در موارد بسیاری همسر ما، با شیوه بیان و لحن بیان ما مخالف است نه با آنچه می گوییم.
جلوگیری از بحث و دعوا کار سودمندی است اما نباید برای جلوگیری از بروز جر و بحث، احساس را سرکوب نمود. علاوه بر این، زن با سرکوب عمدی احساس هایش، به تدریج به موجودی بی احساس و بی شور و حرارت مبدل می شود.
تعداد کلمات 1381 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1381 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
قوت قلب مرد
زنان نیز با آگاهی یافتن از تفاوتهای زن و مرد و تمرین کردن میتوانند یاد بگیرند که چگونه بدون سرزنش و ملامت کردن، احساس خود را به زبان بیاورند. برای اینکه مرد احساس نکند که مقصر است و قوت قلب پیدا کند، بهتر است پس از اینکه زن احساسش را با همسرش در میان گذاشت، به مدت چند دقیقه مکث کند و سپس به شوهرش بگوید از اینکه به حرفهای او گوش داده، بسیار سپاسگزار است. در این حالت، زن میتواند برخی از عبارتهای زیر را بیان کند:
- خوشحالم که میتوانم در اینباره صحبت کنم. از تو ممنونم؛
- وقتی درباره این موضوع صحبت میکنم، احساس میکنم حالم بهتر میشود؛
- وقتی در این مورد حرف میزنم، احساس آرامش و سبکی میکنم؛
- با بیان این موضوع حالم خیلی بهتر می شود؛
- حالا که حرفم را زدهام، احساس بهتری دارم. از تو متشکرم.
کدورت از دلِ حافظ بِبُرد صحبتِ دوست صفاىِ همت پاکان و پاک دینان بین
نا آگاهی مردان
بسیاری از مردان نمیدانند که زنان به گونهای متفاوت احساس خود را بروز میدهند. به همین دلیل، در مقابل شنیدن احساس و حرف دل آنها به گونهای نادرست قضاوت و داوری کرده و آن را بیاعتبار تلقی میکنند. همین کار، موجب ایجاد اختلاف میان زن و شوهر میشود.
از بدترین جملههایی که مرد ممکن است به همسرش بگوید آن است که: «نباید همسرش احساس ناراحتی کند». این جمله زن را بسیار آزرده خاطر میکند، گویی بر روی زخمش نمک بپاشند. بنابراین، مرد نباید از این جمله استفاده کند و نباید درصدد باشد به همسرش توضیح دهد که چرا نباید ناراحت و دلخور باشد؛ چون این کار فقط وضع را بدتر میکند.
گر خاطرِ شریفت، رنجیده شد ز حافظ بازآ که توبه کردیم، از گفته و شنیده
از بدترین جملههایی که مرد ممکن است به همسرش بگوید آن است که: «نباید همسرش احساس ناراحتی کند». این جمله زن را بسیار آزرده خاطر میکند، گویی بر روی زخمش نمک بپاشند. بنابراین، مرد نباید از این جمله استفاده کند و نباید درصدد باشد به همسرش توضیح دهد که چرا نباید ناراحت و دلخور باشد؛ چون این کار فقط وضع را بدتر میکند.
گر خاطرِ شریفت، رنجیده شد ز حافظ بازآ که توبه کردیم، از گفته و شنیده
شیوه خاص زنان
زنان برای آنکه به احساس بهتری دست یابند، درباره مسائل گذشته، مسائل بالقوه، مسائل آینده و حتی مسائلی که راه حلی برای آن وجود ندارد، صحبت میکنند. هرچه بیشتر حرف میزنند و توضیح میدهند، احساس بهتری پیدا میکنند. این شیوه خاص زنان است.
همدردی کردن و درکِ احساس زن، به وی کمک میکند تا بیشتر پذیرا و قدردان حمایت شوهرش باشد. مرد به طور غریزی نمیتواند تشخیص دهد که اظهار صمیمیت و درد دل کردن تا چه اندازه برای زن مهم است. پیش از هرچیز، زن به کسی نیاز دارد که به حرف او گوش کند.
سینه مالامال دردست اىدریغا مرهمى دل ز تنهایى به جان آمد خدا را همدمى
همدردی کردن و درکِ احساس زن، به وی کمک میکند تا بیشتر پذیرا و قدردان حمایت شوهرش باشد. مرد به طور غریزی نمیتواند تشخیص دهد که اظهار صمیمیت و درد دل کردن تا چه اندازه برای زن مهم است. پیش از هرچیز، زن به کسی نیاز دارد که به حرف او گوش کند.
سینه مالامال دردست اىدریغا مرهمى دل ز تنهایى به جان آمد خدا را همدمى
مردان نیاز دارند تا یاد بگیرند
باتوجه به اینکه مرد در آغاز رشد خود، الگو و سرمشق مناسبی نداشته، ممکن است مدتی طول بکشد تا بیاموزد که باید بیشتر به همسرش محبت کند، با این حال مهمترین گام را برداشته است؛ زیرا او آگاه است که به خواستههای همسرش بیتوجه بوده و از همین روی، قصد دارد رفتارش را تغییر دهد.
پندار اشتباه همسران
درمیان نگذاشتن خواسته های خود در روابط نزدیک، آثار منفی پایداری بر جای میگذارد. ما اغلب به اشتباه گمان میکنیم دیگران به اندازهای ما را میشناسند که بدانند چه احساسی داریم و چه میخواهیم. میپنداریم نیازی نیست که خواسته هایمان را با دیگران در میان بگذاریم. همین پندارهای اشتباه موجب میشود که ما نیازها، احساسها و خواسته هایمان را به زبان نیاوریم و انتظار داشته باشیم که دیگران خودشان متوجه آنها شوند. به جمله های زیر توجه کنید:
- ما سه سال است که با هم زندگی میکنیم. حتماً او در این مدت متوجه شده وقتی من شب به خانه میآیم، دوست دارم شام آماده باشد و با هم غذا بخوریم.
- او خودش باید در این مدت فهمیده باشد که چقدر دوست دارم به من ابراز علاقه و محبت کند و محبت و علاقه اش را به زبان آورد.
شِکرفروش که عمرش دراز باد، چرا تفقّدى نکند طوطىِ شکرخا را؟[1]
حرف های نگفته
خودداری کردن از بروز عواطف و احساسهای منفی، سبب میشود که آن عواطف، زندگی ما را به شدت زیر سلطه خویش درآورند. هنگامی که زن و شوهر یا یکی از آنها نتواند حرف دلش را بزند، این حرفهای نگفته در سیستم روانی وی انباشته میشود و سرانجام یک روز این حرفهای نگفته به حد انفجار میرسد و همسران را دچار مسائل فراوانی خواهد کرد؛ زیرا قدرت تحمل و ظرفیت هر انسانی محدود است. اما اگر آنها به قول خانوادهدرمانگران، این سطل زباله را خالی کنند[2] و برونریزی داشته باشند و حرفشان را در سینه نگه ندارند، این سطل زباله پر نمیشود و در زندگی سرریز نمیکند. درنتیجه، کمتر دچار مشکل میشوند و رضایتمندی زناشویی بیشتری را تجربه میکنند.
به کجا برم شکایت، به که گویم این حکایت که لبت حیات ما بود و نداشتى دوامى
هفت سال از زندگی مشترک امین و سحر میگذشت. آنها احساس میکردند ازدواجشان پایدار است. اما گاهی وقتها که امین با سحر به توافق نمیرسید، سحر را مسخره و به شیوه نیمه شوخی- نیمه جدی از او به شدت انتقاد میکرد تا حرفش را به کرسی بنشاند یا خشمش را به سحر نشان دهد. از سوی دیگر، سحر ساکت و مطیع بود. وقتی امین طعنه میزد و او را آزار میداد، او با سکوت می پذیرفت. سالهای سال به همین صورت سپری شد. تا اینکه یک شب بین آنها جر و بحث پیش آمد و امین طبق معمول، به سحر نیش و کنایه زد. ناگهان سحر از خشم منفجر شد و گفت: «بسکن، بسکن. از این رفتار بچه گانه تو خسته شدم. جانم به لبم رسیده، دیگر طاقت ندارم...». مدتی فریاد کشید و بعد ساکت ماند. هر دو حیرت زده بودند؛ چون پیش از این، هیچ کدام این بخش از وجود سحر را ندیده بودند.
سحر حقایقی را مخفی کرده بود که لازم بود عیان شود (اعتراض علیه موذی گریهای امین). این حقایق سرانجام در یک واکنش تند سر برآورد.
سحر باید مدتها پیش از این به امین میگفت که این رفتار اشتباه تو سبب میشود تا من از تو فاصله بگیرم. من تو را دوست دارم، اما این رفتار تو مرا ناراحت میکند. میخواهم با هم در مورد این موضوع صحبت کنیم تا دوباره این اتفاق نیفتد.
به کجا برم شکایت، به که گویم این حکایت که لبت حیات ما بود و نداشتى دوامى
هفت سال از زندگی مشترک امین و سحر میگذشت. آنها احساس میکردند ازدواجشان پایدار است. اما گاهی وقتها که امین با سحر به توافق نمیرسید، سحر را مسخره و به شیوه نیمه شوخی- نیمه جدی از او به شدت انتقاد میکرد تا حرفش را به کرسی بنشاند یا خشمش را به سحر نشان دهد. از سوی دیگر، سحر ساکت و مطیع بود. وقتی امین طعنه میزد و او را آزار میداد، او با سکوت می پذیرفت. سالهای سال به همین صورت سپری شد. تا اینکه یک شب بین آنها جر و بحث پیش آمد و امین طبق معمول، به سحر نیش و کنایه زد. ناگهان سحر از خشم منفجر شد و گفت: «بسکن، بسکن. از این رفتار بچه گانه تو خسته شدم. جانم به لبم رسیده، دیگر طاقت ندارم...». مدتی فریاد کشید و بعد ساکت ماند. هر دو حیرت زده بودند؛ چون پیش از این، هیچ کدام این بخش از وجود سحر را ندیده بودند.
سحر حقایقی را مخفی کرده بود که لازم بود عیان شود (اعتراض علیه موذی گریهای امین). این حقایق سرانجام در یک واکنش تند سر برآورد.
سحر باید مدتها پیش از این به امین میگفت که این رفتار اشتباه تو سبب میشود تا من از تو فاصله بگیرم. من تو را دوست دارم، اما این رفتار تو مرا ناراحت میکند. میخواهم با هم در مورد این موضوع صحبت کنیم تا دوباره این اتفاق نیفتد.
سرکوب گر احساسات
شاید بارها حکایت زندگی زن و شوهرهایی را شنیده باشید که هیچوقت دعوا و یا جر و بحثی با هم ندارند، اما ناگهان با تصمیم خود مبنی بر جدایی، همه را متحیر و شگفت زده میکنند. در بسیاری از این موارد، زن و گاهی شوهر، احساسهای منفی و ناخوشآیند خود را سرکوب کرده تا مانع از بروز جر و بحث و دعوا شود. درنتیجه، او بی حس و حال میشود و توانایی ابراز عشق و محبت را ندارد. هنگامی که احساسهای منفی سرکوب میشوند، احساسهای مثبت هم به همراه آن سرکوب میشوند و عشق و محبت میمیرد.
شیوه بیان مان را اصلاح کنیم
براساس پژوهشی که در یکی از دانشگاههای آمریکا در زمینه ارتباطات انجام گرفت به این نتیجه رسیدند که در گفتوگوهای رو در رو، زبان بدن 55 درصد و لحن صدا 38 درصد پیام را مخابره میکند و این در حالی است که کلمات، تنها 7 درصد پیام را مخابره میکنند.
بنابراین، در بیشتر موارد این شیوه بیان ماست که موجب ناراحتی و تنش میشود، نه آنچه میگوییم. بنابراین، برای جلوگیری و پرهیز از جر و بحث، باید این نکته را به یاد بسپاریم که همسرمان در موارد بسیاری با آنچه میگوییم مخالفتی ندارد، بلکه به شیوه بیان و لحن گفته هایمان اعتراض دارد.
صبحدم، مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسى چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولى هیچ عاشق، سخن سخت به معشوق نگفت
منابع :
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
کتاب راه نفوذ بر دلها، برایان تریسی
بنابراین، در بیشتر موارد این شیوه بیان ماست که موجب ناراحتی و تنش میشود، نه آنچه میگوییم. بنابراین، برای جلوگیری و پرهیز از جر و بحث، باید این نکته را به یاد بسپاریم که همسرمان در موارد بسیاری با آنچه میگوییم مخالفتی ندارد، بلکه به شیوه بیان و لحن گفته هایمان اعتراض دارد.
صبحدم، مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسى چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولى هیچ عاشق، سخن سخت به معشوق نگفت
منابع :
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
کتاب راه نفوذ بر دلها، برایان تریسی
بیشتر بخوانید :
آداب گفتگو با همسر
ارتباط زوجین
تدبیر و مدیریت در زندگی زناشویی
پی نوشت :
[1] . «چرا آن معشوق شکرگفتار که عمرش دراز باد، از این عاشق شیرین سخن دلجویى نمىکند». شرح جلالى بر حافظ، ج1، ص 134.
[2] . برخی خانواده درمانگران معتقدند که در سیستم خانواده، یک سطل زبالهای وجود دارد که کدورتها و مشکلاتی که بین زوجین ایجاد میشود در آن قرار میگیرد، و هر چند مدت زن و شوهر باید با صحبت و برونریزی کدورتها و کینه های احتمالی خود با همسر، این سطل زباله را خالی کنند والا این سطل پر میشود و سیستم خانواده را دچار مشکل جدی میکند.