پرسش :
لزوم وجود ولایت فقیه در زمان غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
پاسخ :
هنگامی که لفظ ولایت در مورد فقیه به کار می رود، مراد حکومت و زمامداری امور جامعه است. اسلام برای مدیر جامعه شرایطی ذکر کرده که مهم ترین آن ها فقاهت است، که به آن ولایت فقیه می گویند. بنابراین فقیه بر جامعه به عنوان مدیری که مجموعه حرمت را به سوی آرمان های اسلامی سوق می دهد ولایت دارد. ولایت تجلّی مدیریت دینی است.
مسئله ولایت فقیه به مفهوم زمامداری جامعه اسلامی توسط کسی که به مقام اجتهاد در فقه رسیده از دیدگاه برخی، امری جدید در تاریخ اندیشه اسلامی است ولی باید گفته شود: در فرهنگ شیعی این امر (که در عصر غیبت اداره جامعه از سوی شارع مقدّس بر عهده فقیهان عادل گذاشته شده) امری مسلّم است. از زمان مرحوم شیخ مفید که از فقهای بزرگ تاریخ شیعه است تا کنون بلکه قبل از شیخ مفید، مسئله ولایت فقها مطرح بوده، گرچه حدّ و حدود آن مورد اختلاف بوده امّا اصل ولایت فقیه از اصول مسلّم اسلامی مخصوصاً شیعی است.
مرحوم شیخ مفید می فرماید: برخی از وظایف و اختیارات ولی فقیه در امور زیر خلاصه می شود:
1- اقامه حدود الهی، یعنی اجرای جزای اسلامی.
2- اجرا و تنفیذ احکام که در برگیرنده همه احکام الهی است.
3- امر به معروف و نهی از منکر که مراتب عالی آن از مختصات حاکم اسلامی است.
4- جهاد و مبارزه با کافران و دفاع.
5- اقامه نمازهایی مانند نماز جمعه، نماز عید فطر و عید قربان و استسقا.
6- داوری و قضاوت بین مردم.
از سخنان شیخ مفید، به خوبی اصل ولایت فقیه استفاده می شود. این کلمات گهربار که بیش از هزار سال از تاریخ آن می گذرد همچنان می درخشد و بعد از ایشان نیز تمامی فقها این مطالب را فرموده اند، هر چند برخی درخشش آن را نمی بینند یا نمی خواهند ببینند.[1]
امام خمینی(ره) در این باره فرمودند: موضوع ولایت فقیه چیز تازه ای نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسئله از اوّل مورد بحث بوده است. حکم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو چون حکم حکومتی بود برای فقیه دیگر واجب الاتباع بود... . از متأخرین مرحوم نراقی همه شئون رسول الله را برای فقها ثابت می دانند. آقای نایینی نیز می فرماید: این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده می شود. در هر حال این مسئله تازگی ندارد.[2]
پی نوشتها:
[1] مهدی هادوی تهرانی، ولایت فقیه، ص 70 به بعد، با تلخیص و اضافات.
[2] همان، ص 97.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
هنگامی که لفظ ولایت در مورد فقیه به کار می رود، مراد حکومت و زمامداری امور جامعه است. اسلام برای مدیر جامعه شرایطی ذکر کرده که مهم ترین آن ها فقاهت است، که به آن ولایت فقیه می گویند. بنابراین فقیه بر جامعه به عنوان مدیری که مجموعه حرمت را به سوی آرمان های اسلامی سوق می دهد ولایت دارد. ولایت تجلّی مدیریت دینی است.
مسئله ولایت فقیه به مفهوم زمامداری جامعه اسلامی توسط کسی که به مقام اجتهاد در فقه رسیده از دیدگاه برخی، امری جدید در تاریخ اندیشه اسلامی است ولی باید گفته شود: در فرهنگ شیعی این امر (که در عصر غیبت اداره جامعه از سوی شارع مقدّس بر عهده فقیهان عادل گذاشته شده) امری مسلّم است. از زمان مرحوم شیخ مفید که از فقهای بزرگ تاریخ شیعه است تا کنون بلکه قبل از شیخ مفید، مسئله ولایت فقها مطرح بوده، گرچه حدّ و حدود آن مورد اختلاف بوده امّا اصل ولایت فقیه از اصول مسلّم اسلامی مخصوصاً شیعی است.
مرحوم شیخ مفید می فرماید: برخی از وظایف و اختیارات ولی فقیه در امور زیر خلاصه می شود:
1- اقامه حدود الهی، یعنی اجرای جزای اسلامی.
2- اجرا و تنفیذ احکام که در برگیرنده همه احکام الهی است.
3- امر به معروف و نهی از منکر که مراتب عالی آن از مختصات حاکم اسلامی است.
4- جهاد و مبارزه با کافران و دفاع.
5- اقامه نمازهایی مانند نماز جمعه، نماز عید فطر و عید قربان و استسقا.
6- داوری و قضاوت بین مردم.
از سخنان شیخ مفید، به خوبی اصل ولایت فقیه استفاده می شود. این کلمات گهربار که بیش از هزار سال از تاریخ آن می گذرد همچنان می درخشد و بعد از ایشان نیز تمامی فقها این مطالب را فرموده اند، هر چند برخی درخشش آن را نمی بینند یا نمی خواهند ببینند.[1]
امام خمینی(ره) در این باره فرمودند: موضوع ولایت فقیه چیز تازه ای نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسئله از اوّل مورد بحث بوده است. حکم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو چون حکم حکومتی بود برای فقیه دیگر واجب الاتباع بود... . از متأخرین مرحوم نراقی همه شئون رسول الله را برای فقها ثابت می دانند. آقای نایینی نیز می فرماید: این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده می شود. در هر حال این مسئله تازگی ندارد.[2]
پی نوشتها:
[1] مهدی هادوی تهرانی، ولایت فقیه، ص 70 به بعد، با تلخیص و اضافات.
[2] همان، ص 97.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام