دوشنبه، 5 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آدم بد و گناهكار در شب اوّل قبر چگونه است و چه مجازاتي مي شود؟


پاسخ :
قرآن كريم پس از نقل تمنّاى باطل افراد بدكردارى كه از دنيا رفته‏اند و درخواست بازگشت به دنيا را دارند تا شايد رفتارى شايسته پيشه كنند، ولى برآورده نمى‏شود؛ مى‏فرمايد:
(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ)؛ «و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند».مومنون (23)، آيه 100.
همچنين حال برزخ و برزخيان پس از مرگ را چنين بيان مى‏فرمايد:
(وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِى الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ)؛هود (11)، آيات: 104 - 108.«و ما [مجازات ] را جز تا زمان محدودى تأخير نمى‏اندازيم، آن روز كه فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد؛ گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت. اما آنها كه بدبخت شدند، در آتش‏اند؛ و براى آنان در آنجا «زفير» و «شهيق» (ناله‏هاى طولانى دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا آسمان‏ها و زمين بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد. اما آنهايى كه سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمان‏ها و زمين برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. بخششى است قطع نشدنى».
امام سجاد(عليه السلام) در تفسير اين آيه مى‏فرمايد: «هو القبر و إن لهم فيه مَعِيشَةً ضَنْكاً و الله إن القبر لروضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار»؛ «منظور از برزخ همان قبر است و براى مردگان در آن زندگى سختى است و به خدا قسم قبر يا باغى از باغ‏هاى بهشت است يا چاهى از چاههاى آتش».بحارالأنوار، ج 6، ص 159؛
امام صادق(عليه السلام) نيز چنين تفسيرى از برزخ دارند: «البرزخ القبر و هو الثواب و العقاب بين الدنيا و الآخرة. و الدليل على ذلك أيضا ً قول العالم(عليه السلام) والله ما يخاف عليكم إلا البرزخ؛ امام صادق مى‏فرمايند: برزخ عبارت از قبر است كه همان عقاب و ثواب بين دنيا و آخرت مى‏باشد. (آنگاه مرحوم مجلسى اضافه مى‏كند) دليل آن سخن عالم (امام موسى كاظم(عليه السلام)) است كه فرمودند: «به خدا قسم من بر شما تنها از برزخ مى‏ترسم»: (بحارالأنوار، ج 6، ص 218).
آرى باطن و حقيقت برزخىِ قبر هر كسى يا باغى از باغ‏هاى بهشت است يا چاهى از چاه‏هاى جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود به آن و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منكر و نكير از عقبه‏هاى بس خطرناك قبر است كه كسى را از آنها گريزى نيست؛ مگر اينكه ايمان و عمل صالح را پيش از خود فرستاده باشد. روايت شده است: قبرى را مى‏كندند، پيامبر اكرم(صلي الله عليه واله وسلم) با شتاب به سوى آن رفتند و به شدت گريستند؛ به حدى كه خاك از اشك ايشان تر شد و به ياران خود فرمودند: «إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا»؛ «برادران من! براى همانند آن مهيا شويد».مستدرك الوسائل، ج 2، ص465.توصيه‏هاى بسيارى كه در روايات شده است كه ميت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذاريد و قبل از دفن مدتى او را در كنار قبرش نگاه داريد و در هنگام دفن بر او تلقين بخوانيد و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانيد، همگى براى كم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقيقت آن براى ما روشن نيست. اجمالاً مى‏توان گفت: انسانى كه از دنيا رفته است، به دليل انس به دنيا و ناآشنايى به عالم برزخ ونظام جديد،تحت فشار قرار مى‏گيرد.
سؤال منكر و نكير نيز پرسش از حقيقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(عليه السلام) مى‏فرمايند: «دو فرشته منكر و نكير نزد ميت در هنگامى كه دفن مى‏شود، مى‏آيند؛ در حالى كه صداى آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقى سهمناك و خيره‏كننده است، در اين حال زمين را با دندان‏هاى خود زير و رو مى‏كنند و موهاى خود را مى‏كشند؛ پس از ميت مى‏پرسند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟
اگر او مؤمن باشد، مى‏گويد: الله پرودگار من است و اسلام دين من. آنان به او مى‏گويند: درباره مردى كه از براى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مى‏گويى؟ مى‏گويد: آيا از محمد(صلي الله عليه واله وسلم) پيامبر خدا مى‏پرسيد؟ مى‏گويند: شهادت بده كه او پيامبر خدا است. او مى‏گويد: شهادت مى‏دهد كه او پيامبر خدا است.
[بدين ترتيب او از آزمون سربلند بيرون آمد و آن‏گاه‏] به او مى‏گويند: بخواب! خوابى كه در آن رويايى نيست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه مى‏دهند و براى او، درى به سوى بهشت باز مى‏كنند و او جايگاهش را مى‏بيند.
اما اگر او كافر باشد، بر او وارد مى‏شوند؛ در حالى كه شيطان چونان دودى در كنار ديدگان او نشسته است. از او مى‏پرسند: پرودگار تو كيست و دين تو چيست؟ درباره اين شخص كه برأى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مى‏گويى؟
مى‏گويد: نمى‏دانم! [در اين هنگام‏] بين او و شيطان را خالى مى‏كنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط مى‏سازند كه اگر يكى از اين مارها در زمين نفس بكشد، هرگز درختى نخواهد روييد. و ديدگان او را به سوى آتش مى‏گشايند و او جايگاه خود را در آن مى‏بيند».كافى، ج 3، ص 236.
آرى برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراك آن عاجزيم. آنچه ما مى‏بينيم قبرى است در دورن زمين؛ اما حقيقت آن براى ما روشن نيست. اين قبر يا باغى از باغ‏هاى بهشت است و آن براى انسان‏هايى است كه در دنيا بهشتى زندگى كردند، يا چاهى از چاه‏هاى آتش و آن مخصوص انسان‏هايى است كه زندگانى جهنمى داشته‏اند و اين بهشت و دوزخ برزخى كه غير از بهشت و دوزخ قيامت است، براى ما مكشوف نيست و پس از مرگ عيان مى‏شود.
www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.