دنیای امروز دنیای ارتباطات است. 75٪ اوقات روزانه ما ، صرف ارتباط با دیگران می شود و شاید بتوان گفت بیشتر موفقیت های ما به روابطمان وابسته است . در دنیای امروز هرکس دارای یک سری مشکلاتی است که با آنها دست و پنجه نرم می کند. گاهی آنقدر این مشکلات بر انسان چیره می شود که انسان را از زندگی و کار می اندازد. در چنین شرایطی است که هم ما و هم دیگران دوست داریم افرادی داشته باشیم که این احساسات ما را درک کنند و ما را تا حد امکان یاری برسانند. این یک نوع مهارت است که البته نیاز به آموختن دارد.
تعریف
همدلی یعنی اینکه بفهمید طرف مقابل از چه چیزی در رنج است؛ چه مسئله ای او را نارحت می کند و چطور می توانید خود را جای او بگذارید و احساس او را درک کنید. همدلی رابطه شما را با دیگران مستحکم می کند؛ اجازه می دهد آن ها را درک کنید و آن ها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی شناخت احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشم آن ها.به این مثال دقت کنید:
آقای محمدی مدتی است که به خاطر مشکلات خانوادگی نمی تواند سروقت در مدرسه حضور یابد و گاهی تاخیر دارد. او مشکل خود را با مدیر مدرسه در میان گذاشته است.
برخورد همدلانه مدیر: متوجهم که این مشکلات برنامه کاریت را با اشکال مواجه کرده است.
برخورد ناهمدلانه مدیر: در هر حال همه مشکل دارند و اگر قرار باشد همه اینطوری رفتار کنند که نمی شود.
نکته مهم: همدلی به معنای تایید درست بودن رفتارها یک فرد نیست. مثلا در مورد آقای محمدی برخورد همدلانه مدیر به این معنی نیست که رفتار آقای محمدی صحیح یا غلط است، بلکه در برخورد همدلانه نشان می دهیم که احساس فرد را درک می کنیم و متوجه مشکل او هستیم.
در ادامه ی برخورد همدلانه، آقای مدیر می تواند بگوید که خب ، حالا فکر میکنی چطور می توانی با داشتن این مشکل به موقع سر کار حاضر شوی؟ چون ضوابط اداری بر حضور به موقع سرکار اهمیت زیادی می دهد و من نگرانم از اینکه با ادامه این وضعیت مشکلات دیگری برای تو پیش بیاید. آیا من می توانم در این زمینه کمکی برایت بکنم؟
همانطور که ملاحظه کردید با این برخورد، مدیر با احساسات و شرایط آقای محمدی همدلی می کند و نشان می دهد که متوجه شرایط او هست ولی نمی تواند خارج از ضوابط اداری عمل کند ، با این حال آماده ی همفکری با او نیز هست.
جایگاه همدلی در زندگی
همدلی ما را رشد می دهد و روحمان را عمیق تر می کند. وقتی احساسات دیگران را می شناسید، در واقع مثل این است که خودتان چنین احساساتی را تجربه کرده اید. مهم تر از همه اینکه اگر با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از دریچه ای دیگر خواهید دید و حتما راه حل هایی را ارائه می دهید که شاید به ذهن او خطور نکرده باشد. طرف مقابل احساس درک شدگی می کند و این باعث رهایی از تنهایی می شود و حمایت و علاقه اجتماعی تولید می کند.
همدلی، باعث افزایش مسئولیت پذیری در برابر دیگران می شود و روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و باعث ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، در برابر انسان های دیگر می شود. همین امر سبب افزایش احترام و اعتماد در بین افراد جامعه می شود.
وجود توان همدلی در فرد، علامت خودآگاهی ، سلامت روان ، ارزش قائل شدن برای خود و دوست داشتن خود (نه به معنای خودشیفتگی) است و نبود همدلی به معنی نقص در بلوغ هیجانی و شناختی است که منجر به ناتوانی در دوست داشتنِ دیگران می شود. همدلی از افراط و تفریط و تعصب داشتن در اعتقادات و نظرات جلوگیری می کند و باعث انعطاف پذیری در زندگی می شود.
چه عواملی مانع همدلی با دیگران می شود؟
نصیحت کردن، راهنمایی کردن و ارائه راه حل
در این موارد قبل از اینکه به احساس فرد مقابل و دیدگاه او توجه شود، سیلی از راه حل ها و راهنمایی ها بیان می شود.
سرزنش کردن
مثلا دوستتان با همسرش اختلاف پیدا کرده و مساله را با شما در میان گذاشته، شما قبل از اینکه احساسات او را درک کنید، شروع می کنید به تشر زدن به او که مثلا تو همیشه احساساتی بودی، از اول هم گفتم با منطق ازدواج کن و...
به رخ کشیدن و مقایسه کردن
مقایسه کردن افراد با یکدیگر نه تنها امری اشتباه است بلکه بسیار صدمه زننده نیز هست. هیچ انسانهایی وجود ندارند که شرایط یکسانی داشته باشند. بنابراین نمی توان انسانها را با یکدیگر مقایسه کرد. بدترین تاثیر مقایسه جایی است که شما با کسی درد و دل می کنید و مشکل خود را بیان می کنید که ناگهان فرد مقابل شما را با دیگری مقایسه می کند. شما چه حس و حالی پیدا میکنید؟
بی اهمیت و کوچک شمردن مشکل
گاهی وقت ها ما احساس می کنیم با کوچک کردن مشکل به طرف مقابلمان کمک می کنیم ولی چه مشکل کوچک باشد و چه بزرگ، طرف مقابل ما از آن احساس ناراحتی می کند و این حرکت شما نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه طرف مقابل احساس می کند که شما او را درک نمی کنید.
اغراق کردن یا بزرگ کردن مشکل
مثلا شخصی با شما درد دل می کند که به خاطر فشار خون نمی تواند به راحتی زندگی کند و شما به جای اینکه با او همدلی کنید، می گویید مطمئنی از فشار خون است، شاید سرطان داشته باشی؟! در این حالت، شما دوستتان را دچار اضطراب و تشویش می کنید هرچند نیت تان خیر بوده باشد.
تعریف و تمجید از توانایی ها
در بعضی موارد افراد برای کمک به شخصی که ناراحت هستند به تعریف و تمجید روی می آورند و سعی می کنند به طرف مقابل القا کنند که شما قوی تر و تواناتر از این هستید که از این موضوع ناراحت شوید.در این موقع طرف مقابل احساس می کند که شما در مورد او تا به حال اشتباه فکر میکرده اید و او را فردی توانا می دانستید ولی حالا با بیان این مشکل انگار شما به ضعف او پی برده اید و به او برچسب ضعیف بودن زده اید. و این یک نوع قضاوت است و قضاوت کردن، بدترین دشمن همدلی محسوب می شود.
نحوه بیان همدلی
اگر چه درک همدلی برای همه ما آسان است ولی نحوه بیان همدلی یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین و تکرار و ممارست دارد. برای بیان همدلی باید اصول زیر را رعارت کنید:
به صحبت های دیگران خوب گوش کنید
گوش کردن فعال، اساس و مقدمه ی هر نوع ارتباط سالمی است. چنانچه به گفته های دیگران توجهی نداشته باشید یا توجه اندکی داشته باشید، نمی توانید برخورد همدلانه ای نشان دهید. لازمه خوب گوش دادن آن است که کارتان را کنار بگذارید و به صورت طرف مقابلتان نگاه کنید و به حرف هایش خوب و دقیق گوش کنید.
به احساسات و هیجان های فرد مقابل توجه کنید
نکته اساسی در بیان همدلی توجه به احساس و هیجان فرد مقابل است. دقت داشته باشید در اکثر موارد هنگامی که فردی از شرایط خود صحبت می کند یا درد دل می کند یا مشکلی را در میان می گذارد، قبل از آنکه به دنبال راهنمایی، نصیحت و یا راه حل باشد، نیاز به آن دارد که فرد مقابل متوجه شودکه او چه احساس و حالتی را تجربه می کند. به همین دلیل قبل از آنکه راهنمایی کنید، سعی کنید احساس و حالت هیجانی فرد مقابل را مقابل را متوجه شوید.
عده ای فکر میکنند این برخورد کمک چندانی به فرد مقابل نمی کند بلکه آنچه که او به دنبالش است، راهنمایی، اطلاعات، کمک و... است. بهتر است بدانید بدون توجه به احساس و هیجان فرد مقابل هیچ یک از این موارد کمکی نمی کند. حتی در رشته های مشاوره و روان شناسی تاکید می شود که در فرآیند مشاوره و روان درمانی قبل از هر فعالیت دیگری به احساس و حالات هیجانی فرد مقابل توجه کنید.
از دیدگاه او به قضیه نگاه کنید
برای اینکه بهتر بتوانید احساس و هیجان فرد مقابل را متوجه شوید، سعی کنید خود را جای او قرار دهید و از دیدگاه او به قضیه نگاه کنید. در این صورت بهتر متوجه خواهید شد که او چه حالات و احساساتی را تجربه می کنید.
از احساساتش انعکاس ارائه کنید
پس از آنکه احساس و حالات هیجانی او را متوجه شدید، از تکنیک انعکاس احساس استفاده کنید. این تکنیک بسیار ساده و آسان است، شما فقط کافی است همان کلماتی که او به کار می برد و احساساتش را بیان میکند به او برگردانید.
مثلا علی در شب مهمانی باعث ناراحتی دوستش شده است و موضوع را با او در میان گذاشته است. برخورد همدلانه در اینجا اینست که بگوید: آنطور که فهمیدم تو از دست من نارحت شدی ولی من منظور خاصی نداشتم. و برخورد غیر همدلانه اینست که بگوید: من نمی فهمم تو چرا اینقدر حساس هستی؟
برخورد واقعی داشته باشید
سعی کنید با احساس و عاطفه طرف مقابلتان همراه و هماهنگ شوید و به هنگام انعکاس احساس، برخورد شما واقعی باشد نه تصنعی و ماشینی. بدین منظور سعی کنید که تن صدای شما با تن صدای تن احساس طرف مقابل هماهنگ باشد. اگر او آرام صحبت میکنید شما نباید بلند صحبت کنید و اگر غمگین است نباید لحن شما شاد باشد. به این صورت شما به صورت های مختلف کلامی و غیر کلامی به طرف مقابلتان نشان می دهید که متوجه احساسات او هستید.
خلاصه ای از احساسات و هیجانات طرف مقابل را به او برگردانید
فرد مقابل با شنیدن خلاصه و جمع بندی از هیجانی که دارد، احساس می کند که شما متوجه حالات او شده اید و او را درک می کنید. بهتر است بیان همدلانه شما با عباراتی مانند موارد زیر شروع شود:
*به نظرم ....
*آن طور که من فهمیدم...
*اگر اشتباه نکرده باشم...
*تصور می کنم که...
اینگونه بیان همدلانه باعث می شود که اگر به درستی متوجه احساس طرف مقابل نشده باشید، صحبت شما باعث ناراحتی و سوء تفاهم نشود و وی به راحتی بتواند عبارت شما را رد کند.
تمرین هایی برای کسب مهارت و تقویت همدلی
1- خودرا درموقعیتی فرض کنید که احساس تنهایی می کنید. تمایل دارید اطرافیان چه کاری برای شما انجام دهند؟ چه جملاتی را به شما بگویند؟ این موقعیت را بنویسید و بعد آنچه را فکر می کنید ثبت کنید.
2- خود را درموقعیتی تجسم کنید که احساس شکست می کنید. تمایل دارید اطرافیان چه کاری انجام دهند؟ چه کلماتی را به زبان بیاورند؟ موقعیت فرضی را بنویسید و سپس آنچه را فکر می کنید ثبت کنید.
این موارد را نیز فراموش نکنید
-همدلی کردن دارای حد و اندازه است، افراط در آن امکان سوء استفاده را فراهم می کند.
- همیشه اطرافیان خود را به خاطر رفتارهای همدلانه تشویق کنید.
- در برابر افرادی که موجب ناامیدی و دلسردی می شوند و یا احساسات همدلانه را جدی نمی گیرند، مقاومت کنید یا از آن ها دوری کنید.
نویسنده: جواد محمدلو