پروژه تغییر همسر

همسران باید با برخی از خصوصیات اخلاقی همسرشان کنار بیایند و اگر مایلند همسرشان عوض شود، باید اجازه بدهند خودش طی یک زمان کافی این کار را انجام دهد نه از سر اجبار و خواست همسر.
پنجشنبه، 19 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
پروژه تغییر همسر
تغییر کردن، یک امر ارادی اما زمان بر است و نیازمند شناخت کافی است.
 
همسران باید با برخی از خصوصیات اخلاقی همسرشان کنار بیایند و اگر مایلند همسرشان عوض شود، باید اجازه بدهند خودش طی یک زمان کافی این کار را انجام دهد نه از سر اجبار و خواست همسر.

تعداد کلمات 1496 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

تغییر همسر
 

شکست در پیش است

ما نمی­توانیم همسرمان را مجبور کنیم تا رفتارش را تغییر دهد یا آن­گونه رفتار کند که ما می­خواهیم. ما قدرت نداریم همسرمان را به هیئتی درآوریم که دوست داریم. در واقع، «تغییر همسر به وسیله همسر» دست­کم تا وقتی­که اراده خود وی در میان نباشد، غیر ممکن است و اگر همسران چنین پروژه­ای را دنبال کنند، این پروژه به حتم شکست خواهد خورد. پژوهش­های بسیاری در این زمینه انجام شده­اند که این نظر را ثابت کرده­اند.
هزار حیله برانگیخت، حافظ از سرِ فکر        در آن هوس که شود آن نگار رام و، نشد
زیرا هر فردی، شخصیت و ویژگی­های متمایزی دارد که تغییر آن بسیار دشوار یا ناممکن است؛ همان­گونه که خداوند می­فرماید: «هر کس بر حسب شکل گیرى شخصیتش عملى انجام خواهد داد».[1] در عین­حال، زن و شوهر ممکن است بتوانند به صورت غیر مستقیم، یکدیگر را تغییر بدهند، اما مستقیم هرگز.
 

شکایت مردان

در همین رابطه، بیشترین شکایتی که مردان در مورد زنان ابراز می­کنند، آن است که زنان همواره سعی می­کنند مردان را تغییر دهند. وقتی یک زن، به مردی عشق می­ ورزد، زن احساس مسئولیت می­ کند و می­ کوشد مرد را در جهت بهتر انجام دادن کارهایش یاری رساند و منتظر فرصتی است تا به شوهرش کمک کند و به او بگوید چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد. تصور زن این است که در حال پشتیبانی از همسرش است. در صورتی که، گمان مرد بر این است که قصد واقعی زن، تسلط پیدا کردن بر اوست. مرد مایل است که همسرش مطیع و همراه او باشد، نه مسلط بر او.
 

خودمختار

مردان افتخار می­کنند که خودشان به تنهایی کارهایشان را انجام دهند و از نظر آنها، خودمختاری نشانه توانایی، قدرت و شایستگی مرد است و با اینکه گاهی آنها از کمک و توجه زن قدردانی می­کنند، اما کمک و توجه بیش از اندازه، موجب کاهش اعتماد به نفس و یا دلسردی مرد می­شود.
شناخت این ویژگی مردان، به زنان کمک می­کند تا دریابند چرا مردان در برابر اصلاح رفتارشان یا انجام آنچه به آنها توصیه می­شود، تا آن اندازه مقاومت می­کنند. ارائه توصیه­ای نابه­جا به مردان، این تصور را در ذهن آنها ایجاد می­کند که آنها نمی­دانند چه کار کنند یا خودشان از پس کارهایشان بر نمی­آیند. مردان در برابر چنین رفتاری بسیار حساس­اند؛ زیرا مسئله شایستگی برای آنها اهمیت بسیاری دارد.
 

تصور اشتباه

وقتی زن می­کوشد تا به خیال خودش زمینه­های رشد شوهرش را فراهم آورد، مرد تصور می­کند که همسرش می­خواهد او را تغییر دهد. این پیام در ذهن مرد چنین تداعی می­شود که کارش ساخته است. زن نمی­تواند تشخیص دهد که تلاش او برای کمک به همسرش، ممکن است موجب تحقیر شوهرش شود. زن به اشتباه تصور می­کند که تنها با کمک کردن به همسرش می­تواند سبب پیشرفت او شود.
 

تغییر خودمان 

بنابراین، در چنین مواقعی که تغییر دادن زن یا شوهر برای ما امکان­پذیر نیست، تنها یک راه می­ماند: اینکه تغییر را در خودمان به وجود بیاوریم، حتی اگر همسرمان تغییر نکند. شاید غیر منصفانه به نظر برسد، اما این یکی از واقعیت­های مهم زندگی است. هدف زندگی مشترک، رشد و بالندگی است. به این امید نباشید که پیش از تغییر شما، همسرتان تغییر کند. به او امیدوار باشید، دوستش داشته باشید، مرزهای مناسب برای وی ایجاد کنید، اما تغییر بین شما و خداست.
تو با خداى خود انداز کار و، دل خوش دار        که رحم اگر نکند مدعى، خدا بکند
حضرت­ علی علیه­ السلام فرمودند: «اى مردم! خوشا به حال کسى که عیب خودش، او را از دنبال کردن عیوب مردم باز دارد»[2].

بیشتر بخوانید :
با تغییر نگرش، رفتارمان را عوض کنیم
تغییر پذیری در رفتار

سلطه گر

مسئله این است که گاهی برخی همسران، نهایت کاری که انجام می­دهند این است که از همسرشان ­بخواهند تغییر کند، بدون اینکه خود آنها کوچک­ترین تغییری در خود بوجود آورند. برای نمونه، وقتی­ زنی به شلختگی همسرش معترض است و مدام با وی در این­مورد مشاجره دارد و از او می­خواهد رفتارش را تغییر دهد، اما به خواسته­های سلطه­گرانه خود توجهی نمی­کند، بخت چندانی برای تغییر همسرش ندارد.
عاطفه از دیر آمدن هر روزه مهران از سر کار به خانه خسته شده بود. چون شغل مهران آزاد بود، بیشتر مواقع دیر به خانه می­آمد. به ظاهر چیز مهمی نبود، اما هرچه زمان می­گذشت، دیر آمدن مهران معضل بزرگ­تری می­شد. عاطفه کار روزانه­اش را طوری تنظیم می­کرد که بچه­ها موقع شام حاضر باشند. او دلش می­خواست مهران هم به موقع در خانه حضور داشته باشد.
اگر رفیق شفیقى، درست‌پیمان باش         حریف خانه و گرمابه و گلستان باش[3]
مشاجره، تذکر، ملامت، غر زدن و... دردی را دوا نکرد. مهران یا به این ترتیب از خودش دفاع می­کرد که تو قدر کاری که من می­کنم تا غذا سرسفره­تان باشد نمی­دانی یا به کل منکر مسئله می­شد و می­گفت همیشه که این­طور نیست، تو مسئله را بزرگ می­کنی.
عاطفه سرانجام با مشورت یک مشاور مجرّب، یک نقشه دو منظوره کشید. یک شب پس از اینکه مهران شامش را خورد،به وی گفت: «عزیزم! رفتار زننده مرا ببخش». دهان مهران از تعجب باز مانده بود و انگار چشمانش می­خواست از حدقه بیرون بزند. او مشتاق معذرت­خواهی عاطفه بود. عاطفه ادامه داد: «هروقت تو به خانه می­آیی، من غرغر و شکایت می­کنم. شاید احساس کنی باید چند کیلو گوشت یا چند کیلو میوه خریده باشی، تا آمدنت به خانه بی­خطر باشد». 
مهران پاسخ داد: «حق با تو است. من واقعاً انتظار نداشتم عصبانی شوی. حتم دارم این کار تو سبب می­شود از تو دوری کنم. دیروز ده دقیقه دیر کردم. وقتی یاد چهره عصبانی تو ­افتادم، فکر کردم بهتر است­ نیم ساعت دیر کنم؛ چون می­دانستم که به هرحال عصبانی می­شوی. بنابراین، گفتم بمانم و دو ریال بیشتر کاسبی کنم».
عاطفه سری تکان داد و گفت: «می­خواهم سعی کنم کم­تر عصبانی شوم و بیشتر ملاحظه­کار و خوش­برخورد باشم، حتی اگر دیر کنی. شاید نتوانم به خوبی از عهده این کار برآیم، اما به کمک تو احتیاج دارم. ولی واقعاً نمی­خواهم جنجال به پا کنم. من دوستت دارم و می­خواهم موقع شام خوردن با من و بچه­ها باشی. اما اگر نتوانستی به موقع خودت را برسانی، غذایت را توی یخچال می­گذارم، هر وقت که آمدی، می­توانی دوباره گرمش کنی».  
مهران از جمله آخر عاطفه دلگیر شد و گفت: «عاطفه، می­دانی که من از درست کردن شام بدم می­آید! بعد از ده ساعت کار دلم می­خواهد بنشینم و شامم آماده باشد».
عاطفه پاسخ داد: «می­دانم. من هم همین را برای تو می­خواهم. ولی این امکان ندارد، مگر اینکه کارهایت را طوری تنظیم کنی، که وقتی ما شام می­خوریم، اینجا باشی».
چند روز بعد، زحمت گرم کردن شام و آوردن و بردن وسایل آن به عهده خود مهران بود، تا اینکه یک روز ساعت کاری خود را طوری تنظیم کرد که به موقع در خانه باشد و پس از آن نیز سروقت به خانه می­آمد. 
نسیم باد صبا، دوشم آگهى آورد      که روز مِحنت و غم، رو به کوتهى آورد[4]
وقتی عاطفه از مهران دلیل تغییرش را پرسید، مهران پاسخ داد: «فکر می­کنم نقشه دو منظوره تو سبب شد. اول اینکه با من مهربان­تر شدی و آمدن به خانه برایم دوست داشتنی­تر شد؛ دوم اینکه، چون گرم کردن غذا برای من سخت بود، مجبور شدم زودتر به خانه بیایم».
 

محدوده‏ای برای خود

عاطفه با تغییر رفتار خود، توانست مشکل ناچیز، اما دائمی زندگی زناشویی­ اش را حل کند. در حقیقت، او دست از تغییر دادن مهران برداشت و خود را تغییر داد؛ به عبارت دیگر، مشکل دیر آمدن مهران را رها کرد و به مشکل نارضایتی خود از دیر آمدن مهران پرداخت. عاطفه محدوده­ای برای کار خود قائل شد؛ اول اینکه، به علت دیر کردن­های مهران، به تمایل حمله به وی سرپوش گذاشت؛ هرچند که کار راحتی نبود؛ چون حق با او بود و رفتار مهران اشتباه بود. مقابله با مهران برای سرپیچی­هایش به ظاهر موجه بود، اما او برای خشم خود حد و مرزی قائل شد؛ چون این روش مشکلی را حل نمی­کرد. دوم اینکه، عاطفه متوجه شد رفتار خود او، راه را برای بی­مسئولیت بودن مهران آسان­تر کرده است؛ از این­رو دست از حمایت شوهر و گرم کردن دوباره شام کشید و اجازه داد او با پی­آمد رفتارش مواجه شود.
 

منابع:

رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی، قم، 1391.
مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری، ترجمه: سیدرضا نیازی، چاپ چهارم، قم، نجبا، 1384.
مرزهای زناشویی، مرزهای زناشویی، هنری کلود، جان تاونزند، ترجمه: هادی همامی، چاپ دوم، تهران، نشر دانژه، 1390.
مجله خانه خوبان، ش 59، ص 14.

بیشتر بخوانید : جایگاه تعهد در زندگی زناشویی

پی نوشت :

[1] . الاسراء: 84.
[2] . «یَا أَیُّهَا النَّاسُ طُوبَى‏ لِمَنْ‏ شَغَلَهُ‏ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاس»‏. نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان، ص 403.
[3] . «اگر دوست مهربانى هستى، به پیمان خود پای­بند و در خانه و گرمابه و گلزار با دوستت همراه و همدل باش». شرح جلالى بر حافظ، ج ‌3، ص 1441.
[4] . «نسیم باد صبا شب پیش، به من خبر داد که روز غم و اندوه به­زودى به سر خواهد رسید». شرح جلالى بر حافظ، ج ‌2، ص 813.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط