پرسش :
آيا انسان پس از مرگ همان احساس نفرت يا دوست داشتني كه در زمان حيات نسبت به سايرين دارد را دارا است يا خير تغيير مي كند؟
پاسخ :
به گفته برخي دانشمندان هر كس در دنيا باطن خويش را به نور بصيرت بنگرد آن را بالقوّه پر از انواع موذي و درنده، مانند شهوت، غضب، مكر، حسد، حقد، كبر، ريا و خودخواهي خواهد ديد، كه اگر لحظهاي از آنها غفلت ورزد هر آن او را ميدرند و نيش ميزنند، جز اين كه بيشتر مردم نميتوانند آنها را ببينند؛ زيرا به امور دنيا و دست آوردهاي حواسّ ظاهري سرگرم هستند. اما وقتي او را در قبر گذارند پردههاي غفلت كنار ميرود و همه آن صفات مذموم را به شكلهاي اصلي خواهد ديد؛ زيرا هر يك از صفات مزبور صورتي مناسب خود دارد؛ چنانكه كبر و تكبّر به شكل پلنگ نمودار ميشود. از اين رو عقربها و مارهايي را مشاهده ميكند كه در كمين او نشستهاند. اينها در واقع همان صفات و ملكات نفساني او هستند كه در آخرت به شكل عذاب قبر براي او ظاهر ميشوند. همچنين ملكات پسنديده و صفات حميده براي انسان پرهيزكار باغي از باغهاي بهشت پديد ميآورند؛ چنانكه آيات و اخبار فراواني بر اين دو قسم دلالت دارد؛ مانند: «إنّ الْذين يأكلون أموال اليتامي ظلماً إنّما يأكلون في بطونهم ناراً» نساء/10 و در حديث آمده است: «إنّما هي أعمالكم تردّ إليكم» (علم اليقين 2/1078) و «الجنّة قيعان و إنّ غراسها سبحان الله و بحمده» (همان/1079)؛ [بهشت سرزميني است كه نهالهاي آن كه به دست بشر غرس ميشود «سبحان الله» است].
پيامبر(ص) به قيس فرمود: «لا بدلك يا قيس من قرين يدفن معك و هو حيّ و تدفن معه و أنت ميّت؛ فإن كان كريما أكرمك، و إن كان لئيما أسلمك. ثم لا يحشر إلاّ معك و لا تبعث إلاّ معه، و لا تسئل إلاّ عنه، فلا تجعله إلاّ صالحاً، فإنّه إن صلح آنست به، و إن فسد لا تستوحش إلاّ منه و هو فعلك» (بحار 7/228)؛ [اي قيس به ناچار همراهي خواهي داشت كه با تو دفن ميشود. او زنده است و تو در حالي كه مردهاي با او دفن خواهي شد. اگر نيك و گرامي باشد مايه احترام تو خواهد شد و اگر پست و نفرتآور باشد به تو بدي ميكند. سپس محشور نميشود جز با تو و برانگيخته نخواهي شد جز با او. از تو نميپرسند جز درباره او. تو شايسته و نيك آن را به جا آور؛ زيرا اگر او شايسته شد، تو با او مأنوس خواهي شد و اگر فاسد و تباه باشد از او وحشت خواهي داشت و او جز كردار تو چيزي نيست.
www.morsalat.com
به گفته برخي دانشمندان هر كس در دنيا باطن خويش را به نور بصيرت بنگرد آن را بالقوّه پر از انواع موذي و درنده، مانند شهوت، غضب، مكر، حسد، حقد، كبر، ريا و خودخواهي خواهد ديد، كه اگر لحظهاي از آنها غفلت ورزد هر آن او را ميدرند و نيش ميزنند، جز اين كه بيشتر مردم نميتوانند آنها را ببينند؛ زيرا به امور دنيا و دست آوردهاي حواسّ ظاهري سرگرم هستند. اما وقتي او را در قبر گذارند پردههاي غفلت كنار ميرود و همه آن صفات مذموم را به شكلهاي اصلي خواهد ديد؛ زيرا هر يك از صفات مزبور صورتي مناسب خود دارد؛ چنانكه كبر و تكبّر به شكل پلنگ نمودار ميشود. از اين رو عقربها و مارهايي را مشاهده ميكند كه در كمين او نشستهاند. اينها در واقع همان صفات و ملكات نفساني او هستند كه در آخرت به شكل عذاب قبر براي او ظاهر ميشوند. همچنين ملكات پسنديده و صفات حميده براي انسان پرهيزكار باغي از باغهاي بهشت پديد ميآورند؛ چنانكه آيات و اخبار فراواني بر اين دو قسم دلالت دارد؛ مانند: «إنّ الْذين يأكلون أموال اليتامي ظلماً إنّما يأكلون في بطونهم ناراً» نساء/10 و در حديث آمده است: «إنّما هي أعمالكم تردّ إليكم» (علم اليقين 2/1078) و «الجنّة قيعان و إنّ غراسها سبحان الله و بحمده» (همان/1079)؛ [بهشت سرزميني است كه نهالهاي آن كه به دست بشر غرس ميشود «سبحان الله» است].
پيامبر(ص) به قيس فرمود: «لا بدلك يا قيس من قرين يدفن معك و هو حيّ و تدفن معه و أنت ميّت؛ فإن كان كريما أكرمك، و إن كان لئيما أسلمك. ثم لا يحشر إلاّ معك و لا تبعث إلاّ معه، و لا تسئل إلاّ عنه، فلا تجعله إلاّ صالحاً، فإنّه إن صلح آنست به، و إن فسد لا تستوحش إلاّ منه و هو فعلك» (بحار 7/228)؛ [اي قيس به ناچار همراهي خواهي داشت كه با تو دفن ميشود. او زنده است و تو در حالي كه مردهاي با او دفن خواهي شد. اگر نيك و گرامي باشد مايه احترام تو خواهد شد و اگر پست و نفرتآور باشد به تو بدي ميكند. سپس محشور نميشود جز با تو و برانگيخته نخواهي شد جز با او. از تو نميپرسند جز درباره او. تو شايسته و نيك آن را به جا آور؛ زيرا اگر او شايسته شد، تو با او مأنوس خواهي شد و اگر فاسد و تباه باشد از او وحشت خواهي داشت و او جز كردار تو چيزي نيست.
www.morsalat.com