والدین می توانند با انجام فعالیت هایی، انگیزه و اشتیاق یادگیری را در کودکان شان تقویت کنند.
چکیده: چطور کودکان انگیزه پیدا میکنند؟ این مسئله ارتباط نزدیکی با حس هیجان دارد؛ ما باید به دنبال راه هایی باشیم که از این هیجان ها در جهت رشد یک مهارت استفاده کنیم. در این مقاله با فعالیت هایی آشنا می شوید که باعث میشود بچهها با انضباط شوند؛ باانگیزه باقی بمانند؛ با نومیدی مقابله کنند و با رقابت ها و مشکلات مواجه شوند.
تعداد کلمات 1086 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1086 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
شعار کودکان با انگیزه: میخواهم این کار را انجام دهم
متأسفانه باید بگویم دارویی وجود ندارد که بچهای بیتفاوت را تبدیل به شخصی کند که از شدت اشتیاق، همواره در جوش و خروش است. والدین میتوانند با فعالیتهایی، شور و شوق یادگیری را در کودکشان تقویت کنند؛ اما بچهها باید خود این جرقه را به دست آورند و خود به خود شعلهور شوند.
بچههای باانگیزه چنین نشانههایی دارند:
میبینید که بچههایتان میخواهند کارهایی را انجام دهند و مشتاق به یادگیری هستند،
تکالیف مدرسه و کارهای خانه را بدون آنکه خیلی نق بزنند انجام میدهند،
آنها برای فردا یا هفتۀ بعد برنامههایی دارند
آنها بیشتر بله میگویند تا نه.
فعالیت هایی برای با انگیزه کردن کودکان:
چگونه کارها را به «قسمت ها» ی کوچک قابل کنترل تقسیم کنیم.
چگونه زمانبندی کنیم و براساس آن کار کنیم.
چگونه برای کاری که به خوبی انجام دادهایم خود را تشویق کنیم.
بچههای باانگیزه چنین نشانههایی دارند:
میبینید که بچههایتان میخواهند کارهایی را انجام دهند و مشتاق به یادگیری هستند،
تکالیف مدرسه و کارهای خانه را بدون آنکه خیلی نق بزنند انجام میدهند،
آنها برای فردا یا هفتۀ بعد برنامههایی دارند
آنها بیشتر بله میگویند تا نه.
فعالیت هایی برای با انگیزه کردن کودکان:
چگونه کارها را به «قسمت ها» ی کوچک قابل کنترل تقسیم کنیم.
چگونه زمانبندی کنیم و براساس آن کار کنیم.
چگونه برای کاری که به خوبی انجام دادهایم خود را تشویق کنیم.
چطور مردم انگیزه پیدا میکنند؟
مدتی پیش عکس زن 91 سالهای در روزنامه درج شده بود که به تازگی به کوه فوجی صعود کرده بود. من نام این را انگیزه میگذارم. او گفته بود: «وقتی به هدفی دست پیدا میکنید، همیشه احساس خوبی دارید. شما نیاز به هدف دارید.»
درست است! اما آیا شما به این اهداف میرسید؟ حال چه 9 ساله باشید و چه 91 ساله؟ و چه چیزی باعث میشود تا از عهدۀ یک مسابقه برآیید یا با شکست یا هر چه پیش میآید کنار بیایید؟ تنها یک عنصر خاص لازم است و آن در انگیزه یافت میشود. این عامل، عامل توانایی مقابله با نومیدی و ادامۀ راه است. نوع نگرش خیلی مهم است. کودکی با بهرۀ هوشی 160 ممکن است درس نخواند یا نمرۀ خوبی به دست نیاورد؛ در حالی که بچهای که سخت درس میخواند، نمرۀ خوبی به دست میآورد و میتواند کاری را انجام دهد که شخصی با هوش بالای ذاتی نمیتواند به آن حد برسد. همۀ معلمها دانشآموزانی دارند که به انتهای داستان لاکپشت و خرگوش میرسند. وقتی پای تلویزیون مینشینیم تا رویدادهای ورزشی را تماشا کنیم و میبینیم که چطور دو حریف همدیگر را مشتباران میکنند، با خود فکر میکنید: «واقعاً اینها انگیزه دارند.» چطور مردم انگیزه پیدا میکنند؟ این مسئله ارتباط نزدیکی با حس هیجان دارد؛ یعنی چیزی که باعث میشود به مسیر خود ادامه دهیم و به خود بگوییم: «من میخواهم دربارۀ این مسئله بیشتر بدانم» یا «من میخواهم در این زمینه مهارت بیشتری کسب کنم.»
مطمئناً ما نمیتوانیم برای بچههایمان شور و حرارت ایجاد کنیم؛ اما شور و شوق ما و یا اطرافیان در او تأثیر دارد. میدانیم که بچهها هیجان زده میشوند. آنها ممکن است در مورد یک موسیقی جدید یا لباس و یا فیلمی به وجد بیایند. ما باید به دنبال راههایی باشیم که از این هیجانها در جهت رشد یک مهارت استفاده کنیم. ما همه به چیزهایی نیاز داریم که در هنگام یاد گرفتنشان لذت ببریم. لازم نیست که برای ایجاد شور و اشتیاق حتماً در ریاضی یا شطرنج خیلی بااستعداد و باهوش باشیم. با یک حرکت و جوشش ملایم نیز میتوان حرکت کرد.
یک روش این است که هیجانهای خود را با دیگران تقسیم کنیم. این فعالیت ممکن است اسکی کردن، آشپزی، پیادهرویهای طولانی یا داستانهای کوتاه باشد، و یا هر آنچه برایمان هیجانانگیز است. اگر هیچ چیزی برایمان هیجانانگیز نیست، بچههایمان را پیش افرادی بگذاریم که چنین احساساتی داشته باشند. چنین شخصی میتواند همسایه، نجار شما، خیاط سر خیابان یا عموی کودک باشد که عاشق ماهیگیری است، یا حسابداری باشد که با اعداد کلنجار میرود.
درست است! اما آیا شما به این اهداف میرسید؟ حال چه 9 ساله باشید و چه 91 ساله؟ و چه چیزی باعث میشود تا از عهدۀ یک مسابقه برآیید یا با شکست یا هر چه پیش میآید کنار بیایید؟ تنها یک عنصر خاص لازم است و آن در انگیزه یافت میشود. این عامل، عامل توانایی مقابله با نومیدی و ادامۀ راه است. نوع نگرش خیلی مهم است. کودکی با بهرۀ هوشی 160 ممکن است درس نخواند یا نمرۀ خوبی به دست نیاورد؛ در حالی که بچهای که سخت درس میخواند، نمرۀ خوبی به دست میآورد و میتواند کاری را انجام دهد که شخصی با هوش بالای ذاتی نمیتواند به آن حد برسد. همۀ معلمها دانشآموزانی دارند که به انتهای داستان لاکپشت و خرگوش میرسند. وقتی پای تلویزیون مینشینیم تا رویدادهای ورزشی را تماشا کنیم و میبینیم که چطور دو حریف همدیگر را مشتباران میکنند، با خود فکر میکنید: «واقعاً اینها انگیزه دارند.» چطور مردم انگیزه پیدا میکنند؟ این مسئله ارتباط نزدیکی با حس هیجان دارد؛ یعنی چیزی که باعث میشود به مسیر خود ادامه دهیم و به خود بگوییم: «من میخواهم دربارۀ این مسئله بیشتر بدانم» یا «من میخواهم در این زمینه مهارت بیشتری کسب کنم.»
مطمئناً ما نمیتوانیم برای بچههایمان شور و حرارت ایجاد کنیم؛ اما شور و شوق ما و یا اطرافیان در او تأثیر دارد. میدانیم که بچهها هیجان زده میشوند. آنها ممکن است در مورد یک موسیقی جدید یا لباس و یا فیلمی به وجد بیایند. ما باید به دنبال راههایی باشیم که از این هیجانها در جهت رشد یک مهارت استفاده کنیم. ما همه به چیزهایی نیاز داریم که در هنگام یاد گرفتنشان لذت ببریم. لازم نیست که برای ایجاد شور و اشتیاق حتماً در ریاضی یا شطرنج خیلی بااستعداد و باهوش باشیم. با یک حرکت و جوشش ملایم نیز میتوان حرکت کرد.
یک روش این است که هیجانهای خود را با دیگران تقسیم کنیم. این فعالیت ممکن است اسکی کردن، آشپزی، پیادهرویهای طولانی یا داستانهای کوتاه باشد، و یا هر آنچه برایمان هیجانانگیز است. اگر هیچ چیزی برایمان هیجانانگیز نیست، بچههایمان را پیش افرادی بگذاریم که چنین احساساتی داشته باشند. چنین شخصی میتواند همسایه، نجار شما، خیاط سر خیابان یا عموی کودک باشد که عاشق ماهیگیری است، یا حسابداری باشد که با اعداد کلنجار میرود.
آموزش انگیزه به کودکان
در واقع کودکان با انگیزه به دنیا میآیند، نه با کسالت و خستگی. آنها مشتاق، جستجوگر و کنجکاو به دنیا میآیند و این همان حالتی است که ما میخواهیم آنها برای همیشه حفظ کنند. در اطراف ما دنیایی از تجربهها وجود دارد که میتواند هر کسی را ـ حتی کودکی را که با ناراحتی شکایت میکند: «اینجا هیچ کاری نیست که انجام بدهم» ـ شاد کند. مثالهایی که در زیر آمده بر این مسئله تأکید دارد که «تنها کافی است نگاه کنی». این نمونهها به کودکان (و بزرگترها) کمک میکند که دنیا را طور دیگری ببینند.
بیرون از خانه، هر سنی
فکر کردن
حفظ تجربیات برای خواندن و نوشتن
وقتی فرزندتان هنوز کوچک است، همراه او اسرار دنیا را کشف کنید و از آنها لذت ببرید. در هنگام غروب پیادهروی کنید یا زیر باران قدم بزنید. دربارۀ آنچه مشاهده کردهاید و در مورد احساس خود با هم صحبت کنید. با هم بیدار باشید تا بالا آمدن ماه را ببینید و یک روز صبح زود از خواب بیدار شوید تا نظارهگر طلوع خورشید باشید. با استفاده از یک ذرهبین از نزدیک به چیزهای کوچکی که برای بچههای کوچک جالب است نگاه کنید. به صدای باد و پرندگان گوش کنید. باران و چوب در حال سوختن را بو کنید. مشاهده و استفاده از حواس گوناگون، برای یک دانشمند یا یک شاعر، بسیار مهم است.
حفظ تجربیات برای خواندن و نوشتن
وقتی فرزندتان هنوز کوچک است، همراه او اسرار دنیا را کشف کنید و از آنها لذت ببرید. در هنگام غروب پیادهروی کنید یا زیر باران قدم بزنید. دربارۀ آنچه مشاهده کردهاید و در مورد احساس خود با هم صحبت کنید. با هم بیدار باشید تا بالا آمدن ماه را ببینید و یک روز صبح زود از خواب بیدار شوید تا نظارهگر طلوع خورشید باشید. با استفاده از یک ذرهبین از نزدیک به چیزهای کوچکی که برای بچههای کوچک جالب است نگاه کنید. به صدای باد و پرندگان گوش کنید. باران و چوب در حال سوختن را بو کنید. مشاهده و استفاده از حواس گوناگون، برای یک دانشمند یا یک شاعر، بسیار مهم است.
قدم زدن در بازار، سنین چهار تا هفت سال
فکر کردن
ایجاد مخزن تجربیات
بیشتر وقتها وقتی به خرید میرویم، به سرعت راه میرویم و بچهها را به دنبال خود میکشیم. یک بار به مراکز خرید بروید؛ اما تنها هدفتان این باشد که به بچهها انبارها و پستوهای فروشگاه محل خود را نشان دهید. به گلفروشی سری بزنید و نحوۀ درست کردن یک دسته گل را تماشا کنید. اگر اجازه داشتید به انبار سوپرمارکت سری بزنید. در آنجا مواد غذایی نگهداری میشوند و گوشت را در آن میبرند و یا تمام کارهایی که برای زیباسازی سوپرمارکت صورت میگیرد، در این محل انجام میشود.
ادامه دارد...
منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین
ایجاد مخزن تجربیات
بیشتر وقتها وقتی به خرید میرویم، به سرعت راه میرویم و بچهها را به دنبال خود میکشیم. یک بار به مراکز خرید بروید؛ اما تنها هدفتان این باشد که به بچهها انبارها و پستوهای فروشگاه محل خود را نشان دهید. به گلفروشی سری بزنید و نحوۀ درست کردن یک دسته گل را تماشا کنید. اگر اجازه داشتید به انبار سوپرمارکت سری بزنید. در آنجا مواد غذایی نگهداری میشوند و گوشت را در آن میبرند و یا تمام کارهایی که برای زیباسازی سوپرمارکت صورت میگیرد، در این محل انجام میشود.
ادامه دارد...
منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین
بیشتربخوانید:
چطور کودکان انگیزه پیدا میکنند؟ (بخش دوم)
اعتماد به نفس در کودکان؛ پلی به سوی شهامت انجام کار
اعتماد به نفس در کودکان و پدیده ای به نام تلویزیون
اعتماد به نفس در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش اول)
اعتماد به نفس در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش دوم)