دوشنبه، 4 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شرکت درهیئت های عزاداری امام حسین ( علیه السّلام ) و وای حسین گوئی درکوچه وخیابان وجلوی مردم چه پشتوانه حدیثی دارد؟


پاسخ :
اهداف عزاداری
در عزاداری شیعیان و در ماتم و عزای ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ ، بخصوص حسین ابن علی، ـ علیه السّلام ـ اهداف مهمی وجو دارد، از جمله شناساندن مقام پیشوایان، افزایش عشق و محّبت به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اثبات حقانیت نهضت حسینی، یاد مصائب اهل بیت، همدردی با رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا ـ علیهالسّلام ـ الگو پذیری از جریان عاشورا، تکریم ائمه و ارزش های والای انسانی، رشد فضائل و کرامت های انسانی و الهی، و پرورش روحیة شهادت طلبی.
عزاداری و مودّت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ : قرآن کریم دوستی خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را بر امت اسلامی فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرسای پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ در راه ابلاغ رسالت قرار داده است « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» و این خود حکایت از عظمت رسالت آن حضرت و بزرگی پاداش مقرر برای آن می کند. بدیهی است که کار بزرگ، پاداش بزرگی لازم دارد و این آیه پاداش چنین رسالتی را مودّت نزدیکان و اهل بیت آن حضرت قرار داده است.
عشق و دوستی، اثرات و لوازمی دارد، یار و دوست صادق کسی است که شرط دوستی را چنانکه شایسته است بجا آورد؛ در غیر این صورت دوستی، زبانی و ظاهری خواهد بود. از نشانه های مهم دوستی آنان، همدردی و همدلی در سوگ و یا شادی آنان است. در روایات فراوانی بر این نکته تأکید شده است که در جشن و سرور اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شاد و در اندوه و ماتم آنان اندوهناک باشید و به راستی ابراز محبت در شادیها و عزاهای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از امتیازات پیروان مکتب آنان است.
سیره اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در عزاداری :
1. عزاداری امام سجاد- علیه السلام - : از آن جایی که حضرت امام زین العابدین- علیه السلام - هنگام شهادت پدر بزرگوارش، در کربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگی شهادت آن عزیزان را مشاهده کرده بود؛ بنابراین، بر اساس روایات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقی مانده ی خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می کرد، چنان که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد- علیه السلام - قرار می دادند، اشک از چشمان مبارک شان جاری می شد، تا جایی که گاه غلامی از او می پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی شود؟ حضرت می فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب- علیه السلام - دوازده فرزند داشت، یکی از آن ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود[1]؟
در المجالس السنیّة آمده است که امام صادق- علیه السلام - درباره ی جدش ـ امام سجاد- علیه السلام - ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی که روزها روزه می گرفت و شب ها شب زنده داری می کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می آورد و عرض می کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین طور این کلام را تکرار و گریه می کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت[2].
2. عزاداری امام باقر- علیه السلام -: در کتاب "نهضة الحسین" (ص 152 ) آمده است: با آمدن ماه محرم، حزن و اندوه در اهل بیت نبوی(ع) ظاهر می گشت و آنان از شعرا می خواستند تا برای جدشان ـ امام حسین- علیه السلام - ـ مرثیه سرایی کنند[3]. همچنین در کامل الزیارات ابن قولویه آمده است که امام باقر- علیه السلام - در روز عاشورا به سوگواری برای امام حسین- علیه السلام - امر فرموده، و در خانه ی خویش مجلس عزا اقامه می کرد و[4]...
3. عزاداری امام صادق- علیه السلام -: درباره ی عزاداری امام صادق - علیه السلام - نیز روایات زیادی وارد شده است که از شاعران درخواست می نمود برای جدّش مرثیه سرایی کنند و آنان را بر این امر مقدّس تشویق می کرد و اهل بیت او از پس پرده به مرثیه سرایی شاعران گوش می دادند و گریه و ناله می کردند[5].
4. عزاداری امام موسی کاظم- علیه السلام -: در این باره، امام رضا- علیه السلام - می فرماید: هنگامی که محرم فرا می رسید، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم دیده نمی شد و ده روز اول محرم به همین شکل بود تا این که روز دهم و روز عاشورا فرا می رسید و این روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و می فرمود: عاشورا روزی است که جدّم حسین- علیه السلام - را شهید کردند[6].
5. عزاداری امام رضا- علیه السلام -: دعبل خزاعی می گوید: در ایام دهه ی محرم به محضر آقا و مولای خود، علی بن موسی- علیه السلام -، در مرو شرفیاب شدم و آن حضرت را در حالی که اصحابش دور او نشسته بودند، محزون یافتم. وقتی حضرت مرا دید فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر کسی که با دست و زبانش ما را یاری می کند؛ سپس حضرت مرا در کنار خودش جای داد و فرمود: ای دعبل! دوست داری شعر بخوانی؛ زیرا این روزها ایام غم و اندوه بر ما اهل بیت و روز شادی دشمنان ما، به ویژه بنی امیه، است؛ سپس برخاست و پرده ای بین ما و اهل بیتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدّش حسین- علیه السلام - گریه کنند؛ آن گاه رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! مرثیه بخوان! تو یاور ما و مرثیه سرای ما هستی، تا زمانی که زنده ای[7]. در این هنگام دعبل مرثیه سرایی را آغاز کرد[8].
7. عزاداری در زمان چهار امام دیگر: در آن زمان ها، عزاداری گاه سیر صعودی و گاه نزولی داشته است؛ مثلاً در زمان امام جواد- علیه السلام -، تا حدی امکان عزاداری برای شیعیان فراهم بود و این حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سیر نزولی یافت و شیعه برای عزاداری و احیای شعائر حسینی در فشار بود[9]. در این دوران نیز عزاداری در ایام محرم نسبت به ماه ها و ایام دیگر بیشتر بود.
با توجه به بررسی سیره امامان معصوم- علیه السلام -، عزاداری سید الشهدا در طول سال در مناسبت های ویژه برپا بود، ولی در ایام محرم، مجالس سوگواری هر روز بر پا می شد و برخی از آن ها، مانند امام سجاد- علیه السلام -، در ایام محرم سیاه پوش نیز بودند[10].
مصداق های عزاداری و موارد و شکل های آن
مصداق های عزاداری و موارد و شکل های آن در بین هر جامعه و ملتی مختلف و متفاوت می باشد مانند:
1. لعن بر قاتلان: دست به سوی آسمان بلند نمودن ودر حق قاتلان حسین ابن علی نفرین کردن، چنانکه شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اصحاب این عمل را بعد از خبر دادن جبرئیل شهادت حسین ـ علیه السّلام ـ را انجام دادند[11].
2. تجمع در مسجد، و دسته جمعی گریه و فریاد نمودن: مردم دسته جمعی گریه کردند : «فارتجت المدینة ضجة واحدة» [12]
به گونه ای بلند گریه می کردند که گویا برای حج لبیک می گویند : «ولها ضحیح بالبکاء کضجیج الجاج». [13]
3. خاک قبر را به سر و صورت ریختن و گریه و ضجه زدن: چنانکه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در مرگ پدر انجام داد و مرتب کنار مزارها نماز خواندن و اشک ریختن چنانکه در شهادت حمزه این عمل را مکرراً انجام داد.[14]
4. گریه طولانی کردن، بر خاک افتادن و غش کردن : چنانکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام هنگام عبور از کربلا رفتار نمود : «بکی بکاءً طویلاً و بکینا معه حتی سقط لوجهه و غشّ علیه طویلاً»[15] ؛ «ایشان گریة طولانی کردند و ما همراه ایشان گریه کردیم تا اینکه به صورت به زمین افتاد و به مدت طولانی در حال بیهوشی بودند»..
در نتیجه سینه زنی و زنجیرزنی از مصداق های عزاداری است که در قرآن و سیرة پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تأیید شده است و مراجع عظام مذهب تشیع فتوا بر جواز آن داده اند چنانکه جزئیات و مصداق های جدید در هر مسئله و حکمی را علمای دیگر مذاهب، تجویز و یا تحریم می کنند و یا واجب می دانند در عزاداری تشیع هم، مصداق های چون نیزدن ساز و آواز و.. نهی شده است ولی سینه زدن و زنجیز زدن واشعاری که غلوآمیز وواژه هایی که خلاف اعتقادات دینی و مذهبی نیست مورد تأیید و تجویز قرار گرفته است.
پاورقی ها:
[1] . رک : تاریخ النیاحة علی الامام الشهید الحسین بن علی- علیه السلام -، السید صالح الشهرستانی، بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، 1419ق ، ص 118. و رک : مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 166.
[2] . المجالس السنیّة، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم 1398 ق، ج 1، ص 155.
[3] . کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص 111 تا 114، تهران، چاپ صدوق، چاپ اول، سال1375.
[4] . ر.ک: تاریخ النیاحة علی الامام الشهید الحسین بن علی- علیه السلام -، ص120، ورک : المجالس السنیة، ج 5، ص 123.
[5] . تاریخ سیدالشهدا، عباس صفائی حائری، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1379ه . ش ،ص 566 . ورک : امالی صدوق، مجلسی، ج 6، ص 205.
[6] . تاریخ النیاحة...، همان، ص 132، امالی صدوق، ج 2، ص 111.
[7] . بحارالانوار، ج40، ص 257.
[8] . همان، ص 157.
[9] . همان، ص 136 و 137.
[10] . سیاه پوش در سوگ ائمه نور، علی ابوالحسنی، منذر، ص 127 و 128، قم، مؤلف، چاپ اول، سال 1375. برای آگاهی بیشتر ر. ک: مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 166، امالی صدوق، مجلسی 29، ج 6، ص 205.
[11] . ابن جوزی، مقتل، ج1، ص164.
[12] . اسد الغابه، (پیشین)، ج5، ص102.
[13] . همان، ج5، ص102 و ر.ک: ابن اثیر جوزی، جامع الاصول قم 8534.
[14] . حاکم نیشابوری، المستدرک، علی الصحیحین (،مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیه) کتاب الجنائز،ج1، ص381 و ارشاد الساری فی شرح صحیح بخاری، احمدبن محمد قسطلانی، (مصر، المطبعة المیریه) ج2، ص406 و مستدرک الصحیحین، ص377.
[15] . ابوالمظفر سبط بن جوزی، تذکرة الخواص (بیروت، دارالکتب العلمیه) ص225 و مقتل خوارزمی، ص162، و نصربن مزاحم، کتاب صفین، ص58.
منبع: اندیشه قم


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.