بلوغ اشد مجموعهای از بلوغهای جنسی، روانی و عقلی است که هر یک شاخص مخصوص خود دارند.
چکیده : هنگامی بلوغ، به تعبیر قرآن کریم بلوغ اشد میشود که فرد به حدی از بلوغ روانی و عقلی نیز رسیده باشد. اوّلین نیاز ضروری و شرایط ورود به مرحلهی ازدواج به ویژه برای جوانان پسر بلوغ عقلانی است. بلوغ عقلی با توانمندی روحی و فکری و احساس مسؤلیت کردن و بزرگمَنِشی سروکار دارد.
تعداد کلمات 1020 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1020 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
شرایط لازم برای ازدواج
برای ازدواج جوانی که ازدواج بر او واجب شده است، چه شرایطی لازم است؟ در پاسخ به این سؤال اوّلین نکتهای که اغلب افراد مطرح میکنند و شرایط اوّلیهی ازدواج میدانند توانایی اقتصادی است که متأسّفانه این بخش بیشتر ذهنیت افراد را به خود مشغول داشته است و از بخش شرایط فرهنگی غافل شدهاند. لیکن پژوهشگران و مشاوران امر ازدواج پس از تحقیقات فراوان و کسب تجارب متعدّد معتقدند هر چند مشکلات اقتصادی از اهم موانع بر سر راه ازدواج جوانان است؛ امّا در برابر مشکلات فرهنگی بسیار ناچیز و ساده است. این افراد عمده موانع ازدواج جوانان را در مشکلات فرهنگی جوانان میدانند. از اینرو، در این بخش ابتدا مشکلات فرهنگی و شرایط فرهنگی لازم برای ازدواج را مورد توجّه قرار میدهیم.
بلوغ اشُدّ چیست؟
در قرآن کریم در مبحث ازدواج از اصطلاح «بلوغ أشُدّ»[1] استفاده شده است. هنگامی که از واژهی بلوغ سخن به میان میآید، به ذهن ما بیشتر بلوغ جنسی خطور میکند. که در دوران ما در پسران در حدود سنین دوازده و سیزده سالگی رخ میدهد و بلوغ دختران در حدود سنین یازده و دوازده سالگی اتّفاق میافتد. لازم به توضیح است مقصود از سن بلوغ سنّ تکلیف نیست. البته هر کس به بلوغ برسد، حتماً به تکلیف هم رسیده است، ولی هر کس به تکلیف رسید، معلوم نیست به بلوغ جنسی رسیده باشد. اغلب دختران در سن 9 سالگی به تکلیف میرسند ولی سنّ بلوغ جنسی آنان هنوز شروع نشده است. برای این دختران از نظر شرعی انجام واجبات واجب است هر چند بلوغ جنسی در آنان رخ نداده است. پسران هم در دوران ما خیلی زودتر از سنّ پانزده سالگی قمری به بلوغ جنسی میرسند، در حالی که یکی از اشتباهات خانوادهها این است که تکلیف پسران خود را در همان سنّ پانزده سالگی میدانند؛ در صورتی که اغلب پسران دو سال زودتر به تکلیف رسیدهاند زیرا به بلوغ رسیدهاند.
«بلوغ اشد» صرفاً بلوغ جنسی نیست؛ هر چند بلوغ جنسی شرط لازم برای بلوغ اشد است و هنگامی بلوغ، به تعبیر قرآن کریم بلوغ اشد میشود که فرد به حدی از بلوغ روانی و عقلی نیز رسیده باشد. اینچنین نیست که اگر کسی به بلوغ جنسی برسد، همان لحظه هم به بلوغ روانی و اجتماعی و عقلی برسد. دختران بطور متوسط در سنّ هفده، هجده سالگی به این بلوغ اشد راه مییابند و پسران ما معمولاً در سنّ بیست و یک، بیست و دو سالگی به این بلوغ میرسند و گاه بعضی تا سن 22 سالگی هم به این بلوغ نخواهند رسید.
بلوغ اشد مجموعهای از بلوغهای جنسی، روانی، اجتماعی و عقلی است که هر یک شاخص مخصوص خود دارند. بطور مثال شاخص بلوغ جنسی، رشد قوّهی غریزهی جنسی است و بسیار واضح و روشن است که این حس در پسران و دختران بر اثر عوامل فیزیولوژی بروز میکند و در این مسأله کسی تردیدی ندارد. امّا از مشکلاتی که در خصوص شناسایی این نشانهها در جوانان در جامعهی کنونی ما وجود دارد، این است که محرّکهای بلوغ جنسی در جامعه زیاد شده است. این محرّکهاـ اعم از محرّکهای غذایی، ارتباطی، تصویری و...ـ روبه افزایش است و از اینرو متأسّفانه شاهد بلوغ زودرس جنسی جوانان در سنین پایین شدهایم. در حالی که متأسّفانه سنّ رشد و بلوغ عقلی و اجتماعی آنان کاهش نیافته است و به عبارتی دیگر، باید گفت میان بلوغ جنسی جوانان با بلوغ عقلی و اجتماعی فاصلهی زیادی افتاده است. بطور مثال نوجوان در دوازده سالگی در جامعهی کنونی به بلوغ جنسی میرسد ولی تا 22 سالگی هنوز به بلوغ عقلی راه نمییابد و بدیهی است تا جوان به بلوغ فکری و عقلی نرسد، زمینهی ازدواج در او فراهم نمیگردد.
این بلوغ جنسیِ زودرس عواقب خطرناکی را برای جوانان ما بوجود میآورد که از جملهی آنها بحرانهای روانی و اختلالات رفتاری این جوانان است. متأسّفانه بعضی در همین حالات بحرانی توصیهای غیرمنطقی و جاهلانه برای بهبود اوضاع روانی آنان مینمایند که به او زن بدهید تا حالش بهبود پیدا کند؛ یا اینکه زود شوهرش بدهید تا حالش خوب شود. در حالی که این دختر یا پسر در حال حاضر اصلاً در وضعیت عادی و طبیعی از نظر فکری قرار ندارد و گاهی شرایط را با تصمیم نابجا برای او سختتر و شدیدتر میکنند. از جمله اینکه: گاه دیده میشود متأسّفانه برخی افراد جاهلانه یا عمداً بیماری فرزند خویش را از خانوادهی عروس یا داماد مخفی میکنند تا ازدواج صورت گیرد و دلیل این کار را در این میدانند که این بیماری هیجانات ناشی از غرایز جنسی است که با ازدواج برطرف میشود. بطور مسلّم چنین ازدواجی آیندهی روشنی نخواهد داشت و پدر و مادرانی که مبادرت به چنین کاری میکنند خیانت بزرگی را نسبت به طرف مقابل روا میدارند.
از اینرو، اوّلین نیاز ضروری و شرایط ورود به مرحلهی ازدواج به ویژه برای جوانان پسر بلوغ عقلانی است. تا جوانی به این حد بلوغ نرسد، شرایط ازدواج موفّق را ندارد و بلوغ عقلی، توانمندی جسمی نیست. بلوغ عقلی با توانمندی روحی و فکری و احساس مسؤولیت کردن و بزرگمَنِشی سروکار دارد. همان چیزی که روحیات یک فرد بزرگ را از بچه جدا میکند؛ به این معنی که بچهها در خانواده هیچ احساس مسؤولیت نمیکنند. مثلاً اگر قرار باشد امشب تعدادی میهمان به خانه بیایند، مادر از روز قبل با نگرانی و تلاشی مضاعف در حال سر و سامان دادن به اوضاع خانه است تا محفل میهمانی بخوبی برگزار شود. ولی این بچه فارغ از دغدغههای مادر در کوچه به بازیگوشی خود مشغول است. هر چه مادر نگران است که حالا میهمانها میآیند، عزیزم برو میوه بخر، نان بخر. این بچه اصلاً در فکر نگرانی مادر نیست. گاهی شاهد هستیم در محفل میهمانی مادر نگران است که از میهمانان درست پذیرایی شود امّا این جوان با حالاتی کودکانه احساس مادر را درک نمیکند.
منبع: مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.
«بلوغ اشد» صرفاً بلوغ جنسی نیست؛ هر چند بلوغ جنسی شرط لازم برای بلوغ اشد است و هنگامی بلوغ، به تعبیر قرآن کریم بلوغ اشد میشود که فرد به حدی از بلوغ روانی و عقلی نیز رسیده باشد. اینچنین نیست که اگر کسی به بلوغ جنسی برسد، همان لحظه هم به بلوغ روانی و اجتماعی و عقلی برسد. دختران بطور متوسط در سنّ هفده، هجده سالگی به این بلوغ اشد راه مییابند و پسران ما معمولاً در سنّ بیست و یک، بیست و دو سالگی به این بلوغ میرسند و گاه بعضی تا سن 22 سالگی هم به این بلوغ نخواهند رسید.
بلوغ اشد مجموعهای از بلوغهای جنسی، روانی، اجتماعی و عقلی است که هر یک شاخص مخصوص خود دارند. بطور مثال شاخص بلوغ جنسی، رشد قوّهی غریزهی جنسی است و بسیار واضح و روشن است که این حس در پسران و دختران بر اثر عوامل فیزیولوژی بروز میکند و در این مسأله کسی تردیدی ندارد. امّا از مشکلاتی که در خصوص شناسایی این نشانهها در جوانان در جامعهی کنونی ما وجود دارد، این است که محرّکهای بلوغ جنسی در جامعه زیاد شده است. این محرّکهاـ اعم از محرّکهای غذایی، ارتباطی، تصویری و...ـ روبه افزایش است و از اینرو متأسّفانه شاهد بلوغ زودرس جنسی جوانان در سنین پایین شدهایم. در حالی که متأسّفانه سنّ رشد و بلوغ عقلی و اجتماعی آنان کاهش نیافته است و به عبارتی دیگر، باید گفت میان بلوغ جنسی جوانان با بلوغ عقلی و اجتماعی فاصلهی زیادی افتاده است. بطور مثال نوجوان در دوازده سالگی در جامعهی کنونی به بلوغ جنسی میرسد ولی تا 22 سالگی هنوز به بلوغ عقلی راه نمییابد و بدیهی است تا جوان به بلوغ فکری و عقلی نرسد، زمینهی ازدواج در او فراهم نمیگردد.
این بلوغ جنسیِ زودرس عواقب خطرناکی را برای جوانان ما بوجود میآورد که از جملهی آنها بحرانهای روانی و اختلالات رفتاری این جوانان است. متأسّفانه بعضی در همین حالات بحرانی توصیهای غیرمنطقی و جاهلانه برای بهبود اوضاع روانی آنان مینمایند که به او زن بدهید تا حالش بهبود پیدا کند؛ یا اینکه زود شوهرش بدهید تا حالش خوب شود. در حالی که این دختر یا پسر در حال حاضر اصلاً در وضعیت عادی و طبیعی از نظر فکری قرار ندارد و گاهی شرایط را با تصمیم نابجا برای او سختتر و شدیدتر میکنند. از جمله اینکه: گاه دیده میشود متأسّفانه برخی افراد جاهلانه یا عمداً بیماری فرزند خویش را از خانوادهی عروس یا داماد مخفی میکنند تا ازدواج صورت گیرد و دلیل این کار را در این میدانند که این بیماری هیجانات ناشی از غرایز جنسی است که با ازدواج برطرف میشود. بطور مسلّم چنین ازدواجی آیندهی روشنی نخواهد داشت و پدر و مادرانی که مبادرت به چنین کاری میکنند خیانت بزرگی را نسبت به طرف مقابل روا میدارند.
از اینرو، اوّلین نیاز ضروری و شرایط ورود به مرحلهی ازدواج به ویژه برای جوانان پسر بلوغ عقلانی است. تا جوانی به این حد بلوغ نرسد، شرایط ازدواج موفّق را ندارد و بلوغ عقلی، توانمندی جسمی نیست. بلوغ عقلی با توانمندی روحی و فکری و احساس مسؤولیت کردن و بزرگمَنِشی سروکار دارد. همان چیزی که روحیات یک فرد بزرگ را از بچه جدا میکند؛ به این معنی که بچهها در خانواده هیچ احساس مسؤولیت نمیکنند. مثلاً اگر قرار باشد امشب تعدادی میهمان به خانه بیایند، مادر از روز قبل با نگرانی و تلاشی مضاعف در حال سر و سامان دادن به اوضاع خانه است تا محفل میهمانی بخوبی برگزار شود. ولی این بچه فارغ از دغدغههای مادر در کوچه به بازیگوشی خود مشغول است. هر چه مادر نگران است که حالا میهمانها میآیند، عزیزم برو میوه بخر، نان بخر. این بچه اصلاً در فکر نگرانی مادر نیست. گاهی شاهد هستیم در محفل میهمانی مادر نگران است که از میهمانان درست پذیرایی شود امّا این جوان با حالاتی کودکانه احساس مادر را درک نمیکند.
منبع: مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.
بیشتر بخوانید:
راهکارهایی برای جذب خواستگار مناسب!
آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل دختران می شود؟
مشکلات خانوادگی مانعی در مسیر ازدواج جوانان
آیا مشکلات اقتصادی مانعی برای ازدواج محسوب می شود؟
پی نوشت :
[1] . قصص (28)/14