مهریه زیاد، عامل خوشبختی نیست.
چکیده: یکی از معضلات امروزین برای تشکیل زندگی، مهریه های سنگینی است که برای پیوندهای بین دختران و پسران از سوی خانواده ها مطرح می شود. معصومین (علیهم السلام) که باید تمام زندگی ایشان به عنوان الگوی زندگی مان قرار بگیرد، در پیوندهای خودشان و نیز فرزندانشان مهریه ای را انتخاب می کردند که از آن به «مهر السنه» نام برده می شود. در این نوشتار به بیان مقدار مالی این مهریه می پردازیم.
تعداد کلمات 1689 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1689 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
مقدمه
عالمان شیعه بر آناند که مرد و زن مىتوانند در مَهریه ازدواج، بر هر مبلغ دلخواهى توافق کنند. این مقدار، محدودیتى ندارد؛ ولى باید ارزش مالى یا خدماتى داشته باشد. در کنار این جواز شرعى، حکم اخلاقى، استحبابى و موکّد اسلام، آن است که مقدار مهریه (صَداق)، تا جاى ممکن، کم باشد، به گونه اى که ازدواج را آسان نماید و مهر را که نشانه صدق و وفادارى مرد به پیمان مقدّس ازدواج است، تبدیل به وسیله اى براى فخرفروشى یا پایبند کردن اجبارى به ادامه زندگى و ازدواج نسازد.
از این رو، پیشوایان دین، سفارشهاى مکرّرى نموده اند که مردان و زنان، به همان مهرى رضایت دهند که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به عنوان بهترین اسوه قابل پیروى، آن را براى همسران و دختران خود، قرار مى داده است. پیشوایان شیعه، پیروان خود را از تعیین کردن مَهریّه اى بیش از این مقدار، نهى کرده اند. این نهى، هر چند دلالت بر حرمت ندارد، اما کراهت آن را اثبات میکند.
از این رو، پیشوایان دین، سفارشهاى مکرّرى نموده اند که مردان و زنان، به همان مهرى رضایت دهند که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به عنوان بهترین اسوه قابل پیروى، آن را براى همسران و دختران خود، قرار مى داده است. پیشوایان شیعه، پیروان خود را از تعیین کردن مَهریّه اى بیش از این مقدار، نهى کرده اند. این نهى، هر چند دلالت بر حرمت ندارد، اما کراهت آن را اثبات میکند.
ثابت بودن مقدار مَهرُ السُّنّه
گزارش هاى متعدّدى، مهریه ازدواج هاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) را به عنوان سنّتِ نهاده شده ایشان در زمینه ازدواج، ذکر کرده اند. خوشبختانه این گزارشها، در شیعه و اهل سنّت، مقدارِ ثابت و معیّنى را براى مهریّه ذکر کرده اند و تنها دو گزارش با انبوه نقلها متفاوت است. نقل هاى متواتر، مهریه زنان و دختران پیامبر (صلى الله علیه و آله) و نیز دختران اهل بیتِ او را «دوازده و نیم اوقیه نقره» برابر با «پانصد دِرهم» دانسته است و تنها دو نقل، یکى از شیعه [1] و یکى از اهل سنّت، [2] مهریه یکى از زنان پیامبر (صلى الله علیه و آله) به نام امّ حبیبه را بیش از این مقدار یعنى چهار هزار درهم دانسته اند؛[3] اما امام باقر (علیه السلام) این را یک استثنا دانسته است که به خواست پیامبر (صلى الله علیه و آله) نبوده؛ بلکه امضا و تقریر کارى بوده که نجاشى، حاکم حبشه کرده است. او که وکیل پیامبر (صلى الله علیه و آله) در خواستگارى و عقد امّ حبیبه (از زنان هجرت کرده به حبشه) بوده است، مهر چهار هزار درهمى براى او تعیین مى کند و آن را از جانب خود مى پردازد و پیامبر (صلى الله علیه و آله) هم دیگر سخن و اعتراضى بر زبان نمى آورند.
مُعادل ریالى مهر السنّه
گزارشهاى متعددى، مهر السنّه را برابر با دوازده و نیم اوقیه دانسته اند. اوقیه، واحدى براى داد و ستد اعراب در صدر اسلام و پیش از آن بوده و برابر با چهل دِرهمِ آن روزگار بوده است.[4] درهم نیز در روزگار قدیم، واحدى براى داد و ستد و نیز وزن کردن نقره و برخى داروها و اشیاى قیمتى بوده است. مقدار درهم، در طول زمان، دستخوشِ تغییر و تحوّل بوده است؛ اما پس از تبدیل شدن آن به سکّه رایج حکومت اسلامى در روزگار امویان، تا چندین قرن، مقدار آن، تفاوت نکرد و امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) در برابر پرسش راویان، برابرى هر اوقیه با چهل درهم را با همان درهم رایجِ اموى در زمان خود، اعلام مى دارند. خوشبختانه وزن این درهم، معیّن و حدود سه گرم نقره خالص است.[5]
بر این اساس، مهر السنّه حدود هزار و پانصد گرم نقره خالص می شود که ارزش ریالى آن، در زمان نگارش این نوشته (مهرماه 1387)، حدود ششصد هزار تومان است و همان گونه که ملاحظه مى شود، مهر بسیار سبُکى است و طبعا پرداخت آن نیز آسان است.
بر این اساس، مهر السنّه حدود هزار و پانصد گرم نقره خالص می شود که ارزش ریالى آن، در زمان نگارش این نوشته (مهرماه 1387)، حدود ششصد هزار تومان است و همان گونه که ملاحظه مى شود، مهر بسیار سبُکى است و طبعا پرداخت آن نیز آسان است.
مقدار واقعى مهر السنّه
برخى معتقدند که «قدرت خریدِ» پانصد درهم نقره در صدر اسلام، بسى بیشتر از اکنون بوده است و از این رو، باید آن را با چند کالاى باارزش دیگر سنجید و سپس آن قدرت خرید را به بهاى پول رایج امروز، محاسبه کرد.
برخى فقیهان متقدّم نیز بر همین اساس، مهر السنّه را پانصد درهم یا پنجاه دینار (یعنى پنجاه مثقال طلاى خالص) دانستهاند؛ زیرا در روزگار آنان، هر ده دِرهم، برابر با یک دینار بوده است. نتیجه این سخن، شناور بودن مهر السنّه است، هر چند زیاد بودن آن را نتیجه نمى دهد؛ زیرا پنجاه دینار، همان پنجاه مثقال شرعى طلاست که مبلغ آن در روزگار کنونى به پنج میلیون تومان هم نمى رسد؛ زیرا هر مثقال شرعى، برابر با 265/ 4 گرم است و هر گرم طلاى خالص،[6] اندکى بیش از بیست هزار تومان است.
گفتنى است طبق برخى گزارشها، در روزگار پیامبر (صلى الله علیه و آله)، ارزش نقره در برابر طلا، افزایش داشته و هر هفت یا هشت درهم (نقره) با یک دینار (طلا) معاوضه مىشده است و بر این اساس نیز پانصد درهم، برابر هفتاد دینار یعنى هفتاد مثقال شرعى طلا و مُعادل حدود هفت میلیون تومان [در زمان حاضر] مى گردد.
شیوه دیگر محاسبه میزان «قدرت خریدِ» مهر السنّه، دقّت در جزئیات گزارش ازدواج امام على (علیه السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) و خریدهاى انجام شده با مبلغ مورد بحث (مهر السنّه) است. بر طبق گزارشهاى متعدد، امام على (علیه السلام) با فروش زره خود (و طبق برخى گزارشها، با فروش زره و بُرْد یَمانى خود)، حدود چهارصد و هشتاد درهم یا اندکى فزون تر و کمتر، فراهم نمود[7] و آن مبلغ را به پیامبر (صلى الله علیه و آله) سپرد. پیامبر خدا، با آن پول، وسایل بسیار ساده یک زندگى مشترک و حدّ اقلِ لوازم را تهیه نمود. خوشبختانه سیاهه بخشى از این وسایل و بهاى آنها موجود است[8] و نشان از سادگى و ارزانى این جهیزیه دارد. بر این پایه هم باید گفت که مهر السنّه، مبلغى نه چندان زیاد است که با آن، تنها مى توان اثاثیه ضرورى، ساده و اولیه یک خانه کوچک را تهیه نمود.
برخى فقیهان متقدّم نیز بر همین اساس، مهر السنّه را پانصد درهم یا پنجاه دینار (یعنى پنجاه مثقال طلاى خالص) دانستهاند؛ زیرا در روزگار آنان، هر ده دِرهم، برابر با یک دینار بوده است. نتیجه این سخن، شناور بودن مهر السنّه است، هر چند زیاد بودن آن را نتیجه نمى دهد؛ زیرا پنجاه دینار، همان پنجاه مثقال شرعى طلاست که مبلغ آن در روزگار کنونى به پنج میلیون تومان هم نمى رسد؛ زیرا هر مثقال شرعى، برابر با 265/ 4 گرم است و هر گرم طلاى خالص،[6] اندکى بیش از بیست هزار تومان است.
گفتنى است طبق برخى گزارشها، در روزگار پیامبر (صلى الله علیه و آله)، ارزش نقره در برابر طلا، افزایش داشته و هر هفت یا هشت درهم (نقره) با یک دینار (طلا) معاوضه مىشده است و بر این اساس نیز پانصد درهم، برابر هفتاد دینار یعنى هفتاد مثقال شرعى طلا و مُعادل حدود هفت میلیون تومان [در زمان حاضر] مى گردد.
شیوه دیگر محاسبه میزان «قدرت خریدِ» مهر السنّه، دقّت در جزئیات گزارش ازدواج امام على (علیه السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) و خریدهاى انجام شده با مبلغ مورد بحث (مهر السنّه) است. بر طبق گزارشهاى متعدد، امام على (علیه السلام) با فروش زره خود (و طبق برخى گزارشها، با فروش زره و بُرْد یَمانى خود)، حدود چهارصد و هشتاد درهم یا اندکى فزون تر و کمتر، فراهم نمود[7] و آن مبلغ را به پیامبر (صلى الله علیه و آله) سپرد. پیامبر خدا، با آن پول، وسایل بسیار ساده یک زندگى مشترک و حدّ اقلِ لوازم را تهیه نمود. خوشبختانه سیاهه بخشى از این وسایل و بهاى آنها موجود است[8] و نشان از سادگى و ارزانى این جهیزیه دارد. بر این پایه هم باید گفت که مهر السنّه، مبلغى نه چندان زیاد است که با آن، تنها مى توان اثاثیه ضرورى، ساده و اولیه یک خانه کوچک را تهیه نمود.
هدیه ازدواج
اندک بودن مَهر السنّه و تأکید پیشوایان دین بر آسان گیرى در تعیین مَهریّه، عمدتا به خاطر رفع موانع ازدواج و ترغیب به ایجاد رابطه زناشویى میان جوانان امت اسلامى است؛ اما این، به هیچ روى، به معناى ناپسند بودن تبادل هدیه میان دو همسر یا خانواده هاى آنها نیست. هر یک از دو سوى رابطه یا خویشاوندان آنها مى توانند براى تحکیم بیشتر ازدواج، هدیه هایى ارزان یا گران قیمت، به دیگر سو بدهند.
پیشوایان دینى ما، در کنار عمل به سنّت نبوى در مَهر و تأکید بر فراتر نرفتن از آن، گاه هدیه هاى پر ارزشى را به همسران خود بخشیده اند و نام آن را نه مهر که «نِحله (هدیه)» نهادهاند.[9] آنان گاه هدیه هایى به صورت مزرعه، باغ و ... را به خانواده هایى نوپا مى بخشیدند و قصدشان، بىنیاز کردن آنان از تکیه بر دیگران بود.[10] البته از این نمونه ها، در گزارش تاریخ، فراوان نیست، به گونهاى که مى توان هر یک را مختصّ حالت خاص و برآمده از فضا و موقعیت ویژه آن ازدواج دانست و جالب توجه، آن که در هیچ یک از این گزارشها، سخنى از درخواست قبلى دختر یا خانواده او به میان نیامده است و ارتباطى با مهر (صَداق) ندارد.
به طور کلّى، گزارش هاى فراوان در سرتاسر کتب حدیثى و فقهى، تردیدى بر جا نمى نهد که مَهر اندک و سبُک، پسندیده و مورد سفارش اسلام است؛ ولى این، مانع از آن نیست که مسلمانان براى استوار کردن پیوند ازدواج، هدیه هایى را به همسران خود یا به دیگر نزدیکانى که تازه ازدواج کرده اند، نثار کنند.
به سخن دیگر، مهر و تعیین مقدار آن، پیش از ازدواج است و از این رو، باید آن را اندک و آسان گرفت تا ازدواج، رونق گیرد و نِحله (بخشش)، مربوط به پس از عقد ازدواج یا پیش از برقرارى زندگى مشترک است، تا دل همسران به هم نزدیکتر گردد و پیوند نورُسته، قوّت یابد.
منبع: کتاب «تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث»
نویسنده: آیت الله ری شهری
پیشوایان دینى ما، در کنار عمل به سنّت نبوى در مَهر و تأکید بر فراتر نرفتن از آن، گاه هدیه هاى پر ارزشى را به همسران خود بخشیده اند و نام آن را نه مهر که «نِحله (هدیه)» نهادهاند.[9] آنان گاه هدیه هایى به صورت مزرعه، باغ و ... را به خانواده هایى نوپا مى بخشیدند و قصدشان، بىنیاز کردن آنان از تکیه بر دیگران بود.[10] البته از این نمونه ها، در گزارش تاریخ، فراوان نیست، به گونهاى که مى توان هر یک را مختصّ حالت خاص و برآمده از فضا و موقعیت ویژه آن ازدواج دانست و جالب توجه، آن که در هیچ یک از این گزارشها، سخنى از درخواست قبلى دختر یا خانواده او به میان نیامده است و ارتباطى با مهر (صَداق) ندارد.
به طور کلّى، گزارش هاى فراوان در سرتاسر کتب حدیثى و فقهى، تردیدى بر جا نمى نهد که مَهر اندک و سبُک، پسندیده و مورد سفارش اسلام است؛ ولى این، مانع از آن نیست که مسلمانان براى استوار کردن پیوند ازدواج، هدیه هایى را به همسران خود یا به دیگر نزدیکانى که تازه ازدواج کرده اند، نثار کنند.
به سخن دیگر، مهر و تعیین مقدار آن، پیش از ازدواج است و از این رو، باید آن را اندک و آسان گرفت تا ازدواج، رونق گیرد و نِحله (بخشش)، مربوط به پس از عقد ازدواج یا پیش از برقرارى زندگى مشترک است، تا دل همسران به هم نزدیکتر گردد و پیوند نورُسته، قوّت یابد.
منبع: کتاب «تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث»
نویسنده: آیت الله ری شهری
بیشتر بخوانید :
نگاهی به میزان مهر از آینه ی وحی
"مهریه" نگرشهای عاقلانه و یا برداشتهای عامیانه
انتخاب مهریّه سبک در زندگی زناشویی
سیر مهریه در طول تاریخ و در میان اقوام و ادیان مختلف
مفهوم و فلسفه مهریه
پی نوشت :
[1] . کتاب من لایحضره الفقیه: ج 3 ص 473 ح 4654، علل الشرائع: ص 500 ح 1.
[2] . مسند ابن حنبل: ج 10 ص 395 ح 27477، السنن الکبرى: ج 7 ص 379 ح 14334.
[3] . گفتنى است یک نقل از ابو هریره، صداق مسلمانان را هنگام حیات پیامبر صلى الله علیه و آله کمتر از این، یعنى ده اوقیه (برابر چهارصد درهم) دانسته است و برخى گزارشهاى مربوط به ازدواج على علیه السلام و فاطمه علیه االسلام بهاى زرهى را که على علیه السلام پس از خواستگارى فاطمه علیهاالسلام تقدیم پیامبر صلى الله علیه و آله کرد، چهارصد درهم دانسته اند؛ اما نقل دیگرى، آن را سى درهم دانسته است که محتملًا اشتباه و تصحیف دینار باشد.
[4] . مؤلفان کتب غریب الحدیث و لغت و نیز فقیهان متقدّم شیعه و اهل سنّت، این برابرى را ذکر کردهاند. خوشبختانه امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نیز در چند روایت، این تساوى را بیان کرده اند.
[5] . به طور دقیقتر، وزن هر درهم، برابر با 985/ 2 گرم است (ر. ک: العقد المنیر، سید موسى حسینى مازندرانى، ص 271).
[6] . در ایران، عُرف جامعه، سکّه طلاى بانک مرکزى را خالص مى داند که با عیار 22 ضرب مىشود؛ امّا در بازارهاى جهانى، شِمش طلا، داراى عیار 24 است.
[7]. برخى گزارشها، آن را مبالغ کمترى هم گفتهاند که با گزارشهاى فراوان دیگر، متعارضاند و امکان تصحیف دارند. علامه مجلسى نیز پس از ذکر اقوال، قول صحیحتر را پانصد درهم دانسته است (بحارالأنوار، ج 43، ص 112).
[8] . ر. ک: الأمالى، طوسى، ص 41. پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمان داد که با آن پول، لباس و اثاث خانه بخرند و از جمله خریدها، پیراهن، روسرى، حوله، تُشک، حصیر، دستاس و چیزهایى از این قبیل بود.
[9] . در گزارش ازدواج امام جواد (علیه السلام) با دختر مأمون آمده است که ایشان مَهر را همان مهر السنه قرار داد و صد هزار درهم نیز به عنوان نحله به همسرش بخشید (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 398).
[10] . امام حسین (علیه السلام) پس از ردّ خواستگارى یزید از امّ کلثوم، دختر عبداللّه جعفر، او را به عقد پسر عمویش، قاسم بن محمد بن جعفر درآورد و براى رویارویى با پیشنهاد اعطاى کمک مالى یزید به این خانواده، مزرعه حاصل خیز خود را در وادى عقیق، به آن دو بخشید (ر. ک: تاریخ دمشق، ج 57، ص 245، الکامل، مُبرَّد، ج 3، ص 1129).