کمالگرایی نقشی مهم در ایجاد و ماندگاری استرس دارد.
چکیده : قطعاً عواملی در زندگی وجود دارند که سبب ایجاد استرس و نهایتاً تأثیرات منفی بر سلامت روحی و جسمی انسان میشوند. بیشک کمالگرایی به دلیل ویژگی های خود، نقشی مهم در ایجاد و ماندگاری استرس دارد.
تعداد کلمات 1205 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1205 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
کمالگرایی و استرس
آنگونه که اغلب پژوهشها گفتهاند استرس، تنیدگی و فشار روانی در حال افزایش است. ممکن است ما نسبت به نیاکانمان مشقتها و بیماریهای کمتری داشته باشیم، اما فشاری که بر روی ماست از هرزمانی بیشتر شده است. آرامش در زندگی امروزه یک مسئله شگفتانگیز به شمار میآید. همه ما مجبور هستیم سختتر، سریعتر، با کارایی بیشتری و ساعات طولانیتری کارکنیم. درعینحال دوران امنیت شغلی نیز گذشته است.
باوجود فنّاوری و اینترنت، حجم بالایی از اطلاعات در دسترس ماست که از جنبههای زیادی پدیده شگرفی محسوب میشود. بااینوجود این موضوع برای یک فرد کمالگرا به این دلیل که احساس میکند هرگز نمیتواند بهاندازه کافی بداند، ممکن است باعث درهمشکسته شدن و سختی فراوان شود.
ارتباطات سیار نیز باعث ایجاد این توقع میشود که ما در هرزمانی باید در دسترس باشیم؛ مانند یکی از مراجعینم که این توانایی را نداشت که ساعاتی از شبانهروز به ایمیلها و یا پیامهایی که از شبکههای اجتماعی برایش میرسید بیتوجه باشد و تصور میکرد هرگز نباید دور از دسترس باشد، بنابراین حتی سه نیمهشب هم پیامهایش را وارسی میکرد و پاسخ میداد.
امروزه انتظارات ما در کنار گسترهای از انتخابهایی که پیشرفتهای روزافزون جامعه بشری برایمان فراهم آورده، رشد کرده است. نسبت به ۵۰ سال گذشته تغییرات زیادی به وجود آمده است. در آن زمان هر یک از ما جایگاه خود را در زندگی میدانستیم. این جایگاه بهطور عمده با توجه به مکان زندگی و نوع کاری که پدرانمان انجام میدادند. تعیین میشد. طبیب، کشاورز، عطار، قصاب و... . شما نیز بهاحتمالزیاد مسیری مشابه را دنبال میکردید و احتمالاً از شهر زادگاه خود زیاد فاصله نمیگرفتید، از نوع زندگی، افکار و سطح فرهنگ خانواده خود نیز زیاد فاصله نمیگرفتید.
اکنون ما جمعیت سیار بسیار بیشتری داریم؛ امروزه خانوادهها اغلب در فواصل دور پخششدهاند و دور از یکدیگر زندگی میکنند، ارتباطات نزدیک، تنگاتنگ و صمیمی خانوادگی مانند گذشته وجود ندارد بسیاری از ما تنها زندگی میکنیم و ارتباط بیشتری با افرادی پیداکردهایم که ریشههای مشترک زیادی با یکدیگر نداریم. همچنین درگذشته بیش از امروز دین و مذهب برای بسیاری از افراد عاملی برای دستیابی به آرامش بود. تمام موارد مذکور سبب شدهاند که انسان امروز حمایت کمتری را احساس کند، میدانیم که حمایت و احساس تعلق عاملی مهم در کاهش استرس است.
احساس عدم امنیت و دلسردی یکی از دستاوردهای گستردگی زندگی بشر است. موجود انسانی همواره و در طول تاریخ بهمنظور رسیدن به آرامشی نسبی به دنبال پیشبینی کردن وقایع و سپس دستیابی به کنترل بر آنها بوده است و مادامیکه وقایع اطرافش از این دو جز بهرهمند بودهاند در تعادل نسبی به سر میبرده است و احساس امنیت میکرده است؛ بنابراین تصور میشود کمالگرایی ناسازگار انتخابی است که سبب میشود فرد اضطراب و فشار کمتری را تجربه کند، زیرا تلاش میکند در گسترهای انعطافناپذیر از رویدادهای قابل پیشبینی بر آنها تسلط و کنترل داشته باشد.
اما ازآنجاییکه وضع کردن انتظارات غیرواقعبینانه، پیشبینی امور و کنترل بر خود، دیگران و دنیا راهحلی کارآمد نیست، کمالگرایان سبب ایجاد اضطراب و بروز استرس مضاعف در خود میشوند. کمالگرایان با اصرار بر:
- راهکارهای کامل برای مشکلات عملی
- داشتن شغل یا ارتباط ایدئال
- موفقیت در اقدامات و کارهای پیشرو
- انتظارات مشخص و خاص از عملکرد دیگران
- تلاش جهت کاهش استرس دنیایی مملو از فشار روانی برای خود میسازند.
باوجود فنّاوری و اینترنت، حجم بالایی از اطلاعات در دسترس ماست که از جنبههای زیادی پدیده شگرفی محسوب میشود. بااینوجود این موضوع برای یک فرد کمالگرا به این دلیل که احساس میکند هرگز نمیتواند بهاندازه کافی بداند، ممکن است باعث درهمشکسته شدن و سختی فراوان شود.
ارتباطات سیار نیز باعث ایجاد این توقع میشود که ما در هرزمانی باید در دسترس باشیم؛ مانند یکی از مراجعینم که این توانایی را نداشت که ساعاتی از شبانهروز به ایمیلها و یا پیامهایی که از شبکههای اجتماعی برایش میرسید بیتوجه باشد و تصور میکرد هرگز نباید دور از دسترس باشد، بنابراین حتی سه نیمهشب هم پیامهایش را وارسی میکرد و پاسخ میداد.
امروزه انتظارات ما در کنار گسترهای از انتخابهایی که پیشرفتهای روزافزون جامعه بشری برایمان فراهم آورده، رشد کرده است. نسبت به ۵۰ سال گذشته تغییرات زیادی به وجود آمده است. در آن زمان هر یک از ما جایگاه خود را در زندگی میدانستیم. این جایگاه بهطور عمده با توجه به مکان زندگی و نوع کاری که پدرانمان انجام میدادند. تعیین میشد. طبیب، کشاورز، عطار، قصاب و... . شما نیز بهاحتمالزیاد مسیری مشابه را دنبال میکردید و احتمالاً از شهر زادگاه خود زیاد فاصله نمیگرفتید، از نوع زندگی، افکار و سطح فرهنگ خانواده خود نیز زیاد فاصله نمیگرفتید.
اکنون ما جمعیت سیار بسیار بیشتری داریم؛ امروزه خانوادهها اغلب در فواصل دور پخششدهاند و دور از یکدیگر زندگی میکنند، ارتباطات نزدیک، تنگاتنگ و صمیمی خانوادگی مانند گذشته وجود ندارد بسیاری از ما تنها زندگی میکنیم و ارتباط بیشتری با افرادی پیداکردهایم که ریشههای مشترک زیادی با یکدیگر نداریم. همچنین درگذشته بیش از امروز دین و مذهب برای بسیاری از افراد عاملی برای دستیابی به آرامش بود. تمام موارد مذکور سبب شدهاند که انسان امروز حمایت کمتری را احساس کند، میدانیم که حمایت و احساس تعلق عاملی مهم در کاهش استرس است.
احساس عدم امنیت و دلسردی یکی از دستاوردهای گستردگی زندگی بشر است. موجود انسانی همواره و در طول تاریخ بهمنظور رسیدن به آرامشی نسبی به دنبال پیشبینی کردن وقایع و سپس دستیابی به کنترل بر آنها بوده است و مادامیکه وقایع اطرافش از این دو جز بهرهمند بودهاند در تعادل نسبی به سر میبرده است و احساس امنیت میکرده است؛ بنابراین تصور میشود کمالگرایی ناسازگار انتخابی است که سبب میشود فرد اضطراب و فشار کمتری را تجربه کند، زیرا تلاش میکند در گسترهای انعطافناپذیر از رویدادهای قابل پیشبینی بر آنها تسلط و کنترل داشته باشد.
اما ازآنجاییکه وضع کردن انتظارات غیرواقعبینانه، پیشبینی امور و کنترل بر خود، دیگران و دنیا راهحلی کارآمد نیست، کمالگرایان سبب ایجاد اضطراب و بروز استرس مضاعف در خود میشوند. کمالگرایان با اصرار بر:
- راهکارهای کامل برای مشکلات عملی
- داشتن شغل یا ارتباط ایدئال
- موفقیت در اقدامات و کارهای پیشرو
- انتظارات مشخص و خاص از عملکرد دیگران
- تلاش جهت کاهش استرس دنیایی مملو از فشار روانی برای خود میسازند.
استرس چیست؟
همانطور که فنّاوری پیشرفت میکند، عوامل استرسزا هم بیشتر میشوند. استرس مخصوص افراد جامعه خاص یا طبقه مشخصی از مردم نیست و افراد با توجه به نوع و شرایط زندگیشان با عوامل استرسزای گوناگونی مواجه هستند، بهطوریکه نمیتوان آن را از زندگی حذف و جدا کرد. دنیای صنعتی و فرا صنعتی امروز، مشکلات و گرفتاریهای بسیاری به بار آورده است. نگرانی افراد نسبت به کار، پیشرفت شتابان علم و فنّاوری و نگرانی از کهنه شدن معلومات و اطلاعات و... ازجمله موارد ایجادکننده تنشها، هیجانات و نگرانیهای روزمره هستند که حالتهایی از فشار عصبی و روانی تحت عنوان استرس را در فرد ایجاد مینماید.
کمتر کسی است که این حس را در درجاتی از ضعیف تا شدید تجربه نکرده باشد؛ اما استرس دقیقاً چیست؟ بهعنوان پاسخ طبیعی جنگ یا گریز،[1] اگر لازم باشد برای زندگی خود بجنگیم یا یک کنارهگیری و فرار سریع جهت حفظ بقا داشته باشیم، استرس بسیار مؤثر است، اما زمانی که با یک موقعیت اضطراری در تصمیمگیری، یک امتحان، یک قرار ملاقات مهم، یا یک سخنرانی عمومی مواجه هستیم، زیاد مناسب نیست.
فشار روانی یا استرس زمانی حادث میشود که فرد با چالش، تهدید یا تحولی مواجه گردد و بین توان فرد برای انجام کار و کار خواستهشده از وی توازنی برقرار نباشد. یک تعریف ساده عبارت است از اینکه «استرس پاسخ ذهن و بدن به فشاری است که ما احساس میکنیم و نمیتوانیم از پس آن برآییم». کلمه کلیدی در این تعریف احساس است. بهعبارتدیگر استرس راجع به چگونگی فکر و احساس ما درباره فشارهایی است که بر ما وارد میشود. همانطور که فیلسوف قرن اول اپیکتسوس[2] میگوید: «مردم نه بهوسیله اشیا بلکه توسط تصاویری که از آنها میسازند، آشفته میشوند.»
استرس وضعیت و حالتی است که از تعامل و تأثیر عوامل مختلف روانی فیزیولوژیکی بر عوامل اجتماعی، جسمانی، احساسی فرد بروز میکند و مجموعهای از واکنشهای عمومی و شخصی نسبت به عوامل ناسازگار و غیرمنتظره محیط است که موجب اختلال در سیستم سازگاری و تطبیق بدن آدمی با محیط خارجی میگردد و او را وادار میکند با اتخاذ روش جنگ یا گریز، با خطر مقابله نموده یا از آن دور شود.
غالب تعاریف از استرس توافق دارند که استرس بهسادگی حاصل خواستههای واردشده بر ما نیست و اتفاقات پیرامون ما بهخودیخود سبب ایجاد استرس نمیشوند. کسی وجود مشکل و فشار روانی را در زندگی امروزه بشر نفی نمیکند چیزی که سبب میشود انسان در پاسخ به وقایع یکسان محیطی، سطوح متفاوت فشار روانی و استرس را احساس کند به ادراک آنها از واقعه مزبور و چگونگی تفسیر آن واقعه بستگی دارد. دایر[3] (۱۳۸۰) اشارهکرده است که بررسیهای جدید و نظریههای جامع استرس، بر تعامل فرد و محیط تأکید دارد و عکسالعمل فرد در برابر استرس بستگی به تفسیر و ارزیابی آگاهانه یا ناآگاهانه، اهمیت حوادث زیانآور، تهدیدآمیز و چالشبرانگیز دارد. بسیار زیاد با افرادی مواجه شدهایم که در پاسخ به یک واقعه نهچندان صعب خود را باختهاند و با افراد زیادی نیز مواجه بودهایم که در معرض سختترین اتفاقات قرارگرفتهاند اما مصمم و باثبات در جهت حل مشکلشان گام برداشتهاند. چیزی که شرایط را در دشوارترین روزهای زندگی بر انسان سهل میسازد تفسیری است که فرد از آن واقعه در ذهن خود ادراک میکند.
علیرغم توسعه دانش بشری، هنوز هم محققان به ارتباط دقیق مابین زیستشناسی و هیجانات ما دست نیافتهاند؛ اما بدون شک عواملی وجود دارند که سبب ایجاد استرس و نهایتاً تأثیرات منفی بر سلامت روحی و جسمی انسان میشوند. کمالگرایی بیشک نقشی مهم در ایجاد و ماندگاری استرس دارد.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
کمتر کسی است که این حس را در درجاتی از ضعیف تا شدید تجربه نکرده باشد؛ اما استرس دقیقاً چیست؟ بهعنوان پاسخ طبیعی جنگ یا گریز،[1] اگر لازم باشد برای زندگی خود بجنگیم یا یک کنارهگیری و فرار سریع جهت حفظ بقا داشته باشیم، استرس بسیار مؤثر است، اما زمانی که با یک موقعیت اضطراری در تصمیمگیری، یک امتحان، یک قرار ملاقات مهم، یا یک سخنرانی عمومی مواجه هستیم، زیاد مناسب نیست.
فشار روانی یا استرس زمانی حادث میشود که فرد با چالش، تهدید یا تحولی مواجه گردد و بین توان فرد برای انجام کار و کار خواستهشده از وی توازنی برقرار نباشد. یک تعریف ساده عبارت است از اینکه «استرس پاسخ ذهن و بدن به فشاری است که ما احساس میکنیم و نمیتوانیم از پس آن برآییم». کلمه کلیدی در این تعریف احساس است. بهعبارتدیگر استرس راجع به چگونگی فکر و احساس ما درباره فشارهایی است که بر ما وارد میشود. همانطور که فیلسوف قرن اول اپیکتسوس[2] میگوید: «مردم نه بهوسیله اشیا بلکه توسط تصاویری که از آنها میسازند، آشفته میشوند.»
استرس وضعیت و حالتی است که از تعامل و تأثیر عوامل مختلف روانی فیزیولوژیکی بر عوامل اجتماعی، جسمانی، احساسی فرد بروز میکند و مجموعهای از واکنشهای عمومی و شخصی نسبت به عوامل ناسازگار و غیرمنتظره محیط است که موجب اختلال در سیستم سازگاری و تطبیق بدن آدمی با محیط خارجی میگردد و او را وادار میکند با اتخاذ روش جنگ یا گریز، با خطر مقابله نموده یا از آن دور شود.
غالب تعاریف از استرس توافق دارند که استرس بهسادگی حاصل خواستههای واردشده بر ما نیست و اتفاقات پیرامون ما بهخودیخود سبب ایجاد استرس نمیشوند. کسی وجود مشکل و فشار روانی را در زندگی امروزه بشر نفی نمیکند چیزی که سبب میشود انسان در پاسخ به وقایع یکسان محیطی، سطوح متفاوت فشار روانی و استرس را احساس کند به ادراک آنها از واقعه مزبور و چگونگی تفسیر آن واقعه بستگی دارد. دایر[3] (۱۳۸۰) اشارهکرده است که بررسیهای جدید و نظریههای جامع استرس، بر تعامل فرد و محیط تأکید دارد و عکسالعمل فرد در برابر استرس بستگی به تفسیر و ارزیابی آگاهانه یا ناآگاهانه، اهمیت حوادث زیانآور، تهدیدآمیز و چالشبرانگیز دارد. بسیار زیاد با افرادی مواجه شدهایم که در پاسخ به یک واقعه نهچندان صعب خود را باختهاند و با افراد زیادی نیز مواجه بودهایم که در معرض سختترین اتفاقات قرارگرفتهاند اما مصمم و باثبات در جهت حل مشکلشان گام برداشتهاند. چیزی که شرایط را در دشوارترین روزهای زندگی بر انسان سهل میسازد تفسیری است که فرد از آن واقعه در ذهن خود ادراک میکند.
علیرغم توسعه دانش بشری، هنوز هم محققان به ارتباط دقیق مابین زیستشناسی و هیجانات ما دست نیافتهاند؛ اما بدون شک عواملی وجود دارند که سبب ایجاد استرس و نهایتاً تأثیرات منفی بر سلامت روحی و جسمی انسان میشوند. کمالگرایی بیشک نقشی مهم در ایجاد و ماندگاری استرس دارد.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
بیشتر بخوانید:
کمال گرایان؛ تخریب گران روابط اجتماعی
کمال گرایی؛ وسواس ها و اجبارها
کمال گرایی؛ تهدیدی برای سلامت روانی و جسمانی
کمالگرایی؛ نگرانی و اضطراب
تأثیر کمالگرایی بر زندگی ما چیست؟
پی نوشت :
[1].fight or flight
[2].epictetus
[3].dyer