پرسش :
آيا دوستى و محبت امام على(عليه السلام) شرط مؤمن بودن است؟
پاسخ :
ايمان از ريشه «أمن» به معناى طمانينه و آرامش قلبى است و نيز به معناى تصديق به كار رفته است. در قرآن آمده است: «و ما أنت بمؤمن لنا[1]»، تو ما را تصديق نمى كنى.
از ديد قرآن ايمان داراى درجات و مراتب است: «انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايماناً و على ربهم يتوكلون»[2]، مؤمنان كسانى هستند كه هرگاه ياد خدا به ميان آيد دلهايشان لرزان شود، و هنگامى كه آيات خدا بر آنان خوانده شود بر ايمانشان افزوده مى شود و به پروردگارشان توكل مى نمايند.
«و لما رأى المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ايماناً و تسليماً[3]».
هنگامى كه مؤمنان گروهها و حزبها را ديدند، گفتند اين است آنچه خدا و رسولش به ما وعده دادند و وعده آنها راست است و اين بر آنان جز ايمان و تسليم را نيافزود.
نخستين مرتبه ايمان اعتقاد قلبى به توحيد و رسالت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و عمل به تعدادى از مهمترين تكاليف و دستورات دينى است چنان كه امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «الايمان اقرار باللسان و اعتقاد بالجنان و عمل بالاركان...».
مرتبه دوم عبارت است از اعتقاد قلبى به تمامى اعتقادات اسلام كه شخص مسلمان به آن رسيده است اين درجه از ايمان نسبت به مرتبه پيش عميق تر و گستره بيشترى دارد. آياتى كه به مؤمنين دستور كسب ايمان را صادر مى كند از اين قبيل است: «يا ايها الذين آمنوا آمنوا بالله و رسوله و الكتاب الذى نزل على رسوله و الكتاب الذى انزل من قبل[4]»، اى مؤمنان به خدا و رسول او و به كتابى كه نازل فرموده و به كتابهايى كه از پيش نازل فرموده ايمان آوريد.
سومين مرتبه ايمان اعتقاد قلبى يقينى است كه نسبت به خدا و كل هستى حاصل مى شود به گونه اى كه هيچ قدرتى را جز قدرت او در جهان نبيند. قرآن درباره ويژگيهاى مؤمنانى كه به اين درجه از ايمان رسيده اند مى فرمايد: «الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون الذين آمنوا و كانوا يتقون[5]»، آگاه باشيد كه اولياى خدا، آنان كه ايمان و تقوا را كسب كردند نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگين مى شوند».
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند: «الايمان ما وقر فى القلوب[6]»، ايمان چيزى است كه در دل بزرگ شمرده شده است.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره ايمان مى فرمايند: «شهادة ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكاء و صوم رمضان و ان تؤد و خمساً من المغنم[7]»، گواهى دادن به يگانگى خدا و رسالت محمد(صلى الله عليه وآله)و به پاداشتن نماز و پرداخت زكات و خمس غنيمت و روزه رمضان.
اما علماى بزرگ اهل سنّت، ايمان را به معناى اعتقاد و تصديق قلبى دانسته اند.
خطابى مى گويد: اصل ايمان تصديق و اصل اسلام تسليم و انقياد است.[8]
ابن مسعود و حذيفه و مالك ابن أنس و اوزاعى مى گويند: ايمان گفتار و عمل است[9].
طبق روايات شيعه و سنى هر مسلمانى كه باور قلبى به عقايد اسلامى داشته باشد مؤمن است البته به هر ميزان كه عمق و گستره باورهاى او بيشتر باشد. درجه بالاتر ايمان را خواهد داشت.
تنها امتيازى كه در بحث ايمان بين شيعه و سنى وجود دارد. ايمان و عقيده به امامت اهل بيت(عليهم السلام) است البته اهل سنّت نيز اهل بيت را دوست داشته و محبت آنان را واجب مى دانند اما شيعيان بر اساس تعدادى از احاديث معتقدند كه اعتقاد به امامت حضرت على(عليه السلام) و يازده امام معصوم ديگر از اهل بيت پيامبر نيز از اركان و درجات ايمان است و هر مسلمانى كه امامت دوازده امام برايش ثابت شود و بدان اعتقاد داشته باشد بالاترين درجه ايمان را نيز خواهد داشت. چنان كه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: يا حذيفه ان حجة الله بعدى عليك على ابن ابيطالب و الايمان به ايمان بالله[10]، پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) به حذيفه فرمود: اى حذيفه، همانا حجت خدا بعد از من على بن ابيطالب است و ايمان به او ايمان به خداست، يعنى ايمان كامل به خدا بدون ايمان به على(عليه السلام) تحقق نمى يابد، زيرا وى تعيين شده از جانب خدا و رسول اوست.
پی نوشتها:
[1]. عيون الاخبار الرضا، ج 2، ص 121.
[2]. سوره انفال، آيه 3.
[3]. سوره احزاب، آيه 23.
[4]. سوره نساء، آيه 136.
[5]. سوره يونس، آيه 63.
[6]. مقائيس اللغة، ج 1، ص 123.
[7]. اصول كافى، ج 2، ص 20.
[8]. صحيح مسلم، ج 1، ص 188.
[9]. صحيح مسلم، ج 1، ص 45 شرح نووى.
[10]. صحيح مسلم، ج 1، ص 145 شرح نووى.
www.mazaheb.ir
ايمان از ريشه «أمن» به معناى طمانينه و آرامش قلبى است و نيز به معناى تصديق به كار رفته است. در قرآن آمده است: «و ما أنت بمؤمن لنا[1]»، تو ما را تصديق نمى كنى.
از ديد قرآن ايمان داراى درجات و مراتب است: «انما المؤمنون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايماناً و على ربهم يتوكلون»[2]، مؤمنان كسانى هستند كه هرگاه ياد خدا به ميان آيد دلهايشان لرزان شود، و هنگامى كه آيات خدا بر آنان خوانده شود بر ايمانشان افزوده مى شود و به پروردگارشان توكل مى نمايند.
«و لما رأى المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ايماناً و تسليماً[3]».
هنگامى كه مؤمنان گروهها و حزبها را ديدند، گفتند اين است آنچه خدا و رسولش به ما وعده دادند و وعده آنها راست است و اين بر آنان جز ايمان و تسليم را نيافزود.
نخستين مرتبه ايمان اعتقاد قلبى به توحيد و رسالت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و عمل به تعدادى از مهمترين تكاليف و دستورات دينى است چنان كه امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «الايمان اقرار باللسان و اعتقاد بالجنان و عمل بالاركان...».
مرتبه دوم عبارت است از اعتقاد قلبى به تمامى اعتقادات اسلام كه شخص مسلمان به آن رسيده است اين درجه از ايمان نسبت به مرتبه پيش عميق تر و گستره بيشترى دارد. آياتى كه به مؤمنين دستور كسب ايمان را صادر مى كند از اين قبيل است: «يا ايها الذين آمنوا آمنوا بالله و رسوله و الكتاب الذى نزل على رسوله و الكتاب الذى انزل من قبل[4]»، اى مؤمنان به خدا و رسول او و به كتابى كه نازل فرموده و به كتابهايى كه از پيش نازل فرموده ايمان آوريد.
سومين مرتبه ايمان اعتقاد قلبى يقينى است كه نسبت به خدا و كل هستى حاصل مى شود به گونه اى كه هيچ قدرتى را جز قدرت او در جهان نبيند. قرآن درباره ويژگيهاى مؤمنانى كه به اين درجه از ايمان رسيده اند مى فرمايد: «الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون الذين آمنوا و كانوا يتقون[5]»، آگاه باشيد كه اولياى خدا، آنان كه ايمان و تقوا را كسب كردند نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگين مى شوند».
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند: «الايمان ما وقر فى القلوب[6]»، ايمان چيزى است كه در دل بزرگ شمرده شده است.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره ايمان مى فرمايند: «شهادة ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكاء و صوم رمضان و ان تؤد و خمساً من المغنم[7]»، گواهى دادن به يگانگى خدا و رسالت محمد(صلى الله عليه وآله)و به پاداشتن نماز و پرداخت زكات و خمس غنيمت و روزه رمضان.
اما علماى بزرگ اهل سنّت، ايمان را به معناى اعتقاد و تصديق قلبى دانسته اند.
خطابى مى گويد: اصل ايمان تصديق و اصل اسلام تسليم و انقياد است.[8]
ابن مسعود و حذيفه و مالك ابن أنس و اوزاعى مى گويند: ايمان گفتار و عمل است[9].
طبق روايات شيعه و سنى هر مسلمانى كه باور قلبى به عقايد اسلامى داشته باشد مؤمن است البته به هر ميزان كه عمق و گستره باورهاى او بيشتر باشد. درجه بالاتر ايمان را خواهد داشت.
تنها امتيازى كه در بحث ايمان بين شيعه و سنى وجود دارد. ايمان و عقيده به امامت اهل بيت(عليهم السلام) است البته اهل سنّت نيز اهل بيت را دوست داشته و محبت آنان را واجب مى دانند اما شيعيان بر اساس تعدادى از احاديث معتقدند كه اعتقاد به امامت حضرت على(عليه السلام) و يازده امام معصوم ديگر از اهل بيت پيامبر نيز از اركان و درجات ايمان است و هر مسلمانى كه امامت دوازده امام برايش ثابت شود و بدان اعتقاد داشته باشد بالاترين درجه ايمان را نيز خواهد داشت. چنان كه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: يا حذيفه ان حجة الله بعدى عليك على ابن ابيطالب و الايمان به ايمان بالله[10]، پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) به حذيفه فرمود: اى حذيفه، همانا حجت خدا بعد از من على بن ابيطالب است و ايمان به او ايمان به خداست، يعنى ايمان كامل به خدا بدون ايمان به على(عليه السلام) تحقق نمى يابد، زيرا وى تعيين شده از جانب خدا و رسول اوست.
پی نوشتها:
[1]. عيون الاخبار الرضا، ج 2، ص 121.
[2]. سوره انفال، آيه 3.
[3]. سوره احزاب، آيه 23.
[4]. سوره نساء، آيه 136.
[5]. سوره يونس، آيه 63.
[6]. مقائيس اللغة، ج 1، ص 123.
[7]. اصول كافى، ج 2، ص 20.
[8]. صحيح مسلم، ج 1، ص 188.
[9]. صحيح مسلم، ج 1، ص 45 شرح نووى.
[10]. صحيح مسلم، ج 1، ص 145 شرح نووى.
www.mazaheb.ir