مهارت درخواست جرأتمندانه از شوهر (بخش اول)

سکوت کردن، پس از تقاضای چیزی از شوهر، هنر درخواست قاطعانه است.

وقتی در مقابل پاسخ منفی همسرتان که به درخواستتان داده، واکنش منفی نشان نمی­دهید و او را از خودتان طرد نمی­کنید، شوهرتان این موضوع را از یاد نخواهد برد و بار دیگر، با اشتیاق بیشتری به شما خدمت خواهد کرد.

تعداد کلمات 1147 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

وقتی به زنان توصیه می ­کنیم که از همسرتان درخواست کمک کنید، گاهی بی­تاب و نگران می­ شوند؛ چون شوهرشان در پاسخ به آنها به عبارت­ های زیر متوسل می­ شود:       

یکی از ارکان مهم درخواست جرئت­مندانه زن از همسرش آن است که پس از درخواست کمک از وی، سکوت کند و حرفی نزند. زن باید به شوهر خود فرصت دهد تا با سرسختی خود کنار بیاید. باید مراقب باشد که غرولندهای او را جدی نگیرد. تا هنگامی که ساکت است، احتمال بسیاری وجود دارد که از حمایت و کمک همسر برخوردار شود. اما اگر سکوت خود را بشکند نتیجه­ای نخواهد گرفت. 

در واقع، سکوت کردن پس از تقاضا کردن، هنر درخواست قاطعانه است. پس از مطرح کردن درخواست خود، منتظر ناله، غرولند، مِن­مِن و اعتراض شوهرتان باشید. هر اندازه مرد در هنگام درخواست همسرش گرفتارتر باشد، غُرغُر او نیز بیشتر می­شود. غرغر مرد هیچ رابطه­ ای با تمایل او جهت کمک به همسرش ندارد، بلکه این غرغر نشان دهنده توجهی است که مرد در هنگام درخواست همسرش، به کارهایش داشته است.

معمولاً زن برداشت اشتباهی از غرغر مرد می­ کند. وی به اشتباه تصور می­ کند که شوهرش تمایلی جهت برآوردن نیازها و درخواست­ه ای او ندارد. اما این­گونه نیست. غرغر مرد نشانه این است که مرد می­کوشد به درخواست همسرش توجه کند. اگر مرد به درخواست همسرش بی ­توجه بود، خیلی ساده و راحت می­گفت نه، این کار را نمی­کنم. پس در واقع، غرغر مرد نشانه خوبی است مبنی بر اینکه او درصدد است تا به درخواست شما در برابر نیازهای خویش، پاسخ دهد.
مرد همانند غِژغِژ باز شدن دری با لولاهای زنگ خورده غُرغُر می­کند و صداهای نامأنوس از خود درمی ­آورد. اگر غرغر و صداهای او را نشنیده بگیرید، مرد به سرعت به حالت طبیعی بر می­گردد. اما بیشتر زنان چون این واکنش را درک نکرده­اند، از درخواست کردن خودداری کرده و یا رفتار مرد را به دل میگیرند و واکنش او را نمی­پذیرند.

وقتی مرد غرغر می­ کند، زن حس می­کند که باید از خواسته خود دفاع کند و به همین دلیل، به اشتباه سکوت خود را می­شکند. زن شروع به جر و بحث با شوهرش می­کند و می­کوشد تا او را متقاعد کند که باید آن کار را انجام دهد. اگر هم مرد آن کار را انجام دهد، بار دیگر که زن از او درخواست کمک کند، مرد مقاومت و سرسختی بیشتری از خود نشان می­دهد.
بنابراین، اگر زن نداند که با چه زبانی می­تواند بر شوهرش تأثیر گذارد، با غرولند بیشتری از سوی همسرش روبه رو خواهد شد و در آینده نیز می­ترسد که از همسرش چیزی درخواست کند.

ابتدا درخواست و سپس سکوت، راهی است که به شوهر شما فرصت می­دهد تا خواسته شما را برآورده کند. بگذارید او غرولند کند و حرف بزند. شما فقط گوش دهید. سرانجام خواهید دید که کاری را که از او خواسته­ اید، برایتان انجام می­دهد. پس به اشتباه گمان نکنید که غرغرهای او مانع برآورده شدن درخواست شما می­شود. البته تا زمانی که شما با او جر و بحث نکنید و یا سرسختی از خود نشان ندهید،غرغرهای او بی­ اثر است. حتی اگر مرد غرغرکنان از پیش شما برود، دست از این کار برمی­دارد، به شرط آنکه احساس کنید مرد در انجام دادن یا انجام ندادن آن کار مختار است.

نخستین باری که متوجه این جریان شدم، زمانی بود که می­خواستم به رختخواب بروم و همسرم از من درخواست کرد تا برای تهیه شیر به فروشگاه بروم. یادم می­آید در آن لحظه، صدای غرغر من به هوا بلند شد. او به ­جای اینکه با من جر و بحث کند، فقط گوش داد و گمان کرد که سرانجام آن کار را می­کنم. سرانجام همان­طور که بیرون می­رفتم، غرغرکنان سوار ماشین شدم و به سوی فروشگاه حرکت کردم.
در طول مسیر اتفاقی برایم افتاد؛ اتفاقی که برای هر مردی روی می­دهد. التبه زنان از این اتفاق چیزی نمی­دانند. همان­طور که به هدف جدیدم، بطری شیر نزدیک می­شدم، غرغر و ناراحتی من تمام شد. در آن لحظه، عشق خاصی را به همسرم احساس کردم و تمایل یافتم که به او کمک کنم. احساس کردم مرد خوبی هستم!! خودم را باور کردم و از داشتن این احساس، خوشم ­آمد.
وقتی با بطری شیر به خانه برگشتم، همسرم از دیدن من خوشحال شد. دست مرا گرفت و گفت خیلی متشکرم. خوشحالم که مجبور نشدم خودم لباس بپوشم. در آن لحظه، اگر او به من بی­اعتنایی می­کرد، بی­شک از او دل­گیر می­شدم. مدتی بعد، بار دیگر از من خواست تا شیر بخرم، این بار با اینکه من بیشتر غرغر کردم، اما او باز هم به من ابراز عشق و محبت فراوانی کرد.
به خُلق و لطف، توان صید کرد اهل نظر        به بند و دام، نگیرند مرغ دانا را [1]

من به واکنش و رفتار خودم اندیشیدم و در دل گفتم چه همسر خوبی دارم!. با وجود آن همه غرولند و کج­ خلقی، او باز هم از من قدردانی می­کند. به همین دلیل، بار دیگری که از من خواست شیر بخرم، غرغر کمتری کردم. وقتی برگشتم، دوباره از من تشکر و قدردانی کرد. دفعه بعد هم در مقابل درخواست او بی­ اختیار گفتم باشه حتما.
یک هفته بعد، متوجه شدم که بطری شیر رو به اتمام است. به همسرم پیشنهاد کردم که شیر بخرم. او گفت خودش می­خواهد به فروشگاه برود. با کمال تعجب احساس ناامیدی کردم. دلم می­خواست من شیر بخرم. عشق او موجب شده بود تا در مقابل درخواست او پاسخ مثبت دهم. حتی تا به امروز هم هر وقت می­گوید که از فروشگاه شیر بخرم، با خوشحالی به او پاسخ مثبت می­دهم.

از این تغییر و تحول درونی که در وجودم حس می­کردم، بسیار خوشحال بودم. سکوت کردن همسرم در برابر غرغرهای من و نیز قدردانی و تشکر او در مقابل پاسخ مثبتی که به درخواستش داده بودم، موجب شد تا دیگر در برابر خواسته­ های او سرسختی نشان ندهم. از آن پس، وقتی قاطعانه درخواستی از من می­کند، برای من بسیار راحت­تر است که به خواسته­ های او پاسخ مثبت دهم.


منابع :
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری، ترجمه سیدرضا نیازی