پرسش :
دوره نوجواني چگونه دوره اي است ورفتار با نوجوان چگونه بايد باشد ؟
پاسخ :
دوران نوجواني منشاء بسياري از سوء تفاهمات و اختلافات و لجبازيهاي نوجوانان با اطرافيان بخصوص با اعضاي خانواده ميباشد. آنان تقريبا با هر آن چه كه بزرگترها بگويند مخالفت ميكنند و در نتيجه باعث برانگيختن خشم آنان ميشوند نوجوان در اين راه توانايي خاصي دارد و از آنچنان انرژي برخوردار است كه ميتواند ساعتها به بحث و جدل بپردازد، بدون آن كه خسته شود. او نه تنها با والدين و ديگر اعضاي خانواده، بلكه با هر چه كه آزادي او را محدود كند و برايش قيد و بند ايجاد كند مخالف است؛ خصوصا اگر اطرافيان با عقايد او مخالفت كنند و بخواهند با زور و اجبار عقايد خود را به او تحميل كنند. بروز اين حالت در نوجوان ميتواند عوامل مختلفي داشته باشد كه ما مختصرا به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
1. بلوغ: يكي از بحرانيترين مراحل زندگي انسان رسيدن به سن بلوغ است. مشخصههاي رفتاري بلوغ روي آوردن به خيالبافي و ايدهآلهاي غيرقابل وصول، گرفتار شك و وسواس شدن، تقليد افراطي، غرابت در رفتار، تكبر و خودپسندي، حساسيت شديد نسبت به انتقاد دربارهي خود، بيهوده كاري و هوس بازي و مانند آن است كه هر يك از اين ويژگيها ميتواند در رفتار او ايجاد اختلال و مشكل كند و او را تبديل به موجودي غير قابل تحمل نمايد.
2. تغييرات در جسم و روان: انسان با ورود به سن بلوغ شاهد تغييرات جسماني مثل تغييرات چشم گير در ظاهر بدن، شروع ترشحات برخي از غدد داخلي و بيشتر شدن فعاليت برخي ديگر از آنها، افزايش قد، تغيير صدا، پديد آمدن احساس مردانگي در پسران و زنانگي در دختران خواهد شد.
3. حس استقلالطلبي: استقلالطلبي و برتريجويي يكي از مشخصههاي اين دوره است كه نوجوان را وادار ميكند براي نشان دادن شخصيت خود و اثبات خود به ديگران، دست به كارهاي بعضا عجيب و غريبي بزند كه خود ميتواند عامل بروز مشكلات فراواني در رفتار آنان شود.
4. عكسالعمل اطرافيان: برخورد نامناسب از طرف خانواده و اطرافيان يكي ديگر از عواملي است كه ميتواند ويژگيهاي دوره بلوغ را تشديد و حتي تثبيت كند. اگر نوجوان از جانب اطرافيان بدرستي درك نشود و آنان به وضعيت بحراني او آگاهي كافي نداشته باشد. طبعا عكس العمل مناسبي در برابر او ارائه نميدهند و بحران فكري او را تشديد ميكنند.
5. لجبازي و مخالفت: يكي از ويژگيهاي بارز نوجوان تسليم نبودن در برابر عقايد ديگران، هر چند حق، و گستاخي زياد او در برابر بزرگترهاست. معمولاً نوجوانان بر سر مسائلي چون فرم لباس، معاشرت با دوستان، بيرون رفتن از خانه، چگونگي صرف وقت، نوع غذا و مانند آن با والدين و اطرافيان به جر و بحث ميپردازد لجبازي ابتدا در قالب عيبجوييهاي مكرر و انتقادهاي دائمي از اطرافيان است. او حتي در مقابل عقائد و افكار قبلي خود دچار ترديد ميشود و به آنها هم انتقاد ميكند كه نمونه بارز آن انتقاد به مذهب و رفتارهاي مذهبي است كه در بين نوجوانان شايع است. حال با توجه به اين ويژگيهاي خاص، بهترين و مناسبترين رفتار با نوجوان چيست؟ در پاسخ به اين سؤال ميتوان به چند مورد مهم اشاره كرد.
1. ملايمت و مهرباني و پرهيز از هر گونه رفتار تلافي جويانه؟ علت بسياري از لجبازيهاي و مخالفتهاي نوجوان نياز به استقلالطلبي و برتري جويي است. ما بايد تا حدودي به آنها اجازه بدهيم كه خود را نشان دهند. مخالفت با آنها و توسل به خشونت و لجبازي و شكستن غرور جواني آنان هيچ نتيجهاي جز تلخ كردن زندگي به كام خود و آنان ندارد بلكه او را به مخالفت و لجبازي بيشتر وادار خواهد كرد. اما اگر از همان ابتدا كه شروع به لجاجت و عيبجويي كرد با او رفتاري مسالمتآميز داشته باشيم و در كج خلقيهاي او صبور باشيم و او را در برابر جمع ضايع نكنيم، بلكه گاهي نظرش را تأييد كنيم، در كنترل و تسلط بر او موفق خواهم بود. زيرا براي نفوذ در نوجوان فقط كافي است كاري كنيم كه او به ما اعتماد كند زيرا در اينصورت است كه لجاجت را كنار ميگذارد. بنابراين هرگاه نوجوان درباره چيزي اظهار نظر ميكند، نبايد فورا با او مخالفت كرد، بلكه بايد به نظرش احترام بگذاريم نه اين كه به او بياعتنايي كنيم يا اين كه دائم به او بگوييم «تو هيچ نميفهمي»، «تو را چه به اين حرفها» «اول برو خودت را درست كن» و از اين قبيل حرفها كه باعث دلسردي نوجوان ميشود.
2. پرهيز از عيبجويي و انتقاد زياد: نوجوان به دليل ويژگيهاي خاص زمان بلوغ، معمولاً كمتر تسليم افكار بزرگترها ميشود، زيرا به نظر او افكار آنان قديمي و كهنه است و بايد عوض شود، به اين دليل طبيعي است كه از انتقادگريزان باشد و حاضر نباشد كسي از او و افكارش خرده بگيرد، بلكه او ميخواهد ديگران نيز هم فكر او باشند و او را تاييد كنند. بنابراين انتقاد كردن از نوجوان و زير سؤال بردن او نتيجهاي جزء لجاجت و تعصب ندارد و باعث ميشود فاصله او با اطرافيان بيشتر شود.
3. روشن كردن سوء تفاهمها: بسياري از اختلافات بين نوجوان و خانواده بخاطر عدم برداشت يكسان از جريانات زندگي است. با كمي دقت ميتوان علت ناسازگاري آنان را تشخيص دهد. مسلما ما اگر با نرمي و سادگي به توضيح جريانات و رفع سوء تفاهمات بپردازيم اختلاف حل خواهد شد.
بنابراين نوجواني دورهي بسيار حساسي است كه از آن به بحران تعبير شده و اگر صبر و حوصله و تحمل بزرگترها كم باشد ميتوان مشكل آفرين باشد اما اگر با روشي صحيح با آن برخورد شود نه تنها مشكلي به وجود نميآيد بلكه باعث رشد فكري و شخصيتي وي ميشود. اگر در روايات اسلامي مكررا توصيه شده كه با جوانان و نوجوانان مانند مشاور رفتار كنيد به اين معناست كه به نظرات آنها احترام بگذاريد و ضمن تاييد بسياري از آنها با تذكر دوستانه و عالمانه به اصلاح آنها بپردازيد. خواهر محترم شما نيز در مورد رفتارهاي خاصي برادرتان بايد از اصول بالا تبعيت كنيد يعني بدانيد كه او هرگز نصيحتپذير نيست و نه تنها از اعتراض شما و تذكر شما متنبه نميشود بلكه از اين كه شما را ناراحت كند و بخاطر مورد پذيرش قرار نگرفتنش از شما انتقام بگيرد، لذت ميبرد. پس هرگز با او درگير نشويد و با كارهايش مخالفت نكنيد و بلكه هميشه نشان دهيد كه او را دوست ميداريد. شايد بگوييد اين كار را كردهام و فايدهاي نداشته است ولي ما به شما ميگوييم بايد استقامت كنيد و آنقدر رفتار خوب و مسالمتآميز خود را ادامه دهيد تا او مطمئن شود كه شما واقعا او را دوست داريد و كارهاي شما صرف ظاهر سازي نيست. در مورد غيبت كردنهاي او هم ناراحت نباشيد زيرا شنونده غيبت در صورتي كه قلبا به غيبت كردن طرف مقابل راضي باشد در گناه او شريك است. همچنين اگر نظر خاصي در مسائل سياسي دارد يا انتقادهايي به نظام و دولت و امثال آن دارد شما هرگز موضع دفاعي به خود نگيريد. بلكه حتي گاهي تاييد كنيد زيرا اگر بخواهيد در ديگران نفوذ داشته باشيد رمز آن پذيرش بعضي از افكار آنان است كه مطابق حق است. مواظب باشيد هرگز به او برچسب بيديني، جهنمي، و امثال آن نزنيد زيرا سبب ميشود بطور كلي از دين و مذهب رويگردان شود. شما بحمدالله خودتان دختر با ايمان و معتقدي هستيد و خوب ميدانيد كه پيامبر اسلام با چه مردمي روبرو بود و چگونه آنها را به اسلام و خدا دعوت كرد. اگر ايشان لجاجت و تندي و بد دهني و بياحترامي و خشونت به خرج ميداد يا با آنان قهر ميكرد هيچ كسي جذب او نميشد. ما هم بايد در مقابل افراد ناآگاه اينطور باشيم. بنابراين بهترين كار براي شما اين است كه با اخلاق خوب و با تحمل و صبر و با سكوت و گذشت زمينه اصلاح رفتار برادرتان را فراهم كنيد و حتي اگر هم هيچ تغييري در رفتار او نديديد بايد استقامت كنيد و صبور باشيد كه با اين كار ثواب بسيار بزرگي نصيبتان شده است و نه تنها نمازها و روزهايتان اشكال ندارد بلكه به خدا بسيار نزديكتر ميشويد زيرا در روايات آمده كه اگر كسي يك نفر را هدايت كند اجر و پاداشي بيشتر از تمام آن چه خورشيد بر آن ميتابد نصيبش خواهد شد. اما در مقابل اگر برخوردهاي شما باعث لجاجت بيشتر او شود و او را بدتر كند نه تنها شما نيز مسئول هستيد بلكه به گناه بزرگ قطع رحم نيز ممكن است مبتلا شويد.
در پايان به شما پيشنهاد ميكنيم كتابهايي كه در مورد روانشناسي نوجوان است مطالعه كنيد تا آمادهگي بيشتري براي حل مشكلتان داشته باشيد.
www.eporsesh.com
دوران نوجواني منشاء بسياري از سوء تفاهمات و اختلافات و لجبازيهاي نوجوانان با اطرافيان بخصوص با اعضاي خانواده ميباشد. آنان تقريبا با هر آن چه كه بزرگترها بگويند مخالفت ميكنند و در نتيجه باعث برانگيختن خشم آنان ميشوند نوجوان در اين راه توانايي خاصي دارد و از آنچنان انرژي برخوردار است كه ميتواند ساعتها به بحث و جدل بپردازد، بدون آن كه خسته شود. او نه تنها با والدين و ديگر اعضاي خانواده، بلكه با هر چه كه آزادي او را محدود كند و برايش قيد و بند ايجاد كند مخالف است؛ خصوصا اگر اطرافيان با عقايد او مخالفت كنند و بخواهند با زور و اجبار عقايد خود را به او تحميل كنند. بروز اين حالت در نوجوان ميتواند عوامل مختلفي داشته باشد كه ما مختصرا به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
1. بلوغ: يكي از بحرانيترين مراحل زندگي انسان رسيدن به سن بلوغ است. مشخصههاي رفتاري بلوغ روي آوردن به خيالبافي و ايدهآلهاي غيرقابل وصول، گرفتار شك و وسواس شدن، تقليد افراطي، غرابت در رفتار، تكبر و خودپسندي، حساسيت شديد نسبت به انتقاد دربارهي خود، بيهوده كاري و هوس بازي و مانند آن است كه هر يك از اين ويژگيها ميتواند در رفتار او ايجاد اختلال و مشكل كند و او را تبديل به موجودي غير قابل تحمل نمايد.
2. تغييرات در جسم و روان: انسان با ورود به سن بلوغ شاهد تغييرات جسماني مثل تغييرات چشم گير در ظاهر بدن، شروع ترشحات برخي از غدد داخلي و بيشتر شدن فعاليت برخي ديگر از آنها، افزايش قد، تغيير صدا، پديد آمدن احساس مردانگي در پسران و زنانگي در دختران خواهد شد.
3. حس استقلالطلبي: استقلالطلبي و برتريجويي يكي از مشخصههاي اين دوره است كه نوجوان را وادار ميكند براي نشان دادن شخصيت خود و اثبات خود به ديگران، دست به كارهاي بعضا عجيب و غريبي بزند كه خود ميتواند عامل بروز مشكلات فراواني در رفتار آنان شود.
4. عكسالعمل اطرافيان: برخورد نامناسب از طرف خانواده و اطرافيان يكي ديگر از عواملي است كه ميتواند ويژگيهاي دوره بلوغ را تشديد و حتي تثبيت كند. اگر نوجوان از جانب اطرافيان بدرستي درك نشود و آنان به وضعيت بحراني او آگاهي كافي نداشته باشد. طبعا عكس العمل مناسبي در برابر او ارائه نميدهند و بحران فكري او را تشديد ميكنند.
5. لجبازي و مخالفت: يكي از ويژگيهاي بارز نوجوان تسليم نبودن در برابر عقايد ديگران، هر چند حق، و گستاخي زياد او در برابر بزرگترهاست. معمولاً نوجوانان بر سر مسائلي چون فرم لباس، معاشرت با دوستان، بيرون رفتن از خانه، چگونگي صرف وقت، نوع غذا و مانند آن با والدين و اطرافيان به جر و بحث ميپردازد لجبازي ابتدا در قالب عيبجوييهاي مكرر و انتقادهاي دائمي از اطرافيان است. او حتي در مقابل عقائد و افكار قبلي خود دچار ترديد ميشود و به آنها هم انتقاد ميكند كه نمونه بارز آن انتقاد به مذهب و رفتارهاي مذهبي است كه در بين نوجوانان شايع است. حال با توجه به اين ويژگيهاي خاص، بهترين و مناسبترين رفتار با نوجوان چيست؟ در پاسخ به اين سؤال ميتوان به چند مورد مهم اشاره كرد.
1. ملايمت و مهرباني و پرهيز از هر گونه رفتار تلافي جويانه؟ علت بسياري از لجبازيهاي و مخالفتهاي نوجوان نياز به استقلالطلبي و برتري جويي است. ما بايد تا حدودي به آنها اجازه بدهيم كه خود را نشان دهند. مخالفت با آنها و توسل به خشونت و لجبازي و شكستن غرور جواني آنان هيچ نتيجهاي جز تلخ كردن زندگي به كام خود و آنان ندارد بلكه او را به مخالفت و لجبازي بيشتر وادار خواهد كرد. اما اگر از همان ابتدا كه شروع به لجاجت و عيبجويي كرد با او رفتاري مسالمتآميز داشته باشيم و در كج خلقيهاي او صبور باشيم و او را در برابر جمع ضايع نكنيم، بلكه گاهي نظرش را تأييد كنيم، در كنترل و تسلط بر او موفق خواهم بود. زيرا براي نفوذ در نوجوان فقط كافي است كاري كنيم كه او به ما اعتماد كند زيرا در اينصورت است كه لجاجت را كنار ميگذارد. بنابراين هرگاه نوجوان درباره چيزي اظهار نظر ميكند، نبايد فورا با او مخالفت كرد، بلكه بايد به نظرش احترام بگذاريم نه اين كه به او بياعتنايي كنيم يا اين كه دائم به او بگوييم «تو هيچ نميفهمي»، «تو را چه به اين حرفها» «اول برو خودت را درست كن» و از اين قبيل حرفها كه باعث دلسردي نوجوان ميشود.
2. پرهيز از عيبجويي و انتقاد زياد: نوجوان به دليل ويژگيهاي خاص زمان بلوغ، معمولاً كمتر تسليم افكار بزرگترها ميشود، زيرا به نظر او افكار آنان قديمي و كهنه است و بايد عوض شود، به اين دليل طبيعي است كه از انتقادگريزان باشد و حاضر نباشد كسي از او و افكارش خرده بگيرد، بلكه او ميخواهد ديگران نيز هم فكر او باشند و او را تاييد كنند. بنابراين انتقاد كردن از نوجوان و زير سؤال بردن او نتيجهاي جزء لجاجت و تعصب ندارد و باعث ميشود فاصله او با اطرافيان بيشتر شود.
3. روشن كردن سوء تفاهمها: بسياري از اختلافات بين نوجوان و خانواده بخاطر عدم برداشت يكسان از جريانات زندگي است. با كمي دقت ميتوان علت ناسازگاري آنان را تشخيص دهد. مسلما ما اگر با نرمي و سادگي به توضيح جريانات و رفع سوء تفاهمات بپردازيم اختلاف حل خواهد شد.
بنابراين نوجواني دورهي بسيار حساسي است كه از آن به بحران تعبير شده و اگر صبر و حوصله و تحمل بزرگترها كم باشد ميتوان مشكل آفرين باشد اما اگر با روشي صحيح با آن برخورد شود نه تنها مشكلي به وجود نميآيد بلكه باعث رشد فكري و شخصيتي وي ميشود. اگر در روايات اسلامي مكررا توصيه شده كه با جوانان و نوجوانان مانند مشاور رفتار كنيد به اين معناست كه به نظرات آنها احترام بگذاريد و ضمن تاييد بسياري از آنها با تذكر دوستانه و عالمانه به اصلاح آنها بپردازيد. خواهر محترم شما نيز در مورد رفتارهاي خاصي برادرتان بايد از اصول بالا تبعيت كنيد يعني بدانيد كه او هرگز نصيحتپذير نيست و نه تنها از اعتراض شما و تذكر شما متنبه نميشود بلكه از اين كه شما را ناراحت كند و بخاطر مورد پذيرش قرار نگرفتنش از شما انتقام بگيرد، لذت ميبرد. پس هرگز با او درگير نشويد و با كارهايش مخالفت نكنيد و بلكه هميشه نشان دهيد كه او را دوست ميداريد. شايد بگوييد اين كار را كردهام و فايدهاي نداشته است ولي ما به شما ميگوييم بايد استقامت كنيد و آنقدر رفتار خوب و مسالمتآميز خود را ادامه دهيد تا او مطمئن شود كه شما واقعا او را دوست داريد و كارهاي شما صرف ظاهر سازي نيست. در مورد غيبت كردنهاي او هم ناراحت نباشيد زيرا شنونده غيبت در صورتي كه قلبا به غيبت كردن طرف مقابل راضي باشد در گناه او شريك است. همچنين اگر نظر خاصي در مسائل سياسي دارد يا انتقادهايي به نظام و دولت و امثال آن دارد شما هرگز موضع دفاعي به خود نگيريد. بلكه حتي گاهي تاييد كنيد زيرا اگر بخواهيد در ديگران نفوذ داشته باشيد رمز آن پذيرش بعضي از افكار آنان است كه مطابق حق است. مواظب باشيد هرگز به او برچسب بيديني، جهنمي، و امثال آن نزنيد زيرا سبب ميشود بطور كلي از دين و مذهب رويگردان شود. شما بحمدالله خودتان دختر با ايمان و معتقدي هستيد و خوب ميدانيد كه پيامبر اسلام با چه مردمي روبرو بود و چگونه آنها را به اسلام و خدا دعوت كرد. اگر ايشان لجاجت و تندي و بد دهني و بياحترامي و خشونت به خرج ميداد يا با آنان قهر ميكرد هيچ كسي جذب او نميشد. ما هم بايد در مقابل افراد ناآگاه اينطور باشيم. بنابراين بهترين كار براي شما اين است كه با اخلاق خوب و با تحمل و صبر و با سكوت و گذشت زمينه اصلاح رفتار برادرتان را فراهم كنيد و حتي اگر هم هيچ تغييري در رفتار او نديديد بايد استقامت كنيد و صبور باشيد كه با اين كار ثواب بسيار بزرگي نصيبتان شده است و نه تنها نمازها و روزهايتان اشكال ندارد بلكه به خدا بسيار نزديكتر ميشويد زيرا در روايات آمده كه اگر كسي يك نفر را هدايت كند اجر و پاداشي بيشتر از تمام آن چه خورشيد بر آن ميتابد نصيبش خواهد شد. اما در مقابل اگر برخوردهاي شما باعث لجاجت بيشتر او شود و او را بدتر كند نه تنها شما نيز مسئول هستيد بلكه به گناه بزرگ قطع رحم نيز ممكن است مبتلا شويد.
در پايان به شما پيشنهاد ميكنيم كتابهايي كه در مورد روانشناسي نوجوان است مطالعه كنيد تا آمادهگي بيشتري براي حل مشكلتان داشته باشيد.
www.eporsesh.com