شنبه، 15 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

خودکشی چه دلایل و پی آمدهایی دارد؟


پاسخ :
در منابع دینی و تجربی، علل و عوامل بسیاری در سطوح گوناگون فردی، اجتماعی و خانوادگی، برای خودکشی مطرح شده است، چنان که نزدیک به 50 دلیل و انگیزه برای ارتکاب این عمل برشمرده اند. برخی از این دلایل عبارتند از: احساس پوچی؛ اعتیاد؛ شهوت رانی؛ عشق بازی؛ زنا؛ شراب خواری؛ قماربازی؛ بی صبری در برابر مشکلات زندگی و بلاها؛ غرور؛ حسادت؛ خیانت؛ خشم؛ لجاجت؛ ترس از کیفر؛ ارتکاب جرم؛ ندامت و سرزنش وجدان؛ خیانت همسر یا معشوقه؛ ازدواج اجباری؛ اختلاف های خانوادگی؛ بارداری نامشروع؛ دل تنگی های خانوادگی؛ ورشکستگی مالی و روحی؛ عشق به پول و ثروت (دنیاپرستی)؛ فقر مالی؛ اعتماد به نفس نداشتن در مبارزه با مشکلات؛ انتقام جویی؛ مقام پرستی؛ بیماری های درمان نشدنی و تحمل ناپذیر؛ علیلی و ناتوانی؛ بیماری های روانی مانند افسردگی و جنون ادواری؛ طلاق و شکست در زندگی و موفق نبودن در تشکیل خانواده؛ اختلال های روانی و شخصیتی والدین و تأثیر آن بر فرزندان؛ اعتیاد یکی از والدین یا هر دو؛ بدآموزی های رسانه های جمعی؛ فقر فرهنگی، معنوی و اخلاقی؛ ناامیدی به آینده؛ شهرنشینی و اضطراب های اجتماعی؛ بی عدالتی های اجتماعی و شکاف طبقاتی؛ بیزاری از زندگی؛ مشکلات خانوادگی و مانند آن.1
تمام این دلایل را در چهار علت اساسی زیر می توان خلاصه کرد:

1. ضعف ایمان و باور دینی
دلایلی چون احساس پوچی، ناامیدی به آینده و بن بست فکری، بی صبری و مانند آن، از ضعف اعتقادی و نداشتن شناخت کافی از خداوند متعال و نیز جایگاه انسان و فلسفه آفرینش او سرچشمه می گیرد. اگر فرد، ایمان عمیق و اعتقاد راسخ به خداوند داشته باشد و بداند پروردگار متعال، جهان هستی به ویژه انسان را که اشرف مخلوقات است، هدفمند آفریده است، هیچ گاه احساس پوچی و ناامیدی نمی کند. همچنین اگر به قدرت مطلقه خداوند ایمان داشته باشد و بداند همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، هنگام رخ دادن مشکلات، به خدا تکیه می کند و با توکل به خدا2 و دعا به درگاه باری تعالی3 و با یاد و نام او که آرام بخش دل هاست،4 می تواند بر مشکلات پیروز گردد و به آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس دست یابد. انسان از پی بردن به حقیقت و فلسفه حوادث و ناملایمات زندگی ناتوان است؛ زیرا دانش انسان برای درک این حقایق، بسیار ناچیز و محدود است.5 بسیاری از کارها به نظر انسان خوب است و با انجام آنها احساس شادی می کند، ولی نمی داند که آن کارها در حقیقت، به زیان اوست یا به عکس، از برخی حوادث ناراحت و غمگین می شود و احساس بدی نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختی می داند، درحالی که ممکن است همان امور به خیر و صلاح وی باشند.6 بنا بر سخن گران بار امیر مؤمنان علی علیه السلام، خداوند کارها را بر اساس مقتضای مصالح، جاری می کند، نه بر اساس میل و رضایت انسان.7
در حقیقت، نیکی ها و بدی های زندگی و خیر و شری که انسان در زندگی خود با آنها روبه رو می شود، امتحان الهی یا کفاره گناهان است.8 بنابراین، لازم است انسان در برابر مصیبت ها و مشکلات صبور باشد؛9 زیرا در غیر این صورت، ناشکیبایی او، به کفر، جنون یا خودکشی می انجامد.

2. ضعف معنویت و اخلاق دینی
بسیاری از عوامل خودکشی مانند حسادت، کینه توزی، لجاجت، خشم، خیانت، غرور، زنا، شراب خواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواج های اجباری و امثال اینها، از ضعف معنویت و رعایت نکردن مسائل اخلاقی و دینی سرچشمه می گیرد. در فرهنگ اسلامی، بنا بر آیات قرآن و روایت های اسلامی، همه کارهای انسان به ویژه گناهان کبیره، آثار و پی آمدهایی و به اصطلاح، اثر وضعی دارد. ازاین رو، در اسلام انجام کارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.

3. توجه بیش از اندازه به خواسته های حیوانی
شهوت رانی افراطی و عشق بازی نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنیا دوستی) و مانند آن، که در زمره خواسته های حیوانی قرار می گیرند، ممکن است در صورت افراط به خودکشی بینجامد.

4. عوامل طبیعی
عواملی مانند جنون و اختلال های روانی، ترس از کیفر و مجازات، بیماری های درمان ناپذیر، نقیصه هایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی، کبدی، صرع و مانند آن، ممکن است فرد را ناراحت و وادار به خودکشی کند.

آثار و پی آمدهای خودکشی
خودکشی مانند دیگر ناهنجاری های جامعه، آثار و پی آمدهای زیان بار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. کسانی که دست به خودکشی می زنند، در صورت فوت، هرچند به ظاهر از رنج و درد و مشکلات دنیا آزاد می شوند، ولی بر اساس آموزه های دینی، به عذاب های سخت و دردناکی گرفتار می شوند. این افراد از کسانی هستند که در آتش بسیار سخت دوزخ، جاودان خواهند بود. افزون بر روایت های بیان شده درباره حرمت خودکشی، روایت های فراوان دیگری نیز درباره آثار شوم این کار نقل شده است که در این بخش به برخی از آنها اشاره می کنیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آلهفرمود:
مَن قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فِی یَدهِ یُجاءُ بِها فِی بَطْنِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالداً فِیها مُخَلِّداً أَبداً، وَ مَن شَرِبَ سَمَّاً وَ قَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فِی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فِی نارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیها أَبَداً، وَ مَن تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَهُوَ یَتَردّی فِی نَارِ جَهَنَّمَ خالِداً فِیهْا مُخَلِّدَاً أبَدَاً.10
کسی که به وسیله آهن خودکشی کند، پس آهن پاره به دست، که [قسمتی از آن مدام] به شکمش می رود و درمی آید، وارد آتش دوزخ می گردد و در آن ابدی و همیشگی خواهد سوخت و کسی که با خوردن سم خودکشی کند، پس، سم در دست به آتش دوزخ انداخته می شود و تا ابد در آن خواهد سوخت و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش پرت می شود و در آن تا ابد خواهد ماند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایت دیگری می فرماید: «مَن قَتَلَ نَفسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِه؛ کسی که با خوردن سم خودکشی کند، با همان سم عذاب خواهد شد».11
آن حضرت در سخن دیگری فرمود:
مَن قَتَلَ نَفسَهُ بِشَی ءٍ أو ذَبَحَ، ذَبَحَهُ اللّه بِهِ فِی نارِ جَهَنَّم.12
کسی که با چیزی خودکشی کند، خداوند به وسیله همان چیز او را در آتش دوزخ خواهد کشت.
ابوسعید خُدری می گوید:
ما در جنگ ها و غزوه ها به صورت کاروان های نوزده نفری بیرون می رفتیم و کارها را میان خود تقسیم می کردیم. یکی در چادر می ماند و دیگری کار می کرد، غذایشان را درست می کرد و شترانشان را آب می داد. عده ای هم نزد پیامبر خدا می رفتند. در کاروان ما مردی بود که کار سه نفر را انجام می داد؛ هم هیزم جمع می کرد، هم آب می آورد و هم غذا می پخت. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این همه تلاش او باخبر شد، فرمود: «او اهل دوزخ است.» ما از شنیدن این سخن پیامبر خدا تعجب کردیم. وقتی با دشمن روبه رو شدیم و به جنگ پرداختیم، آن مرد زخمی شد. سپس از شدت درد، تیری برداشت و خود را با آن کشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دیدن این ماجرا فرمود: «گواهی می دهم که من رسول خدا و بنده او هستم».13
از این روایت به دست می آید که یکی از پی آمدهای بسیار ناگوار و زیان بار خودکشی، از بین رفتن اعمال نیک انسان است. جهاد در راه خدا، آن هم در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله، ثواب بسیاری دارد، ولی خودکشی آن مرد موجب شد آن همه ثواب، محو و او اهل دوزخ شود.
از دیگر پی آمدهای خودکشی، سرافکندگی و شرمندگی خانواده ها در جامعه و در میان اقوام است و چه بسا این امر به اختلاف و جنگ، طلاق و از هم پاشیده شدن خانواده ها و حتی قتل و خودکشی دیگری بینجامد.
از دیگر آثار خودکشی این است که این عمل موجب افزایش ناهنجاری و انحراف در جامعه می شود. با بالا رفتن، آمار خودکشی، نابسامانی های اجتماعی نیز بیشتر می شود. خودکشی جوانان سبب از میان رفتن سرمایه های انسانی جامعه و خودکشی پدر و مادر سبب افزایش تعداد افراد بی سرپرست در جامعه و در نتیجه، موجب بالا رفتن نرخ انحراف و بزه کاری در جامعه می شود.

1. نک: مهدوى کى نیا، جرم شناسى، دانشگاه تهران، 1376، چ 5، ج 1، صص 440 ـ 450؛ منوچهر محسنى، انحراف اجتماعى، انگیزه ها و علل خودکشى، تهران، نشر مروى، 1366؛ پیر مورن، خودکشى، پیدایش، علل و درمان، ترجمه: مازیار سهند، تهران، رسام، 1366.
ریمون آرون، مراحل اساسى اندیشه در جامعه شناسى، ترجمه: باقر پرهام، آموزش انقلاب اسلامى، 1375، چ 2، صص 365 ـ 373.
2. نک: «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلىَ اللّهِ فَهُوَ حَسبُهُ... ؛ هر کس بر خدا توکل کند، او براى وى بس است».
3. نک: «اُدْعُونِى أسْتَجَبْ لَکُمْ: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم». غافر: 60 .
4. نک: «و الَّذینَ ءامنُوا وَ تَطمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِاللّهِ أَلا بِذِکِرِاللّهِ تَطْمَئِنَّ القُلُوبُ؛ همان کسانى که ایمان آورده اند و دل هایشان با یاد خدا آرام مى گیرد؛ آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرام مى گیرد». رعد: 28.
5. نک: اسراء: 85 . مفهوم این آیه آن است که مبادا با دانش محدود و ناچیز خود بخواهید درباره همه چیز و همه ناگوارى هاى زندگى قضاوت کنید؛ چون در امور الهى اسرارى است که شما با این علم اندک نمى توانید به فلسفه آن دست یابید.
6. نک: «عَسى أن تُکْرِهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَن تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُم لا تَعْلَمُونَ؛ چه بسا از چیزى اکراه داشته باشید، درحالى که خیر شما در آن است یا چیزى را دوست بدارید، درحالى که بدى شما در آن است و خدا مى داند و شما نمى دانید». بقره: 216
7. غررالحکم و دررالکلم، فصل 9، ح 56.
8. نک: «وَ نَبْلُوَکُم بِالشَّرَ وَالْخَیرِ؛ و شما را با بدى ها و خوبى ها آزمایش مى کنیم». انبیاء: 35.
9. نک: «الَّذینَ إِذا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالوا إِنَّااللّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ؛ کسانى که هرگاه مصیبتى بر ایشان مى رسد، مى گویند ما از آن خداییم و به سوى او باز مى گردیم». بقره: 156.
10. مسلم بن حجاج نیشابورى، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج 1، ص 72؛ ابن حزم اَندلسى، المحلّى، تحقیق: احمد محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، ج 11، ص 28؛ محمد بن على بن محمد شوکانى، نیل الأوطار من أحادیث سیّد الأخیار، بیروت، دارالجیل، چ 9، ج 7، ص 198.
11. سلیمان بن أحمد بن أیوب طبرانى، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدى عبدالمجید اسلفى، القاهرة، دار احیاء التراث العربى، چ 2، ج 2، ص 72.
12. أحمد بن حنبل، المسند، بیروت، دارالصادر، چ 6، ج 4، ص 34.
13. قطب الدین راوندى، الخرائج و الجوارح، مؤسسه الامام المهدى عج، 1409 هـ . ق، ج 1، ص 61، ح 104.
www.irc.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.