پرسش :
فلسفه آرام خواندن قرائت در نماز ظهر و عصر و بلند خواندن آن در نماز مغرب و عشا چیست؟
پاسخ :
جهر و اخفات در نماز - چنان چه از بعضى از روایات استفاده مى شود - یکى از سنّت هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است که خداوند خواسته با این سنّت امّت را نسبت به پاى بندى به سیره و سنّت پیامبرش آزمایش کند کما این که پیامبر خدا در خصوص نماز مى فرمودند: «صلوا کما رأیتمونى اصلى»1؛ «نماز بخوانید آن گونه که من مى خوانم».
در علل الشرائع و عیون اخبارالرضا از امام رضا علیه السلام نقل شده که حضرت فرمود: «علّت این که بعضى نمازها باید بلند و بعضى آهسته خوانده شود این است که نمازهایى که باید بلند خوانده شوند (صبح، مغرب، عشاء) در اوقاتى است که هوا نسبتاً تاریک و واجب است بلند خوانده شوند که اگر کسى از آنجا عبور مى کند، بداند که جماعتى در آنجا نماز مى خوانند تا اگر خواست به آنها ملحق شود؛ چون تاریکى مانع دیدن اوست و بلند خواندن باعث مى شود او صداى نمازگزاران را بشنود. ولى دو نمازى که آهسته خوانده مى شوند (ظهر و عصر) به دلیل این که روز است و عملشان کاملاً قابل رؤیت است، احتیاج به بلند خواندن ندارد»2.
در روایت است که از امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا باید نمازهاى جمعه، مغرب، عشاء و صبح را بلند خواند ولى نماز ظهر و عصر را آهسته؟ حضرت فرمود: «زیرا پیامبر صلى الله علیه و آله وقتى به معراج رفتند اوّلین نمازى که خدا بر او واجب کرد، نماز جمعه بود؛ آنگاه خداوند به ملائکه امر کرد تا پشت سر پیامبر صلى الله علیه و آله بایستند و به پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد که نمازش را بلند بخواند تا فضل و برترى خود را به ملائکه نشان دهد. سپس نماز عصر را بر او واجب کرد، ولى کسى را به پیامبر صلى الله علیه و آله اضافه نکرد تا به وى اقتدا کند؛ از این رو دستور داد تا آهسته قرائت کند. سپس نماز مغرب را واجب کرد و ملائکه را به پیامبر صلى الله علیه و آله افزود. پس امر کرد تا بلند بخواند و همین طور در نماز عشاء. وقتى فجر نزدیک شد، پیامبر صلى الله علیه و آله از آسمان نزول کرد، آنگاه خداوند نماز صبح را بر او واجب کرد و امر کرد تا بلند بخواند تا فضل خود را به مردم نشان دهد، چنان که به ملائکه فضل خود را نشان داده بود»3.
پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج 82، ص279.
2. علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص 833 ؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 82، ح 7406.
3. وسائل الشیعه، ج 6، ص 83، ح 7407.
منبع: www.porseman.org
جهر و اخفات در نماز - چنان چه از بعضى از روایات استفاده مى شود - یکى از سنّت هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است که خداوند خواسته با این سنّت امّت را نسبت به پاى بندى به سیره و سنّت پیامبرش آزمایش کند کما این که پیامبر خدا در خصوص نماز مى فرمودند: «صلوا کما رأیتمونى اصلى»1؛ «نماز بخوانید آن گونه که من مى خوانم».
در علل الشرائع و عیون اخبارالرضا از امام رضا علیه السلام نقل شده که حضرت فرمود: «علّت این که بعضى نمازها باید بلند و بعضى آهسته خوانده شود این است که نمازهایى که باید بلند خوانده شوند (صبح، مغرب، عشاء) در اوقاتى است که هوا نسبتاً تاریک و واجب است بلند خوانده شوند که اگر کسى از آنجا عبور مى کند، بداند که جماعتى در آنجا نماز مى خوانند تا اگر خواست به آنها ملحق شود؛ چون تاریکى مانع دیدن اوست و بلند خواندن باعث مى شود او صداى نمازگزاران را بشنود. ولى دو نمازى که آهسته خوانده مى شوند (ظهر و عصر) به دلیل این که روز است و عملشان کاملاً قابل رؤیت است، احتیاج به بلند خواندن ندارد»2.
در روایت است که از امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا باید نمازهاى جمعه، مغرب، عشاء و صبح را بلند خواند ولى نماز ظهر و عصر را آهسته؟ حضرت فرمود: «زیرا پیامبر صلى الله علیه و آله وقتى به معراج رفتند اوّلین نمازى که خدا بر او واجب کرد، نماز جمعه بود؛ آنگاه خداوند به ملائکه امر کرد تا پشت سر پیامبر صلى الله علیه و آله بایستند و به پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد که نمازش را بلند بخواند تا فضل و برترى خود را به ملائکه نشان دهد. سپس نماز عصر را بر او واجب کرد، ولى کسى را به پیامبر صلى الله علیه و آله اضافه نکرد تا به وى اقتدا کند؛ از این رو دستور داد تا آهسته قرائت کند. سپس نماز مغرب را واجب کرد و ملائکه را به پیامبر صلى الله علیه و آله افزود. پس امر کرد تا بلند بخواند و همین طور در نماز عشاء. وقتى فجر نزدیک شد، پیامبر صلى الله علیه و آله از آسمان نزول کرد، آنگاه خداوند نماز صبح را بر او واجب کرد و امر کرد تا بلند بخواند تا فضل خود را به مردم نشان دهد، چنان که به ملائکه فضل خود را نشان داده بود»3.
پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج 82، ص279.
2. علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص 833 ؛ وسائل الشیعه، ج 6، ص 82، ح 7406.
3. وسائل الشیعه، ج 6، ص 83، ح 7407.
منبع: www.porseman.org