پرسش :
چگونه باشيم تا رضايت امام زمان«عج» را تأمين نماييم و موفق به ديدار ايشان شويم ؟
پاسخ :
اول: بايد زمينه مساعد باشد .
پس بايد دل را پاكسازي كرد و از گناه و رذايل اخلاقي فكر را هيمن طور آنگاه حكمت پاسخ ميدهد، آنگاه قرآن جواب ميدهد، آنگاه با قرآن و روايات مي توان تماس باطني و معنوي بر قرار كنيم؛{ لايمسه الا المطهرون} بروبرگرد هم ندارد. حال ما دو قرآن داريم؛ قرآن صامت همين قرآني كه در محضرش هستيم .
قرآن دوم ناطق { السلام عليك يا شريك القرآن } سلام بر تواي شريك قرآن. معنايش اين است همانطوري كه قرآن امانت حضرت رسول خداست ، مهدي جان شما نيز امانت و سفارش كننده حضرت رسول الله الاعظم هستيد،هما نطور كه دل مرده نمي تواند با قرآن صامت انس و رابطه بر قرار كند دل مرده ،با قرآن ناطق حضرت مهدي«عج» هم نمي تواند، ارتباط بر قرار كند.
ارتباط لازمه اش طهارت است چگونه جاي حضرت است ؟ چگونه جاي معرفت است ؟ دل بايد پاك ذهن بايد پاك اعضاء و جوارح بايد پاك آنگاه ارتباط بر قرار مي شود .
مطلب دوم: تقوي و تقويت آن است فايده تقوي { يجعل لكم نورا} تقوي ايجاد نور مي كند،حال سوال اينجاست : تقواي كه مولد نور است ،اين نور چيست، كه با اين نور راه مي روم و سخن مي گويم و با اين نور تصميم گيري مي كنم ؟ فرمودند: {يجعل لكم اماما تأتمون به} اين نور، نور امام زمان در اين زمانه است.
در هر عصر نور آن امام اگر با تقوا شديد همراه باشد، خداي منان نور امام زمان را در دل شما قرار مي دهد و مي توانيد با نور امام زمان راه برويد و انتخاب كنيد ،با نور حضرت مشي سياسي و اقتصادي و فرهنگي و اعتقادي و اجتماعي داشته باشيد .
اين نتيجه گيري تقوي است، پس تقوي موجب رابطه مي شود تقوي عاملي است كه انسان بتواند جزء ياران اصحاب امام زمان «عج» بشود.
صله رحم انسان را به ولايت مي رساند .
داود رقي مي گويد: من يك پسر عموي داشتم كه جزء معاندين و مخالفين بود , مكه مي رفتم، وضع ماديش بد بود و پولي نداشت و ياداداشت كردم كه اين مبلغ پول را به او بدهند ، من مسافرت كردم بطرف مكه در همان ابتدا كه وارد مدينه شدم آقا امام صادق «عليه السلام » اين جمله را به من فرمود: حضرت مي بيند مي ديدند تماشا مي كردند. يعني امام زمان «عج»يك نكته ظريف كه اين روايت دارد اين است كه با اينكه جزء معاندين بوده صله رحم آنقدر مهم است و عظمت دارد كه فرمودند: به مخالف و معاند هم اگر توانستي چيزي بدهي من خوشحال مي شوم.
حالا اگر آمد، رحم اهل ولايت بود اهل محبت بود اگر ما قطع رحم بكنيم، آيا امام زمان«عج» باز هم بما عنايت مي كند ؟ اگر بروم پا روي نفس عماره ام گذارم بگويم اي نفس ترا نابود مي كنم پا روي تو مي گذارم فرمان خدا و اهلبيت را اجرا مي كنم من مي خواهم آقا امام زمان«عج» را خوشحال كنم بعد ببينيد چه خواهد ديد .
احترام به والدين و كمك به زير دستان و هر چه را بر خود مي پسنديم بر ديگران هم بپسنيديم انشاء الله زمينه ملاقات با حضرت مهدي هم فراهم خواهد شد .
علامه حلي شب جمعه به منظور زيارت سيد الشهداء به راه افتاد او در اين سفر تنها و بر الاغي سوار بود و زيانه اي به دست داشت در بين راه شخص عربي پياده دنبال علامه را گرفت با هم مشغول صحبت شدند چون قدري با هم سخن گفتند علامه فهميدكه اين شخص مرد دانشمندي است ، از اين رو در مورد مسائل علمي باهم صحبت كردند .
پس از مدتي علامه فهميدكه آن شخص صاحب علم و فضيلت بسيار بوده و در تمام علوم متبحر است پس علامه مشكلاتي را كه برايش در علوم مختلف پيش آمده بود يكا، يك از آن شخص سوال كرد و او به آنها جواب مي داد .
مدتي گذشت تا اينكه مساله اي پيش آمد و آن شخص فتوايي داد علامه منكر آن شد و گفت حديثي بر طبق اين فتوي نداريم ، آن مرد گفت شيخ طوسي در تهذيب حديثي در اين مورد ذكر كرده است .
شما از اول كتاب تهذيب فلان قدر ورق بشماريد ، در فلان صفحه و فلان سطر اين حديث مذكور است. علامه در شگفت ماند كه اين شخص كيست ؟ بدين خاطر از آن مرد پرسيد، آيا در اين زمان كه غيبت كبري است ،من مي توانم حضرت صاحب الامر «عج » را ببينم . در اين هنگام تازيانه از دست علامه افتاد آن حضرت خم شد و تازيانه را از زمين برداشت و در ميان دست علامه گذاشت فرمود: چگونه صاحب الزمان را نمي توان ديد در حالي كه دست او در دست توست علامه ، بي اختيار خود را از الاغ پايين انداخت كه پاي آن حضرت را ببوسد ، غش كرد چون به هوش آمد كسي را نديد وقتي به خانه برگشت به كتاب تهذيب رجوع كرد و آن حديث در همان ورق و در همان سطر كه حضرت مهدي نشان داده بودند يافت.
منابع :
1-طوفان امت و كشتي نجات , سيد محمد مهدي موسوي خلخالي
2- سيماي آفتاب , حبيب الله طاهري
3- پادشه خوبان , علي اصغر لشكري
4-نشانه هاي ظهور , محمد خادمي شيرازي
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
اول: بايد زمينه مساعد باشد .
پس بايد دل را پاكسازي كرد و از گناه و رذايل اخلاقي فكر را هيمن طور آنگاه حكمت پاسخ ميدهد، آنگاه قرآن جواب ميدهد، آنگاه با قرآن و روايات مي توان تماس باطني و معنوي بر قرار كنيم؛{ لايمسه الا المطهرون} بروبرگرد هم ندارد. حال ما دو قرآن داريم؛ قرآن صامت همين قرآني كه در محضرش هستيم .
قرآن دوم ناطق { السلام عليك يا شريك القرآن } سلام بر تواي شريك قرآن. معنايش اين است همانطوري كه قرآن امانت حضرت رسول خداست ، مهدي جان شما نيز امانت و سفارش كننده حضرت رسول الله الاعظم هستيد،هما نطور كه دل مرده نمي تواند با قرآن صامت انس و رابطه بر قرار كند دل مرده ،با قرآن ناطق حضرت مهدي«عج» هم نمي تواند، ارتباط بر قرار كند.
ارتباط لازمه اش طهارت است چگونه جاي حضرت است ؟ چگونه جاي معرفت است ؟ دل بايد پاك ذهن بايد پاك اعضاء و جوارح بايد پاك آنگاه ارتباط بر قرار مي شود .
مطلب دوم: تقوي و تقويت آن است فايده تقوي { يجعل لكم نورا} تقوي ايجاد نور مي كند،حال سوال اينجاست : تقواي كه مولد نور است ،اين نور چيست، كه با اين نور راه مي روم و سخن مي گويم و با اين نور تصميم گيري مي كنم ؟ فرمودند: {يجعل لكم اماما تأتمون به} اين نور، نور امام زمان در اين زمانه است.
در هر عصر نور آن امام اگر با تقوا شديد همراه باشد، خداي منان نور امام زمان را در دل شما قرار مي دهد و مي توانيد با نور امام زمان راه برويد و انتخاب كنيد ،با نور حضرت مشي سياسي و اقتصادي و فرهنگي و اعتقادي و اجتماعي داشته باشيد .
اين نتيجه گيري تقوي است، پس تقوي موجب رابطه مي شود تقوي عاملي است كه انسان بتواند جزء ياران اصحاب امام زمان «عج» بشود.
صله رحم انسان را به ولايت مي رساند .
داود رقي مي گويد: من يك پسر عموي داشتم كه جزء معاندين و مخالفين بود , مكه مي رفتم، وضع ماديش بد بود و پولي نداشت و ياداداشت كردم كه اين مبلغ پول را به او بدهند ، من مسافرت كردم بطرف مكه در همان ابتدا كه وارد مدينه شدم آقا امام صادق «عليه السلام » اين جمله را به من فرمود: حضرت مي بيند مي ديدند تماشا مي كردند. يعني امام زمان «عج»يك نكته ظريف كه اين روايت دارد اين است كه با اينكه جزء معاندين بوده صله رحم آنقدر مهم است و عظمت دارد كه فرمودند: به مخالف و معاند هم اگر توانستي چيزي بدهي من خوشحال مي شوم.
حالا اگر آمد، رحم اهل ولايت بود اهل محبت بود اگر ما قطع رحم بكنيم، آيا امام زمان«عج» باز هم بما عنايت مي كند ؟ اگر بروم پا روي نفس عماره ام گذارم بگويم اي نفس ترا نابود مي كنم پا روي تو مي گذارم فرمان خدا و اهلبيت را اجرا مي كنم من مي خواهم آقا امام زمان«عج» را خوشحال كنم بعد ببينيد چه خواهد ديد .
احترام به والدين و كمك به زير دستان و هر چه را بر خود مي پسنديم بر ديگران هم بپسنيديم انشاء الله زمينه ملاقات با حضرت مهدي هم فراهم خواهد شد .
علامه حلي شب جمعه به منظور زيارت سيد الشهداء به راه افتاد او در اين سفر تنها و بر الاغي سوار بود و زيانه اي به دست داشت در بين راه شخص عربي پياده دنبال علامه را گرفت با هم مشغول صحبت شدند چون قدري با هم سخن گفتند علامه فهميدكه اين شخص مرد دانشمندي است ، از اين رو در مورد مسائل علمي باهم صحبت كردند .
پس از مدتي علامه فهميدكه آن شخص صاحب علم و فضيلت بسيار بوده و در تمام علوم متبحر است پس علامه مشكلاتي را كه برايش در علوم مختلف پيش آمده بود يكا، يك از آن شخص سوال كرد و او به آنها جواب مي داد .
مدتي گذشت تا اينكه مساله اي پيش آمد و آن شخص فتوايي داد علامه منكر آن شد و گفت حديثي بر طبق اين فتوي نداريم ، آن مرد گفت شيخ طوسي در تهذيب حديثي در اين مورد ذكر كرده است .
شما از اول كتاب تهذيب فلان قدر ورق بشماريد ، در فلان صفحه و فلان سطر اين حديث مذكور است. علامه در شگفت ماند كه اين شخص كيست ؟ بدين خاطر از آن مرد پرسيد، آيا در اين زمان كه غيبت كبري است ،من مي توانم حضرت صاحب الامر «عج » را ببينم . در اين هنگام تازيانه از دست علامه افتاد آن حضرت خم شد و تازيانه را از زمين برداشت و در ميان دست علامه گذاشت فرمود: چگونه صاحب الزمان را نمي توان ديد در حالي كه دست او در دست توست علامه ، بي اختيار خود را از الاغ پايين انداخت كه پاي آن حضرت را ببوسد ، غش كرد چون به هوش آمد كسي را نديد وقتي به خانه برگشت به كتاب تهذيب رجوع كرد و آن حديث در همان ورق و در همان سطر كه حضرت مهدي نشان داده بودند يافت.
منابع :
1-طوفان امت و كشتي نجات , سيد محمد مهدي موسوي خلخالي
2- سيماي آفتاب , حبيب الله طاهري
3- پادشه خوبان , علي اصغر لشكري
4-نشانه هاي ظهور , محمد خادمي شيرازي
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام