پرسش :
جهان برزخ و زندگى در آن چه ويژهگىهايى دارد و چگونه عالمى است؟
پاسخ :
بايد گفت: براى ماها كه در زندان عالم ماده اسير هستيم، در شناخت عالم و جهانى كه فوق و وراى جهانى است كه ما در آن به سر مىبريم و بالطبع دست حواس ظاهرى و باطنى از درك آن كوتاه است، عقل ما را دعوت مىكند كه به وحى الهى و حاملان و مفسران واقعى آن يعنى اهل بيت(عليهم السلام) رجوع كنيم زيرا حقايق عالم از غيب و شهود براى آنها بدون هيچ ابهام و حجابى مكشوف است.
در آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت(عليهم السلام) براى عالم بعد از مرگ و برزخ ويژهگىهايى ذكر شد كه برخى از آن عبارتند از:
1. تشبيه كردن عالم برزخ به عالم خواب، در آيه 47 سورهى زمر و آيهى 24 سوره فرقان و همچنين در حديثى از امام جواد(عليه السلام)(معانى الاخبار، ط انتشارات اسلامى، ص 289).
مطرح است كه در آن مرگ به خواب تشبيه شد و اشاره داده به اين كه ؛ همچنان كه انسان در خواب با انواع شادىها، نعمتها و مناظر زيبا روبرو مىشود و همينطور گاهى دچار اندوه و عذاب مىگردد و شاهد مناظر بسيار وحشتناك و هولانگيز است، عالم بعد از مرگ و برزخ همانند خواب است با حوادث تلخ و شيرين آن؛ با اين تفاوت كه مدت آن طولانىتر از خواب است و شخص از آن بيدار نمىشود مگر در روز قيامت(البته توجه داريد كه خواب و برزخ از هر جهت همانند هم نيستند).
2. در عالم برزخ روح انسان در قالب ديگرى قرار مىگيرد كه شبيه به بدن دنيوى اوست. امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد: فإذا قبضهاللّه عز و جل سَيَّرَ تلكَ الروحَ فى قالبٍ كَقالِبِه فى الدنيا ِهنگاميكه خداوند روح مؤمن را قبض مىكند او را در قالبى همانند قالبش در دنيا، قرار مىدهد. آن گاه امام(عليه السلام) در ادامهى سخن خود مىفرمايد: «اين ارواح (در قالب برزخى) مىخورند و مىآشامند و هرگاه شخصى بر آنها وارد شود آنها او را به همان صورتى كه در دنيا بود مىشناسند»(فروع كافى، ج 3، ص 245).
با توجه به اين دو ويژگى چند مطلب را متذكر مىشويم:
1. در حقيقت بدنى كه روايت فوق، براى عالم برزخ وصف مىكند شبيه بدنى است كه ما در عالم خواب آن را مىبينيم. زيرا عالم برزخ (طبق ويژگى اول) شبيه عالم خواب است با زمانى طولانىتر پس قالب برزخى روح انسان همان بدنى كه ما در خواب مىبينيم كه متناسب با خود عالم برزخ است.
2. هر انسانى يقيناً با خواب و عالم خواب مواجه شده و مىشود؛ از اينرو با دقت در ويژگىهاى عالم خواب و قالب روح، در آن، دورنمايى اجمالى از عالم برزخ برايش قابل درك است. دورنمايى كه ما در هنگام تفكر در عالم خواب به دست مىآوريم اين است كه خصوصيات مناظر عالم خواب و بدن انسان در آن از بسيارى از خصوصيات مناظر و بدن دنيايى و طبيعى مبرا و بركنار است، ولى كاملاً خالى و مجرد از خصوصيات جهان طبيعت نيست. از اينرو خصوصياتى مانند مقدار و شكل و طول و عرض و عمق داشتن در آن مشاهده، ولى از مواد و عناصر شناخته شده اين جهان خالى مىباشد.
بنابر اين بيان، اولاً عالم برزخ كه در روايت به قبر تعبير شد قبر يك مترى كه مرده را در آن دفن مىكنند نيست، چنان كه در خود روايات هم مطالبى است كه دال بر آن مىباشد، مثل اين كه وسعت قبر مؤمن از فاصله بين مشرق و مغرب زيادتر است و مانند آن.
ثانياً آن چه در شبيه بودن عالم برزخ به عالم خواب و خصوصيات و ويژگىهاى موجود در آن، مؤيد است و تصريح به آن دارد آيات و رواياتى است كه وجود آسمان و زمين و شب و روز و تجسم اعمال خوب و بد انسان و ملكات نفسانى، را براى اين عالم بيان مىكند كه از مجموع آنها به دست مىآيد. مناظر زشت و زيبا و عذاب و لذتهاى كه انسان بعد از مرگ با آن مواجه مىشود تجسم اعمال اوست و در حقيقت اعمال و كردار اوست كه زندگى و حيات او را رقم مىزند كه اگر اهل گناه بود اعمال او به صورت مار و اژدها و عقرب و زقوم و آتش سوزان برايش ظاهر مىشود و آن زندگى پر از عذاب و سختى است و اگر اهل ايمان و عمل صالح بود آنها را به صورت چهرههاى زيبا و باغهاى وسيع و نعمتهاى لذتبخش مىيابد و در آن حياتى در كمال آسايش و آرامش دارد.
3. عالم برزخ نمونهاى از زندگى در قيامت است، چنان كه در حديثى از معصوم آمده است: «القبر روضة من رياض الجنة و حفرة من حفر النيران» قبر (برزخ) يا باغى از باغهاى بهشتى (بهشت قيامت) است يا گودالى از گودالهاى دوزخ (جهنم قيامت) مىباشد(فروع كافى، ج 3، ص 245 / بحار، ج 6، ص 218).
يا حديثى كه مىفرمايد: «در قبر و عالم برزخ، براى مؤمن درى از بهشت و براى كافر درى از جهنم باز مىشود و بو ورايحهاى از بهشت و گرماى سوزانى از آتش را درك مىكند.
4. عالم برزخ مرتبط با دنيا است و بين اين دو ارتباط تنگاتنگ برقرار است، به طورى كه بايد زندگى در برزخ را تتمه و ادامه زندگى دنيا دانست. در دلالت بر اين مطلب چند دسته روايات وجود دارد:
دسته اول: رواياتى كه دلالت بر ديدار مردگان با خانوادههاى خود دارند(ر.ك: فروع كافى، ج 3، ص 230).
دسته دوم: رواياتى كه اشاره دارد به اين كه آثار و سنتهايى كه مرده به جاى گذاشته، پاداش و جزاى آن بعد از مرگ در عالم برزخ به او مىرسد، مثل كتابى كه نوشته و ديگران از آن استفاده مىكنند يا فرزند صالحى كه برايش بعد از مرگ طلب آمرزش مىكند و مانند آن(ر.ك: مجموعهى ورّام، ج 2، ص 110 / بحار، ج 6، ص 293 و 294 / ميزانالحكمة، ج 4، ص 566).
دسته سوم: رواياتى كه سفارش به انجام كارهاى خير به نيابت از ميت مىكنند، مثل انجام حج و روزه و دادن صدقه كه به نيابت از مرده انجام شود و خواندن فاتحه هنگام زيارت قبر او و مانند آن(ر.ك: بحار، ج 6، ص 294 / محاسن برقى، ص 72 / محجةالبيضاء، ج 7، ص 290 و 291).
5. در عالم برزخ پرده از جلوى چشم جان انسان برداشته مىشود واو حقايق را به روشنى مىنگرد. حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: اگر شما مىديديد آنچه را كه مردگان مىبينند هر آينه وحشت كرده، ترس سراپاى وجود شما را فرا مىگرفت و سخن حق را اطاعت مىكرديد. جهت بهرهمندى بيشتر رجوع كنيد به كتابهاى زير:
1. عالم برزخ در چند قدمى ما، محمد محمدى اشتهاردى، از ص 85 به بعد
2. تفسير موضوعى قرآن، ج 4(معاد در قرآن)، ص 221 تا 232، حضرت آيةاللّه جوادى آملى.
3. معاد از ديدگاه امام خمينى، ص 171 تا 181
4. حيات پس از مرگ، علامه طباطبايى، ترجمه آقايان سيد مهدى نبوى و صادق لاريجانى آملى، از ص 31 تا 48.
www.morsalat.com
بايد گفت: براى ماها كه در زندان عالم ماده اسير هستيم، در شناخت عالم و جهانى كه فوق و وراى جهانى است كه ما در آن به سر مىبريم و بالطبع دست حواس ظاهرى و باطنى از درك آن كوتاه است، عقل ما را دعوت مىكند كه به وحى الهى و حاملان و مفسران واقعى آن يعنى اهل بيت(عليهم السلام) رجوع كنيم زيرا حقايق عالم از غيب و شهود براى آنها بدون هيچ ابهام و حجابى مكشوف است.
در آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت(عليهم السلام) براى عالم بعد از مرگ و برزخ ويژهگىهايى ذكر شد كه برخى از آن عبارتند از:
1. تشبيه كردن عالم برزخ به عالم خواب، در آيه 47 سورهى زمر و آيهى 24 سوره فرقان و همچنين در حديثى از امام جواد(عليه السلام)(معانى الاخبار، ط انتشارات اسلامى، ص 289).
مطرح است كه در آن مرگ به خواب تشبيه شد و اشاره داده به اين كه ؛ همچنان كه انسان در خواب با انواع شادىها، نعمتها و مناظر زيبا روبرو مىشود و همينطور گاهى دچار اندوه و عذاب مىگردد و شاهد مناظر بسيار وحشتناك و هولانگيز است، عالم بعد از مرگ و برزخ همانند خواب است با حوادث تلخ و شيرين آن؛ با اين تفاوت كه مدت آن طولانىتر از خواب است و شخص از آن بيدار نمىشود مگر در روز قيامت(البته توجه داريد كه خواب و برزخ از هر جهت همانند هم نيستند).
2. در عالم برزخ روح انسان در قالب ديگرى قرار مىگيرد كه شبيه به بدن دنيوى اوست. امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد: فإذا قبضهاللّه عز و جل سَيَّرَ تلكَ الروحَ فى قالبٍ كَقالِبِه فى الدنيا ِهنگاميكه خداوند روح مؤمن را قبض مىكند او را در قالبى همانند قالبش در دنيا، قرار مىدهد. آن گاه امام(عليه السلام) در ادامهى سخن خود مىفرمايد: «اين ارواح (در قالب برزخى) مىخورند و مىآشامند و هرگاه شخصى بر آنها وارد شود آنها او را به همان صورتى كه در دنيا بود مىشناسند»(فروع كافى، ج 3، ص 245).
با توجه به اين دو ويژگى چند مطلب را متذكر مىشويم:
1. در حقيقت بدنى كه روايت فوق، براى عالم برزخ وصف مىكند شبيه بدنى است كه ما در عالم خواب آن را مىبينيم. زيرا عالم برزخ (طبق ويژگى اول) شبيه عالم خواب است با زمانى طولانىتر پس قالب برزخى روح انسان همان بدنى كه ما در خواب مىبينيم كه متناسب با خود عالم برزخ است.
2. هر انسانى يقيناً با خواب و عالم خواب مواجه شده و مىشود؛ از اينرو با دقت در ويژگىهاى عالم خواب و قالب روح، در آن، دورنمايى اجمالى از عالم برزخ برايش قابل درك است. دورنمايى كه ما در هنگام تفكر در عالم خواب به دست مىآوريم اين است كه خصوصيات مناظر عالم خواب و بدن انسان در آن از بسيارى از خصوصيات مناظر و بدن دنيايى و طبيعى مبرا و بركنار است، ولى كاملاً خالى و مجرد از خصوصيات جهان طبيعت نيست. از اينرو خصوصياتى مانند مقدار و شكل و طول و عرض و عمق داشتن در آن مشاهده، ولى از مواد و عناصر شناخته شده اين جهان خالى مىباشد.
بنابر اين بيان، اولاً عالم برزخ كه در روايت به قبر تعبير شد قبر يك مترى كه مرده را در آن دفن مىكنند نيست، چنان كه در خود روايات هم مطالبى است كه دال بر آن مىباشد، مثل اين كه وسعت قبر مؤمن از فاصله بين مشرق و مغرب زيادتر است و مانند آن.
ثانياً آن چه در شبيه بودن عالم برزخ به عالم خواب و خصوصيات و ويژگىهاى موجود در آن، مؤيد است و تصريح به آن دارد آيات و رواياتى است كه وجود آسمان و زمين و شب و روز و تجسم اعمال خوب و بد انسان و ملكات نفسانى، را براى اين عالم بيان مىكند كه از مجموع آنها به دست مىآيد. مناظر زشت و زيبا و عذاب و لذتهاى كه انسان بعد از مرگ با آن مواجه مىشود تجسم اعمال اوست و در حقيقت اعمال و كردار اوست كه زندگى و حيات او را رقم مىزند كه اگر اهل گناه بود اعمال او به صورت مار و اژدها و عقرب و زقوم و آتش سوزان برايش ظاهر مىشود و آن زندگى پر از عذاب و سختى است و اگر اهل ايمان و عمل صالح بود آنها را به صورت چهرههاى زيبا و باغهاى وسيع و نعمتهاى لذتبخش مىيابد و در آن حياتى در كمال آسايش و آرامش دارد.
3. عالم برزخ نمونهاى از زندگى در قيامت است، چنان كه در حديثى از معصوم آمده است: «القبر روضة من رياض الجنة و حفرة من حفر النيران» قبر (برزخ) يا باغى از باغهاى بهشتى (بهشت قيامت) است يا گودالى از گودالهاى دوزخ (جهنم قيامت) مىباشد(فروع كافى، ج 3، ص 245 / بحار، ج 6، ص 218).
يا حديثى كه مىفرمايد: «در قبر و عالم برزخ، براى مؤمن درى از بهشت و براى كافر درى از جهنم باز مىشود و بو ورايحهاى از بهشت و گرماى سوزانى از آتش را درك مىكند.
4. عالم برزخ مرتبط با دنيا است و بين اين دو ارتباط تنگاتنگ برقرار است، به طورى كه بايد زندگى در برزخ را تتمه و ادامه زندگى دنيا دانست. در دلالت بر اين مطلب چند دسته روايات وجود دارد:
دسته اول: رواياتى كه دلالت بر ديدار مردگان با خانوادههاى خود دارند(ر.ك: فروع كافى، ج 3، ص 230).
دسته دوم: رواياتى كه اشاره دارد به اين كه آثار و سنتهايى كه مرده به جاى گذاشته، پاداش و جزاى آن بعد از مرگ در عالم برزخ به او مىرسد، مثل كتابى كه نوشته و ديگران از آن استفاده مىكنند يا فرزند صالحى كه برايش بعد از مرگ طلب آمرزش مىكند و مانند آن(ر.ك: مجموعهى ورّام، ج 2، ص 110 / بحار، ج 6، ص 293 و 294 / ميزانالحكمة، ج 4، ص 566).
دسته سوم: رواياتى كه سفارش به انجام كارهاى خير به نيابت از ميت مىكنند، مثل انجام حج و روزه و دادن صدقه كه به نيابت از مرده انجام شود و خواندن فاتحه هنگام زيارت قبر او و مانند آن(ر.ك: بحار، ج 6، ص 294 / محاسن برقى، ص 72 / محجةالبيضاء، ج 7، ص 290 و 291).
5. در عالم برزخ پرده از جلوى چشم جان انسان برداشته مىشود واو حقايق را به روشنى مىنگرد. حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: اگر شما مىديديد آنچه را كه مردگان مىبينند هر آينه وحشت كرده، ترس سراپاى وجود شما را فرا مىگرفت و سخن حق را اطاعت مىكرديد. جهت بهرهمندى بيشتر رجوع كنيد به كتابهاى زير:
1. عالم برزخ در چند قدمى ما، محمد محمدى اشتهاردى، از ص 85 به بعد
2. تفسير موضوعى قرآن، ج 4(معاد در قرآن)، ص 221 تا 232، حضرت آيةاللّه جوادى آملى.
3. معاد از ديدگاه امام خمينى، ص 171 تا 181
4. حيات پس از مرگ، علامه طباطبايى، ترجمه آقايان سيد مهدى نبوى و صادق لاريجانى آملى، از ص 31 تا 48.
www.morsalat.com