مدیریت خشم در کودکان یکی از ضروری ترین مهارتهایی است که آنها را از بسیاری آسیبها مصون می دارد
خشم به عنوان یک هیجان منفی نگریسته میشود، زیرا میتواند بسیار مخرب باشد، اما گاهی ابراز خشم میتواند مثبت باشد. خشم زمانی مثبت تلقی میشود که آسیبی به کودک، افراد و گروههای دیگر نزند. گاه لازم است احساسات بروز داده شود و یا گاهی فریاد کشید. بیان خشم به صورت مناسب، ابهامات را از بین میبرد و به رفع سوءِ برداشتها و مشکلات ارتباطی کمک میکند.
تعداد کلمات 1919 / تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
تعداد کلمات 1919 / تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
کشف خشم[1]
خشم، هیجانی بسیار قوی است و هنگامی بروز میکند که کودک در مییابد با فردی مخالف است و یا نسبت به او احساس خصومت دارد. خشم به عنوان یک هیجان منفی نگریسته میشود، زیرا میتواند بسیار مخرب باشد، اما گاهی ابراز خشم میتواند مثبت باشد. خشم زمانی مثبت تلقی میشود که آسیبی به کودک، افراد و گروههای دیگر نزند. گاه لازم است احساسات بروز داده شود و یا گاهی فریاد کشید. بیان خشم به صورت مناسب، ابهامات را از بین میبرد و به رفع سوءِ برداشتها و مشکلات ارتباطی کمک میکند. وقتی روابط بعد از ابراز خشم دوباره برقرار شد، افراد قویتر میشوند، زیرا هر فرد به درک جدیدی میرسد و موانع را دوباره مورد بحث قرار میدهد. موارد مثبت ابراز خشم عبارتند از رها کردن یأس و ناکامی، کاهش خشم و بیان اینکه از درون صدمه دیده است. موارد منفی ابراز خشم عبارتند از افزایش پرخاشگری بین آنها و افراد دیگر که میتواند منجر به آسیبهای جدی یا حتی مرگ شود. گاه فرد به علت از دست دادن کنترل خود، احساس حماقت میکند. اگر افراد خشم خود را بر خود خالی کنند به صورت جدی آسیب میبینند، افسرده میشوند و یا به مواد و نوشیدنیهای غیر مجاز اعتیاد پیدا میکنند و ممکن است تنها و بدون دوست بمانند. در صورتی که کودکان خشم خود را بر اشیا خالی کنند باعث میشود بعضی وسایل آسیب ببیند و خراب شود، یا به افراد نزدیک به خود آسیب برسانند، و یا ممکن است در حالی که مواد مصرف میکنند به خود نیز آسیب برسانند. این رفتارها مشکلات اساسی آنها را حل نخواهد کرد.
کاربرد
سؤالهای زیر را در گروه مورد بحث قرار دهید:
خشم چیست؟
چگونه افراد باید عصبانیت و خشم خود را نشان دهند؟ (با به کار بردن کلمات زشت، بهرهکشی جسمانی و آسیب رساندن به خود، نخوردن غذا یا آب، پرخوری، کمخوری، نوشیدن و مصرف داروهای غیر مجاز، دزدی، کنارهگیری از روابط اجتماعی، و خرابکاری.)
آیا باید خشم بیان شود یا سرکوب شود؟ (سرکوب کردن خشم باعث میشود که خشم بر افراد مورد علاقهمان و بر توانایی ما در احساس خوشحالی و نیز تمرکزمان اثر بگذارد. خودداری از بیان احساسات باعث میشود فرد به طریق نامناسبی رفتار کند و به حوادث کوچک، واکنش اغراقآمیز و افراطی نشان دهد و از تعادل خارج شود. همچنین به طور نامناسب، مشکلات خود را بر افراد نزدیک به خود انتقال دهد و حتی به رفتارهای خودآسیبی رو آورد.)
چه کارهایی برای نشان دادن خشم مناسب است؟
چه کارهایی برای نشان دادن خشم نامناسب است؟
چه چیزهایی باعث عصبانی شدن افراد میشود؟ (زمانی که بیانصافانه مورد تهدید قرار میگیرند یا زمانی که آزار میبینند، زمانی که تعمداً کارهایی برای آسیب رساندن جسمانی یا هیجانی نسبت به آنها انجام میشود یا زمانی که در وضعیت تهدیدآمیز قرار میگیرند. به نظر میرسد خشم در بعضی افراد به عنوان ویژگی شخصیتی آنان محسوب میشود ـ کسانی که اغلب بیقرار و تحریکپذیرند ـ معمولاً از این افراد به عنوان کسانی یاد میشود که سریعاً جوش میآورند.)
چه زمانی باید خشمگین شد؟ (در شرایطی که هر فردی عصبانی میشود، نظیر زمانی که دوستی به شما خیانت کرده است.)
کاربرد
سؤالهای زیر را در گروه مورد بحث قرار دهید:
خشم چیست؟
چگونه افراد باید عصبانیت و خشم خود را نشان دهند؟ (با به کار بردن کلمات زشت، بهرهکشی جسمانی و آسیب رساندن به خود، نخوردن غذا یا آب، پرخوری، کمخوری، نوشیدن و مصرف داروهای غیر مجاز، دزدی، کنارهگیری از روابط اجتماعی، و خرابکاری.)
آیا باید خشم بیان شود یا سرکوب شود؟ (سرکوب کردن خشم باعث میشود که خشم بر افراد مورد علاقهمان و بر توانایی ما در احساس خوشحالی و نیز تمرکزمان اثر بگذارد. خودداری از بیان احساسات باعث میشود فرد به طریق نامناسبی رفتار کند و به حوادث کوچک، واکنش اغراقآمیز و افراطی نشان دهد و از تعادل خارج شود. همچنین به طور نامناسب، مشکلات خود را بر افراد نزدیک به خود انتقال دهد و حتی به رفتارهای خودآسیبی رو آورد.)
چه کارهایی برای نشان دادن خشم مناسب است؟
چه کارهایی برای نشان دادن خشم نامناسب است؟
چه چیزهایی باعث عصبانی شدن افراد میشود؟ (زمانی که بیانصافانه مورد تهدید قرار میگیرند یا زمانی که آزار میبینند، زمانی که تعمداً کارهایی برای آسیب رساندن جسمانی یا هیجانی نسبت به آنها انجام میشود یا زمانی که در وضعیت تهدیدآمیز قرار میگیرند. به نظر میرسد خشم در بعضی افراد به عنوان ویژگی شخصیتی آنان محسوب میشود ـ کسانی که اغلب بیقرار و تحریکپذیرند ـ معمولاً از این افراد به عنوان کسانی یاد میشود که سریعاً جوش میآورند.)
چه زمانی باید خشمگین شد؟ (در شرایطی که هر فردی عصبانی میشود، نظیر زمانی که دوستی به شما خیانت کرده است.)
مدیریت خشم[2]
در زیر پند و نصیحتهایی برای کودکان آورده شده است.
زمانی که عصبانی میشوید:
فوراً کاری را انجام ندهید. موقعیت را ترک کنید یا قبل از نشان دادن هر گونه واکنشی، از یک تا ده بشمارید.
از هر وسوسهای برای صدمه زدن به دیگران، چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ هیجانی، اجتناب کنید.
آرامش خود را حفظ کنید و به بررسی حقیقت بپردازید.
بر آنچه میخواهید تمرکز کنید.
از لحاظ عقلی و منطقی بررسی کنید آیا کاری انجام دادهاید که باعث ناراحتی دیگران شدهاید؟ شاید آنها در خانه مشکلاتی دارند.
احساس خود را در مورد آنچه گفته یا انجام شده است بیان کنید. عذرخواهی کنید یا قول دهید به طریقی جبران میکنید. آمادگی مجازات را نیز داشته باشید.
زمانی که افراد از شما عصبانی هستند:
پیشنهاد دهید که بعداً آنها را میبینید و در مورد آن موضوعها صحبت میکنید تا فرصت آرام شدن به آنها بدهید. بر راهحلها تمرکز کنید.
سعی کنید اصول مشترکی را بیابید که بر آن توافق دارید.
نشان دهید که دیدگاههای آنها را درک میکنید. این کار به آرام شدن آنها کمک میکند و در نتیجه احساس خواهند کرد که به گفتههای آنها گوش میدهید و موقعیت را جدی تلقی میکنید.
به آرامی توضیح دهید با چه چیزی موافق نیستید و چرا؟
گناه خود را بپذیرید و برای آنها توضیح دهید که چرا اشتباه میکنند.
به آنها فرصت فکر کردن و پاسخ دادن بدهید.
آماده باشید تا آنها را در نزدیکترین زمان ملاقات کنید.
مراقب سلامتی و امنیت خود باشید. اگر شخص سوءِ استفادهکننده یا متجاوزی باشد، از او دوری کنید. سلامتی و امنیت شما اهمیت بیشتری دارد.
اگر دوست شما از افراد دیگر عصبانی است، آرامش خود را حفظ کنید تا به آرام کردن او نیز کمک کنید. واکنش نسنجیده را تشویق نکنید. دربارهی اینکه چگونه میتوان این موقعیت را بهتر مدیریت کرد، بحث کنید.
زمانی که عصبانی میشوید:
فوراً کاری را انجام ندهید. موقعیت را ترک کنید یا قبل از نشان دادن هر گونه واکنشی، از یک تا ده بشمارید.
از هر وسوسهای برای صدمه زدن به دیگران، چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ هیجانی، اجتناب کنید.
آرامش خود را حفظ کنید و به بررسی حقیقت بپردازید.
بر آنچه میخواهید تمرکز کنید.
از لحاظ عقلی و منطقی بررسی کنید آیا کاری انجام دادهاید که باعث ناراحتی دیگران شدهاید؟ شاید آنها در خانه مشکلاتی دارند.
احساس خود را در مورد آنچه گفته یا انجام شده است بیان کنید. عذرخواهی کنید یا قول دهید به طریقی جبران میکنید. آمادگی مجازات را نیز داشته باشید.
زمانی که افراد از شما عصبانی هستند:
پیشنهاد دهید که بعداً آنها را میبینید و در مورد آن موضوعها صحبت میکنید تا فرصت آرام شدن به آنها بدهید. بر راهحلها تمرکز کنید.
سعی کنید اصول مشترکی را بیابید که بر آن توافق دارید.
نشان دهید که دیدگاههای آنها را درک میکنید. این کار به آرام شدن آنها کمک میکند و در نتیجه احساس خواهند کرد که به گفتههای آنها گوش میدهید و موقعیت را جدی تلقی میکنید.
به آرامی توضیح دهید با چه چیزی موافق نیستید و چرا؟
گناه خود را بپذیرید و برای آنها توضیح دهید که چرا اشتباه میکنند.
به آنها فرصت فکر کردن و پاسخ دادن بدهید.
آماده باشید تا آنها را در نزدیکترین زمان ملاقات کنید.
مراقب سلامتی و امنیت خود باشید. اگر شخص سوءِ استفادهکننده یا متجاوزی باشد، از او دوری کنید. سلامتی و امنیت شما اهمیت بیشتری دارد.
اگر دوست شما از افراد دیگر عصبانی است، آرامش خود را حفظ کنید تا به آرام کردن او نیز کمک کنید. واکنش نسنجیده را تشویق نکنید. دربارهی اینکه چگونه میتوان این موقعیت را بهتر مدیریت کرد، بحث کنید.
بیشتر بخوانید :
خشم کودک را عاقلانه مهار کنیم
روش های مهار خشم کودک
کاربرد
دربارهی سؤالهای زیر در کلاس بحث کنید:
شما چه موقع عصبانی میشوید؟ چگونه خشم خود را ابراز میکنید؟ آیا راه شما راه خوبی برای ابراز خشم است؟
آیا تا به حال چیزی گفتهاید یا کاری انجام دادهاید که بعداً پشیمان شوید؟ چه کار کردهاید؟ (با عذرخواهی به خاطر عصبانیتتان، همیشه اشتباهتان را جبران کنید و با آرامش در مورد آنچه اتفاق افتاده است به صحبت بپردازید.)
برای آرام کردن خود قبل از واکنش در برابر رفتاری که باعث عصبانیت شما شده است، چه راهبردهایی به کار میبرید؟
برای آرام کردن فردی که از شما عصبانی است، چه راهبردهایی به کار میبرید؟
آیا میتوانید به دوست عصبانی خود کمک کنید تا رفتار مخربش را کنترل کند؟
فعالیت
کودکان را به گروههای دو نفره تقسیم کنید. از آنها بخواهید در مورد زمانی که عصبانی میشوند، صحبت کنند. آیا خشم آنها باعث دستیابی به نتیجهی دلخواه میشود؟
ایفای نقش
از یک گروه دو نفره دعوت کنید: «آ» و «ب». این گروه موقعیت مورد بحث را ایفای نقش میکنند. «آ» یک کودک عصبانی است.
آ: «شما به من دروغ گفتید، من با شما کاری ندارم و از شما متنفرم. امیدوارم به جهنم بروید.»
ب: «عجیبه!»
از بقیهی افراد کلاس بخواهید نظر بدهند و از «آ» و «ب» بخواهید نقش خود را مجدداً اجرا کنند تا نشان دهند چگونه «آ» میتواند موقعیت را بهتر مدیریت کند. برای مثال:
آ: «وقتی به شما زنگ زدم تا بپرسم آیا با من به استخر میآیی، جوابت منفی بود، چون میخواستید با پدرتان بیرون بروید. من هم تصمیم گرفتم به جای استخر به خرید بروم که شما را با ساشا دیدم. میتوانید توضیح دهید که چرا؟»
ب: «من با پدرم رفتم، اما چون ماشینش خراب بود، برگشتیم. همان موقع به شما زنگ زدم، اما شما خانه نبودید. بعد ساشا به من تلفن زد و گفت اگر مایلم به گردش برویم. این شد که من هم رفتم.»
دربارهی سؤالهای زیر در کلاس بحث کنید:
شما چه موقع عصبانی میشوید؟ چگونه خشم خود را ابراز میکنید؟ آیا راه شما راه خوبی برای ابراز خشم است؟
آیا تا به حال چیزی گفتهاید یا کاری انجام دادهاید که بعداً پشیمان شوید؟ چه کار کردهاید؟ (با عذرخواهی به خاطر عصبانیتتان، همیشه اشتباهتان را جبران کنید و با آرامش در مورد آنچه اتفاق افتاده است به صحبت بپردازید.)
برای آرام کردن خود قبل از واکنش در برابر رفتاری که باعث عصبانیت شما شده است، چه راهبردهایی به کار میبرید؟
برای آرام کردن فردی که از شما عصبانی است، چه راهبردهایی به کار میبرید؟
آیا میتوانید به دوست عصبانی خود کمک کنید تا رفتار مخربش را کنترل کند؟
فعالیت
کودکان را به گروههای دو نفره تقسیم کنید. از آنها بخواهید در مورد زمانی که عصبانی میشوند، صحبت کنند. آیا خشم آنها باعث دستیابی به نتیجهی دلخواه میشود؟
ایفای نقش
از یک گروه دو نفره دعوت کنید: «آ» و «ب». این گروه موقعیت مورد بحث را ایفای نقش میکنند. «آ» یک کودک عصبانی است.
آ: «شما به من دروغ گفتید، من با شما کاری ندارم و از شما متنفرم. امیدوارم به جهنم بروید.»
ب: «عجیبه!»
از بقیهی افراد کلاس بخواهید نظر بدهند و از «آ» و «ب» بخواهید نقش خود را مجدداً اجرا کنند تا نشان دهند چگونه «آ» میتواند موقعیت را بهتر مدیریت کند. برای مثال:
آ: «وقتی به شما زنگ زدم تا بپرسم آیا با من به استخر میآیی، جوابت منفی بود، چون میخواستید با پدرتان بیرون بروید. من هم تصمیم گرفتم به جای استخر به خرید بروم که شما را با ساشا دیدم. میتوانید توضیح دهید که چرا؟»
ب: «من با پدرم رفتم، اما چون ماشینش خراب بود، برگشتیم. همان موقع به شما زنگ زدم، اما شما خانه نبودید. بعد ساشا به من تلفن زد و گفت اگر مایلم به گردش برویم. این شد که من هم رفتم.»
ناسزا گفتن[3]
زمانی که کودکان کلمه یا عبارتی را نسبت به دیگران به کار میبرند که با پرخاشگری، بیادبی و هتک حرمت همراه است، آنها دست به ناسزاگویی زدهاند. گاهی کودکان کلماتی را به صورت عادت به کار میبرند، در حالی که معنای آن را نمیدانند. در مدارس ابتدایی، کودکان ممکن است برای اثربخشی یا جلب توجه یا صدمه زدن، و یا به عنوان سلاحی برای اینکه به کودکان دیگر بگویند هیچ نمیدانند!! فحش و ناسزا را حتی زمانی که خودشان معنای آن را درک نمیکنند، به کار برند. ممکن است کلماتی را تکرار کنند که در خانه شنیدهاند و یا روش مدیریت خشم و ناکامی افراد دیگر را از طریق مشاهدهی گفتار و کردار آنان کپیبرداری کنند. برای کودکان بزرگتر درک معنای کلماتی که به کار میبرند اهمیت دارد که این به معنای مسئولیتپذیری در مقابل رفتارشان محسوب میشود. فرستادن نامهای به منزل میتواند ارزش درس را برای والدین روشن کند و میتوان از والدین خواست تا به کاربرد زبان در خانه، و برنامههای تلویزیونی که کودکان تماشا میکنند، توجه داشته باشند. در واقع، بعضی از کلماتی که کودکان به کار میبرند مستقیماً از آنچه میبینند، کسب میشود. در مدارس راهنمایی و دبیرستانها اغلب دانستن معنای کلمه برای آنها کافی است تا آن کلمه را به کار نبرند. کودکان ممکن است کلمات را بر حسب عادت و یا برای خداحافظی به کار برند که این کار برای آنها طبیعی است. یا ممکن است کلمهی خاصی را به کار برند تا «خونسرد و بیتفاوت» به نظر برسند، در گروه پذیرفته شوند، یا پرخاشگری، تسلط و اعمال قدرت خود را نشان دهند. به هر حال، بعضی از کودکان از بودن در محیطی که ناسزا و فحش هنجار محسوب میشود، احساس صدمه و ترس و اضطراب میکنند.
لطفاً توجه کنید:
کودکان با سندرم «تورت» کلمات ناسزا را اغلب به طور کنترلناپذیر به کار میبرند و به هیچ وجه نباید از طرف همسالان یا اعضای گروهها به صورت منفی مورد قضاوت قرار گیرند.
کاربرد
سؤالهای زیر را در کلاس مورد بحث قرار دهید:
ناسزا و فحش چیست؟ مثال بزنید. آیا میدانید این کلمات چه معنایی دارند؟ (در مدارس ابتدایی فقط باید از کودکان درخواست کرد تا کلمات زشت را به درجههای متوسط، شدید و خیلی شدید تقسیمبندی کنند.)
در مورد افرادی که مرتباً فحش میدهند چه احساسی دارید؟
بعضی از کودکان از خانوادههایی میآیند که هیچگاه کلمات ناسزا را به کار نبردهاند. فکر میکنید آنها از بودن با افرادی که ناسزا میگویند، چه احساسی دارند؟ (ممکن است احساس ترس داشته باشند. اگر به آنها ناسزا گفته شود، احساس ناراحتی میکنند و آسیب میبینند.)
چرا بعضی از خانوادهها ناسزا میگویند و بعضی نه؟ (همهی خانوادهها روش ارتباطی خاص خود را دارند. بعضی از خانوادهها آگاهانه این کلمات را به کار نمیبرند، زیرا ریشهی مذهب در آنها قوی است. برخی دیگر ناسزا نمیگویند و به کودکان خود هم اجازهی استفاده از این کلمات را نمیدهند، زیرا معتقدند این روش درستی، برای گفتوگو با افراد دیگر نیست و باعث بیاحترامی و ایجاد احساس نامناسب در افراد میشود. همچنین ناسزا گفتن، خشم بین افراد را افزایش میدهد.)
آیا تا به حال به خاطر بعضی کارها مکرراً مورد فحش و ناسزا قرار گرفتهاید؟ آیا خشمگین شدهاید؟ آیا در پی آن احساس خوبی داشتهاید؟
آیا ناسزاگویی کودک در مدرسه اهمیت دارد؟ آیا به کار بردن این کلمات به آنان آموزش میدهد که به یکدیگر احترام بگذارند؟ آیا باعث هراس کودکان کوچکتر میشود؟ آیا روش مثبت مدیریت خشم و ناکامی را به آنان آموزش میدهد؟ آیا از اینکه کودکتان کلمات ناسزا و زشت را به کار میبرد به ستوه آمدهاید؟ چه احساسی دارید؟ آیا مدرسه مکان مناسبی برای ناسزاگویی است؟
آیا دوست دارید ناسزاگویی غدغن و ممنوع شود؟ بعضی از مدارس با بستن نوارهایی به مچ دست نشان میدهند که ناسزاگویی را به طور موفقیتآمیزی مدیریت کردهاند. شما میتوانید راههای دیگر برقراری ارتباط با آن کودکان را بررسی کنید. مثلاً، به جای به کار بردن کلمات زشت به افرادی که شما را ناراحت کردهاند، میتوانید سؤال کنید «چرا شما فحش میدهید؟»
منبع : برگرفته از کتاب رشد مهارتهای اجتماعی،رفتاری و هیجانی کودکان
نوشته : ماریانا کتی
مترجم : دکترمژگان حیاتی
لطفاً توجه کنید:
کودکان با سندرم «تورت» کلمات ناسزا را اغلب به طور کنترلناپذیر به کار میبرند و به هیچ وجه نباید از طرف همسالان یا اعضای گروهها به صورت منفی مورد قضاوت قرار گیرند.
کاربرد
سؤالهای زیر را در کلاس مورد بحث قرار دهید:
ناسزا و فحش چیست؟ مثال بزنید. آیا میدانید این کلمات چه معنایی دارند؟ (در مدارس ابتدایی فقط باید از کودکان درخواست کرد تا کلمات زشت را به درجههای متوسط، شدید و خیلی شدید تقسیمبندی کنند.)
در مورد افرادی که مرتباً فحش میدهند چه احساسی دارید؟
بعضی از کودکان از خانوادههایی میآیند که هیچگاه کلمات ناسزا را به کار نبردهاند. فکر میکنید آنها از بودن با افرادی که ناسزا میگویند، چه احساسی دارند؟ (ممکن است احساس ترس داشته باشند. اگر به آنها ناسزا گفته شود، احساس ناراحتی میکنند و آسیب میبینند.)
چرا بعضی از خانوادهها ناسزا میگویند و بعضی نه؟ (همهی خانوادهها روش ارتباطی خاص خود را دارند. بعضی از خانوادهها آگاهانه این کلمات را به کار نمیبرند، زیرا ریشهی مذهب در آنها قوی است. برخی دیگر ناسزا نمیگویند و به کودکان خود هم اجازهی استفاده از این کلمات را نمیدهند، زیرا معتقدند این روش درستی، برای گفتوگو با افراد دیگر نیست و باعث بیاحترامی و ایجاد احساس نامناسب در افراد میشود. همچنین ناسزا گفتن، خشم بین افراد را افزایش میدهد.)
آیا تا به حال به خاطر بعضی کارها مکرراً مورد فحش و ناسزا قرار گرفتهاید؟ آیا خشمگین شدهاید؟ آیا در پی آن احساس خوبی داشتهاید؟
آیا ناسزاگویی کودک در مدرسه اهمیت دارد؟ آیا به کار بردن این کلمات به آنان آموزش میدهد که به یکدیگر احترام بگذارند؟ آیا باعث هراس کودکان کوچکتر میشود؟ آیا روش مثبت مدیریت خشم و ناکامی را به آنان آموزش میدهد؟ آیا از اینکه کودکتان کلمات ناسزا و زشت را به کار میبرد به ستوه آمدهاید؟ چه احساسی دارید؟ آیا مدرسه مکان مناسبی برای ناسزاگویی است؟
آیا دوست دارید ناسزاگویی غدغن و ممنوع شود؟ بعضی از مدارس با بستن نوارهایی به مچ دست نشان میدهند که ناسزاگویی را به طور موفقیتآمیزی مدیریت کردهاند. شما میتوانید راههای دیگر برقراری ارتباط با آن کودکان را بررسی کنید. مثلاً، به جای به کار بردن کلمات زشت به افرادی که شما را ناراحت کردهاند، میتوانید سؤال کنید «چرا شما فحش میدهید؟»
منبع : برگرفته از کتاب رشد مهارتهای اجتماعی،رفتاری و هیجانی کودکان
نوشته : ماریانا کتی
مترجم : دکترمژگان حیاتی
بیشتر بخوانید : علل خشونت و پرخاشگری در کودک
پی نوشت :
[1] .exploring anger
[2] .dealing with anger
[3] .swearing
[1] .exploring anger
[2] .dealing with anger
[3] .swearing