پرسش :
آیا احادیث مربوط به آخرالزمان و اتفاقاتی که در این دوره میافتد، سند قوی دارد؟
پاسخ :
شرح پرسش:
امروزه احادیث بسیاری در مورد آخرالزمان و ایران شنیده میشود که جای تأمل دارد، خواستم ببینم، سندیت دارد؟ مثلا در مورد ظهور امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، وقوع زلزله در تهران و ... لطفا آنهایی که سند دارند را ذکر بفرمایید.
پاسخ:
ابتدا باید بدانیم که نزدیک بودن ظهور امری است که همه باید نسبت به آن امیدوار باشند؛ چنان که در دعاهای مربوط به حضرت ولی عصر (عج) آمده است: «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا؛ دشمنان ظهور فرج را دور می بینند ولی ما (شیعیان) آن را نزدیک میبینیم» و نیز در روایتی سفارش شده است که هر صبح و شام منتظر ظهور آن حضرت باشید. بنابراین همه امیدواریم که روزی شاهد ظهور حضرت مهدی (عج) باشیم. اما با این حال هیچ کس نمیتواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. آنچه در برخی از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (عج) آمده است، نشانهها و علائمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند. بعضی از این بشارتها میتواند شاهد و قرینهای بر نزدیک بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. اما با این حال به طور قاطع نمیتوان گفت که آیا امام عصر (عج) در این نزدیکیها ظهور خواهد کرد یا خیر. و موضوع مورد سوال نیز چنین است و نمیتوان رابطهای بین آن و ظهور برقرار کرد.
ظهور امام زمان (عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق مییابد. بنابراین، تاریخ آن را فقط خداوند میداند و هیچ کس نمیتواند تاریخ دقیق آن را پیشبینی کند. در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغگوست.
مهزم اسدی از امام صادق (ع) پرسید: فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد (ص) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟ حضرت فرمودند: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگویند؛ عجله کنندگان هلاک میشوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات مییابند.» (بحارالانوار: ج 52 ص 103)
خود امام زمان (عج) در این باره فرمودهاند: «ظهور فرج، به اراده خداوند متعالی بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند.» (کمال الدین: ج 2 ص 484)
بنابراین، هیچ کس نمیتواند زمان ظهور را پیشبینی کند. البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص میکنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم. غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. آنچه که در برخی از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (عج) آمده است، نشانهها و علائمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند..
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عدهاى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیدهاند که دورهاى که ما در آن زندگى مىکنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانههایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) که این نشانهها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مىشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهاى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحلهاى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان (عج) آشنایى بیشترى پیدا کردهاند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مىشوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بینالمللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملتها را به این نتیجه رسانده که براى آیندهاى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهاى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پىگیرى مىکند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکلهاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مىکند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم. در بعضی از روایات منقول از اهلبیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیدهاند؛ چنان که در توقیع مبارک امام زمان (عج) به اسحاق بن یعقوب آمده است: «... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون؛ و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقتگزاران دروغگویانی بیش نیستند.»
البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیدهای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آیندهای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پارهای از متون دینی بدان تصریح شده است چنان که در دعای عهد آمده است: «... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا؛ پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای و در ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور میانگارند ولی ما آن را نزدیک میبینیم.»
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملک عبد الله گفتنی است:
امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: «هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او ضمانت می کنم... .» (بحارالانوار: ج 52 ص 210)
آقای کورانی درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث کرده است، (عصر ظهور، ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملک عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعی نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهی از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد.
اندیشه مهدویت دچار آسیبهایی شده است. مسئله تطبیق یکی از این آسیبها بهشمار میرود که برخی با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثی خاص تطبیق میدهند. این گونه تطبیقها پیآمدهای نامطلوبی دارد که به آن اشاره میشود:
ـ تعیین وقت و استعجال (عجله کردن و صبر و تحمل نکردن)؛
ـ نومیدی و یأس بر اثر واقع نشدن ظهور؛
ـ به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیقهای مطرح شده، افرادی به اصل ظهور بیاعتقاد میشوند و یا در اصل روایات به شک میافتند.
خلاصه آن که:
1. تعیین زمان ظهور صحیح نبوده و هیچ کس به جز خداوند از آن آگاه نیست و اظهار نظرهایی که در این خصوص بیان میشود همگی به صورت احتمالی و بدون قطعیت است.
2. علائم ظهور امام عصر (عج) طبق مضمون برخی روایات به دو دسته تفسیرپذیر و تغییرناپذیر و به تعبیر دیگری حتمی و غیرحتمی تقسیم میشوند؛ چه بسا برخی از علائم ظهور جزء علائم تغییرپذیر باشند.
3. تطبیق ویژگیهایی که در روایات برای حوادث و افراد خاصی بیان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالی است و نمیتوان به طور قطع و یقین ادعا کرد که این فرد دقیقا همان فردی است که در روایت بدان اشاره شده است.
4. تنها یکی دو نشانه محدود فاصله زمانی تحقق نشانه تا زمان ظهور را بیان میکنند؛ لذا با تحقق برخی از علائم ظهور نمیتوان به صورت عجولانه ادعا کرد تا چند صباح دیگر ظهور تحقق پیدا خواهد کرد.
5. بهتر است به جای گمانه و دنبال نمودن فرضیههای زمان ظهور امام عصر (عج) -که معمولا ثمره چندانی هم ندارند- وظیفه خود را نسبت به حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.
این انتظار جز با آمادگی و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمییابد بنابراین تا جایی که مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایی حضرت مهدی (عج) نمود که اگر این امر محقق شود و سربازی واقعی برای آن حضرت باشیم حتی اگر مرگ -که اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما برای ادراک آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله که همگی از یاوران حضرت مهدی (عج) باشیم.
درباره زلزله
از نگاه روایات و احادیث مربوط به قبل از ظهور به طور خاص نمیتوان مطلبی ارائه کرد (هر چند وقوع زلزلههای فراوان از نشانههای پیش از ظهور است). اما به طور کلی باید دانست که افزایش مفاسد اخلاقی و گسترش زنا در جامعه در وقوع زلزله اثرگذار است و امر به معروف و نهی از منکر و استغفار از گناهان و دعا به درگاه خداوند در پیشگیری از وقوع زلزله موثر میباشد. در همین راستا چند روایت از ائمه اطهار (ع) در مورد علت وقوع زلزله و نحوه پیشگیری از وقوع آن در ذیل آورده شده است:
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه دعا اندک شود، بلا نازل گردد.» (مستدرک الوسائل: ج 5 ص 179 ح 5616)
رسول خدا (ص) فرمودند: «در امت من زلزلهای رخ میدهد که در آن ده هزار، بیست هزار، سی هزار نفر نابود میشوند. (خداوند) آن را برای پرهیزکاران پند، برای مومنان رحمت، و برای کافران عذاب قرار میدهد.» (کنز العمال: ج 41 ص 567 ح 39615)
امام صادق (ع) فرمودند: « ای مفضل! بیندیش ... اگر کسی گفت: چرا این زمین میلرزد؟ (در پاسخ) به او گفته شود: زلزله و مانند آن، پند و هشدارهایی است که مردم را تهدید میکند تا رعایت کنند و از گناهان دست بردارند.» (میزان الحکمه: ج 1 ص 59)
رسول خدا (ص) فرمودند: « از غرق شدن و مسخ و زلزله چارهای نیست! عرض کردند: ای رسول خدا! آیا در این امت؟ حضرت فرمودند: آری، هنگامی که زنان خوانندگی کنند، و زنا را حلال شمارند، و ربا خورند، و شکار در حرم را حلال گردانند، و لباس ابریشم پوشند، و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند (همجنس بازی کنند).» (مستدرک الوسائل: ج 6 ص 188 ح 6737)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتی رُخ دهد.» (کنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتی رُخ دهد.» (کنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه پنج چیز در میان شما فاش شود، پنج چیز به شما راه یابد: ...هر گاه زنا در میان شما فاش شود، زلزله رخ دهد.» (وسائل الشیعه (آل البیت): ج 9 ص 26 ح 11431)
امام باقر (ع) فرمودند: «در نامه رسول خدا یافتم: هرگاه پس از من زنا فاش شود، مرگ ناگهانی بسیار گردد.» (من لایحضره الفقیه: ج 1 ص 524 ح 1488)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه بنده پنهانی گناه کند، جز گنهکار را آسیب نرساند. و هرگاه آشکارا آن را انجام دهد و مورد نکوهش قرار نگیرد، همه را آسیب رساند.» (وسائل الشیعه (آل البیت): ج 9 ص 31 ح 11448)
امام علی (ع) فرمودند: «ای مردم! همانا خداوند عزوجل عوام را به سبب گناه خواص کیفر نکند اگر خواص بدون این که عوامل بداند در پنهانی کار منکر انجام دهد. اگر خواص آشکارا مرتکب منکر شود و عوام آن را تغییر ندهد، هر دو گروه از ناحیه خداوند عزوجل سزاوار کیفر میگردند.» (میزان الحکمه: ج 1 ص 763)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه مردم منکر را ببینند ولی آن را تغییر ندهند، نزدیک است که خداوند کیفرش را فراگیرشان کند.» (کنز العمال: ج 3 ص 70 ح 5535)
چه باید کرد؟
رسول خدا (ص) فرمودند: «از قرائت زلزال ملول نشوید؛ زیرا کسی که در مستحباتش آن را قرائت نماید، خداوند عزوجل هرگز زلزلهای بدو نرساند و با آن و با صاعقه و آفتی از آفات دنیا نمیرد تا این که بمیرد.» (بحار الانوار: ج 56 ص 356)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر که سه مرتبه بگوید: « به نام خداوند بخشنده مهربان، هیچ نیرو و قدرتی جز با خدای والا و بلند مرتبه نیست»، خداوند متعال او را از نود و نه بلا کفایت کند که آسانترین آن خفگی است.» (الکافی: ج 2 ص 276 ح 31)
امام علی (ع) فرمودند: «طوفانهای بلا را با دعا دفع کنید؛ کسی که به بلای سخت گرفتار شده از تندرستی که از بلا در امان نمیباشد به دعا نیازمندتر نیست.» (الدعوات: ص 21 ح 21)
امام صادق (ع): هر کس از بلایی که به او میرسد بترسد و درباره آن به دعا برخیزد خداوند هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.» (الدعوات: ص 21 ح 22)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر آینه بلا به بنده نزدیک میگردد، آن گاه بنده از خدا عافیت میخواهد و خدا را یاد میکند و عافیت را حفظ میکند. و دعا و بلا تا روز رستاخیز با هم توافق دارند.» (کنز العمال: ج 2 ص 76 ح 3208)
رسول خدا (ص) فرمودند: «بلا همانند قندیلها بین آسمان و زمین آویزان است، هرگاه بنده عافیت را از پروردگارش بخواهد، خدای متعال بلا را از او برگرداند، در حالی که برای او قطعی شده باشد.» (کنز العمال: ج 7 ص 825 ح 21560)
امام زین العابدین (ع) فرمودند: «دعا بلای نازل شده و نازل نشده را دفع میکند.» (الکافی: ج 2 ص 472 ح 2)
امام کاظم (ع) فرمودند: «بر شما باد دعا کردن؛ چرا که دعا برای خدا و درخواست از خدا، بلا را برگرداند در حالی که تقدیر و قضا شده باشد و جز امضای آن باقی نمانده باشد. پس هرگاه از خداوند عزوجل دعا و درخواست شد، بی درنگ بلا را برگرداند.» (الکافی: ج 2 ص 472 ح 3)
امام صادق (ع) فرمودند: «هر که از بلایی که به او میرسد بترسد و درباره آن به دعا پیشی بگیرد، خداوند عزوجل هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.» (ثواب الاعمال: ص 153)
امام زین العابدین (ع) فرمودند: «دعا پس از نزول بلا سودی ندارد.» (الکافی: ج 4 ص 88 ح 7)
علی بن مهزیار گوید: به امام باقر (ع) نامه نوشتم و از وقوع زلزله زیاد در اهواز به او شکوه نمودم و عرض کردم: آیا به نظر شما از آن جا کوچ کنم؟ حضرت در پاسخ نوشتند: «از آن جا کوچ نکنید بلکه چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگیرید و غسل کنید و لباسهایتان را پاکیزه نمایید و روز جمعه بیرون بیایید و خداوند را بخوانید که آن را از شما برطرف نماید. علی بن مهزیرا گوید: چنین کردیم تا این که زلزله آرام گرفت.» (میزان الحکمه: ج 2 ص 871)
با توجه به این توضیحات، باید بگوییم که تطبیق آنچه در علائم ظهور آمده، بر اشخاص، کار دشواری است؛ خصوصا اگر به صورت قطعی و خبری نباشد و به صورت احتمال باشد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور)، رحیم کارگر.
شرح پرسش:
امروزه احادیث بسیاری در مورد آخرالزمان و ایران شنیده میشود که جای تأمل دارد، خواستم ببینم، سندیت دارد؟ مثلا در مورد ظهور امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، وقوع زلزله در تهران و ... لطفا آنهایی که سند دارند را ذکر بفرمایید.
پاسخ:
ابتدا باید بدانیم که نزدیک بودن ظهور امری است که همه باید نسبت به آن امیدوار باشند؛ چنان که در دعاهای مربوط به حضرت ولی عصر (عج) آمده است: «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا؛ دشمنان ظهور فرج را دور می بینند ولی ما (شیعیان) آن را نزدیک میبینیم» و نیز در روایتی سفارش شده است که هر صبح و شام منتظر ظهور آن حضرت باشید. بنابراین همه امیدواریم که روزی شاهد ظهور حضرت مهدی (عج) باشیم. اما با این حال هیچ کس نمیتواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. آنچه در برخی از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (عج) آمده است، نشانهها و علائمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند. بعضی از این بشارتها میتواند شاهد و قرینهای بر نزدیک بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. اما با این حال به طور قاطع نمیتوان گفت که آیا امام عصر (عج) در این نزدیکیها ظهور خواهد کرد یا خیر. و موضوع مورد سوال نیز چنین است و نمیتوان رابطهای بین آن و ظهور برقرار کرد.
ظهور امام زمان (عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق مییابد. بنابراین، تاریخ آن را فقط خداوند میداند و هیچ کس نمیتواند تاریخ دقیق آن را پیشبینی کند. در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغگوست.
مهزم اسدی از امام صادق (ع) پرسید: فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد (ص) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟ حضرت فرمودند: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغگویند؛ عجله کنندگان هلاک میشوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات مییابند.» (بحارالانوار: ج 52 ص 103)
خود امام زمان (عج) در این باره فرمودهاند: «ظهور فرج، به اراده خداوند متعالی بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند.» (کمال الدین: ج 2 ص 484)
بنابراین، هیچ کس نمیتواند زمان ظهور را پیشبینی کند. البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص میکنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم. غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. آنچه که در برخی از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (عج) آمده است، نشانهها و علائمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند..
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عدهاى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیدهاند که دورهاى که ما در آن زندگى مىکنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانههایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) که این نشانهها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مىشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهاى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحلهاى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان (عج) آشنایى بیشترى پیدا کردهاند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مىشوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بینالمللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملتها را به این نتیجه رسانده که براى آیندهاى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهاى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پىگیرى مىکند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکلهاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مىکند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم. در بعضی از روایات منقول از اهلبیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیدهاند؛ چنان که در توقیع مبارک امام زمان (عج) به اسحاق بن یعقوب آمده است: «... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون؛ و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقتگزاران دروغگویانی بیش نیستند.»
البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیدهای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آیندهای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پارهای از متون دینی بدان تصریح شده است چنان که در دعای عهد آمده است: «... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا؛ پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای و در ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور میانگارند ولی ما آن را نزدیک میبینیم.»
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملک عبد الله گفتنی است:
امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: «هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او ضمانت می کنم... .» (بحارالانوار: ج 52 ص 210)
آقای کورانی درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث کرده است، (عصر ظهور، ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملک عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعی نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهی از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد.
اندیشه مهدویت دچار آسیبهایی شده است. مسئله تطبیق یکی از این آسیبها بهشمار میرود که برخی با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثی خاص تطبیق میدهند. این گونه تطبیقها پیآمدهای نامطلوبی دارد که به آن اشاره میشود:
ـ تعیین وقت و استعجال (عجله کردن و صبر و تحمل نکردن)؛
ـ نومیدی و یأس بر اثر واقع نشدن ظهور؛
ـ به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیقهای مطرح شده، افرادی به اصل ظهور بیاعتقاد میشوند و یا در اصل روایات به شک میافتند.
خلاصه آن که:
1. تعیین زمان ظهور صحیح نبوده و هیچ کس به جز خداوند از آن آگاه نیست و اظهار نظرهایی که در این خصوص بیان میشود همگی به صورت احتمالی و بدون قطعیت است.
2. علائم ظهور امام عصر (عج) طبق مضمون برخی روایات به دو دسته تفسیرپذیر و تغییرناپذیر و به تعبیر دیگری حتمی و غیرحتمی تقسیم میشوند؛ چه بسا برخی از علائم ظهور جزء علائم تغییرپذیر باشند.
3. تطبیق ویژگیهایی که در روایات برای حوادث و افراد خاصی بیان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالی است و نمیتوان به طور قطع و یقین ادعا کرد که این فرد دقیقا همان فردی است که در روایت بدان اشاره شده است.
4. تنها یکی دو نشانه محدود فاصله زمانی تحقق نشانه تا زمان ظهور را بیان میکنند؛ لذا با تحقق برخی از علائم ظهور نمیتوان به صورت عجولانه ادعا کرد تا چند صباح دیگر ظهور تحقق پیدا خواهد کرد.
5. بهتر است به جای گمانه و دنبال نمودن فرضیههای زمان ظهور امام عصر (عج) -که معمولا ثمره چندانی هم ندارند- وظیفه خود را نسبت به حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.
این انتظار جز با آمادگی و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمییابد بنابراین تا جایی که مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایی حضرت مهدی (عج) نمود که اگر این امر محقق شود و سربازی واقعی برای آن حضرت باشیم حتی اگر مرگ -که اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما برای ادراک آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله که همگی از یاوران حضرت مهدی (عج) باشیم.
درباره زلزله
از نگاه روایات و احادیث مربوط به قبل از ظهور به طور خاص نمیتوان مطلبی ارائه کرد (هر چند وقوع زلزلههای فراوان از نشانههای پیش از ظهور است). اما به طور کلی باید دانست که افزایش مفاسد اخلاقی و گسترش زنا در جامعه در وقوع زلزله اثرگذار است و امر به معروف و نهی از منکر و استغفار از گناهان و دعا به درگاه خداوند در پیشگیری از وقوع زلزله موثر میباشد. در همین راستا چند روایت از ائمه اطهار (ع) در مورد علت وقوع زلزله و نحوه پیشگیری از وقوع آن در ذیل آورده شده است:
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه دعا اندک شود، بلا نازل گردد.» (مستدرک الوسائل: ج 5 ص 179 ح 5616)
رسول خدا (ص) فرمودند: «در امت من زلزلهای رخ میدهد که در آن ده هزار، بیست هزار، سی هزار نفر نابود میشوند. (خداوند) آن را برای پرهیزکاران پند، برای مومنان رحمت، و برای کافران عذاب قرار میدهد.» (کنز العمال: ج 41 ص 567 ح 39615)
امام صادق (ع) فرمودند: « ای مفضل! بیندیش ... اگر کسی گفت: چرا این زمین میلرزد؟ (در پاسخ) به او گفته شود: زلزله و مانند آن، پند و هشدارهایی است که مردم را تهدید میکند تا رعایت کنند و از گناهان دست بردارند.» (میزان الحکمه: ج 1 ص 59)
رسول خدا (ص) فرمودند: « از غرق شدن و مسخ و زلزله چارهای نیست! عرض کردند: ای رسول خدا! آیا در این امت؟ حضرت فرمودند: آری، هنگامی که زنان خوانندگی کنند، و زنا را حلال شمارند، و ربا خورند، و شکار در حرم را حلال گردانند، و لباس ابریشم پوشند، و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند (همجنس بازی کنند).» (مستدرک الوسائل: ج 6 ص 188 ح 6737)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتی رُخ دهد.» (کنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه امت من ربا خورند، زلزله و ماه گرفتی رُخ دهد.» (کنز العمال: ج 14 ص 280 ح 38731)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه پنج چیز در میان شما فاش شود، پنج چیز به شما راه یابد: ...هر گاه زنا در میان شما فاش شود، زلزله رخ دهد.» (وسائل الشیعه (آل البیت): ج 9 ص 26 ح 11431)
امام باقر (ع) فرمودند: «در نامه رسول خدا یافتم: هرگاه پس از من زنا فاش شود، مرگ ناگهانی بسیار گردد.» (من لایحضره الفقیه: ج 1 ص 524 ح 1488)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر گاه بنده پنهانی گناه کند، جز گنهکار را آسیب نرساند. و هرگاه آشکارا آن را انجام دهد و مورد نکوهش قرار نگیرد، همه را آسیب رساند.» (وسائل الشیعه (آل البیت): ج 9 ص 31 ح 11448)
امام علی (ع) فرمودند: «ای مردم! همانا خداوند عزوجل عوام را به سبب گناه خواص کیفر نکند اگر خواص بدون این که عوامل بداند در پنهانی کار منکر انجام دهد. اگر خواص آشکارا مرتکب منکر شود و عوام آن را تغییر ندهد، هر دو گروه از ناحیه خداوند عزوجل سزاوار کیفر میگردند.» (میزان الحکمه: ج 1 ص 763)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هرگاه مردم منکر را ببینند ولی آن را تغییر ندهند، نزدیک است که خداوند کیفرش را فراگیرشان کند.» (کنز العمال: ج 3 ص 70 ح 5535)
چه باید کرد؟
رسول خدا (ص) فرمودند: «از قرائت زلزال ملول نشوید؛ زیرا کسی که در مستحباتش آن را قرائت نماید، خداوند عزوجل هرگز زلزلهای بدو نرساند و با آن و با صاعقه و آفتی از آفات دنیا نمیرد تا این که بمیرد.» (بحار الانوار: ج 56 ص 356)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر که سه مرتبه بگوید: « به نام خداوند بخشنده مهربان، هیچ نیرو و قدرتی جز با خدای والا و بلند مرتبه نیست»، خداوند متعال او را از نود و نه بلا کفایت کند که آسانترین آن خفگی است.» (الکافی: ج 2 ص 276 ح 31)
امام علی (ع) فرمودند: «طوفانهای بلا را با دعا دفع کنید؛ کسی که به بلای سخت گرفتار شده از تندرستی که از بلا در امان نمیباشد به دعا نیازمندتر نیست.» (الدعوات: ص 21 ح 21)
امام صادق (ع): هر کس از بلایی که به او میرسد بترسد و درباره آن به دعا برخیزد خداوند هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.» (الدعوات: ص 21 ح 22)
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر آینه بلا به بنده نزدیک میگردد، آن گاه بنده از خدا عافیت میخواهد و خدا را یاد میکند و عافیت را حفظ میکند. و دعا و بلا تا روز رستاخیز با هم توافق دارند.» (کنز العمال: ج 2 ص 76 ح 3208)
رسول خدا (ص) فرمودند: «بلا همانند قندیلها بین آسمان و زمین آویزان است، هرگاه بنده عافیت را از پروردگارش بخواهد، خدای متعال بلا را از او برگرداند، در حالی که برای او قطعی شده باشد.» (کنز العمال: ج 7 ص 825 ح 21560)
امام زین العابدین (ع) فرمودند: «دعا بلای نازل شده و نازل نشده را دفع میکند.» (الکافی: ج 2 ص 472 ح 2)
امام کاظم (ع) فرمودند: «بر شما باد دعا کردن؛ چرا که دعا برای خدا و درخواست از خدا، بلا را برگرداند در حالی که تقدیر و قضا شده باشد و جز امضای آن باقی نمانده باشد. پس هرگاه از خداوند عزوجل دعا و درخواست شد، بی درنگ بلا را برگرداند.» (الکافی: ج 2 ص 472 ح 3)
امام صادق (ع) فرمودند: «هر که از بلایی که به او میرسد بترسد و درباره آن به دعا پیشی بگیرد، خداوند عزوجل هرگز آن بلا را بدو نشان ندهد.» (ثواب الاعمال: ص 153)
امام زین العابدین (ع) فرمودند: «دعا پس از نزول بلا سودی ندارد.» (الکافی: ج 4 ص 88 ح 7)
علی بن مهزیار گوید: به امام باقر (ع) نامه نوشتم و از وقوع زلزله زیاد در اهواز به او شکوه نمودم و عرض کردم: آیا به نظر شما از آن جا کوچ کنم؟ حضرت در پاسخ نوشتند: «از آن جا کوچ نکنید بلکه چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگیرید و غسل کنید و لباسهایتان را پاکیزه نمایید و روز جمعه بیرون بیایید و خداوند را بخوانید که آن را از شما برطرف نماید. علی بن مهزیرا گوید: چنین کردیم تا این که زلزله آرام گرفت.» (میزان الحکمه: ج 2 ص 871)
با توجه به این توضیحات، باید بگوییم که تطبیق آنچه در علائم ظهور آمده، بر اشخاص، کار دشواری است؛ خصوصا اگر به صورت قطعی و خبری نباشد و به صورت احتمال باشد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور)، رحیم کارگر.