سه‌شنبه، 30 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مگر نه این که خداوند در همه جا حاضر است پس چرا نماز به سمت کعبه خوانده مى شود؟ آیا این کار به بت پرستى شباهت ندارد؟


پاسخ :
قرآن کریم مى فرماید:
«فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ...»1؛ «پس روى کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روى بدان جانب کنید...».
«فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ...»2؛ «و اى رسول از هر جا و به هر دیار بیرون شدى روى به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید روى بدان جانب کنید...».
همان خدایى که فرموده است به هر طرف رو کنید آنجا وجه خدا است و او از رگ گردن به انسان نزدیک تر است، همو دستور داده است که به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانید.
بر این اساس همه جا بودن خداوند با برگزارى نماز به سوى جهت خاص منافات ندارد. چنان که خدا همه زبان ها را مى داند ولى قرآن را به زبان عربى نازل کرده و باید نماز را به زبان عربى خواند.
نماز خواندن به طرف قبله، نه از این جهت است که خداوند مکان یا جهت معینى دارد. قرآن در ضمن آیات مربوط به قبله مخصوصا در دو مورد، خداوند به این حقیقت تصریح کرده و مى فرماید:
«وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»3؛ «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست».
و در آیه دیگر مى گوید:
«قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»4؛ «بگو مشرق و مغرب از آن خداست».
بلکه از این نظر است که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجّه باشد و چه بهتر که یک جهت همگانى مشخص شود تا رمز وحدت باشد و به سوى ولى اسلام خواسته است از این موضوع حداکثر استفاده را براى تکمیل این عبادت خانه کعبه قدیمى ترین مرکز توحید نیز باشد. خانه اى که به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل علیه السلام تجدید بنا شده و مورد توجّه تمام راهنمایان توحید و پیغمبران خدا بوده است. توجّه به این مرکز توحید، توجّه به خداست. توجّه عموم مسلمانان جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدّس، روح وحدت و یگانگى را در دل و جان آنها پرورش مى دهد و به وحدت اسلامى و هماهنگى مسلمین جهان کمک مى کند و اجتماعات مختلف اسلامى را از شرق و غرب عالم به هم مربوط مى سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر مى نماید و جهان اسلام را با وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان مى دهد.5
جابربن حیّان از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا مرکز بودن کعبه براى نماز اهمیتش بیشتر است، یا براى حج؟ آن حضرت فرمود: مرکزیت آن براى نماز؛ زیرا بسیارى از مسلمانان نمى توانند در تمام عمر حتى یک بار به مکه بروند؛ ولى هر مسلمان در هر نقطه از جهان، روزى پنج بار به سوى کعبه نماز مى خواند. مى توان گفت در هر شبانه روز پنج بار، نگاه تمام مسلمین جهان در کعبه به هم مى رسد و گویا تمام مسلمانان جهان، شبانه روزى پنج مرتبه در چشمان یکدیگر مى نگرند و سخن آنان در آنجا به هم مى رسد و تکبیر مسلمان در شرق و غرب دنیا، در کعبه شنیده مى شود. این مرکزیت در هیچ یک از ادیان گذشته وجود نداشته و در آینده هم به وجود نخواهد آمد.6
به عبارت دیگر کعبه مغناطیس دل هاى اهل ایمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط نماز و کعبه، ارتباطى دائمى است. «اگر کسى از فراز آسمان ها به صفوف نمازگزاران کره زمین بنگرد، دایره هاى متعدّدى را مى بیند که مرکزیت همه آنها کعبه است و توحید، نقطه تمرکز فکر و دل و جان و صفوف مسلمین است».7
بنابراین، خداوند جهت ندارد؛ ولى ما انسان ها در زندگى و حیات مادى و معنوى خود، نیازمند جهت هستیم و قبله، تعیین کننده جهت حرکت مسلمانان در طول تاریخ بوده و هست. اگر فرض کنیم که نماز بدون قبله بود، چه اتّفاقى مى افتاد؟ هر کس به سمتى نماز مى خواند و همین امر موجب مى شد تا عده اى، جهتى ترجیح بدهند و دیگران را نیز به آن دعوت کنند؛ مثلاً عده اى به مشرق، برخى به مغرب، گروهى به شمال، برخى به جنوب و... این موضوع خود عاملى براى تفرقه و نزاع و درگیرى مى شد؛ قبله، صفوف نماز را متّحد و یکپارچه مى کند و روحیه جامعه پذیرى و الفت در بین مسلمانان و جوامع اسلامى را ایجاد و هویت مستقل فرهنگى در جامعه اسلامى پدید مى آورد.8 علاوه بر تحقّق وحدت و همدلى، توجّه به قبله توجّه به نداگر یکتاپرستى حضرت ابراهیم علیه السلام، توجّه به زادگاه و خاستگاه دعوت توحیدى پیامبر صلى الله علیه و آله و توجّه به اولین بناء معبد روى زمین است زیرا کعبه اوّلین نقطه اى است که براى عبادت مردم وضع شده است:
«إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَکَّةَ مُبارَکاً»9.
در پایان گفتنى است؛ نماز و عبادت به سوى کعبه به هیچ عنوان قابل مقایسه با بت پرستى نمى باشد، زیرا مهمترین ویژگى نماز به سوى کعبه این است که انسان در نماز خالق هستى را به عنوان پروردگار خود مورد پرستش و ستایش قرار مى دهد برخلاف بت پرستى که بت را به عنوان «پروردگار» خود دانسته و آن را مورد پرستش و ستایش قرار مى دهد لذا اگر قرار بود در نماز خواندن به سوى کعبه نوعى بت پرستى وجود داشته باشد باید مسلمانان از نظر اعتقادى، به این مسئله خود را ملتزم بدانند و حال آن که تمامى مسلمانانى که به سوى کعبه نماز مى خوانند علاوه بر این که «کعبه» را به عنوان پروردگار خود قبول ندارند، با بررسى محتواى نماز معلوم مى شود در نماز از کعبه هیچ گونه سخن و ستایشى مطرح نشده؛ بلکه همه آنها، کعبه را تنها به عنوان قبله و جهت نماز خود قبول داشته و در نماز نیز تنها خداوند و خالق هستى خود را مورد ستایش قرار مى دهند نه کعبه را.
پی نوشت:
1. بقره 2، آیه 144.
2. همان، آیه 150.
3. بقره 2، آیه 115.
4. بقره 2، آیه 142.
5. ناصر مکارم شیرازى و جعفر سبحانى، پاسخ به پرسش هاى مذهبى.
6. محمد رى شهرى، مناظره در رابطه با مسائل ایدئولوژیک، ص 84 و 85.
7. قرائتى، محسن، پرتوى از اسرار نماز، ص109، تهران: ستاد اقامه نماز، چاپ هفدهم 1378.
8. مجتبى کلباسى، یکصد وده پرسش درباره نماز، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 44.
9. آل عمران 3، آیه 96.
منبع: www.porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.