پرسش :
روش ائمه اطهار (علیهم السلام) در زنده نگه داشتن حماسه عظیم عاشورا چه بود؟
پاسخ :
امامان (علیهم السلام) در تلاش براى زنده نگهداشتن یاد امام حسین(علیه السلام) از شیوه هاى گوناگونى استفاده مى کردند، از جمله:
1 ـ برپایى مجالس سوگوارى
علقمه حضرمى نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام) در روز عاشورا براى امام حسین(علیه السلام) در خانه اش اقامه عزا مى کرد.
«...ثُمَّ لَیَنْدِبُ الْحُسینَ(علیه السلام) وَ یَبْکِیهِ وَ یَأْمُرُ مَنْ فِی دارِهِ مِمَّنَ لا یَتَّقِیهِ بِالْبُکاءِ عَلَیْهِ ... وَلْیَعُزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِهِمْ بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)»؛ (امام باقر(علیه السلام) بر امام حسین مى گریست و به افرادى که در خانه بودند و از آنان تقیّه نمى کرد، مى فرمود: بر آن حضرت سوگوارى کنند... و به آنان مى فرمود در مصیبت حسین(علیه السلام) به یکدیگر تسلیت بگویند).(1)
برکاتى که امروز از مجالس سوگوارى آن حضرت نصیب امّت اسلام شده و مى شود بر کسى پوشیده نیست. آثار فرهنگى و تربیتى وآموزشى این سنّت ماندگارِ ائمّه اطهار(علیهم السلام) آنقدر زیاد است که قسمت اعظم فرهنگ شیعى به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن متأثّر است.
2 ـ یادآورى مصایب آن حضرت(علیه السلام)
در مناسبت هاى مختلف در حدیثى مى خوانیم امام صادق(علیه السلام) به داود رقّى فرمود:
«إِنِّی ما شَرِبْتُ ماءً بارِداً إِلاَّ وَ ذَکَرْتُ الْحُسَینَ(علیه السلام)»؛ (من هرگز آب سرد ننوشیدم مگر این که به یاد امام حسین(علیه السلام) افتادم).(2)
در روایتى دیگر مى خوانیم وقتى که منصور دوانیقى درِ خانه امام صادق(علیه السلام) را آتش زد، آن حضرت در منزل حضور داشت و آتش را خاموش کرده و دختران و بانوان وحشت زده اش را آرام نمود. فرداى آن روز تعدادى از شیعیان براى احوالپرسى خدمت امام(علیه السلام) شرفیاب شدند. امام(علیه السلام) را گریان و اندوهگین یافتند، پرسیدند: این همه اندوه و گریه از چیست؟ آیا به دلیل گستاخى و بى حرمتى آنان نسبت به شما است؟ امام(علیه السلام) پاسخ داد:
«لا، وَ لکِنْ لَمّا أَخَذَتِ النّارُ ما فِی الدِّهْلِیزِ نَظَرْتُ إِلى نِسائِى وَ بَناتِى یَتَراکَضْنَ فِی صَحْنِ الدّارِ مِنْ حُجْرَة إِلَى حُجْرَة وَ مِنْ مَکان إِلى مَکان هذا وَ أَنَا مَعَهُنَّ فِی الدّارِ فَتَذَکَّرْتُ فِرارَ عِیالِ جَدِّىَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَوْمَ عاشُورا مِنْ خَیْمَة إلى خَیْمَة وَ مِنْ خِباء إلى خِباء»؛ امام(ع) فرمود: (هرگز براى این گریه نمى کنم، بلکه گریه من براى این است که وقتى آتش زبانه کشید، دیدم بانوان و دختران من از این اطاق به آن اطاق و از این جا به آن جا پناه مى برند با این که (تنها نبودند و) من نزدشان حضور داشتم، با دیدن این صحنه به یاد بانوان جدّم حسین(علیه السلام)در روز عاشورا افتادم که از خیمه اى به خیمه دیگر و از پناهگاهى به پناهگاه دیگر فرار مى کردند و مردان آنها همه شهید شده بودند).(3)
3ـ گریستن و گریاندن
از مؤثّرترین تدابیر ائمّه اطهار(علیهم السلام) براى احیاى نهضت عاشورا گریه بر امام حسین(علیه السلام)است. امام سجّاد(علیه السلام)در طول دوران امامتش پیوسته سوگوار قصّه عاشورا بود و در این مصیبت آن قدر گریست که از «بکّائین عالم» (بسیار گریه کنندگان) لقب داده شد.(4)
آن حضرت مى فرمود: «إِنِّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ إِلاّ خَنَقَتْنِى الْعَبْرَةُ»؛ (هر زمان که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه (کربلا) مى افتم، اشک گلوگیرم مى شود).(5)
گریه هاى امام(علیه السلام) که در هر مناسبتى به آن اقدام مى کردند باعث بیدارى عمومى و مانع از فراموش شدن نام و یاد شهیدان عاشورا شد.
امامان بزرگوار شیعه نه تنها خود در عزاى سالار شهیدان مى گریستند، بلکه همواره مردم را به گریستن بر امام حسین(علیه السلام) تشویق و ترغیب مى کردند.
در روایتى از امام رضا(علیه السلام) آمده است: «فَعَلى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، فَإِنَّ الْبُکاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ»؛ (پس بر همانند حسین(علیه السلام) باید گریه کنندگان گریه کنند، چرا که گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را مى ریزد).(6)
به موازات ثوابهاى عظیمى که براى گریستن در روایات آمده است، براى گریاندن و حتّى «تباکى» (حالت گریه به خود گرفتن) ثوابهاى زیادى ذکر شده است.
4ـ تشویق شاعران به مرثیه سرائی
در روایتى در ارتباط با گریه بر مظلومیّت اهل بیت(علیهم السلام) مى خوانیم:
«... مَنْ بَکى وَ أَبْکى واحِدَاً فَلَهُ الْجَنَّةُ، وَ مَنْ تَباکى فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (هر کس بگرید و (حتّى) یک تن را بگریاند، پاداشش بهشت است و هر کس حالت اندوه و گریه به خود بگیرد پاداش او بهشت است).(7)
شاعرانى که مصایب امام حسین(علیه السلام) را به شعر درآورده و در مجالس و محافل مى خواندند، همواره مورد لطف خاصّ و عنایت ویژه ائمّه معصومین(علیهم السلام) قرار داشتند. شعراى بنامى چون «کُمَیت اسدى»، «دِعبل خُزاعى»، «سیّد حِمْیرى» و... به عنوان (شاعران اهل بیت) با تشویق ائمّه اطهار(علیهم السلام) از موقعیّت هاى اجتماعى بلندى در بین مردم برخوردار بودند.
هارون مکفوف (یکى از یاران امام صادق(علیه السلام)) مى گوید: به محضر آن حضرت شرفیاب شدم، فرمود: «برایم مرثیه بخوان. برایش خواندم. فرمود: «لا، کَما تَنْشِدُونَ وَکَما تَرْثِیهِ عِنْدَ قَبْرِهِ»؛ (این گونه نمى خواهم، آن گونه که در کنار قبر آن حضرت(علیه السلام) مرثیه مى خوانید، بخوان) و من خواندم:
أُمْرُرُ عَلى جَدَثِ الْحُسَیْنِ *** فَقُلْ لاََعْظُمِهِ الزَّکِیَّةِ
«از کنار قبر حسین(علیه السلام) گذر کن و به آن استخوان هاى پاک او بگو...»
دیدم آن حضرت به گریه افتاد، سکوت کردم، ولى فرمود: ادامه بده، ادامه دادم. فرمود: «باز هم بخوان» خواندم تا به این بیت رسیدم:
یا مَرْیَمُ قُومی وَانْدُبِی مَوْلاکِ *** وَ عَلَى الْحُسَینِ فَاسْعَدی بِبُکاکِ
«اى مریم! برخیز و بر مولاى خود ندبه کن و با گریه ات بر حسین(علیه السلام)رستگارى طلب کن».
دیدم امام صادق(علیه السلام)گریه کرد و بانوان، شیون سر دادند. وقتى آرام شدند، حضرت فرمود:
«یا أَبا هارُونَ مَنْ أَنْشَدَ فِى الْحُسَیْنِ فَأَبْکى عَشْرَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (اى ابوهارون! هرکس بر امام حسین(علیه السلام) مرثیه بخواند و ده نفر را بگریاند، پاداش او بهشت است).(8)
5 ـ اهمّیّت به تربت امام حسین(علیه السلام)
دشمنان اسلام از بنى امیّه و بنى عبّاس با تمام توان، تلاش مى کردند تا قیام امام(علیه السلام)و یاران پاکباخته اش به دست فراموشى سپرده شود و مردم از آن سخنى نگویند و حتّى اثرى از قبر آن امام همام به جاى نماند.
از این رو، برخى از خلفاى عبّاسى بارها به ویران کردن قبر آن حضرت اقدام کردند.(9) ولى از آن سو ائمّه اطهار(علیهم السلام) در هر فرصتى براى مقابله با این جریان بپا خواستند و تربت آن حضرت را قطعه اى از خاک بهشت، مایه شفاى دردها، و موجب برکت زندگى دانسته اند.
در روایتى از امام موسى بن جعفر(علیهما السلام) مى خوانیم: «لا تَأْخُذُوا مِنْ تُرْبَتی شَیْئاً لِتَبَرَّکُوا بِهِ، فَإِنَّ کُلَّ تُرْبَة لنا مُحَرَّمَةٌ إِلاَّ تُرْبَةُ جَدِّى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَها شِفاءً لِشِیعَتِنا وَ أَوْلِیائِنا»؛ (از تربت من چیزى براى تبرّک بر ندارید، زیرا همه تربت ها جز تربت جدّم امام حسین(علیه السلام) (خوردنش) حرام است. خداوند ـ عزّ و جلّ ـ آن را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است!).(10)
در حالات امام سجّاد(علیه السلام) آمده است که در پارچه اى تربت امام حسین(علیه السلام) را نگه مى داشت.
«فَکانَ إِذا حَضَرَتْهُ الصَّلاةُ صَبَّهُ عَلى سَجّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَیْهِ»؛ (هرگاه وقت نماز مى رسید، آن (تربت) را روى سجّاده اش مى ریخت و بر آن سجده مى کرد).(11)
مجموع روایاتى که در مورد تربت امام حسین(علیه السلام) وارد شده است، مى رساند که استفاده از برکت آن تربت پاک، از نخستین روز ولادت، با بازکردن کام نوزاد با آن آغاز شده و تا واپسین لحظات حیات و قراردادن تربت در قبر، به پایان مى رسد.(12) همچنین ساختن مهر و تسبیح با تربت کربلا و همراه داشتن آن و خوردن مقدار بسیار کمى (مثلا به اندازه یک عدس در آب حل کند و بخورد) از آن به قصد شفا و باز کردن افطار در روز عید فطر با آن مورد ترغیب و توصیه ائمّه اطهار(علیهم السلام) بوده است.(13)
6 ـ اهتمام ویژه به زیارت مرقد امام حسین(علیه السلام)
ائمّه اطهار(علیهم السلام) گذشته از آن که خودشان به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) مى رفتند، با بیان پاداش هاى عظیم براى زیارت آن حضرت، شیعیان را براى رفتن به کربلا تشویق و بسیج مى کردند و خاطره آن شهیدان پرافتخار را زنده نگه داشته، ضربات سنگینى را برپیکر کفر و عناد و دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) وارد مى کردند.
از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: «ما مِنْ اَحَد یَوْمَ الْقِیامَةِ إِلاَّ وَ هُوَ یَتَمَنّى أَنَّهُ زارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلىٍّ(علیهما السلام) لِما یَرى لَما یُصْنَعُ بِزُوّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)مِنْ کَرامَتِهِمْ عَلَى اللهِ»؛ (هر کسى در روز قیامت، آرزو مى کند که از زائران قبر امام حسین(علیه السلام)باشد، از فزونى آنچه از کرامت آنان (زائران قبر آن حضرت) نزد خداوند مشاهده مى کند).(14)
و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ عَلى مَوائِدِ نُور یَوْمَ الْقِیامَةِ، فَلْیَکُنْ مِنْ زُوّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)»؛ (هر کس دوست دارد روز قیامت در کنار سفره هاى نور الهى بنشیند، باید از زائران امام حسین(علیه السلام) باشد).(15)
حتّى در برخى از روایات زیارت مکرّر آن حضرت توصیه شده است.
امام ششم(علیه السلام) مى فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى اللهِ یَوْمَ الْقِیمَةِ، وَ تَهَوَّنَ عَلَیْهِ سَکْرَةُ الْمَوْتِ، وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، فَلْیَکْثُرْ زِیارَةَ قَبْرِ الْحُسَینِ(علیه السلام)»؛ (هر کس دوست دارد در قیامت نظر به رحمت هاى الهى کند و سختى جان کندن بر او آسان شود و هول و هراس قیامت از او برطرف گردد، مرقد امام حسین(علیه السلام)را بسیار زیارت کند).(16)(17)
پی نوشت:
(1). وسائل الشیعة، ج 10، ص 398. ابواب المزار، باب 66، ح 20.
(2). امالى صدوق، ص 142.
(3). مأساة الحسین، ص 117 و مجمع مصائب اهل البیت، خطیب هندوبى، ج 1، ص 24 (مطابق نقلِ ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1421، ص 4).
(4). وسائل الشیعة، ج 2، ص 922، باب 87، ح 7.
(5). بحارالانوار، ج 46، ص 108 .
(6). بحارالانوار، ج 44، ص 284 و وسائل الشیعة، ج 10، ص 394، ح 8 .
(7). بحارالانوار، ج 44، ص 288.
(8). بحارالانوار، ج 44، ص 287.
(9). در بحارالانوار، ج 45، ص 390 بابى تحت عنوان «جور الخلفاء على قبره الشریف» درباره تلاش خلفاى جور براى تخریب قبر آن حضرت آمده است.
(10). وسائل الشیعة، ج 10، ص 414، ح 2 و بحارالانوار، ج 98، ص 118.
(11). بحارالانوار، ج 98، ص 135. براى اطلاع بیشتر مراجعه شود به وسائل الشیعة، ج 10، ص 420، باب 75، (باب استحباب اتّخاذ سبحة من تربة الحسین(علیه السلام)).
(12). از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «حَنِّکُوا أَوْلادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)؛ کام نوزادانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) باز کنید». (وسائل الشیعة، ج 10، ص 410، ح 8).
(13). مراجعه شود به: وسائل الشیعة، ج 10، ص 414، باب 72 و ص 408، باب 70.
(14). بحارالانوار، ج 98، ص 72 ؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 330، ح 37.
(15). بحارالانوار، ج 98، ص 72؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 330، ح 38.
(16). بحارالانوار، ج 98، ص 77؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 331، ح 40.
(17). گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص50.
امامان (علیهم السلام) در تلاش براى زنده نگهداشتن یاد امام حسین(علیه السلام) از شیوه هاى گوناگونى استفاده مى کردند، از جمله:
1 ـ برپایى مجالس سوگوارى
علقمه حضرمى نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام) در روز عاشورا براى امام حسین(علیه السلام) در خانه اش اقامه عزا مى کرد.
«...ثُمَّ لَیَنْدِبُ الْحُسینَ(علیه السلام) وَ یَبْکِیهِ وَ یَأْمُرُ مَنْ فِی دارِهِ مِمَّنَ لا یَتَّقِیهِ بِالْبُکاءِ عَلَیْهِ ... وَلْیَعُزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِهِمْ بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)»؛ (امام باقر(علیه السلام) بر امام حسین مى گریست و به افرادى که در خانه بودند و از آنان تقیّه نمى کرد، مى فرمود: بر آن حضرت سوگوارى کنند... و به آنان مى فرمود در مصیبت حسین(علیه السلام) به یکدیگر تسلیت بگویند).(1)
برکاتى که امروز از مجالس سوگوارى آن حضرت نصیب امّت اسلام شده و مى شود بر کسى پوشیده نیست. آثار فرهنگى و تربیتى وآموزشى این سنّت ماندگارِ ائمّه اطهار(علیهم السلام) آنقدر زیاد است که قسمت اعظم فرهنگ شیعى به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن متأثّر است.
2 ـ یادآورى مصایب آن حضرت(علیه السلام)
در مناسبت هاى مختلف در حدیثى مى خوانیم امام صادق(علیه السلام) به داود رقّى فرمود:
«إِنِّی ما شَرِبْتُ ماءً بارِداً إِلاَّ وَ ذَکَرْتُ الْحُسَینَ(علیه السلام)»؛ (من هرگز آب سرد ننوشیدم مگر این که به یاد امام حسین(علیه السلام) افتادم).(2)
در روایتى دیگر مى خوانیم وقتى که منصور دوانیقى درِ خانه امام صادق(علیه السلام) را آتش زد، آن حضرت در منزل حضور داشت و آتش را خاموش کرده و دختران و بانوان وحشت زده اش را آرام نمود. فرداى آن روز تعدادى از شیعیان براى احوالپرسى خدمت امام(علیه السلام) شرفیاب شدند. امام(علیه السلام) را گریان و اندوهگین یافتند، پرسیدند: این همه اندوه و گریه از چیست؟ آیا به دلیل گستاخى و بى حرمتى آنان نسبت به شما است؟ امام(علیه السلام) پاسخ داد:
«لا، وَ لکِنْ لَمّا أَخَذَتِ النّارُ ما فِی الدِّهْلِیزِ نَظَرْتُ إِلى نِسائِى وَ بَناتِى یَتَراکَضْنَ فِی صَحْنِ الدّارِ مِنْ حُجْرَة إِلَى حُجْرَة وَ مِنْ مَکان إِلى مَکان هذا وَ أَنَا مَعَهُنَّ فِی الدّارِ فَتَذَکَّرْتُ فِرارَ عِیالِ جَدِّىَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَوْمَ عاشُورا مِنْ خَیْمَة إلى خَیْمَة وَ مِنْ خِباء إلى خِباء»؛ امام(ع) فرمود: (هرگز براى این گریه نمى کنم، بلکه گریه من براى این است که وقتى آتش زبانه کشید، دیدم بانوان و دختران من از این اطاق به آن اطاق و از این جا به آن جا پناه مى برند با این که (تنها نبودند و) من نزدشان حضور داشتم، با دیدن این صحنه به یاد بانوان جدّم حسین(علیه السلام)در روز عاشورا افتادم که از خیمه اى به خیمه دیگر و از پناهگاهى به پناهگاه دیگر فرار مى کردند و مردان آنها همه شهید شده بودند).(3)
3ـ گریستن و گریاندن
از مؤثّرترین تدابیر ائمّه اطهار(علیهم السلام) براى احیاى نهضت عاشورا گریه بر امام حسین(علیه السلام)است. امام سجّاد(علیه السلام)در طول دوران امامتش پیوسته سوگوار قصّه عاشورا بود و در این مصیبت آن قدر گریست که از «بکّائین عالم» (بسیار گریه کنندگان) لقب داده شد.(4)
آن حضرت مى فرمود: «إِنِّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ إِلاّ خَنَقَتْنِى الْعَبْرَةُ»؛ (هر زمان که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه (کربلا) مى افتم، اشک گلوگیرم مى شود).(5)
گریه هاى امام(علیه السلام) که در هر مناسبتى به آن اقدام مى کردند باعث بیدارى عمومى و مانع از فراموش شدن نام و یاد شهیدان عاشورا شد.
امامان بزرگوار شیعه نه تنها خود در عزاى سالار شهیدان مى گریستند، بلکه همواره مردم را به گریستن بر امام حسین(علیه السلام) تشویق و ترغیب مى کردند.
در روایتى از امام رضا(علیه السلام) آمده است: «فَعَلى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، فَإِنَّ الْبُکاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ»؛ (پس بر همانند حسین(علیه السلام) باید گریه کنندگان گریه کنند، چرا که گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را مى ریزد).(6)
به موازات ثوابهاى عظیمى که براى گریستن در روایات آمده است، براى گریاندن و حتّى «تباکى» (حالت گریه به خود گرفتن) ثوابهاى زیادى ذکر شده است.
4ـ تشویق شاعران به مرثیه سرائی
در روایتى در ارتباط با گریه بر مظلومیّت اهل بیت(علیهم السلام) مى خوانیم:
«... مَنْ بَکى وَ أَبْکى واحِدَاً فَلَهُ الْجَنَّةُ، وَ مَنْ تَباکى فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (هر کس بگرید و (حتّى) یک تن را بگریاند، پاداشش بهشت است و هر کس حالت اندوه و گریه به خود بگیرد پاداش او بهشت است).(7)
شاعرانى که مصایب امام حسین(علیه السلام) را به شعر درآورده و در مجالس و محافل مى خواندند، همواره مورد لطف خاصّ و عنایت ویژه ائمّه معصومین(علیهم السلام) قرار داشتند. شعراى بنامى چون «کُمَیت اسدى»، «دِعبل خُزاعى»، «سیّد حِمْیرى» و... به عنوان (شاعران اهل بیت) با تشویق ائمّه اطهار(علیهم السلام) از موقعیّت هاى اجتماعى بلندى در بین مردم برخوردار بودند.
هارون مکفوف (یکى از یاران امام صادق(علیه السلام)) مى گوید: به محضر آن حضرت شرفیاب شدم، فرمود: «برایم مرثیه بخوان. برایش خواندم. فرمود: «لا، کَما تَنْشِدُونَ وَکَما تَرْثِیهِ عِنْدَ قَبْرِهِ»؛ (این گونه نمى خواهم، آن گونه که در کنار قبر آن حضرت(علیه السلام) مرثیه مى خوانید، بخوان) و من خواندم:
أُمْرُرُ عَلى جَدَثِ الْحُسَیْنِ *** فَقُلْ لاََعْظُمِهِ الزَّکِیَّةِ
«از کنار قبر حسین(علیه السلام) گذر کن و به آن استخوان هاى پاک او بگو...»
دیدم آن حضرت به گریه افتاد، سکوت کردم، ولى فرمود: ادامه بده، ادامه دادم. فرمود: «باز هم بخوان» خواندم تا به این بیت رسیدم:
یا مَرْیَمُ قُومی وَانْدُبِی مَوْلاکِ *** وَ عَلَى الْحُسَینِ فَاسْعَدی بِبُکاکِ
«اى مریم! برخیز و بر مولاى خود ندبه کن و با گریه ات بر حسین(علیه السلام)رستگارى طلب کن».
دیدم امام صادق(علیه السلام)گریه کرد و بانوان، شیون سر دادند. وقتى آرام شدند، حضرت فرمود:
«یا أَبا هارُونَ مَنْ أَنْشَدَ فِى الْحُسَیْنِ فَأَبْکى عَشْرَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (اى ابوهارون! هرکس بر امام حسین(علیه السلام) مرثیه بخواند و ده نفر را بگریاند، پاداش او بهشت است).(8)
5 ـ اهمّیّت به تربت امام حسین(علیه السلام)
دشمنان اسلام از بنى امیّه و بنى عبّاس با تمام توان، تلاش مى کردند تا قیام امام(علیه السلام)و یاران پاکباخته اش به دست فراموشى سپرده شود و مردم از آن سخنى نگویند و حتّى اثرى از قبر آن امام همام به جاى نماند.
از این رو، برخى از خلفاى عبّاسى بارها به ویران کردن قبر آن حضرت اقدام کردند.(9) ولى از آن سو ائمّه اطهار(علیهم السلام) در هر فرصتى براى مقابله با این جریان بپا خواستند و تربت آن حضرت را قطعه اى از خاک بهشت، مایه شفاى دردها، و موجب برکت زندگى دانسته اند.
در روایتى از امام موسى بن جعفر(علیهما السلام) مى خوانیم: «لا تَأْخُذُوا مِنْ تُرْبَتی شَیْئاً لِتَبَرَّکُوا بِهِ، فَإِنَّ کُلَّ تُرْبَة لنا مُحَرَّمَةٌ إِلاَّ تُرْبَةُ جَدِّى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَها شِفاءً لِشِیعَتِنا وَ أَوْلِیائِنا»؛ (از تربت من چیزى براى تبرّک بر ندارید، زیرا همه تربت ها جز تربت جدّم امام حسین(علیه السلام) (خوردنش) حرام است. خداوند ـ عزّ و جلّ ـ آن را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است!).(10)
در حالات امام سجّاد(علیه السلام) آمده است که در پارچه اى تربت امام حسین(علیه السلام) را نگه مى داشت.
«فَکانَ إِذا حَضَرَتْهُ الصَّلاةُ صَبَّهُ عَلى سَجّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَیْهِ»؛ (هرگاه وقت نماز مى رسید، آن (تربت) را روى سجّاده اش مى ریخت و بر آن سجده مى کرد).(11)
مجموع روایاتى که در مورد تربت امام حسین(علیه السلام) وارد شده است، مى رساند که استفاده از برکت آن تربت پاک، از نخستین روز ولادت، با بازکردن کام نوزاد با آن آغاز شده و تا واپسین لحظات حیات و قراردادن تربت در قبر، به پایان مى رسد.(12) همچنین ساختن مهر و تسبیح با تربت کربلا و همراه داشتن آن و خوردن مقدار بسیار کمى (مثلا به اندازه یک عدس در آب حل کند و بخورد) از آن به قصد شفا و باز کردن افطار در روز عید فطر با آن مورد ترغیب و توصیه ائمّه اطهار(علیهم السلام) بوده است.(13)
6 ـ اهتمام ویژه به زیارت مرقد امام حسین(علیه السلام)
ائمّه اطهار(علیهم السلام) گذشته از آن که خودشان به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) مى رفتند، با بیان پاداش هاى عظیم براى زیارت آن حضرت، شیعیان را براى رفتن به کربلا تشویق و بسیج مى کردند و خاطره آن شهیدان پرافتخار را زنده نگه داشته، ضربات سنگینى را برپیکر کفر و عناد و دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) وارد مى کردند.
از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: «ما مِنْ اَحَد یَوْمَ الْقِیامَةِ إِلاَّ وَ هُوَ یَتَمَنّى أَنَّهُ زارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلىٍّ(علیهما السلام) لِما یَرى لَما یُصْنَعُ بِزُوّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)مِنْ کَرامَتِهِمْ عَلَى اللهِ»؛ (هر کسى در روز قیامت، آرزو مى کند که از زائران قبر امام حسین(علیه السلام)باشد، از فزونى آنچه از کرامت آنان (زائران قبر آن حضرت) نزد خداوند مشاهده مى کند).(14)
و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ عَلى مَوائِدِ نُور یَوْمَ الْقِیامَةِ، فَلْیَکُنْ مِنْ زُوّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)»؛ (هر کس دوست دارد روز قیامت در کنار سفره هاى نور الهى بنشیند، باید از زائران امام حسین(علیه السلام) باشد).(15)
حتّى در برخى از روایات زیارت مکرّر آن حضرت توصیه شده است.
امام ششم(علیه السلام) مى فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى اللهِ یَوْمَ الْقِیمَةِ، وَ تَهَوَّنَ عَلَیْهِ سَکْرَةُ الْمَوْتِ، وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، فَلْیَکْثُرْ زِیارَةَ قَبْرِ الْحُسَینِ(علیه السلام)»؛ (هر کس دوست دارد در قیامت نظر به رحمت هاى الهى کند و سختى جان کندن بر او آسان شود و هول و هراس قیامت از او برطرف گردد، مرقد امام حسین(علیه السلام)را بسیار زیارت کند).(16)(17)
پی نوشت:
(1). وسائل الشیعة، ج 10، ص 398. ابواب المزار، باب 66، ح 20.
(2). امالى صدوق، ص 142.
(3). مأساة الحسین، ص 117 و مجمع مصائب اهل البیت، خطیب هندوبى، ج 1، ص 24 (مطابق نقلِ ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1421، ص 4).
(4). وسائل الشیعة، ج 2، ص 922، باب 87، ح 7.
(5). بحارالانوار، ج 46، ص 108 .
(6). بحارالانوار، ج 44، ص 284 و وسائل الشیعة، ج 10، ص 394، ح 8 .
(7). بحارالانوار، ج 44، ص 288.
(8). بحارالانوار، ج 44، ص 287.
(9). در بحارالانوار، ج 45، ص 390 بابى تحت عنوان «جور الخلفاء على قبره الشریف» درباره تلاش خلفاى جور براى تخریب قبر آن حضرت آمده است.
(10). وسائل الشیعة، ج 10، ص 414، ح 2 و بحارالانوار، ج 98، ص 118.
(11). بحارالانوار، ج 98، ص 135. براى اطلاع بیشتر مراجعه شود به وسائل الشیعة، ج 10، ص 420، باب 75، (باب استحباب اتّخاذ سبحة من تربة الحسین(علیه السلام)).
(12). از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «حَنِّکُوا أَوْلادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)؛ کام نوزادانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) باز کنید». (وسائل الشیعة، ج 10، ص 410، ح 8).
(13). مراجعه شود به: وسائل الشیعة، ج 10، ص 414، باب 72 و ص 408، باب 70.
(14). بحارالانوار، ج 98، ص 72 ؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 330، ح 37.
(15). بحارالانوار، ج 98، ص 72؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 330، ح 38.
(16). بحارالانوار، ج 98، ص 77؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 331، ح 40.
(17). گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص50.