پرسش :
با گذشت چند سال از ازدواج احساس میكنم معنويتمان كم شده است. برای تقويت معنويت و تثبيت برنامههای معنوی چه بايد كرد؟
پاسخ :
اولين نكته كه لازم است توجه داشته باشيد اين كه اگر ازدواج نكرده بوديد چه بوديد ؟ خداي نكرده عفتتان لطمه دار شده بود. و... شما مي توانيد بعد و قبل از ازدواج را مقايسه كنيد. قبل از ازدواج بسياري از محبتها كه به ديگران ابراز مي كرديم معلوم نبود محبت هاي خالص باشد.. در برخي موارد محبتها شهواني بوده و غافل بوده ايم اما بعد از ازدواج شهوت و غضب انسان تعديل مي شود . شما قبل از ازدواج ، همه چيز خودتان هستيد. وقتي ازدواج كرديد ديگران هم مطرحند، زيرا انسان ديگر فردگرا و شخص گرا نيست و ديگران را هم درك مي كند و از اين طريق صفت بد خود خواهي را كنار مي گذارد . ولي بايد توجه داشت ازدواج خودش اقتضا ي تضمين نصف ايمان را دارد يعني مرد باعث مي شود نصف ايمان زن حفظ شود و خانم موجب مي شود نصف ايمان مرد حفظ گردد و در واقع از بسياري از خطرها و آسيبهاي معنوي انسان را حفظ مي كند ولي براي ترقي و پيشرفت بايد اسباب ادامه مسير را فراهم كرد و موانع را نيز برطرف كرد.
با يك مثال بحث واضحتر مي شود. اگر شما يك دانه گندم را بكاريد و آبياري كنيد رشد مي كند و خوشه مي دهد و در هر خوشه دانه هاي بسياري است تا هفتصد دانه ممكن است رشد كنيد اما اين طبع كار است ، اما شرايطي دارد كه اگر اين دانه گندم اگر كاشتيد ولي نگه نداشتيد ، آبياري نكرديد و رسيدگي لازم را نداشتيد آن رويش را نيز نخواهد داشت.طبع مساله اين است كه دو انسان مومن وقتي به نام خدا و اذن پروردگار با هم ازدواج مي كنند و نيازهاي زيستي ، جنسي و روحي را برآورده مي كنند به يك آرامش و صفايي مي رسند كه به واسطه آن مي توانند به معنويت برتري دست بيابند اما اگر شرايط و ابعاد مساله را رعايت نكردند يقينا به اين مساله نخواهند رسيد . لذا بايد اشكالات و نواقص و ابعاد مساله را بررسي كرد و عوملي كه مي تواند در رسيدن به اين هدف موثر باشد فراهم كرد و مسائلي را كه مانع اين پيشرفت مي شود را برطرف كرد.به عنوان مثال داشتن برنامه مي تواند عاملي موثر در پيشرفت معنوي باشد يا ممكن است عاملي مانند تنبلي و كسالت يا... مي تواند مانع اين پيشرفت باشد كه بايد برطرف شود.
www.morsalat.com
اولين نكته كه لازم است توجه داشته باشيد اين كه اگر ازدواج نكرده بوديد چه بوديد ؟ خداي نكرده عفتتان لطمه دار شده بود. و... شما مي توانيد بعد و قبل از ازدواج را مقايسه كنيد. قبل از ازدواج بسياري از محبتها كه به ديگران ابراز مي كرديم معلوم نبود محبت هاي خالص باشد.. در برخي موارد محبتها شهواني بوده و غافل بوده ايم اما بعد از ازدواج شهوت و غضب انسان تعديل مي شود . شما قبل از ازدواج ، همه چيز خودتان هستيد. وقتي ازدواج كرديد ديگران هم مطرحند، زيرا انسان ديگر فردگرا و شخص گرا نيست و ديگران را هم درك مي كند و از اين طريق صفت بد خود خواهي را كنار مي گذارد . ولي بايد توجه داشت ازدواج خودش اقتضا ي تضمين نصف ايمان را دارد يعني مرد باعث مي شود نصف ايمان زن حفظ شود و خانم موجب مي شود نصف ايمان مرد حفظ گردد و در واقع از بسياري از خطرها و آسيبهاي معنوي انسان را حفظ مي كند ولي براي ترقي و پيشرفت بايد اسباب ادامه مسير را فراهم كرد و موانع را نيز برطرف كرد.
با يك مثال بحث واضحتر مي شود. اگر شما يك دانه گندم را بكاريد و آبياري كنيد رشد مي كند و خوشه مي دهد و در هر خوشه دانه هاي بسياري است تا هفتصد دانه ممكن است رشد كنيد اما اين طبع كار است ، اما شرايطي دارد كه اگر اين دانه گندم اگر كاشتيد ولي نگه نداشتيد ، آبياري نكرديد و رسيدگي لازم را نداشتيد آن رويش را نيز نخواهد داشت.طبع مساله اين است كه دو انسان مومن وقتي به نام خدا و اذن پروردگار با هم ازدواج مي كنند و نيازهاي زيستي ، جنسي و روحي را برآورده مي كنند به يك آرامش و صفايي مي رسند كه به واسطه آن مي توانند به معنويت برتري دست بيابند اما اگر شرايط و ابعاد مساله را رعايت نكردند يقينا به اين مساله نخواهند رسيد . لذا بايد اشكالات و نواقص و ابعاد مساله را بررسي كرد و عوملي كه مي تواند در رسيدن به اين هدف موثر باشد فراهم كرد و مسائلي را كه مانع اين پيشرفت مي شود را برطرف كرد.به عنوان مثال داشتن برنامه مي تواند عاملي موثر در پيشرفت معنوي باشد يا ممكن است عاملي مانند تنبلي و كسالت يا... مي تواند مانع اين پيشرفت باشد كه بايد برطرف شود.
www.morsalat.com