محمد علی سپانلو
محمدعلي سپانلو در سال 1319 در تهران متولد گرديد. تحصيلات متوسطه را در دبيرستان رازي و دارالفنون به پايان برد و در رشته ادبي ديپلم گرفت ، آنگاه به دانشكده حقوق راه يافت و در سال 1342 فارغ التحصيل شد و به دريافت ليسانس از دانشكده تهران نائل آمد. سپانلو پس از پايان تحصيلات كار مطبوعاتي را برگزيد. او در بيست سالگي به شعر و شاعري پرداخت و توانست آثار متعددي به چاپ رساند. در سال 1340 به اتفاق دوستان خود گروه طرفه را بنيان نهاد و با سرمايه گروه به نشر آثار نسل جوان همت گماشت. او در سال 1340 به اتفاق دوستان خود گروه طرفه را بنيان نهاد و با سرمايه گروه به نشر آثار نسل جوان همت گماشت. در سالهاي پس از انقلاب ، چندي در بعضي از دانشكده ها به تدريس ادبيات فارسي قديم و معاصر ، مكتبهاي ادبي و تاريخ ايران مشغول شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : پدر محمدعلي سپانلو، حسين سپانلو كارمند بانك ملي ، اهل شعر و ادب و داراي خطي خوش بود و از هنر نقاشي نيز بهره داشت. در عين حال كه قرآن و زيارتنامه را با خطي خوش مي نوشت ، به موسيقي علاقمند بود و دستگاههاي موسيقي را به خوبي مي شناخت. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمدعلي سپانلو در يكي از محله هاي قديم تهران ( خيابان ري ) قدم به عرصه هستي نهاد ، خود مي گويد: « كودكي و نوجواني من در خيابان ري و بعد محله عباسي گذشت. من به يك تعبير از بچه هاي خالص تهراني هستم. در جزو ميراث مادر بزرگ يادگار پرستم ، عكس هايي از پنج پشت پدران من هست كه همه اهل تهران بوده اند. اين تهراني بودن من به نظرم معني خاصي دارد... » تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدعلي سپانلو تحصيلات متوسطه را در دبيرستان رازي و دارالفنون به پايان برد و در رشته ادبي ديپلم گرفت ، آنگاه به دانشكده حقوق راه يافت و در سال 1342 فارغ التحصيل شد و به دريافت ليسانس از دانشكده تهران نائل آمد. هم دوره اي ها و همکاران : از جمله دوستان محمدعلي سپانلو مي توان به افرادي چون نادر ابراهيمي ، اسماعيل نوري علا ، مهرداد صمدي ، بهرام بيضايي ، غفار حسيني ، احمدرضا احمدي و مريم جزايري اشاره كرد. همسر و فرزندان : محمدعلي سپانلو با خواهر دوست شاعرش اسماعيل نوري علاء ازدواج كرد. وقايع ميانسالي : محمدعلي سپانلو در سال 1353 ممنوع القلم شد و تا سال 1356 اين ممنوعيت ادامه داشت تا اينكه سرانجام كتاب «هجوم» كه مدتي در چاپخانه مانده بود منتشرشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدعلي سپانلو چندي در بخش خصوصي به عنوان مدير تبليغات يا ويراستار كار كرده است. فعاليتهاي آموزشي : محمدعلي سپانلو در سالهاي پس از انقلاب ، چندي در بعضي از دانشكده ها به تدريس ادبيات فارسي قديم و معاصر ، مكتبهاي ادبي و تاريخ ايران مشغول شد. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : محمدعلي سپانلو در سال 1340 به اتفاق دوستان خود گروه طرفه را بنيان نهاد و با سرمايه گروه به نشر آثار نسل جوان همت گماشت. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمدعلي سپانلو پس از پايان تحصيلات كار مطبوعاتي را برگزيد. او در بيست سالگي به شعر و شاعري پرداخت و توانست آثار متعددي به چاپ رساند. آرا و گرايشهاي خاص : آثار نخستين محمدعلي سپانلو قصيده به سبك خراساني و غزل به شيوه عراقي بود و در ميان شعراي معاصر شعر شهريار را مي پسنديد ، كم كم به شعر نيمايي از طريق پل ارتباطي شهريار ، حميدي ، توللي و... گرايش يافت و در زمينه شعر نو و شعر كلاسيك هر دو كار كرد و امروز بيشتر به قالب مثنوي گرايش دارد.
آثار :«رگبارها»، «پیادهروها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را میگیرم»، «خانمزمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابانها، بیابانها»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفتهها» و «قایقسواری در تهران» از مجموعه شعرهای این شاعرند.همچنین ترجمه «آنها به اسبها شلیک میکنند» نوشته هوراس مککوی، «مقلدها» نوشته گراهام گرین، «شهربندان» و «عادلها» نوشته آلبر کامو، «کودکی یک رییس» نوشته ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» شعرهای یانیس ریتسوس و «گیوم آپولینر در آیینه آثارش» - شعرها و زندگینامه گیوم آپولینر - از دیگر آثار منتشرشده او هستند.
محمدعلی سپانلو که در سالهای دور تجربه حضور در فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی / 1351)، «ستارخان» (علی حاتمی / 1351) و «شناسایی» (محمدرضا اعلامی / 1366) را داشت در سال 1380 هم در فیلم «رخساره» امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت.