پرسش :
به لحاظ سن بلوغ چگونه مي توان با نفس اماره (غرايز جنسي ام) مبارزه كرد به طوريكه بر اين نفس فائق آيم؟
پاسخ :
اگر براى كسى به هر دليلى امكان ازدواج نباشد، چنين شخصى تحت هيچ عنوان مجاز نيست روى به گناه آورد زيرا خطر گناه و الوده دامنى بسيار فراتر از فشارها و رنجهاى عزوبت و بىهمسرى است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممكن واجب مىشود و لذا چنين كسى يا بايد خود را كنترل كند و دست به گناه نيالايد و يا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممكن فراهم آورد.
قرآن كريم مىفرمايد: وليستعفف الذين لا يجدون نكاحاو بايد آ ن كسانى كه ازدواج برايشان مقدور نيست عفت بورزند(نور، آيه 33).
كنترل اين غريزه به دو صورت ممكن است تحقق پذيرد:
1- كنترل منفى: غالبا وقتى سخن از كنترل غريزه جنسى به ميان مىآيد، توجه اشخاص به سمت و سوى نوع منفى آن جلب مىشود و آن اين است كه كسى با وجود تحريكات مختلف و مواجهه با عوامل انگيزش اين غريزه، بخواهد با ميل تحريك شدهاش مبارزه و مقابله كند و به سوى ارتكاب جرم نرود، چنين كارى گرچه قطعا بهتر از آلايش دامن و عمل به جرم است، ولى پيامدهاى سوء و مخرب آن بر كسى پوشيده نيست. اين كار هم به غايت دشوار است و هم زيانبار و بدين جهت هرگاه شخصى به كنترل غريزه سفارش مىشود با چنين برداشتى از آن و تصور دشوارى و زيانبارى آن، از پذيرفتن چنين توصيههايى سرباز مىزند.
2- كنترل مثبت: غريزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوبترين راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است و آن پرهيز از صحنهها و كارهايى است كه به تحريك اين غريزه مىانجامد.
اين نوع از كنترل، كه در حقيقت جنبهى پيشگيرى دارد هم راحت است و هم بىزيان و بلكه مفيد. راحت است، زيرا در اين صورت همچون وسيله نقليهاى است با سرعت معمولى و قانونى كه در مواجهه با خطر، مهار حركت آن زحمت چندانى ندارد، برخلاف ماشينى كه با سرعتى بسيار فراتر از حد شناخته شده و بايسته خود سير مىكند كه چه بسا به كلى اختيار آن از دست صاحبش بيرون رفته و مصيبتها به بار آورد و كنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زيان و رنج و زحمت و اضطراب براى وسيله و صاحب آن به همراه دارد. و بىزيان است، زيرا با اين حال كنترل غريزه فشارى بر جسم و روان تحميل نمىكند تا به آن صدمهاى وارد شود و مفيد است چون موجب مىشود مغز و اعصاب و قواى بدن در حالت عادى به سر برند و تعادل روانى شخص محفوظ بماند وانرژى و سرمايههاى جسمى و روحى او بيهوده مصرف نشوند.
پيش از اين نيز از قرآن كريم نقل كرديم كه بايد كسانى كه قدرت و وضعيت مساعد براى ازدواج ندارند عفت پيشه كنند وعفت در اين آيه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصى منافى با آن را دارد ولى با تأمل بيشتر معلوم مىشود كه آيه كريمه معنايى عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است و اكنون طرق كنترل مثبت را به اختصار برمىشمريم:
1- پرهيز از فكر و ترسيم صحنههاى محرك در ذهن و خيال. عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل مىكند كه حضرت(ع) فرمود: ان عيسى قال للحواريين:... ان موسى امركم ان لا تزنوا و انا آمركم ان لاتحدثوا انفسكم بالزنا فضلاً عن ا ن تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا كان كمن او قد فى بيت مزوق فافسد التزاويق الدخان و ا ن لم يخرق البيتعيسى به اصحاب خود گفت:... موسى به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مىدهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اين كه زنا كنيد زيرا كسى كه خيال زنا كند مانند كسى است كه در خانهاى نقش و نگار شده دود و آتش به پا كند. چنين كارى گرچه خانه را نمىسازند ولى زينت و صفاى آن را مكدر كرده و فاسد مىكند(وسائلالشيعه، ج 14، ص 240).
2- دورى از نگاههاى مسموم و مناظر تحريكآميز. قرآن كريم در دو آيه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوسآلود داده است. در آيه اول مىفرمايد: قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم...به مؤمنان بگو ديدشان - را از نامحرمان - فرو شنانند و نهانگاههاى خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند
و در آيه بعدى مىفرمايد: و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن...به زنان مؤمن بگو - چشمهايشان را فرو گيرند و نهانگاههاى خويش را محافظت كنند(نور، آيه 30 - 31).
جالب اين است كه در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرك و عفت چشم مىدهد و آن گاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اكرم(ص) مىفرمايند: النظرة سهم مسموم من سهام ابليس فمن تركها خوفا من الله اعطاه الله ايمانا يجد حلاوته فى قلبهنگاه هوسآلود - تيرى است مسموم از تيرهاى شيطان - هر كس آن را به جهت خوف الهى ترك كند، خداوند ايمانى به او مىبخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مىكند(الاخلاق، سيد عبدالله شبر، قم، انتشارات بصيرتى، ص 127).
3- گوش ندادن به آوازها و موسيقىهاى تحريككننده و مبتذل. در حديثى از حضرت صادق(ع) آمده است: ان رجلا سأله عن سماع الغناء فنهى عنه و تلا قول الله عز وجل: «ان السمع والبصر والفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسؤولاً»(اسراء، آيه 36).
و قال يسأل السمع عما سمع والفؤاد عمّا عقد والبصر عمّا ابصرمردى از آن حضرت درباره شنيدن آواز محرك پرسيد. حضرت از آن نهى كرده و اين آيه را خواندند: «به يقين گوش و چشم و دل هر يك مورد سؤال خواهند بود» و فرمود: گوش از آنچه شنيده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه ديده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد(مستدركالوسائل، چاپ قديم، ج 2، ص 459، ابواب يكتسب به، باب 80).
4- اجتناب شديد از گفتگوهاى دوستانه و نشستهاى غفلتزا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريكآميز.
از حضرت امام باقر(عِ اينگونه روايت شده است: من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان كان الناطق يؤدى عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان كان يؤدى عن الشيطان فقد عبد الشيطانهر كس به سخن گويندهاى گوش فرا دهد او را بندگى كرده است، پس اگر ناطق از خدا بگويد شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شيطان و سخنان شيطانى بر زبانش جارى كند قطعا بندگى شيطان كرده است(وسائلالشيعه، چاپ ايران، كتابفروشى اسلاميه، ج 12، ص 236).
5- اعتدال در خوردن. بىترديد پرخورى و بىنظمى در خوردن در ذخيرهسازى و انباشتن موادى كه نيازمند تفريغ باشد مؤثر است، ولى در صورت اعتدال و كمخورى سهم ناچيزى از آن صرف تهيه آن مواد مىشود.
در حديثى كه قبلاً از پيامبر گرامى(ص) نقل كرديم، آن حضرت پس از آن كه جوانان را به ازدواج ترغيب مىكنند مىفرمايند: و من لم يستطع فليصم فان الصوم به وجاءهر كس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگيرد يقينا روزه نيروى غريزه او را تضعيف مىكند(مستدرك الوسائل، ج 2، ص 531).
6- اشتغال، ورزش و سرگرمىهاى مفيد. زيرا با وجود فراغت، هم مواد غذايى در تقويت غريزه به مصرف مىرسد و همفكر و خيال مصروف چارهسازى در تفريغ آن مىشود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت تأكيد بسيار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حديث پردامنه «مفضل» مىفرمايند: ... وهكذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الى ما يعظم ضرره عليه و على من قرب منه...... و همينگونه انسان اگر بىكار و فارغ باشد، به بيهودگى و سرمستى دچار مىشود و بر اثر آن به مسايلى مبتلا مىشود كه زيان آن هم بر خود و هم بر نزديكان او سنگينى خواهد كرد...(بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج 3، ص 87).
7- تلاوت قرآن. بىشك انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، خود شفاى هر دردى است كه به سرعت كار هر پريشانى را رو به سامان مىبرد و زخمهاى پنهان را التيام مىدهد و همتها را تا آسمانها بالا مىبرد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات را نجات مىبخشد.
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايند: و تعلّموا القرآن فانه ربيع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصصقرآن را فرا گيريد زيرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهاى خود مرهم بگذاريد زيرا آن داروى شفابخش سينههاست و آن را نيكو تلاوت كنيد كه به يقين سودمندترين قصههاست(وسائلالشيعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح 7).
اين نوشتار را با اين جمله به پايان مىبريم كه بزرگان گفتهاند: «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را به خود مشغول ساخت»
www.morsalat.com
اگر براى كسى به هر دليلى امكان ازدواج نباشد، چنين شخصى تحت هيچ عنوان مجاز نيست روى به گناه آورد زيرا خطر گناه و الوده دامنى بسيار فراتر از فشارها و رنجهاى عزوبت و بىهمسرى است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممكن واجب مىشود و لذا چنين كسى يا بايد خود را كنترل كند و دست به گناه نيالايد و يا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممكن فراهم آورد.
قرآن كريم مىفرمايد: وليستعفف الذين لا يجدون نكاحاو بايد آ ن كسانى كه ازدواج برايشان مقدور نيست عفت بورزند(نور، آيه 33).
كنترل اين غريزه به دو صورت ممكن است تحقق پذيرد:
1- كنترل منفى: غالبا وقتى سخن از كنترل غريزه جنسى به ميان مىآيد، توجه اشخاص به سمت و سوى نوع منفى آن جلب مىشود و آن اين است كه كسى با وجود تحريكات مختلف و مواجهه با عوامل انگيزش اين غريزه، بخواهد با ميل تحريك شدهاش مبارزه و مقابله كند و به سوى ارتكاب جرم نرود، چنين كارى گرچه قطعا بهتر از آلايش دامن و عمل به جرم است، ولى پيامدهاى سوء و مخرب آن بر كسى پوشيده نيست. اين كار هم به غايت دشوار است و هم زيانبار و بدين جهت هرگاه شخصى به كنترل غريزه سفارش مىشود با چنين برداشتى از آن و تصور دشوارى و زيانبارى آن، از پذيرفتن چنين توصيههايى سرباز مىزند.
2- كنترل مثبت: غريزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوبترين راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است و آن پرهيز از صحنهها و كارهايى است كه به تحريك اين غريزه مىانجامد.
اين نوع از كنترل، كه در حقيقت جنبهى پيشگيرى دارد هم راحت است و هم بىزيان و بلكه مفيد. راحت است، زيرا در اين صورت همچون وسيله نقليهاى است با سرعت معمولى و قانونى كه در مواجهه با خطر، مهار حركت آن زحمت چندانى ندارد، برخلاف ماشينى كه با سرعتى بسيار فراتر از حد شناخته شده و بايسته خود سير مىكند كه چه بسا به كلى اختيار آن از دست صاحبش بيرون رفته و مصيبتها به بار آورد و كنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زيان و رنج و زحمت و اضطراب براى وسيله و صاحب آن به همراه دارد. و بىزيان است، زيرا با اين حال كنترل غريزه فشارى بر جسم و روان تحميل نمىكند تا به آن صدمهاى وارد شود و مفيد است چون موجب مىشود مغز و اعصاب و قواى بدن در حالت عادى به سر برند و تعادل روانى شخص محفوظ بماند وانرژى و سرمايههاى جسمى و روحى او بيهوده مصرف نشوند.
پيش از اين نيز از قرآن كريم نقل كرديم كه بايد كسانى كه قدرت و وضعيت مساعد براى ازدواج ندارند عفت پيشه كنند وعفت در اين آيه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصى منافى با آن را دارد ولى با تأمل بيشتر معلوم مىشود كه آيه كريمه معنايى عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است و اكنون طرق كنترل مثبت را به اختصار برمىشمريم:
1- پرهيز از فكر و ترسيم صحنههاى محرك در ذهن و خيال. عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل مىكند كه حضرت(ع) فرمود: ان عيسى قال للحواريين:... ان موسى امركم ان لا تزنوا و انا آمركم ان لاتحدثوا انفسكم بالزنا فضلاً عن ا ن تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا كان كمن او قد فى بيت مزوق فافسد التزاويق الدخان و ا ن لم يخرق البيتعيسى به اصحاب خود گفت:... موسى به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مىدهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اين كه زنا كنيد زيرا كسى كه خيال زنا كند مانند كسى است كه در خانهاى نقش و نگار شده دود و آتش به پا كند. چنين كارى گرچه خانه را نمىسازند ولى زينت و صفاى آن را مكدر كرده و فاسد مىكند(وسائلالشيعه، ج 14، ص 240).
2- دورى از نگاههاى مسموم و مناظر تحريكآميز. قرآن كريم در دو آيه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوسآلود داده است. در آيه اول مىفرمايد: قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم...به مؤمنان بگو ديدشان - را از نامحرمان - فرو شنانند و نهانگاههاى خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند
و در آيه بعدى مىفرمايد: و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن...به زنان مؤمن بگو - چشمهايشان را فرو گيرند و نهانگاههاى خويش را محافظت كنند(نور، آيه 30 - 31).
جالب اين است كه در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرك و عفت چشم مىدهد و آن گاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اكرم(ص) مىفرمايند: النظرة سهم مسموم من سهام ابليس فمن تركها خوفا من الله اعطاه الله ايمانا يجد حلاوته فى قلبهنگاه هوسآلود - تيرى است مسموم از تيرهاى شيطان - هر كس آن را به جهت خوف الهى ترك كند، خداوند ايمانى به او مىبخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مىكند(الاخلاق، سيد عبدالله شبر، قم، انتشارات بصيرتى، ص 127).
3- گوش ندادن به آوازها و موسيقىهاى تحريككننده و مبتذل. در حديثى از حضرت صادق(ع) آمده است: ان رجلا سأله عن سماع الغناء فنهى عنه و تلا قول الله عز وجل: «ان السمع والبصر والفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسؤولاً»(اسراء، آيه 36).
و قال يسأل السمع عما سمع والفؤاد عمّا عقد والبصر عمّا ابصرمردى از آن حضرت درباره شنيدن آواز محرك پرسيد. حضرت از آن نهى كرده و اين آيه را خواندند: «به يقين گوش و چشم و دل هر يك مورد سؤال خواهند بود» و فرمود: گوش از آنچه شنيده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه ديده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد(مستدركالوسائل، چاپ قديم، ج 2، ص 459، ابواب يكتسب به، باب 80).
4- اجتناب شديد از گفتگوهاى دوستانه و نشستهاى غفلتزا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريكآميز.
از حضرت امام باقر(عِ اينگونه روايت شده است: من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان كان الناطق يؤدى عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان كان يؤدى عن الشيطان فقد عبد الشيطانهر كس به سخن گويندهاى گوش فرا دهد او را بندگى كرده است، پس اگر ناطق از خدا بگويد شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شيطان و سخنان شيطانى بر زبانش جارى كند قطعا بندگى شيطان كرده است(وسائلالشيعه، چاپ ايران، كتابفروشى اسلاميه، ج 12، ص 236).
5- اعتدال در خوردن. بىترديد پرخورى و بىنظمى در خوردن در ذخيرهسازى و انباشتن موادى كه نيازمند تفريغ باشد مؤثر است، ولى در صورت اعتدال و كمخورى سهم ناچيزى از آن صرف تهيه آن مواد مىشود.
در حديثى كه قبلاً از پيامبر گرامى(ص) نقل كرديم، آن حضرت پس از آن كه جوانان را به ازدواج ترغيب مىكنند مىفرمايند: و من لم يستطع فليصم فان الصوم به وجاءهر كس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگيرد يقينا روزه نيروى غريزه او را تضعيف مىكند(مستدرك الوسائل، ج 2، ص 531).
6- اشتغال، ورزش و سرگرمىهاى مفيد. زيرا با وجود فراغت، هم مواد غذايى در تقويت غريزه به مصرف مىرسد و همفكر و خيال مصروف چارهسازى در تفريغ آن مىشود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت تأكيد بسيار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حديث پردامنه «مفضل» مىفرمايند: ... وهكذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الى ما يعظم ضرره عليه و على من قرب منه...... و همينگونه انسان اگر بىكار و فارغ باشد، به بيهودگى و سرمستى دچار مىشود و بر اثر آن به مسايلى مبتلا مىشود كه زيان آن هم بر خود و هم بر نزديكان او سنگينى خواهد كرد...(بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج 3، ص 87).
7- تلاوت قرآن. بىشك انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، خود شفاى هر دردى است كه به سرعت كار هر پريشانى را رو به سامان مىبرد و زخمهاى پنهان را التيام مىدهد و همتها را تا آسمانها بالا مىبرد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات را نجات مىبخشد.
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايند: و تعلّموا القرآن فانه ربيع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصصقرآن را فرا گيريد زيرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهاى خود مرهم بگذاريد زيرا آن داروى شفابخش سينههاست و آن را نيكو تلاوت كنيد كه به يقين سودمندترين قصههاست(وسائلالشيعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح 7).
اين نوشتار را با اين جمله به پايان مىبريم كه بزرگان گفتهاند: «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را به خود مشغول ساخت»
www.morsalat.com