پرسش :
آیا این حدیث صحیح است: امیر المؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فرمود: «لباس سیاه بر تن مکن که آن لباس فرعون است»؟
پاسخ :
متن عربی این حدیث چنین است: «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فِیمَا عَلَّمَ أَصْحَابَهُ لَا تَلْبَسُوا السَّوَادَ فَإِنَّهُ لِبَاسُ فِرْعَوْنَ»؛[1] از جمله مطالبى که امام علی(ع) به اصحاب خویش میآموختند یکى این بود: لباس سیاه بر تن مکنید که آن لباس فرعون است.
شیخ صدوق این حدیث را در کتاب «من لا یحضره الفقیه» بدون سند ذکر میکند، اما در کتاب «علل الشرائع» این گونه ذکر میکند: «وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ [أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى الْعَطَّار] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى الْیقْطِینِی عَنِ الْقَاسِم بْنِ یحْیى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)». بنابر تحقیق در منابع رجالی، تمام راویان این حدیث ثقه و مورد اطمینان هستند، به همین جهت این روایت، صحیح و مسند است.
چند نکته درباره متن حدیث:
یک. این حدیث دلالت بر کراهت نماز خواندن و احرام در حج با لباس سیاه میکند. و فقها به این روایت در همین موارد استناد کردهاند.[2] اما چون هر عامی در معرض تخصیص است، در این مورد نیز به وسیله روایات دیگر[3] تخصیص زده شده و مواردی استثنا شده که در آنها پوشیدن لباس سیاه مکروه نیست؛ مانند عبا، عمامه و کفش.[4]
دو. یکی از این استثنائات، پوشیدن لباس مشکی در عزای سیدالشهدا(ع) است که روایاتی در اینباره وجود دارد؛[5] از جمله اینکه:
«وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) به اُمّ سلمه رسید، در مسجد پیامبر خدا(ص) خیمهای بر پا کرد و در آن نشست و لباس سیاه پوشید».[6]
«وقتی حسین بن علی(ع) شهید شد، زنان بنیهاشم، لباس سیاه و خشن بر تن کردند و از هیچ گرمی و سردیای، شِکوه نمیکردند. امام سجاد(ع) در موقع سوگواری آنان، غذا تهیه میکرد».[7] از این روایت گرچه امر به پوشیدن لباس در عزای ابا عبداللّه الحسین(ع) به صورت صریح استفاده نمیشود، ولی معلوم میشود که کار جایزی است؛ چون امام زین العابدین(ع) کار زنان بنیهاشم را نهی نکرده و امضا فرموده است و تقریر معصوم حجت است. شاید از آن تاریخ این کار به صورت یک سنت و رسم بین شیعه در ایام عزای ائمه اطهار(ع) در آمده است.
بنابر این،آن دسته از روایات که دلالت بر کراهت پوشیدن لباس دارد، شامل موارد عزا -که لباس مشکی، نشانه حزن و اندوه است- نمیشوند.
سه. امروزه نیز در برخی موارد، لباس مشکی، لباسی شیک به شمار آمده که میتوان آنرا وسیلهای برای فخرفروشی قرار داد. با توجه به روش و منش فرعون، او نیز به همین دلیل، لباس سیاه را انتخاب کرده بود و بر همین اساس، اگر کراهتی از این حدیث برداشت شود، ناظر به این دسته از لباسهای سیاه است و نه هر لباس سیاهی.
پی نوشت:
[1]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 251، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 10، ص 264، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1412ق؛ اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق و مصحح: عراقی، آقا مجتبی، اشتهاردی، علیپناه، یزدی اصفهانی، آقا حسین، ج 2، ص 87، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1403ق؛ محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 7، ص 116، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق.
[3]. ر.ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 382 – 386، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[4]. مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 2، ص 87؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج 7، ص 116.
[5]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa2060
؛ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1625.
[6]. ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، محقق و مصحح: حسینى جلالى، محمد حسین، ج 3، ص 171، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق.
[7]. وسائل الشیعة، ج 3، ص 238.
متن عربی این حدیث چنین است: «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فِیمَا عَلَّمَ أَصْحَابَهُ لَا تَلْبَسُوا السَّوَادَ فَإِنَّهُ لِبَاسُ فِرْعَوْنَ»؛[1] از جمله مطالبى که امام علی(ع) به اصحاب خویش میآموختند یکى این بود: لباس سیاه بر تن مکنید که آن لباس فرعون است.
شیخ صدوق این حدیث را در کتاب «من لا یحضره الفقیه» بدون سند ذکر میکند، اما در کتاب «علل الشرائع» این گونه ذکر میکند: «وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ [أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى الْعَطَّار] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى الْیقْطِینِی عَنِ الْقَاسِم بْنِ یحْیى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)». بنابر تحقیق در منابع رجالی، تمام راویان این حدیث ثقه و مورد اطمینان هستند، به همین جهت این روایت، صحیح و مسند است.
چند نکته درباره متن حدیث:
یک. این حدیث دلالت بر کراهت نماز خواندن و احرام در حج با لباس سیاه میکند. و فقها به این روایت در همین موارد استناد کردهاند.[2] اما چون هر عامی در معرض تخصیص است، در این مورد نیز به وسیله روایات دیگر[3] تخصیص زده شده و مواردی استثنا شده که در آنها پوشیدن لباس سیاه مکروه نیست؛ مانند عبا، عمامه و کفش.[4]
دو. یکی از این استثنائات، پوشیدن لباس مشکی در عزای سیدالشهدا(ع) است که روایاتی در اینباره وجود دارد؛[5] از جمله اینکه:
«وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) به اُمّ سلمه رسید، در مسجد پیامبر خدا(ص) خیمهای بر پا کرد و در آن نشست و لباس سیاه پوشید».[6]
«وقتی حسین بن علی(ع) شهید شد، زنان بنیهاشم، لباس سیاه و خشن بر تن کردند و از هیچ گرمی و سردیای، شِکوه نمیکردند. امام سجاد(ع) در موقع سوگواری آنان، غذا تهیه میکرد».[7] از این روایت گرچه امر به پوشیدن لباس در عزای ابا عبداللّه الحسین(ع) به صورت صریح استفاده نمیشود، ولی معلوم میشود که کار جایزی است؛ چون امام زین العابدین(ع) کار زنان بنیهاشم را نهی نکرده و امضا فرموده است و تقریر معصوم حجت است. شاید از آن تاریخ این کار به صورت یک سنت و رسم بین شیعه در ایام عزای ائمه اطهار(ع) در آمده است.
بنابر این،آن دسته از روایات که دلالت بر کراهت پوشیدن لباس دارد، شامل موارد عزا -که لباس مشکی، نشانه حزن و اندوه است- نمیشوند.
سه. امروزه نیز در برخی موارد، لباس مشکی، لباسی شیک به شمار آمده که میتوان آنرا وسیلهای برای فخرفروشی قرار داد. با توجه به روش و منش فرعون، او نیز به همین دلیل، لباس سیاه را انتخاب کرده بود و بر همین اساس، اگر کراهتی از این حدیث برداشت شود، ناظر به این دسته از لباسهای سیاه است و نه هر لباس سیاهی.
پی نوشت:
[1]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 251، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 10، ص 264، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1412ق؛ اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق و مصحح: عراقی، آقا مجتبی، اشتهاردی، علیپناه، یزدی اصفهانی، آقا حسین، ج 2، ص 87، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1403ق؛ محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 7، ص 116، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق.
[3]. ر.ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 382 – 386، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[4]. مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 2، ص 87؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج 7، ص 116.
[5]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa2060
؛ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1625.
[6]. ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، محقق و مصحح: حسینى جلالى، محمد حسین، ج 3، ص 171، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق.
[7]. وسائل الشیعة، ج 3، ص 238.