علّت بروز مشکلات همسران، عدم ارضاء نیازهاست.
چکیده : یکی ازاهداف ازدواج، تامین نیازهای اساسی همسران است و اگر افراد متاهل در زندگی مشترکشان برای تامین نیازهای همسرشان تلاش کنند در بهبود صمیمیت در رابطه زناشوییشان، پیشرفت چشمگیری ایجاد خواهد شد.
تعداد کلمات 962 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 962 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
دو نیاز اساسی
اگر همسران به نیازهای اساسی یکدیگر توجهی نداشته باشند، احتمال دارد که در زندگی مشترکشان دچار مسائل فراوانی شوند، باید دانست که در وجود هر انسانی چه زن باشد چه مرد، دو نیاز نهفته است:
نیاز به قدرت و اقتدار داشتن؛
نیاز به محبت و مورد مهرورزی دیگران قرار گرفتن.
با وجود این، آنها در این موارد باهم متفاوتاند، به این صورت که، نیاز به قدرت و اقتدار، در وجود مرد یک نیاز اصلی و بزرگتر و نیاز به محبت، نیاز فرعی و کوچکتر است. به تعبیر دیگر، مرد فقیرِ قدرت و اقتدار است. اما در وجود زن برخلاف مرد، نیاز به محبت و توجه یک نیاز اصلی و بزرگ و نیاز به قدرت، نیازی فرعی و کوچکتر است.
نیاز به قدرت و اقتدار داشتن؛
نیاز به محبت و مورد مهرورزی دیگران قرار گرفتن.
با وجود این، آنها در این موارد باهم متفاوتاند، به این صورت که، نیاز به قدرت و اقتدار، در وجود مرد یک نیاز اصلی و بزرگتر و نیاز به محبت، نیاز فرعی و کوچکتر است. به تعبیر دیگر، مرد فقیرِ قدرت و اقتدار است. اما در وجود زن برخلاف مرد، نیاز به محبت و توجه یک نیاز اصلی و بزرگ و نیاز به قدرت، نیازی فرعی و کوچکتر است.
ارتباط دو نیاز اساسی
اگر مردی بخواهد به نیاز اصلی خودش (نیاز به قدرت و اقتدار داشتن) پاسخ دهد و قدرت داشته باشد، باید این قدرت و اقتدار را از همسرش بگیرد و همسرش به او قدرت بدهد. به این صورت که، اگر مرد به همسرش محبت کند (محبتی که نیاز اصلی در وجود زن است)، زن به مرد قدرت و اقتدار می دهد.
چه بُودى ارْ دلِ آن ماه، مهربان بُودى که حالِ ما، نه چُنین بُودى ار چُنان بُودى[1]
اگر زن هم بخواهد به نیاز اصلی خودش (نیاز به محبت) پاسخ دهد، و از محبت همسرش بیشتر بهره مند شود، باید به همسرش قدرت و اقتدار بخشد. در واقع، این دو با هم ارتباط دارند. هر چه زن در خانواده، نزد اقوام، دوستان و... بیشتر به شوهرش قدرت و اقتدار بدهد، همسرش بیشتر به او محبت میکند؛ برای نمونه، برای انجام امور مهم و مواردی که زن میداند برای همسرش مهم است و در مورد آنها حساس است، نظر همسرش را جویا شود و از او اجازه بگیرد. همانگونه که خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: «مردان بر زنان قیمومت[2] و سرپرستى دارند».[3]
چه بُودى ارْ دلِ آن ماه، مهربان بُودى که حالِ ما، نه چُنین بُودى ار چُنان بُودى[1]
اگر زن هم بخواهد به نیاز اصلی خودش (نیاز به محبت) پاسخ دهد، و از محبت همسرش بیشتر بهره مند شود، باید به همسرش قدرت و اقتدار بخشد. در واقع، این دو با هم ارتباط دارند. هر چه زن در خانواده، نزد اقوام، دوستان و... بیشتر به شوهرش قدرت و اقتدار بدهد، همسرش بیشتر به او محبت میکند؛ برای نمونه، برای انجام امور مهم و مواردی که زن میداند برای همسرش مهم است و در مورد آنها حساس است، نظر همسرش را جویا شود و از او اجازه بگیرد. همانگونه که خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: «مردان بر زنان قیمومت[2] و سرپرستى دارند».[3]
بخشنده می شوند
وقتی نیاز خود مرد که قدرتمند بودن است، برطرف شد، نیاز همسرش را _که دریافت محبّت است_ برآورده و به او محبت می کند. همچنین به هر میزانی که مرد به همسرش محبت کند و به او توجه نشان دهد، زن بیشتر به شوهرش اقتدار می دهد؛ زیرا زمانی که نیاز اصلی شما برآورده شد، در مورد آن چیزی که کمتر به آن نیازمند هستید، بخشنده تر می شوید.
سلطان و ملکه
در هرصورت، زن و شوهر، دو رکن اساسی خانواده هستند؛ مرد سلطان خانه و زن ملکه خانه است و واگذاری مسئولیت و مدیریت نهایی خانواده به مرد، به معنای برخورداری از قدرت تصمیم گیری در مسائل کلی و اساسی خانواده است. زنان نیز در امور داخلی خانه و تدبیر امور خانواده و فراهم کردن فضای مناسب عاطفی و محیط نشاط آمیز و تربیت فرزندان و...، سهم بسیاری دارند و مرد تنها بدان جهت که آفرینش ویژه ای دارد، سرپرست خانواده محسوب می شود.
نسیم اقتدار
شایسته است که همیشه نسیم اقتدار مرد احساس شود و وی اقتدار و جَذبه خود را در خانواده حفظ کند و بی جهت آن را خرج نکند. حضرت علی علیه السلام در کلام ارزشمندی به ویژگی اقتدار مرد در خانواده تصریح می کنند و می فرمایند: «در برابر آنان مقداری از وجودت را نگهداری کن و تمام قدرت و نیرویت را در حق آنان به کار مبر؛ زیرا خودداری کنی و تو را صاحب اقتدار ببینند، بهتر است از آنکه تو را به حال شکستگی و ضعف بنگرند»[4].
استفاده نابجا از قدرت ممنوع
نکته دیگر اینکه، مردها نباید از ویژگی اقتدار و مدیریت خانواده که به آنها داده شده است، استفاده نابه جا کنند؛ برای نمونه، یکی از صفت های شایسته مرد، داشتن غیرت به خانواده و همسر است. با وجود این، شوهر نباید دچار غیرتورزى نابه جا شود و به خاطر برداشت استباه با سختگیری های بی مورد، حریم شخصی را محدود کند. در همین رابطه، امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «بپرهیز از غیرت نشان دادن بی جا که درستکار را به بیماردلى، و پاکدامن را به بدگمانى رساند»[5].
مرد منفعل، زن سلطه جو
از سوی دیگر، اگر مردی چنان منفعل و بی دست و پا باشد که زنِ سلطه جویی، بتواند قیمومت او را برعهده بگیرد، مشکل از خود اوست. امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرمایند: «هر مردی که همسرش وی را اداره کند و بر او رئیس و حاکم باشد از رحمت الهی به دور است»[6]. به همین ترتیب، اگر مرد قبول مسئولیت کند و بخواهد در خانواده نقش فعال تری داشته باشد، ولی زن از وی اطاعت نکند و بخواهد مسئولیت همه چیز را خودش برعهده داشته باشد، مشکل از خودخواهی زن است و آسیبش را خواهد دید.
منبع :
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی
رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوى همدانى
راهنمای خانواده، امیرملک محمودی
منبع :
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی
رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوى همدانى
راهنمای خانواده، امیرملک محمودی
بیشتر بخوانید :
نیازهای اساسی زنان و مردان
مسایل اساسی بعد از ازدواج
وظایف مرد در خانواده
ده خواسته زنان از همسران
وظایف زن نسبت به شوهر
پی نوشت :
[1] . «اگر دل آن یار با ما مهربان بود، چه مىشد؟ که اگر با ما مهربان مىبود، ما به این حال نبودیم». شرح جلالى بر حافظ، ج4، ص 2330.
[2] . قیمومت مرد بر همسرش به این معنا نیست که از وی سلب آزادی کند و مانع استقلال وی در حفظ حقوق فردى و اجتماعى اش شود، بلکه زن همچنان استقلال و آزادى خود را دارد و مى تواند از آنها دفاع کند و براى رسیدن به هدف هایش، مى تواند به مقدماتى که او را به آنها مى رساند، متوسل شود. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 544.
[3] . «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلىَ النِّسَاء» (نساء:34).
[4] . «وَ اسْتَبْقِ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیَّةً فَإِنَّ إِمْسَاکَکَ عَنْهُنَّ وَ هُنَّ تَرَیْنَ أَنَّکَ ذُو اقْتِدَارٍ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَعْثُرْنَ مِنْکَ عَلَى انْکِسَارٍ». بحارالأنوار، ج74، ص214.
[5] . «إِیَّاکَ وَ التَّغَایُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِکَ یَدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَةَ إِلَى الرِّیَبِ». نهج البلاغة، ترجمه محمد دشتى، ص 537.
[6] . «کُلُ امْرِئٍ تُدَبِّرُهُ امْرَأَتُهُ فَهُوَ مَلْعُونٌ». مکارم الأخلاق، ص 231.