پرسش :
رفتار ایرانیها با اسیران عراقی در بازداشتگاهها چگونه بود؟
پاسخ :
با اینکه رژیم عراق همواره در طول جنگ، جمهوری اسلامی ایران را متهم به بدرفتاری با اسیران عراقی مینمود و چندین بار نیز در این زمینه به سازمان ملل متحد شکایت کرد ولی باید گفت که رفتار ایرانیان برعکس عراقیها که اسیران ایرانی را در بدترین وضعیت روحی و جسمی قرار میدادند و به شکنجه و آزار آنها میپرداختند رفتاری کاملاً اسلامی و انساندوستانه بوده است. یکی از دلایل این مدعا گزارش هیئتی است که از طرف سازمان ملل برای رسیدگی به حادثة گرگان، به ایران اعزام شدند و پس از بررسی جریان از نزدیک به این نتیجه رسیدند که تبلیغات عراق در زمینة بدرفتاری و شکنجه و کشتن اسیران عراقی دروغ بوده است.
ایرانیان با اسیران عراقی رفتاری مطابق مقررات حقوق بشردوستانه داشتند و محدودیتهایی را که عراق برای اسیران ایرانی ایجاد کرده بود، به عمل نیاوردند. شاهد این مدعا گفتههای خود اسیران عراقی است که در هنگام اسارت و یا هنگام آزادی ابراز داشتهاند. یکی از اسیران عراقی درباره رفتار اسلامی ایرانیان با آنها میگوید: «به راستی آنها دارای خلق و خوی اهل بیت بودند و این اسارت ما را به گذشتة اصیل خود بازگرداند.» اسیر دیگری که در ایران بود، درباره رسیدگی ایرانیان به وضعیت جسمانی خود میگوید: «من هنگامی که اسیر شده بودم در اصفهان حدود یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و بعد از آن بهبودیم را به دست آوردم.» این در حالی است که عراقیها به بهانهای واهی دست یا پای اسیران مجروح ایران را قطع میکردند و میگفتند اگر این چنین نکنند اسیر خواهد مرد.
همچنین یکی از مسئولان اردوگاه قصر فیروزه که اسیران عراقی در آنجا نگهداری میشدند به نام آقای حمزهعلی جعفری، طی مصاحبهای، در این زمینه میگوید: «در بعضی از مواقع امکانات آموزشی و رفاهی بیشتری برای آنها فراهم بوده و آنها هیچ مشکلی جز اینکه اسیر بودند، نداشتهاند. البته مشکل مذکور طبیعی بوده و هر اسیری به علت دوری از خانواده و وطن خود و سلب آزادیاش با آن روبه رو میباشد. در اردوگاههای ایران سعی میشده است برای جبران آن برای اسرای عراقی تفریحات و سرگرمیها و انواع ورزش تدارک دیده شود و حتی آنها را به مسافرت های شهری و خارج از شهر میبردند.»
خلاصه اینکه اسیران عراقی به رغم ادعای رژیم عراق هیچگونه آزار و شکنجه ای نمیشدند و در بعضی از مواقع نیز که نظم اردوگاه به دست خود آنها به هم میخورد، مثل حادثة گرگان که اسیران عراقی شورش کردند و میخواستند از اردوگاه خارج شوند سعی میشد که از راههای غیرخشونت آمیز آنها را آرام کنند و گاهی هم ممکن بود افراد برهم زنندة نظم آسایشگاههای اسیران تنبیه و یا ارشاد شوند. ولی در کل رفتار ایرانیان با اسیران عراقی کاملاً مطابق با مقررات حقوق بش ردوستانه کنوانسیون ژنو بوده است.
علاوه بر آن، جمهوری اسلامی بنا بر رویکرد دینی برگرفته از مبانی اسلام و نیز با تأسی به پیامبر اسلام(ص) و ائمه هدی(ع)، زمینههای ملاقات خانوادههای اسیران عراقی با اسیران را در فضایی که به این منظور تهیه شده بود، فراهم میکرد. این امر بارها و به طور مکرر به منصه ظهور رسید. البته مواردی هم بود که رژیم بعث عراق با این گونه ملاقاتها مخالفت کرده و از سفر برخی خانوادهها به ایران ممانعت میکرد
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
با اینکه رژیم عراق همواره در طول جنگ، جمهوری اسلامی ایران را متهم به بدرفتاری با اسیران عراقی مینمود و چندین بار نیز در این زمینه به سازمان ملل متحد شکایت کرد ولی باید گفت که رفتار ایرانیان برعکس عراقیها که اسیران ایرانی را در بدترین وضعیت روحی و جسمی قرار میدادند و به شکنجه و آزار آنها میپرداختند رفتاری کاملاً اسلامی و انساندوستانه بوده است. یکی از دلایل این مدعا گزارش هیئتی است که از طرف سازمان ملل برای رسیدگی به حادثة گرگان، به ایران اعزام شدند و پس از بررسی جریان از نزدیک به این نتیجه رسیدند که تبلیغات عراق در زمینة بدرفتاری و شکنجه و کشتن اسیران عراقی دروغ بوده است.
ایرانیان با اسیران عراقی رفتاری مطابق مقررات حقوق بشردوستانه داشتند و محدودیتهایی را که عراق برای اسیران ایرانی ایجاد کرده بود، به عمل نیاوردند. شاهد این مدعا گفتههای خود اسیران عراقی است که در هنگام اسارت و یا هنگام آزادی ابراز داشتهاند. یکی از اسیران عراقی درباره رفتار اسلامی ایرانیان با آنها میگوید: «به راستی آنها دارای خلق و خوی اهل بیت بودند و این اسارت ما را به گذشتة اصیل خود بازگرداند.» اسیر دیگری که در ایران بود، درباره رسیدگی ایرانیان به وضعیت جسمانی خود میگوید: «من هنگامی که اسیر شده بودم در اصفهان حدود یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و بعد از آن بهبودیم را به دست آوردم.» این در حالی است که عراقیها به بهانهای واهی دست یا پای اسیران مجروح ایران را قطع میکردند و میگفتند اگر این چنین نکنند اسیر خواهد مرد.
همچنین یکی از مسئولان اردوگاه قصر فیروزه که اسیران عراقی در آنجا نگهداری میشدند به نام آقای حمزهعلی جعفری، طی مصاحبهای، در این زمینه میگوید: «در بعضی از مواقع امکانات آموزشی و رفاهی بیشتری برای آنها فراهم بوده و آنها هیچ مشکلی جز اینکه اسیر بودند، نداشتهاند. البته مشکل مذکور طبیعی بوده و هر اسیری به علت دوری از خانواده و وطن خود و سلب آزادیاش با آن روبه رو میباشد. در اردوگاههای ایران سعی میشده است برای جبران آن برای اسرای عراقی تفریحات و سرگرمیها و انواع ورزش تدارک دیده شود و حتی آنها را به مسافرت های شهری و خارج از شهر میبردند.»
خلاصه اینکه اسیران عراقی به رغم ادعای رژیم عراق هیچگونه آزار و شکنجه ای نمیشدند و در بعضی از مواقع نیز که نظم اردوگاه به دست خود آنها به هم میخورد، مثل حادثة گرگان که اسیران عراقی شورش کردند و میخواستند از اردوگاه خارج شوند سعی میشد که از راههای غیرخشونت آمیز آنها را آرام کنند و گاهی هم ممکن بود افراد برهم زنندة نظم آسایشگاههای اسیران تنبیه و یا ارشاد شوند. ولی در کل رفتار ایرانیان با اسیران عراقی کاملاً مطابق با مقررات حقوق بش ردوستانه کنوانسیون ژنو بوده است.
علاوه بر آن، جمهوری اسلامی بنا بر رویکرد دینی برگرفته از مبانی اسلام و نیز با تأسی به پیامبر اسلام(ص) و ائمه هدی(ع)، زمینههای ملاقات خانوادههای اسیران عراقی با اسیران را در فضایی که به این منظور تهیه شده بود، فراهم میکرد. این امر بارها و به طور مکرر به منصه ظهور رسید. البته مواردی هم بود که رژیم بعث عراق با این گونه ملاقاتها مخالفت کرده و از سفر برخی خانوادهها به ایران ممانعت میکرد
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ