برای کنترل میل به ریاست طلبی خود، باید نگرش تان را به زندگی تغیر دهید.
چکیده : مدیریت و کنترل، کاری بسیار وسوسه انگیز است، به خصوص اگر زندگی شلوغ و پر استرسی داشته باشید. اما معمولا، تلاش برای کنترل همه وجوه یک مسئله بیشتر از آنکه مفید باشد ، ضربه زننده خواهد بود . اگر احساس می کنید که یک کنترل گر افراطی شده اید ، باید نگاه تان به زندگی را تغییر دهید.
تعداد کلمات 964 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 964 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
بخش اول : نگاه تان را عوض کنید
1. بپذیرید که اندازه میل شما به کنترل گری طبیعی نیست
اگر شما فردی ریاست طلب باشید، معمولاهمیشه فرض می کنید که درست فکر میکنید. دقت کنید چه زمانی احساس می کنید، فقط راه شما درست است . آگاه باشید که مشکل اصلی ، نیازِ شما به کنترل امور است ، نه ضعف دیگران .
_با میل خود به کنترل مسایل مبارزه کنید . مثلا اگر به ظرف شستن همسرتان هم ایراد می گیرد، به خودتان بگویید ((او کارش را درست انجام م یده ، اینجا مشکل من هستم که به خاطر میلم به کنترل همه چیز ، بهش گیر میدهم ))
_با میل خود به کنترل مسایل مبارزه کنید . مثلا اگر به ظرف شستن همسرتان هم ایراد می گیرد، به خودتان بگویید ((او کارش را درست انجام م یده ، اینجا مشکل من هستم که به خاطر میلم به کنترل همه چیز ، بهش گیر میدهم ))
2. بر روی شناخت احساسات تان تمرکز کنید
کسانی که همیشه دغدغه کنترل اطرافیان شان را دارند ، معمولا حواسشان به احساسات خودشان نیست و در بیان آنها دچار مشکل اند .
و اتفاقا کنترل گری به ایشان کمک م یکند تا حتی احساسات شان را هم تحت کنترل قرار بدهند . توجه کنید زمانی که میل به کنترل دارید ، چه احساسی پیدا می کنید ، از خودتان بپرسید چرا این احساسات را دارید و چطور می توانید این احساسات را مدیریت کنید .
به محض اینکه احساسی در شما بروز پیدا کرد، آن را نام گذاری کنید . مثلا اگر احساس میکنید از همه چیز نا امید شده اید، به جای کنترل و سرکوب احساستان راه های دیگری را امتحان کنید. مثلا چند ساعت قدم بزنید تا آرامتر شوید.
و اتفاقا کنترل گری به ایشان کمک م یکند تا حتی احساسات شان را هم تحت کنترل قرار بدهند . توجه کنید زمانی که میل به کنترل دارید ، چه احساسی پیدا می کنید ، از خودتان بپرسید چرا این احساسات را دارید و چطور می توانید این احساسات را مدیریت کنید .
به محض اینکه احساسی در شما بروز پیدا کرد، آن را نام گذاری کنید . مثلا اگر احساس میکنید از همه چیز نا امید شده اید، به جای کنترل و سرکوب احساستان راه های دیگری را امتحان کنید. مثلا چند ساعت قدم بزنید تا آرامتر شوید.
3.کشف کنید چرا به سختی به دیگران اعتماد می کنید ؟
افرادی که سلطه جو هستند ، معمولا در اعتماد کردن به دیگران دچار مشکل اند . این مسئله را برای خود علت یابی کنید و بعد اعتماد کردن را یاد بگیرید .
وقتی شروع به کنترل گری می کنید، از خود بپرسید ، آیا علتش عدم توانایی تان در اعتماد کردن است؟ به تجربیات خود فکر کنید و ببینید چه چیزی باعث شده اعتمادتان را نسبت به دیگران از دست بدهید ، آیا در اطراف تان کسی شما را نا امید کرده ؟ کسی به شما خیانت کرده ؟ کسی قلبتان را شکسته ؟
اعتماد کردن را به کمک یکی از نزدیکان تان یاد بگیرید . توجه کنید که او سر قولش با شما می ماند و تا آخر مسیر پیش شماست. به او اعتماد کنید و بگذارید رهبری اموری که خودتان دلتان میخواهد مدیریتش کنید ، دست او باشد.
از یک مشاور کمک بخواهید تا به شما یاد بدهد چطور به دیگران اعتماد کنید .
وقتی شروع به کنترل گری می کنید، از خود بپرسید ، آیا علتش عدم توانایی تان در اعتماد کردن است؟ به تجربیات خود فکر کنید و ببینید چه چیزی باعث شده اعتمادتان را نسبت به دیگران از دست بدهید ، آیا در اطراف تان کسی شما را نا امید کرده ؟ کسی به شما خیانت کرده ؟ کسی قلبتان را شکسته ؟
اعتماد کردن را به کمک یکی از نزدیکان تان یاد بگیرید . توجه کنید که او سر قولش با شما می ماند و تا آخر مسیر پیش شماست. به او اعتماد کنید و بگذارید رهبری اموری که خودتان دلتان میخواهد مدیریتش کنید ، دست او باشد.
از یک مشاور کمک بخواهید تا به شما یاد بدهد چطور به دیگران اعتماد کنید .
4. بر روی چیزی که می توانید کنترلش کنید ، تمرکز کنید
اینکه تفاوت بین آنچه می توانید و آنچه نمی توانید کنترل کنید را یاد بگیرید، خیلی مهم است. شما فقط افکار و عکس العمل های خودتان را م یتوانید کنترل کنید. شما بر آنچه دیگران می گویند، یا انجام می دهند یا به آن فکر می کنند کنترلی ندارید . شما می توانید خودتان را تغییر دهید ، نه دیگران را .
_عکس العمل شما نسبت به مسایل فقط بر روی شما تاثیر می گذارد . عکس العمل های منفی آنقدر که به شما آسیب می رساند روی دیگران موثر نیست . با تغییر رویه خود در عکس العمل نشان دادن نسبت به مسایل و مشکلات ، به خودتان کمک کنید .
_وقتی مسئله ای اشتباه پیش میرود، نفس عمیقی بکشید ، تامل کنید و به خود یادآوری کنید که دنیا به پایان نرسیده است.
_عکس العمل شما نسبت به مسایل فقط بر روی شما تاثیر می گذارد . عکس العمل های منفی آنقدر که به شما آسیب می رساند روی دیگران موثر نیست . با تغییر رویه خود در عکس العمل نشان دادن نسبت به مسایل و مشکلات ، به خودتان کمک کنید .
_وقتی مسئله ای اشتباه پیش میرود، نفس عمیقی بکشید ، تامل کنید و به خود یادآوری کنید که دنیا به پایان نرسیده است.
5. به باورها و عقایدتان شک کنید
وقتی احتیاج به رییس بازی پیدا می کنید ، از خودتان بپرسید چرا من چنین حسی دارم ؟ این احساس معمولا نشات گرفته از نوع نگاهِ سخت و صلب شما به زندگی می باشد . با این نوع نگاه مبارزه کنید ، یاد بگیرید مسایل را سخت نگیرید
_ از خودتان بپرسید چه پیش فرض هایی باعث این نوع احساس شما شده .
_مثلا فرض کنید ، همکارتان می خواهد موضوعی را به صورت شاد، برای بینندگان ارایه دهد . اما شما مخالف این مسئله اید و نمیخواهید به عقاید او گوش دهید، دقیقه ای تامل کنید ، به صدای درون تان گوش دهید (( من باز فکر می کنم فقط خودم حرف درست را می زنم ، ولی من نه همکارم را می شناسم ، نه تماشاچی ها را ، من اینجوری فکر می کنم ، چون خودم از حرف زدن در جمع مضطرب می شم ، من باید کوتاه بیام ))
_ از خودتان بپرسید چه پیش فرض هایی باعث این نوع احساس شما شده .
_مثلا فرض کنید ، همکارتان می خواهد موضوعی را به صورت شاد، برای بینندگان ارایه دهد . اما شما مخالف این مسئله اید و نمیخواهید به عقاید او گوش دهید، دقیقه ای تامل کنید ، به صدای درون تان گوش دهید (( من باز فکر می کنم فقط خودم حرف درست را می زنم ، ولی من نه همکارم را می شناسم ، نه تماشاچی ها را ، من اینجوری فکر می کنم ، چون خودم از حرف زدن در جمع مضطرب می شم ، من باید کوتاه بیام ))
بیشتر بخوانید: آسان گرفتن اتفاقات روزانه
6. هرج و مرج را بپذیرید
اگر شما بخواهید همیشه ، همه چیز را تحت سلطه و رهبری داشته باشید ، باور اینکه زندگی در جاهایی می تواند جوری که انتظار نداشتید پیش برود برای تان سخت خواهد شد. اگر نیاز به ریاست تان بیش از حد است ، پس باید بپذیرید که گاهی زندگی پر از آشفتگی خواهد بود . شما همیشه نمی توانید حدس بزنید مسایل چطور حل میشوند و هیچ یک از کارهای شما نمی تواند شرایط را تغییر دهد .
_در لحظات بحرانی به خودتان بگویید ، کاری از دست شما بر نمی آید . به خودتان بگویید ،(( من نمی توانم این مشکل را حل کنم ، من فعلا فقط باید با این آشفتگی ها کنار بیایم و زندگی کنم. ))
_در این موقعیت ها به خودتان استراحت ناگهانی هدیه دهید . یک روز مرخصی بگیرید و برای خودتان پول خرج کنید .
یا با همسرتان به رستورانی بروید و شام بخورید .
_در لحظات بحرانی به خودتان بگویید ، کاری از دست شما بر نمی آید . به خودتان بگویید ،(( من نمی توانم این مشکل را حل کنم ، من فعلا فقط باید با این آشفتگی ها کنار بیایم و زندگی کنم. ))
_در این موقعیت ها به خودتان استراحت ناگهانی هدیه دهید . یک روز مرخصی بگیرید و برای خودتان پول خرج کنید .
یا با همسرتان به رستورانی بروید و شام بخورید .
7. پیش مشاور بروید
همه نمی توانند با تمایلات ریاست طلبی شان مبارزه کنند . اگر این احساس شما نشات گرفته از استرس و اضطراب است ، حتما از مشاور کمک بگیرید .
ادامه دارد...
منبع: https://www.wikihow.com/Become-Less-of-a-Control-Freak
مترجم: سارا اشرفی
ادامه دارد...
منبع: https://www.wikihow.com/Become-Less-of-a-Control-Freak
مترجم: سارا اشرفی
بیشتر بخوانید:
کاهش میل به ریاست طلبی و کنترل گری در خود (بخش دوم)
ریاست طلبی
رهایی از سلطه جویی با خویشتن سازی
ریاست مذموم است یا ممدوح؟