اهمیت کتاب الهی در نظر خردسالان بیشتر به ظاهر فیزیکی آن است.
چکیده: در سال های نخست دبستان تا حدود دوازده سالگی، ترس پیشین از خدا کاهش می یابد و به راحتی می تواند با خدا انس بگیرد. با ما همراه باشید تا با تصور کودک از مفهوم قداست خداوند بیشتر آشنا شوید.
تعداد کلمات 862 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 862 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تصور کودک از مفهوم قداست خداوند
کودک پیش دبستانی بر این باور است که خداوند ویژگی هایی فیزیکی با قدرتی سحرآمیز دارد که در برابر اعمال بد و ناپسند خشمگین می شود و تنبیه می کند. با این حال، بیشتر کودکان خدا را دوست خود می دانند.
در سال های نخست دبستان تا حدود دوازده سالگی، ترس پیشین کاهش می یابد و به گونه ای دیگر در می آید که به قدرت فوق العاده خداوند مربوط بوده، می تواند در دنیای ما به صورت معجزه یا رویداد دیگری ظهور یابد. او در گذشته برای بازدید آفریدگانش به زمین می آمده، اما اکنون در بهشت زندگی می کند و آن مسائل روی نمی دهد.
بنابر پژوهش گلدمن، پندارهای غیر فیزیکی و روحانی از خداوند پس از دوازده سالگی پدید می آید. ترس از خدا به سبب قدرت فراگیر او بر همه چیز همه کس، جایگزین گونه های پیشین تر می شود که سرآغاز ورود به سطح بالاتر اندیشه است.
مفهوم قداست در نظر کودکان با مفهوم «وجودی با اعمال پیش بینی ناپذیر و تهدید آمیز » تبیین می شود و ترس کودکانه آنان را از چنین وجودی می توان دریافت. از این روی، گلدمن نخست از کودکان پژوهشش پرسید: «چرا حضرت موسی ترسید به سوی خدا نگاه کند؟» بدین ترتیب، پندار کودکان را از علت ترس موسی از خلوت به منزله موجودی مقدس روشن ساخت، که این در حقیقت، بازتاب احساس خود ایشان است. در مجموع، آنچه در پاسخ ها مطرح شده است، با برداشت کودکان از مفهوم خدا و ارتباط او با دنیای فیزیکی برابری دارد.
برای کودکان پیش دبستانی، ترس از خدا به منزله فردی قدرتمند با کارهای پیش بینی ناپذیر مطرح است. او ویژگی هایی فیزیکی با قدرتی س حرآمیز دارد که در برابر اعمال بد و ناپسند خشمگین می شود و تنبیه می کند، اما بیشتر کودکان خدا را دوست خود می دانند. بی شک در مسئله عبادت، اطمینان به وجود دوستانه و محبوب خداوند باید برای کودکان بیشتر و گسترده تر نمودار شود. شخصیت پیامبران می تواند به ما در ایجاد این اطمینان کمک کند؛ یعنی آنان به منزله انسان هایی که خداوند ایشان را برای کمک و هدایت ما فرستاده است، معرفی شوند.
اگرچه کودکان سال های نخستین دبستان، بنا بر علایق انسان انگاری، خدا را بشری فوق العاده می پندارند، برخلاف دوره پیشین، اعمال الهی از نظر اینان پیش بینی ناپذیر و بی دلیل نیست. آن ترس گذشته کاهش یافته و به گونه ای در . ترس تبدیل شده که به قدرت سحرآمیز خداوند مربوط است و می تواند در دنیای ما به صورت معجزه یا رویداد دیگری آشکار شود. در پندار کودک، خدا در گذشته ها برای بازدید از آفریدگان خود به زمین می امده، اما اکنون در بهشت زندگی می کند و دیگر به زمین نمی آید. احساس گناه در برابر برخی از گناهان خاص به ترس از خدا . شده، از این رهگذر، خدا به منزله تنبیه کننده ای در نظر گرفته می شود که سرانجام روزی انسان را به سبب خطاهایش بازخواست می کند.
تا حدود دوازده سالگی، همان برداشت های دینی درباره تقدس ادامه می یابد و در این زمان است که پندارهای فیزیکی رفته رفته جای خود را به باورهای غیرفیزیکی و روحانی می دهد و ترس از خدا به سبب قدرت فراگیر او بر همه چیز و همه کس، جایگزین گونه های پیشین ترس می شود که این، سرآغاز ورود به سطوح بالاتر تفکر است.
گلدمن برای روشن تر شدن مفهوم قداست، این پرسش را نیز مطرح کرد: «چرا زمینی که حضرت موسی روی آن ایستاد، مقدس بود؟»
کودکان تا سن هشت سال در پاسخ های خود سردرگم و آشفته می شدند که از توجه آنان به طبیعت، زمین و تقید به معانی تحت اللفظی ناشی می شد. برای مثال، می گفتند: «آن زمین مقدس است، زیرا در آن گل و سبزه و.... روییده است». برخی نیز می گفتند: «مقدس بودن آن به سبب تماسش با خداست» که این حالت مقدس نیز از راه تماس فیزیکی انتقال می یابد.
گروه دیگری در محدوده سنی هشت تا دوازده سال، تقدس یک مکان را به حضور خدا در آن مکان وابسته میدانند. این مسئله اغلب با توجیهی فیزیکی همراه است. گاهی نیز مکانی به سبب رخ دادن معجزه ای در آن مقدس شمرده می شود.
از حدود دوازده سالگی به بعد، این توضیح ها قالبی غیر فیزیکی و روحانی می یابد. به باور آنان، این حضور خداست که مایه تقدس اشیا یا مکان ها می شود؛ بدون آنکه این حضور و ارتباط، صورتی فیزیکی داشته باشد. بنابراین در مجموع می توان به این نتیجه رسید که درک به نسبت درست و واقع بینانه از داستان های دینی، پس از سن عقلی دوازده سالگی صورت می گیرد و پیش از آن، درک چنین مفاهیمی با مشکلات و نارسایی های فراوان همراه است.
منبع: کتاب «خدا در زندگی کودکان (بررسی زندگی معنوی کودکان)»
نویسنده: ابراهیم اخوی
در سال های نخست دبستان تا حدود دوازده سالگی، ترس پیشین کاهش می یابد و به گونه ای دیگر در می آید که به قدرت فوق العاده خداوند مربوط بوده، می تواند در دنیای ما به صورت معجزه یا رویداد دیگری ظهور یابد. او در گذشته برای بازدید آفریدگانش به زمین می آمده، اما اکنون در بهشت زندگی می کند و آن مسائل روی نمی دهد.
بنابر پژوهش گلدمن، پندارهای غیر فیزیکی و روحانی از خداوند پس از دوازده سالگی پدید می آید. ترس از خدا به سبب قدرت فراگیر او بر همه چیز همه کس، جایگزین گونه های پیشین تر می شود که سرآغاز ورود به سطح بالاتر اندیشه است.
مفهوم قداست در نظر کودکان با مفهوم «وجودی با اعمال پیش بینی ناپذیر و تهدید آمیز » تبیین می شود و ترس کودکانه آنان را از چنین وجودی می توان دریافت. از این روی، گلدمن نخست از کودکان پژوهشش پرسید: «چرا حضرت موسی ترسید به سوی خدا نگاه کند؟» بدین ترتیب، پندار کودکان را از علت ترس موسی از خلوت به منزله موجودی مقدس روشن ساخت، که این در حقیقت، بازتاب احساس خود ایشان است. در مجموع، آنچه در پاسخ ها مطرح شده است، با برداشت کودکان از مفهوم خدا و ارتباط او با دنیای فیزیکی برابری دارد.
برای کودکان پیش دبستانی، ترس از خدا به منزله فردی قدرتمند با کارهای پیش بینی ناپذیر مطرح است. او ویژگی هایی فیزیکی با قدرتی س حرآمیز دارد که در برابر اعمال بد و ناپسند خشمگین می شود و تنبیه می کند، اما بیشتر کودکان خدا را دوست خود می دانند. بی شک در مسئله عبادت، اطمینان به وجود دوستانه و محبوب خداوند باید برای کودکان بیشتر و گسترده تر نمودار شود. شخصیت پیامبران می تواند به ما در ایجاد این اطمینان کمک کند؛ یعنی آنان به منزله انسان هایی که خداوند ایشان را برای کمک و هدایت ما فرستاده است، معرفی شوند.
اگرچه کودکان سال های نخستین دبستان، بنا بر علایق انسان انگاری، خدا را بشری فوق العاده می پندارند، برخلاف دوره پیشین، اعمال الهی از نظر اینان پیش بینی ناپذیر و بی دلیل نیست. آن ترس گذشته کاهش یافته و به گونه ای در . ترس تبدیل شده که به قدرت سحرآمیز خداوند مربوط است و می تواند در دنیای ما به صورت معجزه یا رویداد دیگری آشکار شود. در پندار کودک، خدا در گذشته ها برای بازدید از آفریدگان خود به زمین می امده، اما اکنون در بهشت زندگی می کند و دیگر به زمین نمی آید. احساس گناه در برابر برخی از گناهان خاص به ترس از خدا . شده، از این رهگذر، خدا به منزله تنبیه کننده ای در نظر گرفته می شود که سرانجام روزی انسان را به سبب خطاهایش بازخواست می کند.
تا حدود دوازده سالگی، همان برداشت های دینی درباره تقدس ادامه می یابد و در این زمان است که پندارهای فیزیکی رفته رفته جای خود را به باورهای غیرفیزیکی و روحانی می دهد و ترس از خدا به سبب قدرت فراگیر او بر همه چیز و همه کس، جایگزین گونه های پیشین ترس می شود که این، سرآغاز ورود به سطوح بالاتر تفکر است.
گلدمن برای روشن تر شدن مفهوم قداست، این پرسش را نیز مطرح کرد: «چرا زمینی که حضرت موسی روی آن ایستاد، مقدس بود؟»
کودکان تا سن هشت سال در پاسخ های خود سردرگم و آشفته می شدند که از توجه آنان به طبیعت، زمین و تقید به معانی تحت اللفظی ناشی می شد. برای مثال، می گفتند: «آن زمین مقدس است، زیرا در آن گل و سبزه و.... روییده است». برخی نیز می گفتند: «مقدس بودن آن به سبب تماسش با خداست» که این حالت مقدس نیز از راه تماس فیزیکی انتقال می یابد.
گروه دیگری در محدوده سنی هشت تا دوازده سال، تقدس یک مکان را به حضور خدا در آن مکان وابسته میدانند. این مسئله اغلب با توجیهی فیزیکی همراه است. گاهی نیز مکانی به سبب رخ دادن معجزه ای در آن مقدس شمرده می شود.
از حدود دوازده سالگی به بعد، این توضیح ها قالبی غیر فیزیکی و روحانی می یابد. به باور آنان، این حضور خداست که مایه تقدس اشیا یا مکان ها می شود؛ بدون آنکه این حضور و ارتباط، صورتی فیزیکی داشته باشد. بنابراین در مجموع می توان به این نتیجه رسید که درک به نسبت درست و واقع بینانه از داستان های دینی، پس از سن عقلی دوازده سالگی صورت می گیرد و پیش از آن، درک چنین مفاهیمی با مشکلات و نارسایی های فراوان همراه است.
منبع: کتاب «خدا در زندگی کودکان (بررسی زندگی معنوی کودکان)»
نویسنده: ابراهیم اخوی
بیشتر بخوانید :
تصور کودکان از خدا
برداشت کودکان از خدا
والدین، خود و دیگران مهم: منابع تصور از خدا
پاسخ به پرسش های کودکان (خدا کجاست؟)