پرسش :
ملاک امتیاز انسان بر حیوان چیست؟
پاسخ :
گرایش های معنوی و والای بشر، زاده ایمان و اعتقاد و دل بستگی های او به برخی حقایق در این جهان است که آن حقایق، هم ماورای فردی بوده و عام و شامل است و هم ماورای مادی است؛ یعنی از نوع نفع و سود نیست.اینگونه ایمانها و دل بستگی ها، مولود برخی جهان بینی ها و جهان شناسی ها است که یا از طرف پیامبران الهی به بشر عرضه شده است یا برخی فلاسفه خواسته اند نوعی تفکر عرضه کنند که ایمان زا و آرمان خیز باشد.
به هر حال، گرایش های والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آن گاه که پایه و زیربنای اعتقادی فکری پیدا کند، نام «ایمان» به خود می گیرد. پس نتیجه می گیریم که تفاوت اساسی انسان با جانداران دیگر که ملاک «انسانیت» او بوده و انسانیت وابسته به آن است، علم و ایمان است.
درباره امتیاز انسان از جانداران دیگر سخن های فراوان گفته شده است. برخی منکر امتیاز اساسی این نوع و دیگر انواع هستند. تفاوت آگاهی و شناخت انسان با حیوان را از قبیل تفاوت کمی و حداکثر تفاوت کیفی می دانند، نه تفاوت ماهوی.
این گروه، انسان را از نظر خواسته ها و مطلوب ها نیز بدون کوچک ترین تفاوتی یک حیوان تمام عیار می دانند.
برخی دیگر، تفاوت او را در جان داشتن می دانند؛ یعنی معتقدند جاندار و ذی حیات منحصر به انسان است. حیوانات دیگر نه احساس دارند و نه میل و نه درد و نه لذت. ماشین هایی بی جانند همیشه جاندار.
تنها موجود جاندار، انسان است، پس تعریف حقیقی او [این] است که موجودی است جاندار.
دیگر اندیشمندان که انسان را تنها جاندار جهان می دانند و به امتیازات اساسی میان او و دیگر جانداران قایلند. هر گروهی به یکی از مختصات و امتیازات انسان توجه کرده اند. از این رو، انسان با تعبیرها و تعریف های مختلف و متفاوتی تعریف شده است از قبیل: حیوان ناطق، (تعقل کننده)، مطلق طلب، لامتناهی، آرمان خواه، ارزش جو، حیوان ماوراء الطبیعی، سیری ناپذیر...
بدیهی است که هر یک از این امتیازات به جای خود صحیح است، ولی اگر بخواهیم تعبیری بیاوریم که جامع تفاوت های اساسی باشد، [باید] بگوییم انسان، حیوانی است که با دو امتیاز «علم و ایمان» از دیگر جانداران امتیاز یافته است.
منبع: مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، صص 12 ـ 13، قم، صدرا، بی تا .
گرایش های معنوی و والای بشر، زاده ایمان و اعتقاد و دل بستگی های او به برخی حقایق در این جهان است که آن حقایق، هم ماورای فردی بوده و عام و شامل است و هم ماورای مادی است؛ یعنی از نوع نفع و سود نیست.اینگونه ایمانها و دل بستگی ها، مولود برخی جهان بینی ها و جهان شناسی ها است که یا از طرف پیامبران الهی به بشر عرضه شده است یا برخی فلاسفه خواسته اند نوعی تفکر عرضه کنند که ایمان زا و آرمان خیز باشد.
به هر حال، گرایش های والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آن گاه که پایه و زیربنای اعتقادی فکری پیدا کند، نام «ایمان» به خود می گیرد. پس نتیجه می گیریم که تفاوت اساسی انسان با جانداران دیگر که ملاک «انسانیت» او بوده و انسانیت وابسته به آن است، علم و ایمان است.
درباره امتیاز انسان از جانداران دیگر سخن های فراوان گفته شده است. برخی منکر امتیاز اساسی این نوع و دیگر انواع هستند. تفاوت آگاهی و شناخت انسان با حیوان را از قبیل تفاوت کمی و حداکثر تفاوت کیفی می دانند، نه تفاوت ماهوی.
این گروه، انسان را از نظر خواسته ها و مطلوب ها نیز بدون کوچک ترین تفاوتی یک حیوان تمام عیار می دانند.
برخی دیگر، تفاوت او را در جان داشتن می دانند؛ یعنی معتقدند جاندار و ذی حیات منحصر به انسان است. حیوانات دیگر نه احساس دارند و نه میل و نه درد و نه لذت. ماشین هایی بی جانند همیشه جاندار.
تنها موجود جاندار، انسان است، پس تعریف حقیقی او [این] است که موجودی است جاندار.
دیگر اندیشمندان که انسان را تنها جاندار جهان می دانند و به امتیازات اساسی میان او و دیگر جانداران قایلند. هر گروهی به یکی از مختصات و امتیازات انسان توجه کرده اند. از این رو، انسان با تعبیرها و تعریف های مختلف و متفاوتی تعریف شده است از قبیل: حیوان ناطق، (تعقل کننده)، مطلق طلب، لامتناهی، آرمان خواه، ارزش جو، حیوان ماوراء الطبیعی، سیری ناپذیر...
بدیهی است که هر یک از این امتیازات به جای خود صحیح است، ولی اگر بخواهیم تعبیری بیاوریم که جامع تفاوت های اساسی باشد، [باید] بگوییم انسان، حیوانی است که با دو امتیاز «علم و ایمان» از دیگر جانداران امتیاز یافته است.
منبع: مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، صص 12 ـ 13، قم، صدرا، بی تا .