برای ایجاد انضباط در کودکان، برخورداری والدین از ثبات و اقتدار کافی در روش انضباطی، ضروری است.
چکیده : در بخش اول این مقاله از ضرورت و اهمیت ایجاد نظم و انضباط در کودکان از همان ابتدای تولد سخن گفتیم؛ زیرا کودک همانند درختی میماند که تا زمانی که نهال است، می توان آن را به دلخواه شکل داد و اگر کودک به بی انضباطی عادت کند، تغییر دادن رفتار او بسیار مشکل خواهد شد.
تعداد کلمات 1042 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1042 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مقدمه
ایجاد انضباط در کودک از همان ابتدای تولد باید آغاز شود و به مرور زمان و با توجه به رشد سنی او ادامه یابد؛ چرا که هر چه آموزش نظم در دوران خردسالی انجام پذیرد، طفل در سنین بالاتر، رفتار مناسبی را در زندگی و اجتماع از خود بروز خواهد داد. اما اگر آموزش نظم در این دوران پیگیری نشود، وقتی طفل به سن نوجوانی و جوانی رسید از انضباط داشتن پرهیز میکند، زیرا به آن عادت نکرده است.
راههای آموزش نظم به کودکان
جهت آموزش نظم در زندگی میتوان موارد زیر را به کار برد:
1. به کودک آموزش دهید، به تقلید از والدین یاد بگیرد، هر چیزی را مثل اسباببازی، کتاب و... بعد از استفاده سر جایش قرار دهد تا بسیاری از مشکلات انضباطیاش حلّ شود.
2. برای تثبیت قوانین، به جای به کار بردن جملههای مبهم، با بیان عبارت کوتاه و مثبت محدودیتهای مشخصی را تعیین کنید؛ مثلاً بگویید: «جای اسباببازیها در کمد است» نه این که گوشزد نمایید: «بچۀ خوبی باش». اصول انضباطی در کنار رهنمودها و تعیین حدود، به کودک کمک میکند تا فردی منضبط بار آید.
3. برای طفل، عواقب تخلّف از قوانین را بازگو کنید و در صورت لزوم بگذارید پیامد تلخ تخلّف را تجربه کند؛ مثلاً به او بگویید: «لازم است که لوازم نقاشی را سر جایش بگذاری و الّا گم میشوند». میتوانید به عنوان جریمه یکی ـ دو تا از رنگهای مورد علاقهاش را بردارید و در حین این که دنبال آن میگردید به او یادآوری کنید: «قبلاً گفته بودم اگر جمع نکنی گم میشه»؛ سپس با قول گرفتن از او، بعد از چند ساعت تأخیر، میتوانید با هم دنبال آن بگردید و پیدایش کنید.
4. اگر اسباببازیهای زیادی کف اتاق ریخته شده بود، او را راهنمایی کنید: «میتوانی اول پازلهات را جمع کنی» یا این که، «بیا با هم آنها را جمع کنیم» یا به وسیلۀ بازی وارد عمل شوید. حرکت توام با اندکی خیالپردازی یا شوخطبعی، برای رسیدن به مقصود بسیار مفید است؛ مثلاً: «ببینیم چه کسی میتواند وسایل بیشتری جمع کنه» و یا آن که صبور باشید تا زمانی که از شما دعوت کرد به اتاقش بروید، در این هنگام دعوت او را، به جهت عبور نکردن از خرت و پرتها رد کنید و آخرین گزینه آن است که از تنبیه استفاده کنید.[1] اما مراقب باشید عواقبی که برای خودتان نیز قابل تحمّل است، انتخاب کنید و بر سر سخن خود بمانید.
5. گاه و بیگاه از رفتارهای مثبت و منضبط بودن فرزند خود تمجید نمایید. در این روش، از پیش برای خود مشخص کنید که قصد دارید کدام رفتار کودک تقویت شود. مدتی کوتاه او را زیر نظر بگیرید. اگر رفتار مورد نظر از او سر زد، وی را تمجید کرده و یا به علت انجام ندادن رفتار منفی او را تحسین کنید، تا موجب کاهش آن رفتار شود. اما متأسفانه برخی والدین به جای به کار بردن این شیوه، هنگامی که کودک گریه میکند، به یاد قوانین انضباطی میافتد، نه زمانی که او آرام و بیصدا در اتاق بازی میکند.[2]
6. در مسیر آموزش، منضبط بودن مثل شستن دست و صورت در اول صبح، توسل به اصرار، عصبانیّت و تذکرات زیادی، موجب مخالفت پنهان کودک میشود؛ لذا در انجام دادنِ وظایف روزمره با نرمی و محبت او را هدایت و راهنمایی کنید و به تدریج با بزرگ شدنش، خود را از صحنۀ عمل کنار بکشید تا به تنهایی انجام دهد.
7. از به کار بردن کلماتی که موجب کوبیده شدن شخصیت اوست بپرهیزید، بلکه رفتار او را نکوهش کنید و با احساسات خود گره بزنید. استفاده از عبارت منفی یا نسبت دادن صفاتی مثل تنبل، بیانضباط، شلخته و... به عزّت نفسش لطمه زده، او را عصبانیتر میکند و احتمال همکاریاش را از بین خواهد برد. به جای به کار بردن آن کلمات، میتوانید بگویید: «گُلم من تو رو دوستت دارم، ولی ناراحت میشوم وقتی از بیرون میآیی لباسهات رو آویزان نمیکنی». باید به او بیاموزید که بین خودش و اشتباهش تفاوت قائل شدهاید، تا این اطمینان در او به وجود آید، همواره خودش را دوست دارید، ولی کاری که انجام داده است، مورد تأیید شما نیست.
8. یکی دیگر از نکاتی که تذکّر آن حائز اهمیّت است، ثبات در منضبط ساختن فرزند است. بسیاری از اوقات والدین به شیوهای روی میآورند، اما پس از چند روز که تغییر مشاهده نمیکنند، به شیوۀ دیگری متوسل میشوند. در حالی که باید یک روش انضباطی را در پیش بگیرند و همواره به آن پایبند باشند، تا با گذشت زمان تأثیر عمل خود را مشاهده کنند.
نتیجۀ این عمکرد، تربیت انسانی عاقل است که برکت او هم زندگی خود و هم دیگران را در بر خواهد گرفت؛ به فرمودۀ امیرالمؤمنین علی علیه السّلام: «عاقل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد.»[3] کسی که منضبط باشد و یاد بگیرد هر چیزی را سر جای خود قرار دهد، به امور فکری خود نیز نظم و نظام میبخشد، به منطق روی آورده و صحیحترین عمل را انجام میدهد.
نویسنده: خانم حدیثه اسفندیار
1. به کودک آموزش دهید، به تقلید از والدین یاد بگیرد، هر چیزی را مثل اسباببازی، کتاب و... بعد از استفاده سر جایش قرار دهد تا بسیاری از مشکلات انضباطیاش حلّ شود.
2. برای تثبیت قوانین، به جای به کار بردن جملههای مبهم، با بیان عبارت کوتاه و مثبت محدودیتهای مشخصی را تعیین کنید؛ مثلاً بگویید: «جای اسباببازیها در کمد است» نه این که گوشزد نمایید: «بچۀ خوبی باش». اصول انضباطی در کنار رهنمودها و تعیین حدود، به کودک کمک میکند تا فردی منضبط بار آید.
3. برای طفل، عواقب تخلّف از قوانین را بازگو کنید و در صورت لزوم بگذارید پیامد تلخ تخلّف را تجربه کند؛ مثلاً به او بگویید: «لازم است که لوازم نقاشی را سر جایش بگذاری و الّا گم میشوند». میتوانید به عنوان جریمه یکی ـ دو تا از رنگهای مورد علاقهاش را بردارید و در حین این که دنبال آن میگردید به او یادآوری کنید: «قبلاً گفته بودم اگر جمع نکنی گم میشه»؛ سپس با قول گرفتن از او، بعد از چند ساعت تأخیر، میتوانید با هم دنبال آن بگردید و پیدایش کنید.
4. اگر اسباببازیهای زیادی کف اتاق ریخته شده بود، او را راهنمایی کنید: «میتوانی اول پازلهات را جمع کنی» یا این که، «بیا با هم آنها را جمع کنیم» یا به وسیلۀ بازی وارد عمل شوید. حرکت توام با اندکی خیالپردازی یا شوخطبعی، برای رسیدن به مقصود بسیار مفید است؛ مثلاً: «ببینیم چه کسی میتواند وسایل بیشتری جمع کنه» و یا آن که صبور باشید تا زمانی که از شما دعوت کرد به اتاقش بروید، در این هنگام دعوت او را، به جهت عبور نکردن از خرت و پرتها رد کنید و آخرین گزینه آن است که از تنبیه استفاده کنید.[1] اما مراقب باشید عواقبی که برای خودتان نیز قابل تحمّل است، انتخاب کنید و بر سر سخن خود بمانید.
5. گاه و بیگاه از رفتارهای مثبت و منضبط بودن فرزند خود تمجید نمایید. در این روش، از پیش برای خود مشخص کنید که قصد دارید کدام رفتار کودک تقویت شود. مدتی کوتاه او را زیر نظر بگیرید. اگر رفتار مورد نظر از او سر زد، وی را تمجید کرده و یا به علت انجام ندادن رفتار منفی او را تحسین کنید، تا موجب کاهش آن رفتار شود. اما متأسفانه برخی والدین به جای به کار بردن این شیوه، هنگامی که کودک گریه میکند، به یاد قوانین انضباطی میافتد، نه زمانی که او آرام و بیصدا در اتاق بازی میکند.[2]
6. در مسیر آموزش، منضبط بودن مثل شستن دست و صورت در اول صبح، توسل به اصرار، عصبانیّت و تذکرات زیادی، موجب مخالفت پنهان کودک میشود؛ لذا در انجام دادنِ وظایف روزمره با نرمی و محبت او را هدایت و راهنمایی کنید و به تدریج با بزرگ شدنش، خود را از صحنۀ عمل کنار بکشید تا به تنهایی انجام دهد.
7. از به کار بردن کلماتی که موجب کوبیده شدن شخصیت اوست بپرهیزید، بلکه رفتار او را نکوهش کنید و با احساسات خود گره بزنید. استفاده از عبارت منفی یا نسبت دادن صفاتی مثل تنبل، بیانضباط، شلخته و... به عزّت نفسش لطمه زده، او را عصبانیتر میکند و احتمال همکاریاش را از بین خواهد برد. به جای به کار بردن آن کلمات، میتوانید بگویید: «گُلم من تو رو دوستت دارم، ولی ناراحت میشوم وقتی از بیرون میآیی لباسهات رو آویزان نمیکنی». باید به او بیاموزید که بین خودش و اشتباهش تفاوت قائل شدهاید، تا این اطمینان در او به وجود آید، همواره خودش را دوست دارید، ولی کاری که انجام داده است، مورد تأیید شما نیست.
8. یکی دیگر از نکاتی که تذکّر آن حائز اهمیّت است، ثبات در منضبط ساختن فرزند است. بسیاری از اوقات والدین به شیوهای روی میآورند، اما پس از چند روز که تغییر مشاهده نمیکنند، به شیوۀ دیگری متوسل میشوند. در حالی که باید یک روش انضباطی را در پیش بگیرند و همواره به آن پایبند باشند، تا با گذشت زمان تأثیر عمل خود را مشاهده کنند.
نتیجۀ این عمکرد، تربیت انسانی عاقل است که برکت او هم زندگی خود و هم دیگران را در بر خواهد گرفت؛ به فرمودۀ امیرالمؤمنین علی علیه السّلام: «عاقل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد.»[3] کسی که منضبط باشد و یاد بگیرد هر چیزی را سر جای خود قرار دهد، به امور فکری خود نیز نظم و نظام میبخشد، به منطق روی آورده و صحیحترین عمل را انجام میدهد.
نویسنده: خانم حدیثه اسفندیار
بیشتر بخوانید:
آموزش نظم به کودکان (بخش اول)
آموزش قناعت به کودکان
راهکارهایی برای پرورش فرزندان صبور
والدین، کودکان و آموزش توکل به خداوند
والدین، کودکان و تقویت روحیۀ شکرگزاری
آموزش صفات حسنه به کودکان؛ چرا و چگونه؟
منابع:
1. رفیعی محمدی، علی محمد (1392)، بیست اصل در تربیت: اصول برقراری ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم
2. آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
3. دهنوی؛ حسین، (1391) نسیم مهر،، جلد اول، انتشارات خادم الرضا، قم.
پی نوشت :
[1] . ر. ک: همین اثر، تشویق و تنبیه، ص 133.
[2] . مارتی وایت، کلیدهای رفتار با کودک پنج ساله، ترجمۀ اکرم اکرمی، ص 64 ـ 65.
[3] . هُوَ «العاقل» الَّذِی یَضَعُ الشَّیْ ـءَ مَوَاضعَه (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج 19، ص 66).