پرسش :
آیا غیرمسلمان ها اگر کار نیک بکنند، اثر ندارد؟
پاسخ :
در برابر این پرسش سه رویکرد وجود دارد:
یک. انحصارگرایى سخت گیرانه
بر اساس این گمانه در میان همه اهل زمین تنها پیروان دین و مذهب و فرقه واحدى اهل نجات و رستگاریاند. به عنوان مثال تنها مسلمان شیعه دوازده امامى پایبند به همه اصول مذهب و احکام شریعت امکان رستگارى دارد و دیگران همه نارستگارانند. چنین نگرشى نه مبناى خردپذیرى دارد و نه با منطق اسلام تلائم دارد. از نظر عقلى این گمانه مغایر با اصل غلبه خیر بر شرّ است و از نظر دینى با غلبه رحمت خدا و هدف اساسى خلقت انسان و ملاک ها و معیارهاى رستگارى و نارستگارى ناسازگارى دارد.1
دو. تکثرگرایى نجات
براساس این گمانه، همه پیروان ادیان اهل نجات و رستگاریاند. به عبارت دیگر شرط نیک فرجامى فقط دین دارى است و بس، اما اینکه کدامین دین را برگزینیم هیچ نقشى در این زمینه ندارد. این گمانه مبتنى بر پلورالیسم دینى است که بطلان و ناراستى آن از نظر عقل و دین در جاى خود ثابت شده است.2
سه. قرآن و نجات گرایى اعتدالى
قرآن در باب نجات نه سخت گیرى انحصارگرایانه را برمیتابد و نه کثرت گرایى حق و باطل یکسان انگار را. در نگاه قرآن کفر و انحراف از دین حق دوگونه است:
1. کفر عناد و لجاجت (جحود)؛ کسى که داراى چنین کفرى است از نظر اسلام قطعاً مستحق عقوبت است.
2. کفر جهالت و نادانى؛ چنین کفرى اگر ناشى از تقصیر و کوتاهى عمدى شخص نباشد، بلکه صاحب آن از سویداى دل جویاى حقیقت و پیرو آن در حدّى که با آن آشناست باشد و با قلب سلیم و تسلیم قلبى در برابر حق، خدا را ملاقات کند؛ خداوند او را معذّب نمیسازد؛ چرا که عذاب خدا تابع حجّت هایى است که بر بندگان تمام کرده و واکنش هاى منفى آگاهانه و حق ستیزانه آنها در برابر حجج الهى.
قرآن ضمن آنکه تنها دین حق و صراط نجات را آیین اسلام میداند، به نکات مهمى در کنار این مسئله پیرامون شرایط نجات و رستگارى اشاره میکند از جمله:
الف. درباره قیامت میفرماید:
«یوْمَ لا یَنْفَعُ مَالٌ وَ لا بَنُونَ. اِلاّ مَنْ أَتَى اللَّه بِقَلْبٍ سَلِیم»3؛
«روزى که مال و پسران سود نبخشد جز اینکه کسى با قلب سلیم نزد خدا بیاید. قلب سلیم نیز قلب تسلیم در برابر خدا و حقیقت است».
ب. از طرف دیگر قرآن میفرماید:
«وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»4؛
«ما چنین نیستیم که رسول نفرستاده (بدون اتمام حجّت) کسى را عذاب کنیم».
ج. در جاهاى دیگر قرآن یادآور شده است که:
«اِنَّ اللَّهَ لا یُضَیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ»5؛
«خدا هرگز پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد».
از آنچه گذشت روشن می شود که سعادت اخروى در گرو عوامل متعددى است از جمله:
- حسن فعلى یا گزینش راه درست،
- حسن فاعلى یعنى سلامت و پاکى درون و تسلیم امر حق بودن،
- برقرارى حجّت الهى و چگونگى برخورد و واکنش هاى انسان در برابر آن.
انگاره فوق خرد پذیرترین انگاره است؛ در این انگاره از سویى مسئولیت انسان در جستجو و گزینش راه حق محفوظ است و از دیگر سو هیچ انسانى صرفاً به جهت عدم دستیابى غیرارادى به راه حق و حقیقت مورد عذاب و شقاوت قرار نمیگیرد.6
بنابراین کسانى که پس از آگاهى از حق و آشکار شدن چهره اسلام، بر شرایع گذشته به ویژه با تحریفاتى که در آنها رخ داده باقى بمانند، از آنان پذیرفته نیست و از زیانکاران خواهند بود:
«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاْسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ»7؛
«و هر کس جز اسلام، دینى [دیگر ]جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود، و در آخرت از زیانکاران است».
مگر در مورد جاهلان قاصر که حکم آنان با خداست و به تناسب حسن فاعلى و حسن فعلیشان امید به لطف و عنایت الهى در مورد آنان وجود دارد.
پی نوشت:
1. جهت آگاهى بیشتر بنگرید: شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، صص 288 - 285، تهران: صدرا.
2. همان، صص 285 - 280.
3. شعرا 26، آیات 88 - 89.
4. اسرا 17، آیه 15.
5. توبه 9، آیه 120.
6. جهت آگاهى بیشتر بنگرید:
الف. شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، صص 292 - 289 و 326 - 295؛ ج 5، صص 61 - 56؛
ب. علامه طباطبایى، المیزان، ج 5، صص 61 - 56.
7. آل عمران3، آیه 85.
منبع: www.porseman.org
در برابر این پرسش سه رویکرد وجود دارد:
یک. انحصارگرایى سخت گیرانه
بر اساس این گمانه در میان همه اهل زمین تنها پیروان دین و مذهب و فرقه واحدى اهل نجات و رستگاریاند. به عنوان مثال تنها مسلمان شیعه دوازده امامى پایبند به همه اصول مذهب و احکام شریعت امکان رستگارى دارد و دیگران همه نارستگارانند. چنین نگرشى نه مبناى خردپذیرى دارد و نه با منطق اسلام تلائم دارد. از نظر عقلى این گمانه مغایر با اصل غلبه خیر بر شرّ است و از نظر دینى با غلبه رحمت خدا و هدف اساسى خلقت انسان و ملاک ها و معیارهاى رستگارى و نارستگارى ناسازگارى دارد.1
دو. تکثرگرایى نجات
براساس این گمانه، همه پیروان ادیان اهل نجات و رستگاریاند. به عبارت دیگر شرط نیک فرجامى فقط دین دارى است و بس، اما اینکه کدامین دین را برگزینیم هیچ نقشى در این زمینه ندارد. این گمانه مبتنى بر پلورالیسم دینى است که بطلان و ناراستى آن از نظر عقل و دین در جاى خود ثابت شده است.2
سه. قرآن و نجات گرایى اعتدالى
قرآن در باب نجات نه سخت گیرى انحصارگرایانه را برمیتابد و نه کثرت گرایى حق و باطل یکسان انگار را. در نگاه قرآن کفر و انحراف از دین حق دوگونه است:
1. کفر عناد و لجاجت (جحود)؛ کسى که داراى چنین کفرى است از نظر اسلام قطعاً مستحق عقوبت است.
2. کفر جهالت و نادانى؛ چنین کفرى اگر ناشى از تقصیر و کوتاهى عمدى شخص نباشد، بلکه صاحب آن از سویداى دل جویاى حقیقت و پیرو آن در حدّى که با آن آشناست باشد و با قلب سلیم و تسلیم قلبى در برابر حق، خدا را ملاقات کند؛ خداوند او را معذّب نمیسازد؛ چرا که عذاب خدا تابع حجّت هایى است که بر بندگان تمام کرده و واکنش هاى منفى آگاهانه و حق ستیزانه آنها در برابر حجج الهى.
قرآن ضمن آنکه تنها دین حق و صراط نجات را آیین اسلام میداند، به نکات مهمى در کنار این مسئله پیرامون شرایط نجات و رستگارى اشاره میکند از جمله:
الف. درباره قیامت میفرماید:
«یوْمَ لا یَنْفَعُ مَالٌ وَ لا بَنُونَ. اِلاّ مَنْ أَتَى اللَّه بِقَلْبٍ سَلِیم»3؛
«روزى که مال و پسران سود نبخشد جز اینکه کسى با قلب سلیم نزد خدا بیاید. قلب سلیم نیز قلب تسلیم در برابر خدا و حقیقت است».
ب. از طرف دیگر قرآن میفرماید:
«وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»4؛
«ما چنین نیستیم که رسول نفرستاده (بدون اتمام حجّت) کسى را عذاب کنیم».
ج. در جاهاى دیگر قرآن یادآور شده است که:
«اِنَّ اللَّهَ لا یُضَیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ»5؛
«خدا هرگز پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد».
از آنچه گذشت روشن می شود که سعادت اخروى در گرو عوامل متعددى است از جمله:
- حسن فعلى یا گزینش راه درست،
- حسن فاعلى یعنى سلامت و پاکى درون و تسلیم امر حق بودن،
- برقرارى حجّت الهى و چگونگى برخورد و واکنش هاى انسان در برابر آن.
انگاره فوق خرد پذیرترین انگاره است؛ در این انگاره از سویى مسئولیت انسان در جستجو و گزینش راه حق محفوظ است و از دیگر سو هیچ انسانى صرفاً به جهت عدم دستیابى غیرارادى به راه حق و حقیقت مورد عذاب و شقاوت قرار نمیگیرد.6
بنابراین کسانى که پس از آگاهى از حق و آشکار شدن چهره اسلام، بر شرایع گذشته به ویژه با تحریفاتى که در آنها رخ داده باقى بمانند، از آنان پذیرفته نیست و از زیانکاران خواهند بود:
«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاْسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ»7؛
«و هر کس جز اسلام، دینى [دیگر ]جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود، و در آخرت از زیانکاران است».
مگر در مورد جاهلان قاصر که حکم آنان با خداست و به تناسب حسن فاعلى و حسن فعلیشان امید به لطف و عنایت الهى در مورد آنان وجود دارد.
پی نوشت:
1. جهت آگاهى بیشتر بنگرید: شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، صص 288 - 285، تهران: صدرا.
2. همان، صص 285 - 280.
3. شعرا 26، آیات 88 - 89.
4. اسرا 17، آیه 15.
5. توبه 9، آیه 120.
6. جهت آگاهى بیشتر بنگرید:
الف. شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، صص 292 - 289 و 326 - 295؛ ج 5، صص 61 - 56؛
ب. علامه طباطبایى، المیزان، ج 5، صص 61 - 56.
7. آل عمران3، آیه 85.
منبع: www.porseman.org