پرسش :
اقتصاد سالم به چه معناست؟ به طور کلى، اسلام با چه بینشى به مسائل اقتصادى نگریسته است؟
پاسخ :
اقتصاد سالم؛ یعنى اقتصاد قائم به ذات و بى عیب و غیر قائم به غیر. یکى از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد ثروت است. از نظر اسلام، هدف هاى اسلامى، بدون اقتصاد سالم، غیر قابل تأمین است. اسلام مى خواهد که غیرمسلمان بر مسلمان، تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف، هنگامى میّسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد. نیازمندى ملازم است با اسارت و بردگى، هرچند اسم بردگى در کار نباشد. هرملتى که از لحاظ اقتصاد، دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد، اسیر و برده او است و اعتبارى به تعارف هاى دیپلماسى معمولى نیست.
اسلام طرفدار تقویت بنیه اقتصادى است، ولى نه به عنوان اینکه اقتصاد، خود، هدف است یا تنها هدف است، بلکه به عنوان اینکه هدف هاى اسلامى بدون اقتصاد سالم و نیروى مستقل اقتصادى، میّسر نیست. اسلام، اقتصاد را یک رکن از ارکان حیات اجتماعى مى داند. [پس] به خاطر اقتصاد، به دیگر ارکان، ضربه و لطمه نمى زند. اسلام طرفدار این نظریه نیست که سرچشمه درآمد، تقاضاها و تمایلات است. [اسلام] معتقد است باید تمایلات با مصالح عالى و همه جانبه بشریت تطبیق کند. ازاین رو، فصل مهمى در [فقه] اسلام به نام «مکاسب محرّمه» است.
درآمد مشروع از نظر اسلام؛ یعنى درآمدى که از طرفى، محصول فعالیت شخص باشد یا [دست کم] جنبه استثمار نداشته باشد. از طرف دیگر، از لحاظ مصرف، قابلیت مصرف شدن مشروع و مفید داشته باشد. به عبارت سوسیالیست ها، هدف، منافع اجتماع باشد، نه پر کردن جیب شخص.
منبع: علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، نظرى به نظام اقتصادى اسلام، تهران، صدرا، 1379، چ 9، صص 12 ـ 26.
اقتصاد سالم؛ یعنى اقتصاد قائم به ذات و بى عیب و غیر قائم به غیر. یکى از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد ثروت است. از نظر اسلام، هدف هاى اسلامى، بدون اقتصاد سالم، غیر قابل تأمین است. اسلام مى خواهد که غیرمسلمان بر مسلمان، تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف، هنگامى میّسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد. نیازمندى ملازم است با اسارت و بردگى، هرچند اسم بردگى در کار نباشد. هرملتى که از لحاظ اقتصاد، دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد، اسیر و برده او است و اعتبارى به تعارف هاى دیپلماسى معمولى نیست.
اسلام طرفدار تقویت بنیه اقتصادى است، ولى نه به عنوان اینکه اقتصاد، خود، هدف است یا تنها هدف است، بلکه به عنوان اینکه هدف هاى اسلامى بدون اقتصاد سالم و نیروى مستقل اقتصادى، میّسر نیست. اسلام، اقتصاد را یک رکن از ارکان حیات اجتماعى مى داند. [پس] به خاطر اقتصاد، به دیگر ارکان، ضربه و لطمه نمى زند. اسلام طرفدار این نظریه نیست که سرچشمه درآمد، تقاضاها و تمایلات است. [اسلام] معتقد است باید تمایلات با مصالح عالى و همه جانبه بشریت تطبیق کند. ازاین رو، فصل مهمى در [فقه] اسلام به نام «مکاسب محرّمه» است.
درآمد مشروع از نظر اسلام؛ یعنى درآمدى که از طرفى، محصول فعالیت شخص باشد یا [دست کم] جنبه استثمار نداشته باشد. از طرف دیگر، از لحاظ مصرف، قابلیت مصرف شدن مشروع و مفید داشته باشد. به عبارت سوسیالیست ها، هدف، منافع اجتماع باشد، نه پر کردن جیب شخص.
منبع: علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، نظرى به نظام اقتصادى اسلام، تهران، صدرا، 1379، چ 9، صص 12 ـ 26.