محمود احمدی نژاد
محمود احمدینژاد (متولد ۶ آبان ۱۳۳۵) سیاستمدار ایرانی است که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ ششمین رئیسجمهور ایران بود. وی همچنین از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ اولین استاندار اردبیل و از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ پنجاه و سومین شهردار تهران بود. او هماکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشیار دانشگاه علم و صنعت ایران است.
او در آرادان گرمسار در استان سمنان به دنیا آمد و در یک سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. در سال ۱۳۵۴ برای تحصیل در مهندسی راه و ساختمان وارد دانشگاه علم و صنعت ایران شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، به عنوان نماینده علم و صنعت در جلسات انجمنهای اسلامی دانشگاهها شرکت میکرد. احمدینژاد تحصیلات خود را در این دانشگاه تا اخذ دکترای مهندسی عمران ادامه داد و در ۱۳۶۸ به عضویت هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران درآمد. در دوران دهه شصت فرمانداری ماکو و خوی را بر عهده داشت. در ۱۳۷۲ به عنوان اولین استاندار اردبیل منصوب شد و تا ۱۳۷۶ این سمت را بر عهده داشت. در سال ۱۳۷۹ برای نمایندگی ششمین دوره مجلس شورای اسلامی از تهران نامزد شد که پیروز نشد. در ۱۳۸۲ او به عنوان شهردار تهران برگزیده شد و در این مقام در انتخابات نهم ریاست جمهوری ایران شرکت کرد و در ۳ تیر ۱۳۸۴ در دور دوم از این دوره با کسب ۱۷ میلیون رأی و با ۲۶٪ اختلاف نسبت به رقیب خود اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، پیروز شد. احمدینژاد در ۱۳۸۸، در پی انتخاباتی مناقشه برانگیز با ۲۴ میلیون و ۵۹۷ هزار رأی و ۲۹٪ درصد اختلاف نسبت به نامزد بعدی، میر حسین موسوی، پیروز شد و برای دومین بار به ریاست جمهوری رسید. از جمله اقدامات احمدینژاد در دورهٔ ریاست جمهوری، اجرای طرح تحول اقتصادی بود که طبق آن سوخت سهمیهبندی شد، و همچنین یارانههای سوخت، آب، برق و مواد غذایی تدریجاً حذف بهطور نقدی به مردم پرداخت شد. از دیگر اقدامات او پروژهٔ مسکن مهر به منظور خانهدار کردن خانوادههای کم درآمد بود. در دورهٔ ریاست جمهوری او روابط با کشورهای در حال توسعه بر کشورهای توسعه یافته اولویت یافت و برنامهٔ هستهای ایران با وجود فشارهای بینالمللی که منجر به اعمال تحریمهای اقتصادی شورای امنیت، آمریکا و اروپا علیه ایران شد، به پیش برده شد. در ۱۳۹۲، حسن روحانی با وعده بهبود شرایط کشور و تغییر سیاستهای اقتصادی، سیاست خارجی و فرهنگی جانشین احمدینژاد شد. احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ نامزد شد ولی صلاحیت وی مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت.
زندگی شخصی
کودکی
محمود احمدینژاد در ۶ آبان سال ۱۳۳۵ در بخش آرادان از توابع گرمسار در استان سمنان به دنیا آمد. به گفته وی پدرش آهنگر بود و هفت فرزند داشت. محمود احمدینژاد، که چهارمین فرزند خانوادهاست، به همراه خانواده در سن یکسالگی از آن شهرستان به تهران آمده و ساکن تهران شدند.[۱۳] در تصاویری که از صفحه آخر شناسنامه محمود احمدینژاد منتشر شده، توضیحاتی در مورد تغییر نام خانوادگی وی دیده میشود. رابرت تیت، خبرنگار روزنامه گاردین نوشت که نام خانوادگی قبلی او «سبورجیان» (به معنای رنگرز) بودهاست.
احمدینژاد در سال ۱۳۵۹با اعظم السادات فراحی ازدواج کرد. او دو پسر و یک دختر دارد. مهدی خورشیدی آزاد داماد او و طیبه رحیم مشایی، دختر اسفندیار رحیم مشایی، عروس اوست. او پنج نوه دارد.
پروین احمدینژاد، خواهر بزرگتر او در سومین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران انتخاب گردید. برادر بزرگتر او داوود احمدینژاد (۱۳۲۸–۱۳۹۶) در دولت نهم به مدت کوتاهی بازرس ویژه ریاستجمهوری بود که به دلیل اختلافش با محمود احمدینژاد بر سر انتصاب علی کردان به پست وزارت کشور و نیز تأثیرپذیری احمدینژاد از مشایی در سال ۱۳۸۷ از این سمت کنار رفت.
تحصیلات
وی دوران تحصیل خود را تا مقطع پایانی متوسطه در مدرسههای تهران از جمله مدرسه سعدی و مدرسه دانشمند پشت سر گذاشت و با کسب رتبه ۱۳۲ از کنکور سراسری در سال ۱۳۵۴ در رشته مهندسی راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت ایران دوره تحصیلات عالی را شروع کرد. در سال ۱۳۶۵، پس از فارغالتحصیل شدن در مقطع لیسانس در همان سال (پس از ۱۱ سال)، در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ نیز به عضویت در هیئت علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت ایران درآمد. در سال ۱۳۷۶ و همزمان با داشتن سمت استانداری اردبیل و مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترا در رشته مهندسی و برنامهریزی حمل و نقل ترافیک شد. وی طی تدریس در این دانشگاه، پژوهشهای علمی، راهنمایی چند پایاننامه کارشناسی ارشد در زمینههای مختلف مهندسی حمل و نقل را، بر عهده داشتهاست. احمدینژاد در دوران دانشجویی عضو انجمن اسلامی و تیم فوتبال دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او از هدایتکنندگان اصلی طیف فکری طرفداران خط امام در انجمن اسلامی بود، و به فعالیتهای سیاسی میپرداخت. مجتبی ثمره هاشمی، صادق محصولی، مسعود زریبافان و علیرضا علیاحمدی از دوستان دوران دانشجویی احمدینژاد بودند.
دهه شصت
احمدینژاد در دههٔ شصت خورشیدی، چهار سال سمت معاون و فرماندار ماکو و خوی در استان آذربایجان غربی و دو سال سمت مشاور استاندار کردستان را بر عهده داشت.
دعاوی شرکت در ترور قاسملو
پس از آنکه پیتر پلز سخنگوی حزب سبز اتریش اعلام کرد که احمدینژاد در ترور عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران در وین نقش داشتهاست، سخنگوی وزارت کشور اتریش اعلام کرد که تحقیقاتی را در این زمینه آغاز خواهد کرد. این موضوع توسط دو نفر از چهرههای اطلاعاتی اصلاح طلب، سعید حجاریان و علی ربیعی (عضو شورای عالی امنیت ملی) تکذیب شد.
حضور در جنگ
به نوشته تابناک وی در دوران جنگ ایران و عراق به عنوان داوطلب بسیج در قسمتهای متعدد جبهه به ویژه مهندسی حضور پیدا کرد.
استانداری اردبیل
احمدینژاد در سال ۱۳۷۲ و در دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی در شرایطی که به عنوان مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی فعالیت میکرد به سمت استانداری استان تازه تأسیس اردبیل برگزیده شد و تا پایان کار دولت دوم رفسنجانی (سال ۱۳۷۶) این سمت را بر عهده داشت. برخی اقدامات و دستآوردهای او در زمان استانداری به شرح زیر است:
راهاندازی تشکیلات اداری استان
انتخاب به عنوان استاندار نمونه کشور در سه سال متوالی
استانداری برتر در زمینه فعالیت عمرانی
بازسازی ۷۵۰۰ واحد مسکونی تخریب شده در جریان زلزله اردبیل در طول ۷ماه.
اقدامات احمدینژاد در بازسازی سریع خانههای تخریبشده در زمان زلزله اردبیل در سال ۱۳۷۵ که هزار کشته به جای گذاشت، مورد تقدیر قرار گرفت؛ ولی در آرای انتخابات ریاست جمهوری در استان اردبیل او از میان هفت کاندیدای انتخاباتی رتبه ششم را به دست آورد، منتقدین او، این رأی را نشانه نارضایتی مردم اردبیل از استانداری او دانستند.
احمدینژاد در انتخابات دوره ششم ریاست جمهوری و دورهٔ دوم هاشمی رفسنجانی، زمانی که استاندار اردبیل بود از مسئولین ستاد تبلیغاتی هاشمی در تهران بود.
در زمان استانداری اردبیل، شکایت وی مبنی بر نشر اکاذیب از روزنامه سلام، همراه با کیفرخواست یکی از اعضای موتلفه از طرف نمایندگان، در روند تعطیلی روزنامه سلام در تیرماه ۱۳۸۷ مؤثر بود. این در حالی بود که وزارت اطلاعات به عنوان شاکی اصلی، شکایت خود را از روزنامه سلام پس گرفته بود.
وی پس از پایان فعالیت در اردبیل، در سال ۱۳۷۷ کاندیدای نخستین دوره انتخابات شورای شهر تهران و در سال ۱۳۷۸ کاندیدای ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران زیر عنوان «فهرست ۳۰ نفره ائتلاف خط امام و رهبری» در کنار هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و غلامعلی حدادعادل بود[۲۵] که در هر دو انتخابات ناکام شد. وی همچنین متهم به دستکاری در نتیجه انتخابات از طرف شورای نگهبان است. او رئیس ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی در منطقه نارمک بود.
شهرداری تهران
احمدینژاد در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۲ و به دنبال پیروزی فهرست آبادگران در انتخابات دوم شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار این شهر توسط این شورا انتخاب شد. احمدینژاد در دوره شهرداری اقداماتی چون جایگزین کردن تعداد زیادی از چراغهای قرمز و تقاطعها با دور برگردان، تلاش ناموفق برای پلمپ نمایشگاه بینالمللی تهران،تغییر مدیریت و محتوای روزنامه همشهری، تقویت و تأسیس مراکز مذهبی و دستههای سینه زنی در شهرداری، برخورد با فرهنگسراها به عنوان محل فساد و منکر، و تعطیل کردن برخی مراکز فرهنگی شهرداری چون خانه تئاتر، اداره تئاتر، آموزشگاه مجسمهسازی، تئاتر نصر و تئاتر پارس بود.
حضور در انتخابات ریاست جمهوری
وی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، با شعار انتخاباتی «میشود و میتوانیم» وارد عرصه رقابت شد.
شعارها و برنامهها برای انتخابات
از مهمترین برنامهها و شعارهای انتخاباتی وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دولت کارآمد و عدالتگستر
عدم وجود حرکت سختگیرانه در مورد حجاب بانوان ایرانی
سلامت مدیران
مبارزه با فساد اداری
پیشگیری از بروز شکاف بین دولت و مردم
تشکیل «دولت اسلامی»
تثبیت و تقویت آرمانخواهی و برائت از ایدهآلیسم
گفتمان خدمت به جای قدرت
علمی کردن مدیریت
کاهش نرخ تورم از طریق کاهش هزینههای دولت و کاهش نرخ سود بانکی
بسط توسعه سیاسی از طریق بالا بردن قدرت نقد و مشارکت مردم
اولویت دادن به تولید داخلی
حضور دولت در هر استان برای حل مشکلات بخشی
کاهش تصدیگری دولت
بالندگی فرهنگ از طریق تقویت هویت ملی و تاریخی و اسلامی ایران
ایجاد فضای آرمانی و آرمانخواهی در کشور برای مقابله با معضلات فرهنگی
گفتگوی بدون واسطه با مردم و کاستن از سفرهای غیرضروری خارجی و خودداری از همراه بردن خانواده و افراد غیرلازم در سفرهای خارجی، بخشهایی از وعده هائی بود که آقای احمدینژاد قبل و بعد از انتخاب به ریاست جمهوری در این زمینه به مردم ایران داد.
«دیده شدن پول نفت بر سر سفرههای مردم» یکی از شعارهای انتخاباتی محمود احمدینژاد بود. وی در اولین سخنرانی پس از پیروزی در انتخابات باز هم وعده دیده شدن پول نفت بر سر سفره مردم را اعلام کرد. وی گفت که صنعت نفت ایران در اختیار یک خانواده خاص است که در جریان انتخابات از آن به نفع خود سوءاستفاده کردهاند. او شفافسازی صنعت نفت و گاز ایران و مبارزه با مافیا را از اهداف خود اعلام کرد: «فضای حاکم بر قراردادهای (نفتی) ما در زمینه تولید و صادرات روشن نیست. ما باید آن را شفاف سازیم.» او هیچگاه آنچه را که مافیای نفت مینامید روشن نساخت و در دوران ریاست جمهوری اش چندین قرار داد نفتی را در اختیار سپاه پاسداران قرار داد و اختیار فروش نفت را نیز بر خلاف قانون به بنیاد مستضعفان سپرد. به گفتهٔ او، این در قالب طرح سهام عدالت عملی شده، و به زودی سود این سهام نیز، عاید ۲ دهک پایین جامعه، بازنشستگان و دیگر کسانی که مستحق دریافت این سهام بودهاند، میشود.
وی در دور اول با کسب ۱۹٪ آرا پس از اکبر هاشمی رفسنجانی(۲۱٪) یعنی با کسب ۵ میلیون و ۷۱۱ هزار و ۶۹۶ رأی یعنی ۵۰۰ هزار و ۲۴۱ رأی کمتر از اکبر هاشمی رفسنجانی نفر دوم شد، و به دور دوم انتخابات راه یافت. در دور دوم، با کسب ۱۷ میلیون و با فاصله ۷ میلیونی از هاشمی رفسنجانی توانست رئیسجمهور ایران شود.
انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم ۱۳۸۸
در این دوره احمدینژاد با وارد کردن اتهامهای اقتصادی به خانوادهٔ اکبر هاشمی رفسنجانی و همچنین خانوادهٔ علیاکبر ناطق نوری و محسن صفایی فراهانی در مناظره با میرحسین موسوی خبرساز شد.
وی در این انتخابات که با ۸۵٪ بیشترین مشارکت مردمی در انتخاباتهای ریاست جمهوری ایران را شاهد بود، با کسب ۲۴٬۵۹۲٬۷۹۳ رأی و ۶۲٪ آراء پیروز شد. سه تن از کاندیداهای رقیب وی یعنی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی نتیجه انتخابات را زیر سؤال بردند. و بزرگترین اعتراض ایرانیان سراسر جهان علیه جمهوری اسلامی طی ۳۰ سال پیش از آن تاریخ شکل گرفت. محسن رضایی در هفته دوم پس از انتخابات به علت «شرایط ویژه کشور» از پیگیری شکایتش منصرف شد و بعدها با نفی تقلب در انتخابات گفت «ما باید به به سازوکارهای قانوناساسی احترام میگذاشتیم.» شورای نگهبان به عنوان مرجع رسمی رسیدگی به شکایات و اعتراضها پس از بررسی، در گزارش تفصیلی خود صحت دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را تأیید کرد. ولی کمیته صیانت از آرای موسوی شورای نگهبان را متهم به چشمپوشی از تخلفات انتخاباتی و ارائه اطلاعات نادرست کرد. یک عضو ستاد انتخاباتی محسن رضایی به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر کاهش آرای محسن رضایی در بازشماری آراء واکنش نشان داد و او را به خلاف گویی متهم کرد.
ریاست جمهوری
دور اول
آغاز ریاست جمهوری
احمدینژاد در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۸۴ متن کامل برنامهٔ دولت خود را اعلام کرد. او دولت خود را «دولت مهرورزی» یا «دولت مهر» نامید.
گزینش وزرا
احمدینژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ کابینهٔ پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرد. یکی از شروط گزینش وزرا از سوی احمدینژاد موافقت آنان با مفاد میثاقنامهای تحت عنوان «میثاقنامهٔ دولت اسلامی» و امضای آن بود. بر خلاف بسیاری از پیشبینیها مبنی بر انتخاب تمامی نامزدها از سوی مجلس شورای اسلامی، نمایندگان پس از تحقیق و بحث پیرامون وزیران پیشنهادی، در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۸۴ چهار تن از آنان را فاقد صلاحیت احراز پست وزارت تشخیص داده و به بقیه رأی اعتماد دادند. اشعری، علیاحمدی، هاشمی و سعیدلو که به ترتیب برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، تعاون، رفاه و تأمین اجتماعی و نفت پیشنهاد داده شده بودند موفق به کسب رأی اعتماد از مجلس نشدند.
احمدینژاد طبق قانون اساسی، سه ماه فرصت داشت تا افراد دیگری را به جای نامزدهای رد صلاحیت شده به مجلس پیشنهاد بدهد.
وی دو وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اطلاعات کابینهٔ نهم را ۸ روز پیش از پایان کار دولت نهم عزل کرد.
دور دوم
امضای حکم ریاست جمهوری
حکم ریاست جمهوری او در روز ۱۲ مرداد از سوی رهبر ایران امضاء شد و او ۱۴ مرداد، در محل مجلس شورای اسلامی سوگند خورد. در این دو مراسم برای اولین بار رئیسجمهور اسبق و نیز رئیس مجلس خبرگان رهبری و دو تن از رقبای انتخاباتی او حضور نداشتند. محسن رضایی رقیب دیگر او هم اعلام کرد برای احترام به رهبری در مراسم شرکت میکند.
گزینش وزرا
او در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تنها رئیسجمهوری ست که در دولت دوم خود، ۳ زن را برای تصدی مقام وزارت به مجلس معرفی کرد که فقط یکی از آنها (وزیر بهداشت) موفق به اخذ رأی اعتماد شد. بررسی رأی اعتماد وزیران پیشنهادی کابینهٔ دوم وی، از روز یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۸ در مجلس آغاز شد.
سیاست داخلی
آزادیهای اجتماعی
طرح ارتقای امنیت اجتماعی
وی پیش و پس از پیروزی، بارها خود را از حامیان آزادیهای اجتماعی معرفی کرده و گفت هنگامیکه رقبای چپگرایش در سالهای اول انقلاب با جوانان برخورد میکردهاند وی با آنان مخالفت میکرده: «همین آقایان مینیبوس سر خیابانهای تهران میگذاشتند و سرباز میگذاشتند که آرایشهای خانمهای مردم را کنترل کنند و هر کدام غلیظ بود، سوار مینیبوس کنند و ما معترض بودیم که اینها خلاف شرع است. حق ندارید با مردم اینگونه برخورد کنید، اینها مردم ما هستند». پس از بحثهای مطرح شده راجع به طرح ارتقای امنیت اجتماعی فرمانده نیروی انتظامی (احمدی مقدم) عنوان کرد اختیار تعیین نوع پوشش مردم در طرح ابلاغی توسط احمدینژاد به پلیس داده شدهاست و او در جریان جزئیات این طرح هم بودهاست.
الگوی نو تعداد فرزندان خانواده و راهبرد جمعیتی
پیش از محمود احمدینژاد به ویژه پس از پایان جنگ ۸ ساله ایران و عراق، بینش بیشتر مردم ایران بر پایه شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» بود (شعاری که در دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح شده بود) که این دیدگاه با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نیز در اندیشه مردم باقیمانده بود. رئیسجمهور ایران در مهرماه ۱۳۸۵ این شیوه زندگی و مهار جمعیت را نکوهش کرد و داشتن تنها دو کودک یا کمتر را، روش و راهبردی نادرست برشمرد. ششمین رئیسجمهور ایران توانایی دولت در گرداندن و برآمدن یکصد و بیست میلیون نفر جمعیت را، کاری شدنی و بیخدشه برشمرد. این سخنان مورد سرزنشهای بسیاری قرار گرفت و از دید کارشناسان یک بدنگری دربارهٔ تنظیم خانوار انگاشته شد. البته این در هنگامی بود که نرخ گرانی در ایران پایداری بسنده را نداشت و درصد بیکاری ۱۱٪ برآورد شده بود. این گفتهها یادآور و پیگیری رویه روحالله خمینی مبنی برداشتن فرزند بیشتر در سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران بود.
بعداً رهبر جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیتالله خامنهای نظر احمدینژاد را تأیید کرد. او گفت: «ما اگر چنانچه با این شیوهای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آیندهٔ نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست… طبعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّه¬ ی علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پر جمعیّتی باشد و ان شاءالله خودش هم این جمعیت را اداره کند؛ یعنی همچنان که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنج بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد.
فرهنگ و دانشگاه
مطرح کردن «انقلاب فرهنگی دوم» توسط هواداران دولت، ادعای ممانعت از تحصیل عدهای دانشجویان منتقد، انتصاب افراد روحانی به ریاست دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی، بازنشسته کردن اجباری استادان، احضار فعالان دانشجویی به کمیتههای انضباطی و در مواردی اخراج آنان، تنش و اعتراضات گسترده دانشجویی در دانشگاههای مختلف، از تحولات مهم دوره وی در دانشگاهها بود.
محمود احمدینژاد در روز ۲۱ آذر ۱۳۸۵ برای سخنرانی در دانشگاه امیر کبیر حضور یافت که با استقبال عده از دانشجویان و اعتراض شدید تعدادی دیگر از دانشجویان مواجه شد. به گفته برخی شاهدان این عمل نمایشی، معترضین در این تجمع شعارهایی علیه اقدامات محمود احمدینژاد و وزیر آموزش عالی داده و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند و عکس احمدینژاد نیز به آتش کشیده شد.
خبرگزاریها گزارش کردهاند که درگیری لفظی و در برخی موارد فیزیکی مخالفان و موافقان آقای احمدینژاد در طول مراسم تکرار میشد. مخالفان به اقدامات احمدینژاد در دانشگاهها اعتراض داشتند.
احمدینژاد در واکنش به آتشزدن عکس وی در هنگام سخنرانی، خطاب به دانشجویان گفت: «اگر هزار بار هم بسوزیم، عقبنشینی نمیکنیم.» مدتی بعد، احمدینژاد در مطلبی تحت عنوان «آزادی» که در وبلاگ خود منتشر کرد، با اشاره به مراسم دانشگاه امیرکبیر از این ماجرا به عنوان جلوهای از آزادی در ایران یاد کرد و گفت که از اهانت تعدادی از دانشجویان ناراحت نشدهاست.
سؤال نمایندگان مجلس از محمود احمدینژاد
سؤال نمایندگان مجلس از محمود احمدینژاد در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۹۰ برگزار شد که با واکنشهایی از سوی محمود احمدینژاد، حامیان و مخالفانش مواجه شد.
نمایندگان مجلس سؤالاتی دربارهٔ اقتصاد، مترو، مکتب ایرانی، حجاب اسلامی، غیبت یازده روزه محمود احمدینژاد، وزیر ورزش و عزل منوچهر متکی پرسیدند که پاسخهای احمدینژاد حاشیههایی را در پی داشت.
پخش فیلم ملاقات مرتضوی با فاضل لاریجانی در مجلس
در تاریخ ۱۵ بهمن ۹۱ در جریان استیضاح وزیر کار در مجلس احمدینژاد به منظور دفاع از وزیر کار به مجلس رفت احمدینژاد در حین سخنرانی خود در دفاع از وزیر کار، خواهان پخش فیلم ملاقات فاضل لاریجانی و مرتضوی رئیس سازمان تأمین اجتماعی شد. پس از پخش دقایقی از این فیلم، رئیس احمدینژاد به دلیل کیفیت نامناسب به خواندن دیالوگهای آن پرداخت. محتوای این ویدئو مربوط به دیدار سعید مرتضوی رئیس تأمین اجتماعی و فاضل لاریجانی برادر رئیس مجلس دربارهٔ درخواست رشوه ۳۰۰ میلیونی توسط فاضل لاریجانی از مرتضوی و قرارداد واگذاری شرکتهای تأمین اجتماعی به بخش خصوصی بود. در خلال خواندن متن این دیالوگها توسط رئیسجمهور، مجلس برای دقایقی دچار تنش شد.
بعداز پخش ویدئو هم تعداد زیادی از نمایندگان نسبت به این موضوع انتقاد داشتند که علی لاریجانی در واکنش به شلوغی صحن علنی گفت: (امروز روز مهمی است. اجازه بدهید حرفشان را بزنند اگر موضوعی راجع به بستگان ما بوده، بگذارید در اینباره حرفی بزنند).
پس از پایان سخنان احمدینژاد، علی لاریجانی سخنان وی را نامربوط به استیضاح و «تهمت» و «اتهام» خواند و مشکل احمدینژاد را آن دانست که «بر اساس سلیقه عمل میکند و به قانون تمکین نمیکند».
لاریجانی با «مافیایی» خواندن ضبط این جلسه، گفت: «اقدامات مافیایی و توطئهآمیز در سطح یک رئیسجمهور نیست و برخی رفتارهای دولت کیان اخلاقی جامعه را به فساد میکشاند. رئیسجمهور ادبیات اخلاقی را رعایت نمیکند استیضاح یک چیز بود چرا اینها را مطرح کردید؟ اما خوب شد شما که مرتب در جامعه «بگم بگم» راه انداختهاید این فیلم را پخش کردید و حرفتان را زدید تا مردم شخصیت شما را بیشتر بشناسند».
علی لاریجانی همچنین به نقل از داوود احمدینژاد، برادر محمود احمدینژاد، گفت که اطرافیان رئیس دولت با سازمان مجاهدین خلق و بیگانگان رابطه دارند و دچار فساد مالی هستند.
پس از سخنان لاریجانی، احمدینژاد خواستار صحبت کردن شد که لاریجانی چنین اجازهای به او نداد و گفت: «شما شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید واتهام زدید دیگر حقی برای صحبت کردن ندارید، به سلامت».
تحلیلگران از وقایع این روز تحت عنوان یکشنبه سیاه یاد کردند. این وقایع با عتاب شدید رهبر جمهوری اسلامی ایران روبرو شد.
موافقان و مخالفان
آیت الله سید علی خامنهای وی را به خاطر مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی برای متوقف ساختن برنامه اتمی ایران مورد تمجید قرار دادهاست. وی همچنین اعضای کابینه دولت او را به خاطر رد عقاید غربی، که به قول وی در دولت قبلی نفوذ کرده بود، ستود.
یکی از موافقان وی فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام میباشد. وی با انتشار کتابی محمود احمدینژاد را «معجزه هزاره سوم» نامید.
میرحسین موسوی نخستوزیر پیشین ایران در انتقاد از عملکرد دولت احمدینژاد گفتهاست که عملکرد این دولت آبروی ایرانیان را در جهان بردهاست. او در ادامه تصریح کرده که نباید کارهایی انجام شود که حیثیت کشور ایران در جهان خدشهدار شود.
علی لاریجانی، نامههایی در اعتراض به قانونشکنیهای دولت به احمدینژاد نوشت.
مهدی کروبی از دیگر منتقدان وی گفت: «احمدینژاد را رئیسجمهور ایران نمیدانم.» کروبی «واکنشهای خودجوش» مردم به نتیجه انتخابات را که به گفته مقامات دولت آقای احمدینژاد به پیروزی او انجامیدهاست بیانگر «عدم مشروعیت این نتیجه» دانستهاست.
هوگو چاوز از حامیان احمدینژاد گفت: «دنیا باید به پیروزی احمدینژاد احترام بگذارد». رئیسجمهوری ونزوئلا، در یکی از نطقهای هفتگیش در ۳۱ خرداد ۱۳۸۸ در رادیو و تلویزیون آن کشور، گفت: «برخی میخواهند با خدشهدار کردن پیروزی تمامعیار احمدینژاد، دولت و انقلاب اسلامی را تضعیف کنند».
سیاست خارجی
سفرهای خارجی و استانی احمدینژاد، نقطه نظرات و سخنرانیهای وی در دوران ریاست جمهوری اش، بازتابهای متفاوتی در ایران و دنیا داشتهاست، که میتوان به مهمترین آنها از نظر وسعت واکنش موافقان و مخالفان با عناوین زیر اشاره کرد.
دیدگاه دربارهٔ هولوکاست
محمود احمدینژاد در ۴ آبان ۱۳۸۴ در کنفرانسی با نام کنفرانس حمایت از فلسطینیها که در تهران برگزار شد، موجودیت کشور اسرائیل و همچنین مسئله هولوکاست را زیر سؤال برد. وی در سخنانش از تغییر رژیم اسرائیل سخن گفت و این عبارت را به کار برد: «جهان بدون اسرائیل امنتر خواهد بود». با استناد به ترجمهٔ مؤسسهٔ اسرائیلی تحقیقات خاورمیانه (میمری)، چنین برداشت شد که اسرائیل باید از روی زمین «محو» شود. ترجمهٔ رسمی حرف او در وبگاه ریاست جمهوری، خلاف این موضوع را بیان میکند. البته وی در مصاحبه با کانال France-۲۴ گفت که شوروی نیز از روی زمین محو شدهاست ولی هیچ مشکلی برای مردم دنیا پیش نیامدهاست ما نیز خواهان اینگونه محو اسراییل هستیم یعنی با برگزاری همهپرسی بین تمامی ساکنان آن منطقه و فلسطینیانی که از آنجا آواره شدهاند آنها خود حکومت خود را انتخاب کنند.[نیازمند منبع] وی همچنین در مورد حقیقت داشتن هولوکاست ابراز تردید کرد و کشتار میلیونها یهودی در جنگ جهانی دوم را «افسانه» دانست. او با طرح سوالاتی دربارهٔ ماهیت هولوکاست، محققین را به تحقیق مجدد دربارهٔ این موضوع دعوت کرد.
وی در همین سؤالاتی را مطرح کرد و خواستار پاسخ کشورهای مدافع موجودیت هولوکاست شد. این سوالات عبارتند از:
۱ اگر واقعه هولوکاست یک واقعه تاریخی است چرا اجازه تحقیق دربارهٔ آن به دانشمندان داده نمیشود؟
۲ چرا دانشمندانی در اروپا به خاطر تحقیق و نظر مخالف مشهور در این مسئله، در زندان هستند؟
۳ هولوکاست در کجا اتفاق افتادهاست؟
۴ چه کسانی آن جنایت را مرتکب شدهاند؟
۵ آیا برای جبران حادثهای که در اروپا اتفاق افتاده، فلسطین و مردم فلسطین باید تاوان پس بدهند؟
۶ هولوکاست یک واقعه تاریخی است چرا این قدر اهمیت پیدا کردهاست و چه نتیجهای امروز میخواهد از آن گرفته شود؟
بنابر گزارش بیبیسی این سخنان واکنشهای شدید جهانی را در پی داشت. برگزاری همایش بررسی واقعه هولوکاست در تهران باعث تحریم دفتر مطالعات وزارت خارجه توسط دهها مؤسسه مطالعاتی، اعتراض رسمی اتحادیه اروپا و ایجاد فرصت برای اسرائیل برای غیرمنطقی جلوه دادن دولت ایران شد.
جدا از بازتاب خارجی در داخل ایران نیز واکنشهای متعددی نسبت به این مسئله ابراز شد. چندی پس از اظهارات احمدینژاد، محمد خاتمی، رئیسجمهوری سابق ایران، در مصاحبهای با روزنامه فایننشال تایمز ضمن تأیید واقعیت هلوکاست، همزیستی اسرائیل و فلسطین را قابل قبول دانست.
سفرهای خارجی
محمود احمدینژاد در طول ۸ سال ریاست جمهوری خود، ۱۱۹ سفر خارجی داشته که کشورهای آمریکا و ونزوئلا در صدر سفرهای دولت او قرار دارد، که سهم دولت اول او ۵۸ سفر بینالمللی است. احمدینژاد اولین سفرهای بینالمللی خود را در هر دو دوره ریاست جمهوری، از ایالات متحده آمریکا آغاز کرد.
احمدینژاد از مرداد ۸۴ تا تیر ۹۲، به ۱۶ کشور آسیایی، ۱۲ کشور آفریقایی، ۷ کشور واقع در قاره آمریکا و ۵ کشور اروپایی سفر کرد.
سفر احمدینژاد به کشورهای اروپایی شامل روسیه، دانمارک، ارمنستان، آذربایجان و ترکیه بودهاست.
احمدینژاد در مجموع ۹ بار به نیویورک، ۸ بار به ونزوئلا، ۶ بار به تاجیکستان، ۵ بار به کشورهای ترکیه، سوریه و قطر، ۴ بار به چین و آذربایجان، ۳ بار به بولیوی، سنگال، ترکمنستان و پاکستان، ۲ بار به برزیل، افغانستان، قزاقستان، سودان، ارمنستان، نیکاراگوئه، کوبا، اکوادور، عربستان و اندونزی و یک بار به سایر کشورهای دیگر از جمله: گامبیا، زیمبابوه، اوگاندا، مالی، نیجر، نیجریه، لبنان، موریتانی، ویتنام، مصر، بنین، غنا، عراق، کویت، الجزایر و… سفر کردهاست.
محمود احمدینژاد، در سال ۲۰۱۲ میلادی، از دانشگاه هاوانا در کوبا دکترای افتخاری گرفت.
حضور در سازمان ملل
محمود احمدینژاد در تمام سالهای ریاست جمهوریاش و در مجموع هشت بار برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک مسافرت کرد. پس از نخستین سفر او بود که ماجرای هاله نور احمدینژاد خبرساز شد و نیز در آخرین سفر او همراه بردن کاروانی ۱۲۰ نفره شامل پسر، عروس و مادر عروس احمدینژاد انتقاداتی را برانگیخت که همانند ماجرای هاله نور، با وجود پخش تصاویر مربوطه، ماجرا توسط احمدینژاد تکذیب شد.
سفر به نیویورک (۲۰۰۷)
سخنرانی احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا
محمود احمدینژاد صبح روز یکشنبه ۱ مهر برای شرکت در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد همراه با هیئت عالیرتبه عازم نیویورک شد. او در سفر خود به نیویورک علاوه بر سخنرانی در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل به دانشگاه کلمبیا رفت و همچنین با تنی چند از رؤسای جمهور دیگر کشورها و نیز ایرانیان مقیم آمریکا دیدار و گفتگو کرد.
وی در این سفر اعلام کرد در ایران همجنسگرا وجود ندارد.
لی بولینجر رئیس دانشگاه کلمبیا، در سخنانی به شدت از وضعیت بهائیان، زنان، همجنسگرایان و نقض حقوق بشر در ایران و نیز از افکار و اقدامات شخص احمدینژاد انتقاد کرد و وی را «دیکتاتور حقیر و سنگدل» خطاب کرد و گفت، «شما یا آشکارا قصد تحریک دارید یا اینکه به طرز شگفتآوری بیسواد هستید». در مقابل احمدینژاد در سخنرانی خود سخنان بولینگر را «توهین به اطلاعات و دانش حاضرین در جلسه» دانست احمدینژاد پس از بازگشت از سفر، با موفق خواندن سخنرانی خود در سازمان ملل از مردم ایران خواست که به شکرانه این موفقیت سجده شکر به درگاه خدا در مساجد و حسینیهها بگذارند. در سال ۲۰۰۹ سخنگوی دانشگاه کلمبیا هرگونه ارتباط بین دعوت از احمدینژاد، با کمکهای مالی بنیاد علوی به این دانشگاه، از جمله کمک یکصدهزار دلاری این بنیاد چند ماه قبل از سخنرانی احمدینژاد را رد کرد.
سفر به لبنان
در سال ۱۳۸۹محمود احمدینژاد، روز چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۹ (۱۳ اکتبر ۲۰۱۰)، در اولین سفرش به لبنان، با استقبال هزاران نفر رو به رو شد وی با رئیسجمهوری، نخستوزیر و رئیس مجلس این کشور دیدار کرد، در یک کنفرانس خبری شرکت کرد و در میدان الرایه (منطقه ضاحیه) به سخنرانی پرداخت. بسیاری از شخصیتهای سیاسی لبنان از جمله سمیر جعجع، سیاستمدار مسیحی و مروان حماده از اولین نمایندگان مجلس لبنان که پیشتر با سفر آقای احمدینژاد به این کشور مخالفت کرده بودند نیز به استقبال او رفتند. احمدینژاد پیش از سفر خود به لبنان به صورت تلفنی با پادشاه عربستان سعودی و پادشاه اردن گفتگو کرد. همزمان با سفر احمدینژاد به لبنان، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نسبت به هر گونه تلاشی برای متزلزل کردن حاکمیت ملی لبنان هشدار داد. یک مقام عالیرتبه اسرائیلی سفر احمدینژاد به لبنان را تأکیدی بر تبدیل شدن کامل این کشور به عامل ایران در منطقه ارزیابی کرد.
نامههای خارجی
در ششمین ماه از ریاست جمهوری احمدینژاد، اعلام شد که رئیسجمهور ایران (احمدینژاد) نامهای برای سران کشورهای جهان مینویسد. این خبر به عنوان خبری مهم مورد توجه محافل خبری جهان قرار گرفت و وقتی روشن شد که مخاطب اولین نامه احمدینژاد، جرج بوش رئیسجمهور آمریکا است، تحلیل و تفسیرها دربارهٔ متن آن شدت گرفت. وزارت خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه محمود احمدینژاد، آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتگو با مردم آمریکا خواند.
اما نامه «هجدهصفحهای» با استقبال سرد مقامات آمریکایی همراه بود. به گفته مقامات کاخ سفید نامه وی حاوی پیامی نبود و در حقیقت هیچ پیشنهاد مشخص سیاسی در آن نبود. در همین حال احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و از روحانیون پرنفوذ در طیف تندرو جناح محافظه کار، در خطابه نماز جمعه تهران، نامه محمود احمدینژاد به جرج بوش، رئیسجمهوری آمریکا را «عملی فوقالعاده» و از «الهامات خدا» خواند.
در همین حال کاخ سفید در موضعی رسمی اعلام کرد که به نامه احمدینژاد جوابی داده نمیشودبیاعتنایی دولت آمریکا به نامه محمود احمدینژاد باعث شد که وی در مصاحبههای مختلف، از آن به عنوان «بیاعتنایی رئیسجمهور آمریکا به نداهای صلح جویان جهان» یاد کند.
دو نامه بعدی محمود احمدینژاد، به آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان،و پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان نوشته شد هر دو نامه احمدینژاد بدون جواب ماند.
دوران پس از ریاست جمهوری
احمدینژاد پس از پایان دورهٔ ریاست جمهوریش به حکم رهبر ایران به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمدهاست.
محمود احمدینژاد در روزهای پایانی دولت دهم، مجوز تأسیس یک دانشگاه بینالمللی را از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفت. احمدینژاد هنگام تحویل نهاد ریاست جمهوری به روحانی اعلام کرد پس از اتمام دولت دهم، در دانشگاه خود به فعالیت خواهد پرداخت. هر چند بر طبق اظهارات اولیه نام دانشگاه دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان عنوان شده بود، اما کامران دانشجو اعلام کرد دانشگاه جامع بینالمللی احمدینژاد، چنین عنوانی ندارد. روزنامه «بهار» در گزارشی نوشت ۱۶ میلیارد تومان از حساب ریاستجمهوری در روز آخر ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به حساب دانشگاه ایرانیان واریز شدهاست. شورای عالی انقلاب فرهنگی و دولت جدید پس از روی کار آمدن با فعالیت این دانشگاه مخالفت کردند.
احمدینژاد در تاریخ ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۲ توسط حکم رهبر ایران به عنوان یک شخص حقیقی به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. وی جانشین حسن روحانی شد که به عنوان یازدهمین رئیسجمهور ایران از طرف مردم انتخاب شد. احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریش بیشترین غیبت را در جلسات مجمع به اسم خود ثبت کرده و انتقادات متفاوتی را نسبت به اعضای آن مطرح کرده بود. غیبتهای بدون توجیه احمدینژاد در زمان عضویتش به عنوان شخص حقیقی در مجمع نیز ادامه یافت. احمدینژاد در نخستین جلسه مجمع که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم برگزار شده بود، (۲۶ مرداد) بازهم غیبت کرد تا همچنان در طول سالهای ۱۳۸۴ تا مرداد ۱۳۹۲، تنها در دو جلسه از مجموعه جلسات مجمع شرکت کرده باشد.
احمدینژاد پس از اتمام ریاست جمهوریش نیز سفرهای استانی خود را ادامه داد و در بسیاری از استانها حضور پیدا کرد. روزنامه ابتکار اهداف این سفرها را عوام گرایی و دست گذاشتن روی جمعیت روستایی و حاشیه نشین برای جلب افکار عمومی و فعالیتهای انتخاباتی زود هنگام قلم داد کرد.
احضار به دادگاه
در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ احضاریهای از طرف دادگاه کیفری استان تهران به دست احمدینژاد رسید که در محتوای آن خبر شکایت علی لاریجانی و یعقوب خلیلنژاد از احمدینژاد مطرح شده بود و به موجب این حکم، وی میبایست در روز ۵ آذر ۱۳۹۲ در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران حاضر شود تا به شکایات مطرح شده پاسخ گوید. احمدینژاد نخستین رئیسجمهور ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ است که به دادگاه احضار میشود. دادگاه در تاریخ مربوطه برگزار نشد. در تاریخ ۱ تیر ۱۳۹۴ نیز به دلیل چهار شکایت مجلس هشتم از رئیس دولت نهم احمدینژاد مجدداً به دادگاه فراخوانده شد که وی همانند ۵ آذر ۱۳۹۲ از رفتن به دادگاه امتناع ورزید.
محمدرضا خباز در ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، گفت «آقای احمدینژاد شش پرونده قوی و محکم با رای مجلس دارد. یعنی شش دفعه در کمیسیون اصل نود، متخلف بودن آقای احمدینژاد محرز شده، موضوع به صحن مجلس آمده و نمایندگان تخلفها را تأیید کردهاند بعد از آن به قوه قضائیه رفتهاست، چون محاکمه و مجازات در اختیار قوه قانونگذار نیست. اگر قوه قضائیه فقط به یکی از پروندههای ایشان رسیدگی کند، ایشان برای همه عمرش از تمامی سمتها محروم خواهد شد و نخواهد توانست در هیچ سمتی ثبت نام کند چه برسد به ریاست جمهوری».
سفر به ترکیه
احمدینژاد در طی سفر خود به بورسای ترکیه برای حضور در مراسم یادبود چهارمین سالگرد درگذشت نجم الدین اربکان نخستوزیر سابق ترکیه، به رغم منع دولت مردان ایرانی از مصاحبه با بیبی
با خبرنگار بخش فارسی بیبیسی مصاحبه کرد.
حاشیه دیگر این بود که چند نفر با در دست داشتن پرچم مخالفان سوریه به سخنرانی احمدینژاد در حین این مراسم اعتراض کردند.
شکایت از جهانگیری
در چهارم مرداد ۹۴، سید عادل حیدری، وکیل محمود احمدینژاد از شکایت موکلش علیه اسحاق جهانگیری به اتهام افترا و نشر اکاذیب خبر داد. وی بیان کرد: «شکایت قضایی علیه آقای اسحاق جهانگیری، اولین اقدام در مواجهه قانونی با تبلیغات مسموم و اتهام زنیهای ناحق علیه دولت قبل محسوب میشود و البته آخرین اقدام نیز نخواهد بود و علیه دیگر افترا زنندگان، در هر موقعیتی که باشند، اقامه دعوی خواهد شد.» دفتر معاون اول رئیسجمهوری در پی اظهارات وکیل رئیسجمهور سابق مبنی بر شکایت محمود احمدینژاد از اسحاق جهانگیری، از این اقدام استقبال کرد. چندی بعد غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که در رابطه با شکایت احمدینژاد، از معاون اول رئیسجمهور، رئیس قوه قضاییه قرار منع تعقیب صادر نمودهاست.
دور دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶
احمدینژاد در سالهای پس از ریاست جمهوری به کرات با معاونان سابقش حمیدرضا بقایی و اسفندیار رحیم مشایی همراهی و از آنان در برابر اتهامات دفاع کردهاست.
در اواسط سال ۹۵ علی خامنهای رهبر ایران صریحاً اعلام کرد که: «مخالف حضور او در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم است». یک روز پس از مخالفت آشکار رهبر ایران، احمدینژاد در نامهای به او گفت: «ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار میرسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم.» احمدینژاد با وجود این مخالفت علنی رهبر ایران و این که گفته بود در انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری کاندید نمیشود، در ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ در این انتخابات نامزد شد. ولی صلاحیت وی مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت. او و بقایی در بیانیهای اعلام کردند در این انتخابات از هیچ نامزدی حمایت نمیکنند.
فشار بر نزدیکان
در سال ۱۳۹۶ قوه قضاییه ایران نزدیکان احمدینژاد از جمله حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی را مورد پیگرد قضایی قرار داد. این اقدامات باعث اعتراض شدید احمدینژاد به مسوولین نظام و قوای سهگانه شد. بقایی در ۲۲ اسفند برای گذراندن حکم ۱۵ سال زندان خود بازداشت شد. بر اساس حکم بقایی، او سه میلیون و ۷۶۶ هزار یورو و همچنین ۵۹۰ هزار دلار از مبلغ اختصاص یافته «برای امور مربوط به کشورهای آفریقایی» از سوی سپاه پاسداران را اختلاس کردهاست.[احمدینژاد در نامهای به قاسم سلیمانی فرمانده نیروی برون مرزی سپاه به تاریخ ۲۱ دی ماه که در اسفند منتشر شد از او خواست به گونهای عمل کند که «شریک این ظلم بزرگ» نشود. مشایی نیز که حکم دادگاه برای بقایی را در برابر سفارت بریتانیا به آتش کشیده بود، دو روز بعد دستگیر شد. او در نامهٔ دیگری به تاریخ ۲۵ اسفند از سکوت سلیمانی در خصوص پرونده بقایی انتقاد کرد و تهدید کرد مراودات کاری خود و سلیمانی را منتشر خواهد کرد. احمدینژاد در واکنش در بیانیهای مسوولین قوه قضاییه را «پیشانی سفیدان فساد» خواند و محاکمه او را یک «نمایش سخیف و شرم آور» دانست.
در ۲۷ اسفند دو نامه احمدینژاد به آیت الله خامنهای رهبر ایران که در در ۳۰ بهمن و ۲۲ اسفند نوشته شدهاند و از اوضاع کشور شدیداً گلایه کردهاند در سایت نزدیک به او منتشر شد. او در این نامهها سه سیاست امنیتی و بستن فضای کشور، تبلیغ این امر که همه جا بدتر از ایران است و عدم شفافیت را باعث تداوم و تعمیق مشکلات و انباشت نارضایتی عمومی در سه دهه اخیر دانست و از وضع زندانها انتقاد کرد. او ثروت نهادهای زیر نظر رهبری را ۷۰۰ هزار میلیارد تومان عنوان کرد و نوشت مردم از نحوه عملکرد این نهادها بیاطلاعند. او همچنین خواهان خروج نهادهای نظامی از فعالیتهای اقتصادی شد.
احمدی نژاد در شب دهم فروردین نود و هفت در اعتراض به بازداشت مشایی و بقایی در امام زاده صالح تهران به بستنشینی روی آورد.
۴۳ مقام ارشد دولت احمدی نژاد در ۲۳ فروردین ۹۷ در بیانیهای از او به خاطر نامه نگاریهای «غیرمتعارف»٬ طرح خواسته برگزاری انتخابات زودهنگام و «تضعیف ارکان نظام اسلامی» و استفاده او از عبارت مهندسی انتخابات انتقاد کرده و او را به فاصلهگیری از شعارهای انقلابی متهم کردند. آنها از او خواستند به «ولایت پذیری» بازگردد.