پريشاني به كرد? خود مردم در همه برّ و بحر زمين پديد آمد. تا كيفر بعضي اعمالشان رابه آنها بچشانيم كه باز گردند".
آيات فراواني داريم كه دربار? مجرمان ميفرمايد: "لهم في الدنيا خزي؛(2) در دنيا هم براي گناهكاران ذلت و خواري و شرمندگي است" ولي اين جزا در حقيقت گوشه و جزئي از كيفري است كه بايد ببينند.
برخي از آيات به اين حقيقت اشاره ميكند كه عذاب واقعي در عالم قيامت است: "لهم عذاب في الحيوة الدنيا و العذاب الاخرة اشق؛ (3) براي آنها در دنيا عذاب است، ولي عذاب روز قيامت سختتر است".
در سوره طه بعد از آن كه ميفرمايد:"هر كه از ياد ما رويگرداني كند، او را به يك زندگي و روزگار سختي گرفتار ميكنيم" ادامه ميدهد كه اين كيفر دنيايي است، اما عذاب روز قيامت سختتر و هميشگي است."(4)
در سوره حج درباره كساني كه بدون دليل و برهان و فقط به خاطر تكبر در برابر حق هر چه ميشنوند، انكار كرده و شانه بالا مياندازند ميفرمايد" له في الدنيا خزي و نذيقه يوم القيامة عذاب الحريق؛(5) به اين افراد در دنيا خواري و در قيامت عذاب سوزاني ميچشانيم".
بنابر اين گاهي خداوند گوشهاي از كيفرها را در دنيا به مجرمان نشان ميدهد، ولي جايگاه اصلي جزا در قيامت است، زيرا در مورد برخي از اعمال، امكان جزا دادن آن در دنيا نيست، زيرا اوّلاً چون جزا در دنيا به ديگران هم سرايت ميكند، ظلم است، ولي در قيامت پيوندها گسسته و هر كه به فكر خويش است. به گفته قرآن حتي انسان از فرزند و همسر خود فرار ميكند و در فكر نجات است.(6)
در آن جا اگر بلايي بر سر مجرم آمد ، به ديگران سرايت نميكند. البته در برخي موارد اگر به خاطر ناراحت شدن چند نفر از بستگان، يك نوع دلهره در جامعه از طريق افراد فاسد به وجود آيد، بي عدالتي است كه به خاطر ناراحت نشدن بستگان يك مجرم، امنيت تمام جامعه را به خطر اندازيم. در اين موارد بايد مصلحت جامعه را بر مصلحت افراد مقدّم بداريم.
دوم: اگر فقط دنيا دار مكافات باشد و خداوند در دنيا پاداش و كيفر دهد، مردم از ترس وي به سبب طمع، خوب ميشوند. اين نوع خوبي قهري است و چندان ارزش ندارد. انسان بايد آزاد باشد و گناه نكند تا ارزش داشته باشد.
سوم: دنيا به خاطر محدوديتهايي كه دارد، امكان جزا براي نيكوكاران و جنايتكاران نيست، زيرا گاهي جنايتكاراني پيدا ميشوند كه هزاران نفر بيگناه را ميكشند. چگونه در دنيا ميتوان چنين افرادي را به كيفرشان رساند، زيرا بر فرض آنان را اعدام كنيد، قتل آن را در برابر يك نفر از هزاران اشخاص است كه كشتهاند، اما خون باقي بيگناهان چه ميشود؟
چهارم: كيفرهاي موقت در دنيا گر چه عامل هوشياري و توجه و زنگ بيدار باش است. امااگر به طور كلي در دنيا هر گناه كاري به كيفر برسد، كم لطفي است، زيرا شايد گناهكار توبه كند و خلاف كاري خود را اصلاح نمايد.
پنجم: اگر دنيا دار مكافات باشد و افراد فقط در آنجا به مكافات اعمال خويش برسند، نظام زندگي به هم ميخورد:
"ولو يواخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها مِن داب? و لكن يؤخرهم الي اجل مسمي؛(7) اگر خداوند مردم را به خاطر ظلم و گناهان نشان كيفر دهد، جنبندهاي را بر پشت زمين باقي نخواهد گذارد، ليكن خداوند زود كيفر نميدهد و تا مدتي كه خودش ميداند، به آنها مصلحت داده و كيفر را تاخير مياندازد".
بنابر اين هر چند برخي از اعمال در دنيا، جزا داده ميشود، ولي مجازات اصلي در عالم قيامت خواهد بود. در طول تاريخ و در زمان كنوني شاهد جنايتكاران بسياري بودهايم كه هيچگاه در دنيا مجازات اعمال خود را نديدهاند و اگر سختي ها و مشكلات در زندگي داشتهاند، مانند ديگر انسانها بودهاند. بنا بر اين عدالت الهي اقتضا ميكند كه جهان ديگر و پاداش و كيفر آن وجود داشته باشد.
پي نوشت:
1 - روم (30)، آيه 41.
2 - بقره(2)، آيه 114.
3 - رعد (13)، آيه 34.
4 - طه (20 )، آيه 127.
5 - سجده (32)، آيه 21.
6 - (80)، آيه 34.
7 - نحل (16)، آيه 61.
www.eporsesh.com
جزاي اعمال بايد در سراي ديگر باشد، و اين منافات با بعضي از كيفرهاي موقت نسبت به بعضي از اعمال در دنيا ندارد.
در قرآن آيات زيادي داريم كه ميفرمايد: نمونهاي از جزا را در دنيا به مجرمان ميچشانيم: "ظهر الفساد في البّر و البحر بما كسبتْ أيدي الناس ليذيقهم بعضَ الذي عملوا لعلهم يرجعون؛ (1) فساد و پريشاني به كرد? خود مردم در همه برّ و بحر زمين پديد آمد. تا كيفر بعضي اعمالشان رابه آنها بچشانيم كه باز گردند".
آيات فراواني داريم كه دربار? مجرمان ميفرمايد: "لهم في الدنيا خزي؛(2) در دنيا هم براي گناهكاران ذلت و خواري و شرمندگي است" ولي اين جزا در حقيقت گوشه و جزئي از كيفري است كه بايد ببينند.
برخي از آيات به اين حقيقت اشاره ميكند كه عذاب واقعي در عالم قيامت است: "لهم عذاب في الحيوة الدنيا و العذاب الاخرة اشق؛ (3) براي آنها در دنيا عذاب است، ولي عذاب روز قيامت سختتر است".
در سوره طه بعد از آن كه ميفرمايد:"هر كه از ياد ما رويگرداني كند، او را به يك زندگي و روزگار سختي گرفتار ميكنيم" ادامه ميدهد كه اين كيفر دنيايي است، اما عذاب روز قيامت سختتر و هميشگي است."(4)
در سوره حج درباره كساني كه بدون دليل و برهان و فقط به خاطر تكبر در برابر حق هر چه ميشنوند، انكار كرده و شانه بالا مياندازند ميفرمايد" له في الدنيا خزي و نذيقه يوم القيامة عذاب الحريق؛(5) به اين افراد در دنيا خواري و در قيامت عذاب سوزاني ميچشانيم".
بنابر اين گاهي خداوند گوشهاي از كيفرها را در دنيا به مجرمان نشان ميدهد، ولي جايگاه اصلي جزا در قيامت است، زيرا در مورد برخي از اعمال، امكان جزا دادن آن در دنيا نيست، زيرا اوّلاً چون جزا در دنيا به ديگران هم سرايت ميكند، ظلم است، ولي در قيامت پيوندها گسسته و هر كه به فكر خويش است. به گفته قرآن حتي انسان از فرزند و همسر خود فرار ميكند و در فكر نجات است.(6)
در آن جا اگر بلايي بر سر مجرم آمد ، به ديگران سرايت نميكند. البته در برخي موارد اگر به خاطر ناراحت شدن چند نفر از بستگان، يك نوع دلهره در جامعه از طريق افراد فاسد به وجود آيد، بي عدالتي است كه به خاطر ناراحت نشدن بستگان يك مجرم، امنيت تمام جامعه را به خطر اندازيم. در اين موارد بايد مصلحت جامعه را بر مصلحت افراد مقدّم بداريم.
دوم: اگر فقط دنيا دار مكافات باشد و خداوند در دنيا پاداش و كيفر دهد، مردم از ترس وي به سبب طمع، خوب ميشوند. اين نوع خوبي قهري است و چندان ارزش ندارد. انسان بايد آزاد باشد و گناه نكند تا ارزش داشته باشد.
سوم: دنيا به خاطر محدوديتهايي كه دارد، امكان جزا براي نيكوكاران و جنايتكاران نيست، زيرا گاهي جنايتكاراني پيدا ميشوند كه هزاران نفر بيگناه را ميكشند. چگونه در دنيا ميتوان چنين افرادي را به كيفرشان رساند، زيرا بر فرض آنان را اعدام كنيد، قتل آن را در برابر يك نفر از هزاران اشخاص است كه كشتهاند، اما خون باقي بيگناهان چه ميشود؟
چهارم: كيفرهاي موقت در دنيا گر چه عامل هوشياري و توجه و زنگ بيدار باش است. امااگر به طور كلي در دنيا هر گناه كاري به كيفر برسد، كم لطفي است، زيرا شايد گناهكار توبه كند و خلاف كاري خود را اصلاح نمايد.
پنجم: اگر دنيا دار مكافات باشد و افراد فقط در آنجا به مكافات اعمال خويش برسند، نظام زندگي به هم ميخورد:
"ولو يواخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها مِن داب? و لكن يؤخرهم الي اجل مسمي؛(7) اگر خداوند مردم را به خاطر ظلم و گناهان نشان كيفر دهد، جنبندهاي را بر پشت زمين باقي نخواهد گذارد، ليكن خداوند زود كيفر نميدهد و تا مدتي كه خودش ميداند، به آنها مصلحت داده و كيفر را تاخير مياندازد".
بنابر اين هر چند برخي از اعمال در دنيا، جزا داده ميشود، ولي مجازات اصلي در عالم قيامت خواهد بود. در طول تاريخ و در زمان كنوني شاهد جنايتكاران بسياري بودهايم كه هيچگاه در دنيا مجازات اعمال خود را نديدهاند و اگر سختي ها و مشكلات در زندگي داشتهاند، مانند ديگر انسانها بودهاند. بنا بر اين عدالت الهي اقتضا ميكند كه جهان ديگر و پاداش و كيفر آن وجود داشته باشد.
پي نوشت:
1 - روم (30)، آيه 41.
2 - بقره(2)، آيه 114.
3 - رعد (13)، آيه 34.
4 - طه (20 )، آيه 127.
5 - سجده (32)، آيه 21.
6 - (80)، آيه 34.
7 - نحل (16)، آيه 61.
www.eporsesh.com