دوشنبه، 26 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

براي رسيدن به خدا چه مراحلي را بايد طي كرد آيا آدم گناهكاري مثل من ميتواند به مقامات بالاي ديني برسد من بايد چه كنم؟


پاسخ :
راه سير الهي هيچگاه بسته نيست وبهترين شاهد بر صدق اين مدعا افرادي مانند فضيل عياض ها هستند كه مسير زندگي خود راتغيير دادندوجزوخوبان گرديدنددراينجا خوب است به روايتي اشاره كنيم وآن اينكه روزى اميرالمؤمنين با ياران و دوستان خود صحبت از«اميدواركننده‏ترين آيه قرآن» كردند. هر كس آيه‏اى را تلاوت مى‏كرد و مدّعى مى‏شد كه آيه‏ى مورد نظر او، اميدواركننده‏ترين آيه است. حضرت امير آيه‏هايى را كه ذكر مى‏شد نيكو مى‏شمرد. ولى مى‏فرمود: آيه‏اى كه مورد نظر من است اين‏ها نيست. تا اين كه اصحاب عرض كردند: يا اميرالمؤمنين! به خدا سوگند چيزى در نزد ما نيست. امام على(ع) فرمودند از حبيبم رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمودند: «اميدواركننده‏ترين آيه در قرآن اين آيه شريفه است: و اَقِمَ الصّلوةَ طرفى النّهار و زلفاً من اللّيل اِنَّ الحَسناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئات ذلك ذكرى للذّاكرينو نماز را در دو طرف روز (اول و آخر) به پا داريد در ساعت تاريكى شب كه البته حسنات و نيكوكارى‏هاى شما، گناهانتان را نابود مى‏كند. اين پندى است براى اهل ذكر(هود، آيه‏ى 114.). سپس پيامبر فرمودند: يا على! به خدايى كه مرا بشير و نذير قرار داد و مبعوث به رسالت گردانيد، اگر يكى از شما به وضو قيام نمايد، گناهان و معاصى او از اعضاى او فرو مى‏ريزد و تا وقتى كه با صورت و قلب خود متوجّه قبله گردد از قبله و نمازش برنگردد، مگر آن كه جميع گناهان او بريزد و هيچ گناهى بر صحيفه‏ى عمل او باقى نماند، همچون روزى كه متولّد شده باشد.

و هر گاه مابين دو نماز گناهى از او صادر شده باشد، با خواندن نماز آمرزيده شود و از گناه پاك گردد تا اين كه پيامبر(ص) نمازهاى پنج‏گانه كه موجب آمرزش هستند شماره نمود(بحارالانوار، ج 82، ص 220.).

آيه‏ى ديگرى در قرآن هست كه جامع‏ترين دستورالعمل‏هاى دينى را دربر دارد: مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ عَمَلاً صالحاً فأولئك يبدّل الله سيّئاتهم حسناتٍ و كانَ الله غفوراً رحيماً(فرقان، آيه‏ى 70.).

اولين ويژگى آيه اين است كه لحن آيه به كنايه و اشاره است و مانند بسيارى از آيات ترتيبى قرآن از روش غيرمستقيم استفاده شده است. اين گونه سخن گفتن نشان مى‏دهد خداوند حتّى نسبت به گنه‏كاران نظر لطف و مرحمت دارد تا شايد به خداوند رجوع كنند (توبه نمايند).

مقدمه اول: هر كس از كارهاى ناشايست خود دست بردارد و به خدا رجوع نمايد.

مقدمه دوم: و توبه كند در حالى كه ايمان - كه حقيقتى باطنى است - داشته باشد.

مقدمه سوم: و عمل نيكو انجام دهد.

نتيجه: خداوند گناهانش را به نيكى‏ها تبديل مى‏نمايد و خدا آمرزنده و مهربان است. سخن تنها از آمرزش گناهان نيست. بلكه موضوعى فراتر از آن يعنى «تبديل گناهان به نيكى‏ها» مطرح است.

آرى توبه واقعى كه ثمره‏ى ايمان و عمل صالح است، همان اكسير اعظم است كه مس وجود آدمى را به طلاى ناب تبديل مى‏كند و او را به اعلى عليّين و ملكوت اعلى پيوند مى‏دهد. وقتى گناه به وسيله توبه و ايمان و عمل صالح تبديل به حسنه شد، آثر آن كه احباط(احباط: هر گناه علاوه بر اين كه آثار سوئى بر روح و جان آدمى مى‏گذارد، موجب نابود شدن اعمال نيك انسان نيز مى‏گردد. اين اثر را احياط يا حبط عمل مى‏نامند.) ناميده مى‏شود نيز از بين خواهد رفت. در نتيجه ثواب اعمال نيك باقى خواهد مانددراينجا به اصول سيروسلوك جهت راهنمائيي شما اشاره ميشود. ، اولين مرحله به تعبير اصحاب سيرو سلوك «يقظه و بيدارى از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خويش» مى‏باشد. پس از آن مى‏بايست انسان عزم خود را جزم كرده و تصميم قاطع بگيرد كه هميشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تكاليف الهى باشد، چه در امورى عبادى و چه در امور اجتماعى و ديگر ابعاد زندگى. هر قدمى كه بر مى‏دارد و هر سخنى كه مى‏گويد و هر برنامه‏اى كه دارد نخست ببيند آيا رضاى خداوند در آن مى‏باشد يا نه والا از آن صرف نظر نمايد.

در حديثى آمده است: «كمال در اين است كه انسان خواسته‏هايش را در مسير الهى قرار دهد و نيرويش را در جهت رضايت حضرتش صرف كند».

در مرحله اول بايد انسان خود را مقيد به انجام واجبات و ترك محرمات نمايد و حتي از فكر گناه نيز پرهيز نمايد و پس از مدتى كه بدين كار عادت كرد و انجام آن برايش آسان شد خود را مقيد به انجام مستحبات و ترك مكروهات نمايد و گرنه چنين تقيدى در قدم‏هاى اوليه آثار بدي به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعايت تقوا و انجام تكاليف الهى در هر مرحله‏اى خود زمينه ساز درك بيشتر و توفيق افزون‏تر و توجه و تقرب والاترى به ذات بارى تعالى خواهد بود. چنان كه در سوره «انفال آيه 29» آمده است: «يا ايها الذين آمنوا ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا و يكفر عنكم سيئاتكم و يغفر لكم و الله ذوالفضل العظيم؛ اى اهل ايمان! اگر پرهيزگار بوده و تقواى الهى پيشه كنيد خداوند براى شما نيروى تشخيص حق از باطل قرار داده و بدى‏هاى شما را پوشانده و شما را بيامرزد و خداوند داراى فضل و رحمت بزرگ است». آرى اگر قدم‏هاى اوليه برداشته شود زمينه‏ براى ادامه مسير فراهم مى‏شود. به قول شاعر:



گر مرد رهى ميان خون بايد رفت از پاى فتاده سرنگون بايد رفت





تو پاى در راه نه و هيچ مترس خود راه بگويدت كه چون بايد رفت



خداوند تبارك و تعالى در قرآن كريم سوره عنكبوت، آيه 69 مي فرمايد: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا؛ كسانى كه در راه ما تلاش نمايند ما ايشان را به راه‏هاى خويش هدايت مى‏كنيم». براى تقويت اين حركت و رشد آن توجه به چند نكته لازم است:

1- پرهيز از مجالست و هم‏نشينى با اهل دنيا و افراد دور از معنويت، چه آنكه از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنيا قلبم زنگار گرفته و مكدر مى‏شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى‏كنم». خداوند نيز در سوره «نجم آيه 29» مى‏فرمايد: «فاعرض عن من تولى عن ذكرنا ولم يردالا الحيوه الدنيا؛ پس از كسانى كه از ياد ما روى گرداندند و جز زندگى دنيا را نخواستند روى بگردان».

2- محاسبه نفس، كه هر شب يا هر هفته و يا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نمايد و به تعبيرى به خود نمره بدهد. اگر كار شايسته‏اى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفيق را بخواهد و اگر مرتكب خلافى شده استغفار نموده و تصميم بر ترك آن بگيرد.

3- بهره‏گيرى از ثقل اكبر و قرآن كريم و انس با آن، چه اين كه هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانيت بخشيده و معنويت مى‏دهد و هم آشنايى با معارف آن (هر كسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى‏باشد. زيرا معارف قرآن و آياتش نسخه‏هايى است براى درمان دردها و مشكلات.

4- بهره‏گيرى از ثقل اصغر و ائمه هدى(ع) و توسل به ايشان، بايد توجه داشت كه توسل به حضرات معصومين(ع) هم توجه به حق تعالى و عالم ملكوت است و هم زمينه ساز بهره‏گيرى بيشتر از فيض ربوبى و كسب توفيقات بيشتر، بنابراين نمى‏توان چنين پنداشت كه به ائمه(ع) توسل داشته‏ايم ولى جوابى نگرفته‏ايم. زيرا همان توفيق توسل خود توجه به حق بوده است و مايه دورى از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا كه همين روحيه كمال خواهى و به دنبال معنويت بودن از آثار و بركات همان توسلات باشد كه بايد ادامه يابد. چه بسيارند كسانى كه از غفلت خود نيز غافلند و يا پس از توجه در صدد درمان بر نمى‏آيند.

ازاين‏رو بايد سپاسگزار نعمت‏ها و معنويات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزايش آن را از خداوند داشت.

به طور كلي برخي از آداب و لوازم سلوك الي الله به طور اختصار در اين بيت بيان شده است:



صمت و جوع و سهر و عزلت وذكري به دوام ناتمامان جهان راكند اين پنج تمام



كه به طور اختصار پيرامون آن توضيح مي دهيم:

1. صمت (سكوت) : مراد از آن نگهداري و حفظ و كنترل زبان از زياده روي و گفتار غير ضروري است . سالك بايد در گفتار به قدر ضرورت و اقل امكان اكتفا نمايد. و اين صمت در همه دوران سلوك در همه اوقات لازم است. در حديثي از حضرت صادق(ع) آمده است: «الصمت باب من ابواب الحكمه و انه دليل علي كل خير، يعني: سكوت دري از درهاي حكمت و راهنماي به هر خير و نيكي است.»

2. جوع (گرسنگي) و كم خوري: البته به اندازه اي كه باعث ضعف نگردد و احوال انسان را پريشان نسازد. حضرت صادق(ع) در حديثي مي فرمايد: «الجوع ادام المؤمن و غذاء الروح و طعام القلب؛ گرسنگي خورش مومن و غذاي قلب و روح او است» گرسنگي موجب سبكي و نورانيت نفس ميگردد و فكر در حال گرسنگي مي تواند به پرواز در آيد غذاي زياد نفس را ملول و خسته و سنگين مي كند و از سير در آسمان معرفت باز مي دارد.

3. سهر : منظور بيداري سحرگاهي و به پا خاستن براي عبادت پروردگار در نيمه شب است كه از موثرترين وسيله براي تقرب به پروردگار و وصول به رضاي حق است و همه بزرگان اهل كمال بر آن تأكيد داشته و آيات و روايات فراواني در اين باره داريم و برخي بزرگان رسيدن به كمال را بدون نماز شب و شب زنده داري ناممكن دانسته اند.

خداوند در باره بندگان خاص حق مي فرمايد: «كانواقليلا من الليل مايهجعون . و با لاسحار هم يستغفرون؛ مقدار كمي از شب مي خوابند و در دل شب و سحرگاه از پروردگار طلب غفران و آمرزش مي كنند» (ذاريات، آيه 17 و 18).

4. عزلت: هر چند اسلام ديني اجتماعي است و دستورات اجتماعي آن فراوان است و پيروانش را به ارتباط با يكديگر و تقويت آن سفارش فراوان نموده و در متن اسلام عزلت و گوشه نشيني و خلوت وجود ندارد ولي در حاشيه آن و به عنوان دارويي مسكن و وضعيتي موقت سفارش به عزلت شده است و منظور كناره گيري از غير اهل الله است كه در ابتدا به صورت كناره گيري ظاهري و فيزيكي است ولي در افرادي كه نفس قوي تري دارندمانند انبيا و اوليا و پيروان خاص آنها ، اين عزلت ، عزلت با قلب و روح است نه كناره گيري ظاهري و فيزيكي ، هر چند همه پيامبران در طول عمر خود دوره اي از عزلت و خلوت را به صورت چوپاني و انس با طبيعت و دوري از مردم گذرانده اند و هدف اين است كه نفس ضعيف با تفكر و تقويت معنوي خود ، بتواند در اجتماع حضور يابد و مردم را ارشاد نمايد و خود آلوده به آلودگي هاي اجتماع و انحرافات آن نگردد.

5. ذكر: منظور ياد پروردگار است كه يا به صورت ذكر لفظي است و يا ذكر قلبي و عمده توجه و ياد قلبي است و ذكر لفظي وسيله و مقدمه اي براي آن ذكر قلبي است.

از عواملي كه در سلوك داراي نقشي محوري و زيربنايي است «مراقبه» است كه مورد تأكيد قرآن كريم و روايات اهل بيت(ع) و بزرگان سلوك است و به منزله عمود خيمه سير و سلوك است. معناي مراقبه آن است كه سالك در همه احوال مراقب و مواظب باشد از آن چه وظيفه اوست تخطي نكند. البته مراقبه معناي عامي دارد و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالك تفاوت مي كند در ابتداي امر سلوك، مراقبه عبارت است از آن كه از آن چه به حال دين و دنياي او نفعي ندارد، اجتناب كند و سعي كند خلاف رضاي خداوند در گفتار و كردارش نباشد و به تدريج بالاتر مي رود تا آن جا كه گاهي مراد از مراقبه توجه به سكوت نفس و گاهي توجه به مراتب حقيقت اسماء و صفات كلي الهي مي باشد.

از نكات مهم در راه سلوك و آداب آن رعايت «رفق» و مدارا در سلوك است و اين از امور مهمي است كه بايد سالك الي الله آن را رعايت كند، چون غفلت و بي توجهي به آن سالك را از ترقي و سير باز مي دارد و گاهي به طور كلي از سفر ممنوع خواهد شد. سالك در ابتداي سفر در خود شور و شوق زايد الوصفي مي يابد و به دنبال آن سعي مي كند اعمال زياد و عبادات فراواني انجام دهد و بيشتر وقت خود را صرف عبادت و گريه و تضرع مي كند و به هر عملي دست مي زند و از هر كسي كلمه اي مي آموزد و از هر غذاي روحاني لقمه اي بر مي دارد. اين طرز عمل نه تنها سودمند نمي باشد بلكه زيانبار نيز مي باشد چون در اثر تحميل بار سنگين بر نفس، نفس عكس العمل نشان مي دهد و عقب مي زند و در نتيجه سالك از همه كارها باز مي ماند و ديگر در خود ميل و رغبتي براي انجام جزئي ترين كارهاي مستحبي پيدا نمي كند. بنابراين سالك نبايد فريب شوق اوليه خود را بخورد و بار سنگين بر دوش نفس بگذارد بلكه بايد با دورانديشي استعداد و ويژگي هاي روحي و وضع كار و شغل و ميزان ظرفيت خود را بسنجد و آن مقدار عمل و عبادت كه از استعداد او كمتر و كوچكتر است انتخاب كند و بر آن مداومت ورزد تا كاملا بهره روحي و معنوي خود را از آن عمل دريافت كند و وقتي مشغول عبادت است با آن كه هنوز ميل و رغبت دارد از عبادت دست بكشد تا هميشه خود را تشنه عبادت ببيند. در مورد خوراك و خواب بايد حد وسط و اعتدال را رعايت كرد به گونه اي كه هم شكم پرور و تنبل بار نيايد و هم باعث مريضي و بي حال و ضعف نشود و رعايت اعتدال در امر سلوك در همه امور شرط اساسي اين راه است.

از مسائل مهم در امر سلوك وجود مرشد و استاد راه است كه واقعا راه رفته و وارسته باشد و بتواند دست سالك را گرفته و منزل به منزل راه ببرد. از برخي بزرگان نقل شده كه اگر انسان نيمي از عمرش را صرف يافتن استادي مناسب و خبره نمايد ارزش دارد. البته شناخت استاد راه كار ساده اي نمي باشد و اين شناخت جز با مصاحبت و همراهي با او در آشكار و پنهان و اطمينان از او حاصل و عملكرد او حاصل نمي گردد. مدعيان كمال و عرفان فراوانند و همواره كساني كه از كمال و معنويت بهره اي ندارند براي باز كردن دكان و جلب منافع شخصي ادعاي ارشاد و راهنمايي سالكان و شيفتگان كمال را داشته اند و باعث گمراهي وانحراف جوانان پاك دل و طالب معنا شده اند و ظهور كرامات و خوارق عادات و خبر دادن از اموري غيبي و ساير كارهاي غير عادي دليل بر استاد بودن و راهنما بودن كسي نمي باشد. البته اگر دسترسي نداشتن به استادي شايسته و راه رفته معنايش محروم ماندن از كمال و معنويت نمي باشد بلكه مي توان با استفاده از راهنمايي ها و هدايت هاي قرآني و پيروي از دستورات پيشوايان ديني و دعا و تضرع و توسل به اهل بيت(ع) راه كمال را بپيماييم و با لبيك به نداي فطرت خداجو و رعايت تقوا و انجام واجبات و دوري از محرمات چراغ بندگي را در دل برفروزد و به مقام قرب الهي متناسب با ظرفيت خود برسد.

بايد توجه داشت پيمودن راه بندگي و قرب با فعاليت هاي اجتماعي و تحصيل و كار هيچ گونه منافاتي ندارد و اين از ويژگي هاي دين مبين و سعادت آفرين اسلام است كه بين اين گونه فعاليت ها و قرب حق هيچ منافاتي قائل نيست و اتفاقا راه كمال از همين كانال مي گذرد و اگر نيت خدمت به بندگان خدا و حل مشكلات آنها و پيشرفت ميهن اسلامي باشد، تحصيل و خدمت و كار عين خشنودي حق و عمل به دستورات او و موجب تسريع در رسيدن به كمال مي گردد.

براي آگاهي بيشتر ر.ك:

- آداب الصلوه , امام خمينى

- چهل حديث ,امام خمينى

- المراقبات , ميرزا جواد ملكى تبريزى

- اسرار الصلوه , ميرزا جواد ملكى تبريزى

- رساله لقاءالله , ميرزا جواد ملكى تبريزى

- رساله لب اللباب , علامه طهرانى

- رساله سير و سلوك بحرالعلوم

- سير و سلوك , يك بانوى ايرانى (مجتهده امين)

- اسرار عبادات , آيت‏اللّه‏جوادى آملى

- عرفان اسلامى, شهيد مطهرى

- نامه‏ها و برنامه‏ها, حسن زاده آملى

- در آسمان معرفت , حسن زاده آملى

- خودسازى يا تزكيه نفس، ابراهيم امينى

- خودسازى، شهيد باهنر

- خودسازى، محمد يزدى

- جهاد با نفس، ج 3، حسين مظاهرى

- نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي آيت الله مهدوي كني

www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.