پرسش :
به نظر شما مشخصههای جاهلی قبل از انقلاب اسلامی ایران چه مواردی بودند؟
پاسخ :
می توان به عنوان نمونه مشخصههای جاهلی قبل از انقلاب که به نوعی به رژیم پهلوی مربوط می شود را در قالب این عناوین اشاره نمود
1. بیتوجهی به ارزشهای دینی و مذهبی و مبارزه به هویت فرهنگی و باورهای مردم
از علل عمدة بروز انقلاب و سقوط رژیم شاه تلاش وی در نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن ارزشها و سنتهای دیرین اجتماعی و دارای ریشه مذهبی بود. «رژیم شاه به ارزشها، سنتها و معتقدات جامعه که عمیقاً ریشه مذهبی داشت نه تنها بیاعتنا بود بلکه به طرق مختلف سعی در از بین بردن ارزشهای مسلّط بر جامعه و جایگزینی آنها با ارزشهایی که برای جامعه بیگانه بود، میکرد».[1] شاه تاریخ شمسی را به تاریخ شاهنشاهی مبدّل ساخت و در تبدیل تعطیلی روز جمعه به روز یکشنبه، احیای سنن زردشتی و خرافات[2] ، ترویج فرهنگ ابتذال غرب و مسائلی در همین راستا که می توانست هویت دینی و مردمی کشور را تغییر دهد، سعی و اهتمام داشت.
2. گسترش فساد و ابتذال در جامعه
ایجاد مراکز فحشا و فساد در جامعه، بیبندو باری، استفاده ابزاری از زنان و استفاده از آنان در فعالیتهای اجتماعی نامناسب، تشکیل مجالس عیش و نوش، مراکز تولید و مصرف مشروبات الکلی و ایجاد مراکز قمار از جمله مواردی بود که رژیم پهلوی در ترویج و گسترش آن اقدام نمود ، برپایی جشنهای سلطنتی به عناوین مختلف، با هزینههای گزاف و تبلیغات بسیار[3]به بهانه این که این مراسم پرخرج و پرشکوه به منظور پیوند دادن هر چه بیشتر تاریخ ایران به دوران باستان پیش از اسلام است، انجام می گرفت ولی در واقع آن « ارضای بخشی از خصوصیات روانی شخص شاه و تأمین منافع اطرافیانش و هم چنین ایجاد تصویری از ثبات و اقتدار برای دوستان خارجی اش بود و این در حالی بود که این برنامهها در تقابل کامل با روحیات، باورها و عقاید مردم بود لذا با تداوم این برنامهها نفرت و انزجار مردم نسبت به خاندان پهلوی به اوج رسید».[4]
3. فساد دستگاه اداری کشور
«فساد و رشوهخواری که بر سیستم اداری حاکم بود و هم چنین بوروکراسی شدید سبب شده بود تا دستگاه اداری کارآیی و توان اجرای خویش را از دست بدهد و سبب نارضایتی مردم شود به خصوص حاکمیت مستشاران آمریکایی و سیطره روحیه تملق و چابلوسی حتی به رغم نوسازی و گسترش آن توسط رژیم قدرت اداره امور را نداشت.
4. شکاف طبقاتی و فقدان عدالت اجتماعی
اگر چه با بالارفتن قیمت نفت قدرت پولی و اقتصادی رژیم افزایش چشمگیری پیدا کرد ولی عدم وجود برنامههای عمرانی و اقتصادی صحیح بر نارضایتیها افزود، عقب افتادگی، محدودیت قشر عظیمی از مردم، نبود فضای آموزشی بهداشت مناسب، بیسوادی، عدم حمایت از تولیدات داخلی از معضلات آن زمان است که شکاف طبقاتی را به همراه داشت.[5]
5. وابستگی کامل به بیگانگان
«تکیة رژیم شاه به رضایت قدرتهای بیگانه به ویژه انگلیس و آمریکا بود، نفوذ انگلیس و به تبع آن آمریکا، در دستگاه اداری و نظامی و حتی پلیس مخفی عمیق غیر قابل انکار بود، در واقع شاه تاج و تخت خود را مدیون آنها دانسته و دوام و بقای آن را نیز وابسته به حمایت آنها میدید.[6] به دنبال اصلاحات ارضی شاه که طرح آن توسط دولت آمریکا در زمان «کندی» ریخته شده بود ایران از جهت تأمین مواد غذایی خود وابسته به خارج گردید. «این وابستگی به بیگانگان علاوه بر این که سبب تسلط بیگانگان برمنابع اقتصادی خصوصاً نفت شد، بلکه قدرتهای بزرگ خصوصاً آمریکا تلاش نمودند تا از راه اشاعة فرهنگ مبتذل غربی و وارد کردن تکنولوژی و وسائل لوکس زمینة و گسترش سیاست مصرف زدگی و وابستگی بیشتر و همه جانبه را فراهم نمایند».[7]
این اقدامات ویرانگر و مخرّب با نشانه ها و مشخصه های جاهلی آن توسط رژیم شاه نهایتاً منجربه نارضایتی شدید مردم شد و انقلاب اسلامی با هدف احیای ارزشهای اسلامی و بازیابی عزت و شرف اسلامی و ترویج اخلاق و معنویت در جامعه شکل گرفت که در برخی زمینههای پس از پیروزی انقلاب موفقیتهای شگرفی حاصل شد و در برخی زمینهها نیاز به تلاش بیشتری است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جواد منصوری، سید تکوینی انقلاب اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1375، ص 231 تا 250.
2. منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 67 تا 96.
3. عبدالرضا حاجیله ی، کنکاشی در تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشر معارف، 1380، از ص 93 تا 102.
پاورقی ها:
[1] . منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 86.
[2] . عبدالامیر فولادزاده، شاهنشاهی پهلوی در ایران، کانون نشر اندیشه اسلامی، قم، 1369، ج 2، ص 75 و 76.
[3] . جهت مطالعه بیشتر ر.ک: به کتاب پشت پردة تخت طاوس، مینو فرشچی، ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، تهران، 1374، از ص 110 تا 179؛ کتاب شاهنشاهی در ایران، نوشتة عبدالامیر فولاد زاده، کانون نشر اندیشه اسلامی، قم، 1369، ج 1، از ص 203 تا 319.
[4] . جواد منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1375، ص 234 ـ 235.
[5] . جهت مطالعه بیشتر ر.ک: انقلاب اسلامی، ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، کتاب طوبی، تهران، 1376، از ص 311 تا 326.
[6] . منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 86.
[7] . عباسعلی عمید زنجانی، گزیدة کتاب انقلاب اسلامی و ریشههای آن، کتاب طوبی، تهران، 76، ص 312 و 313.
می توان به عنوان نمونه مشخصههای جاهلی قبل از انقلاب که به نوعی به رژیم پهلوی مربوط می شود را در قالب این عناوین اشاره نمود
1. بیتوجهی به ارزشهای دینی و مذهبی و مبارزه به هویت فرهنگی و باورهای مردم
از علل عمدة بروز انقلاب و سقوط رژیم شاه تلاش وی در نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن ارزشها و سنتهای دیرین اجتماعی و دارای ریشه مذهبی بود. «رژیم شاه به ارزشها، سنتها و معتقدات جامعه که عمیقاً ریشه مذهبی داشت نه تنها بیاعتنا بود بلکه به طرق مختلف سعی در از بین بردن ارزشهای مسلّط بر جامعه و جایگزینی آنها با ارزشهایی که برای جامعه بیگانه بود، میکرد».[1] شاه تاریخ شمسی را به تاریخ شاهنشاهی مبدّل ساخت و در تبدیل تعطیلی روز جمعه به روز یکشنبه، احیای سنن زردشتی و خرافات[2] ، ترویج فرهنگ ابتذال غرب و مسائلی در همین راستا که می توانست هویت دینی و مردمی کشور را تغییر دهد، سعی و اهتمام داشت.
2. گسترش فساد و ابتذال در جامعه
ایجاد مراکز فحشا و فساد در جامعه، بیبندو باری، استفاده ابزاری از زنان و استفاده از آنان در فعالیتهای اجتماعی نامناسب، تشکیل مجالس عیش و نوش، مراکز تولید و مصرف مشروبات الکلی و ایجاد مراکز قمار از جمله مواردی بود که رژیم پهلوی در ترویج و گسترش آن اقدام نمود ، برپایی جشنهای سلطنتی به عناوین مختلف، با هزینههای گزاف و تبلیغات بسیار[3]به بهانه این که این مراسم پرخرج و پرشکوه به منظور پیوند دادن هر چه بیشتر تاریخ ایران به دوران باستان پیش از اسلام است، انجام می گرفت ولی در واقع آن « ارضای بخشی از خصوصیات روانی شخص شاه و تأمین منافع اطرافیانش و هم چنین ایجاد تصویری از ثبات و اقتدار برای دوستان خارجی اش بود و این در حالی بود که این برنامهها در تقابل کامل با روحیات، باورها و عقاید مردم بود لذا با تداوم این برنامهها نفرت و انزجار مردم نسبت به خاندان پهلوی به اوج رسید».[4]
3. فساد دستگاه اداری کشور
«فساد و رشوهخواری که بر سیستم اداری حاکم بود و هم چنین بوروکراسی شدید سبب شده بود تا دستگاه اداری کارآیی و توان اجرای خویش را از دست بدهد و سبب نارضایتی مردم شود به خصوص حاکمیت مستشاران آمریکایی و سیطره روحیه تملق و چابلوسی حتی به رغم نوسازی و گسترش آن توسط رژیم قدرت اداره امور را نداشت.
4. شکاف طبقاتی و فقدان عدالت اجتماعی
اگر چه با بالارفتن قیمت نفت قدرت پولی و اقتصادی رژیم افزایش چشمگیری پیدا کرد ولی عدم وجود برنامههای عمرانی و اقتصادی صحیح بر نارضایتیها افزود، عقب افتادگی، محدودیت قشر عظیمی از مردم، نبود فضای آموزشی بهداشت مناسب، بیسوادی، عدم حمایت از تولیدات داخلی از معضلات آن زمان است که شکاف طبقاتی را به همراه داشت.[5]
5. وابستگی کامل به بیگانگان
«تکیة رژیم شاه به رضایت قدرتهای بیگانه به ویژه انگلیس و آمریکا بود، نفوذ انگلیس و به تبع آن آمریکا، در دستگاه اداری و نظامی و حتی پلیس مخفی عمیق غیر قابل انکار بود، در واقع شاه تاج و تخت خود را مدیون آنها دانسته و دوام و بقای آن را نیز وابسته به حمایت آنها میدید.[6] به دنبال اصلاحات ارضی شاه که طرح آن توسط دولت آمریکا در زمان «کندی» ریخته شده بود ایران از جهت تأمین مواد غذایی خود وابسته به خارج گردید. «این وابستگی به بیگانگان علاوه بر این که سبب تسلط بیگانگان برمنابع اقتصادی خصوصاً نفت شد، بلکه قدرتهای بزرگ خصوصاً آمریکا تلاش نمودند تا از راه اشاعة فرهنگ مبتذل غربی و وارد کردن تکنولوژی و وسائل لوکس زمینة و گسترش سیاست مصرف زدگی و وابستگی بیشتر و همه جانبه را فراهم نمایند».[7]
این اقدامات ویرانگر و مخرّب با نشانه ها و مشخصه های جاهلی آن توسط رژیم شاه نهایتاً منجربه نارضایتی شدید مردم شد و انقلاب اسلامی با هدف احیای ارزشهای اسلامی و بازیابی عزت و شرف اسلامی و ترویج اخلاق و معنویت در جامعه شکل گرفت که در برخی زمینههای پس از پیروزی انقلاب موفقیتهای شگرفی حاصل شد و در برخی زمینهها نیاز به تلاش بیشتری است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جواد منصوری، سید تکوینی انقلاب اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1375، ص 231 تا 250.
2. منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 67 تا 96.
3. عبدالرضا حاجیله ی، کنکاشی در تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشر معارف، 1380، از ص 93 تا 102.
پاورقی ها:
[1] . منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 86.
[2] . عبدالامیر فولادزاده، شاهنشاهی پهلوی در ایران، کانون نشر اندیشه اسلامی، قم، 1369، ج 2، ص 75 و 76.
[3] . جهت مطالعه بیشتر ر.ک: به کتاب پشت پردة تخت طاوس، مینو فرشچی، ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، تهران، 1374، از ص 110 تا 179؛ کتاب شاهنشاهی در ایران، نوشتة عبدالامیر فولاد زاده، کانون نشر اندیشه اسلامی، قم، 1369، ج 1، از ص 203 تا 319.
[4] . جواد منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1375، ص 234 ـ 235.
[5] . جهت مطالعه بیشتر ر.ک: انقلاب اسلامی، ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، کتاب طوبی، تهران، 1376، از ص 311 تا 326.
[6] . منوچهر محمدی،تحلیلی بر انقلاب اسلامی، انتشارات امیر کبیر، تهران، 77، ص 86.
[7] . عباسعلی عمید زنجانی، گزیدة کتاب انقلاب اسلامی و ریشههای آن، کتاب طوبی، تهران، 76، ص 312 و 313.