راسخون: پس از آنكه جريان فتنه قريب سه ماه تلاش كرد تا با برگزاري راهپيمايي در سالروز انتخابات دهم رياستجمهوري، جنبش به اغما رفته سبز را احيا كند و در بيانيهها و مواضع سران فتنه از جمله موسوي و كروبي اين امر محرز بود كه 22خرداد را آخرين فرصت عرضاندام خود ميدانستند، اختلافات دروني عوامل اصلي فتنه باعث تغيير فاز حركتي آنان و برگشت 180درجهاي از خواستههاي مواضع چند روز قبل آنان شد.
طبق شنيدهها در روزهاي منتهي به 22خرداد، درگيري ميان خاتمي با آقايان كروبي و موسوي تشديد شده و وي اين دو را تهديد كرده بود كه درصورت فراخوان براي حضور در راهپيمايي 22خرداد، خاتمي برخلاف آنان بيانيه صادر خواهد كرد. اين امر و همچنين ترس نسبت به از دست دادن اندك وجاهت باقي مانده در بين برخي افراد جامعه بهدليل عدم جايگاه دربدنه اجتماع باعث شد كه كروبي و موسوي بهرغم ميل باطني عصر پنجشنبه بيستم خرداد در يك عقبنشيني آشكار خواستار لغو راهپيمايي سالگرد انتخابات شوند.
هجوم سبزها به موسوي و كروبي
از فرداي روز بيستم خرداد و پس از آنكه عناصر ضدانقلاب و شبكههاي حامي فتنه و اندك هواداران باقيمانده جنبش سبز با اين حركت سران جنبش، آمال خود را برباد ديده ميديدند، نوك حمله خود را متوجه اين دو تن كردند و سايتهايي چون بالاترين و فيسبوك از فحشهاي ركيك به اين دو پر شد.
در برخي جملات اين افراد آمده بود كه روز 22خرداد چه با موسوي چه بي موسوي به خيابانها خواهيم آمد و افزوده بودند كه: مگر روز عاشورا با فراخوان موسوي به خيابان ريختيم!
تلاش براي احياي پرستيژ از دسترفته
موسوي و كروبي كه اقدامات آنان طي يكسال گذشته عملاً هواداري براي آنان باقي نگذاشته؛ تنها اميد آنان به همين سايتها و شبكههاي ماهوارهاي است كه پشتيباني رسانهاي آنان را برعهده دارند. حال كه بيانيه ايندو مورد توجه اين شبكهها قرار نگرفت و اميد آنان براي تحرك بخشيدن به اغتشاشات مجدد را ناكام ساخت، ايندو با بحران هويت جديدي روبهرو شدند و سعي كردند بهگونهاي اين هويت از دست رفته را جبران كنند.
مهدي كروبي سعي كرد با رفتن به قم به بهانه مرگ پدر آقاي ميرهادي رئيس دفترش در قم و ديدار با علماي همفكر خود، رايزني براي كسب وجهه را دنبال كند كه البته با واكنش شديد مردم قم مواجه شد و مجبور شد اين ديدار را ناتمام رها كرده و به تهران بازگردد.
از طرف ديگر احزاب اصلاحطلب كه با تبعيت كوركورانه از موسوي و كروبي و به تبع آنان درخواست مجوز براي راهپيمايي داده بودند پس از لغو راهپيمايي و درخواست ميرحسين و كروبي از هواداران براي عدم شركت در راهپيمايي به بهانه سركوب حكومت (!)، اكنون ميان دوراهي ماندن پشت سر اين دو يا انتخاب راهي مستقل ماندهاند.
اما نكته جالب اينكه اين احزاب روز 24خرداد طي يك بيانيه كه بيشتر به طنز و فكاهي شباهت دارد از بلوغ سياسي مردم و عدم ايجاد بهانه براي سركوبگران قدرداني كردهاند.
مشخص نيست اگر عدم شركت هواداران در راهپيمايي به منظور بهانه ندادن به نظام براي برخورد قانوني با اغتشاشگران بلوغ سياسي مردم را ميرساند پس درخواست مجوز اين احزاب براي راهپيمايي عليه چارچوبهاي قانوني نظام بايد چه عنواني براي آن انتخاب كرد.
تدوين منشور براي جنبش به كما رفته
اما واكنش ميرحسين پس از ناكامي در سالگرد انتخابات و عدم توفيق در حتي يك تجمع چند ده نفري براي اثبات خود از احزاب اصلاحطلب نيز شايد جالبتر باشد. حال كه حتي سايتها و شبكههاي ضدنظام عملاً از نابودي جنبش سبز و به تاريخ پيوستن آن سخن ميگويند آقاي موسوي به فكر تدوين منشور براي آن افتاده و خواستار نظر حاميان خود درباره اين منشور شده است.
منشور براي جنبش 72 ملت
نكته جالب منشور تازه انتشاريافته موسوي براي جنبش سبز حاكميت انديشه پلوراليستي برمفاد آن است. موسوي براي آنكه حاميان جنبش سبز از هرمرام و مذهبي اعم از بهايي، سلطنتطلب، منافق و... را نرنجاند سعي كرده مفاد بيانيه را بهگونهاي تدوين كند كه خواست همه آنها را برآورده سازد.
با مطالعه اين منشور تنها چيزي كه نميتوان از آن برداشت كرد چارچوب فكري آن است.
/1002
طبق شنيدهها در روزهاي منتهي به 22خرداد، درگيري ميان خاتمي با آقايان كروبي و موسوي تشديد شده و وي اين دو را تهديد كرده بود كه درصورت فراخوان براي حضور در راهپيمايي 22خرداد، خاتمي برخلاف آنان بيانيه صادر خواهد كرد. اين امر و همچنين ترس نسبت به از دست دادن اندك وجاهت باقي مانده در بين برخي افراد جامعه بهدليل عدم جايگاه دربدنه اجتماع باعث شد كه كروبي و موسوي بهرغم ميل باطني عصر پنجشنبه بيستم خرداد در يك عقبنشيني آشكار خواستار لغو راهپيمايي سالگرد انتخابات شوند.
هجوم سبزها به موسوي و كروبي
از فرداي روز بيستم خرداد و پس از آنكه عناصر ضدانقلاب و شبكههاي حامي فتنه و اندك هواداران باقيمانده جنبش سبز با اين حركت سران جنبش، آمال خود را برباد ديده ميديدند، نوك حمله خود را متوجه اين دو تن كردند و سايتهايي چون بالاترين و فيسبوك از فحشهاي ركيك به اين دو پر شد.
در برخي جملات اين افراد آمده بود كه روز 22خرداد چه با موسوي چه بي موسوي به خيابانها خواهيم آمد و افزوده بودند كه: مگر روز عاشورا با فراخوان موسوي به خيابان ريختيم!
تلاش براي احياي پرستيژ از دسترفته
موسوي و كروبي كه اقدامات آنان طي يكسال گذشته عملاً هواداري براي آنان باقي نگذاشته؛ تنها اميد آنان به همين سايتها و شبكههاي ماهوارهاي است كه پشتيباني رسانهاي آنان را برعهده دارند. حال كه بيانيه ايندو مورد توجه اين شبكهها قرار نگرفت و اميد آنان براي تحرك بخشيدن به اغتشاشات مجدد را ناكام ساخت، ايندو با بحران هويت جديدي روبهرو شدند و سعي كردند بهگونهاي اين هويت از دست رفته را جبران كنند.
مهدي كروبي سعي كرد با رفتن به قم به بهانه مرگ پدر آقاي ميرهادي رئيس دفترش در قم و ديدار با علماي همفكر خود، رايزني براي كسب وجهه را دنبال كند كه البته با واكنش شديد مردم قم مواجه شد و مجبور شد اين ديدار را ناتمام رها كرده و به تهران بازگردد.
از طرف ديگر احزاب اصلاحطلب كه با تبعيت كوركورانه از موسوي و كروبي و به تبع آنان درخواست مجوز براي راهپيمايي داده بودند پس از لغو راهپيمايي و درخواست ميرحسين و كروبي از هواداران براي عدم شركت در راهپيمايي به بهانه سركوب حكومت (!)، اكنون ميان دوراهي ماندن پشت سر اين دو يا انتخاب راهي مستقل ماندهاند.
اما نكته جالب اينكه اين احزاب روز 24خرداد طي يك بيانيه كه بيشتر به طنز و فكاهي شباهت دارد از بلوغ سياسي مردم و عدم ايجاد بهانه براي سركوبگران قدرداني كردهاند.
مشخص نيست اگر عدم شركت هواداران در راهپيمايي به منظور بهانه ندادن به نظام براي برخورد قانوني با اغتشاشگران بلوغ سياسي مردم را ميرساند پس درخواست مجوز اين احزاب براي راهپيمايي عليه چارچوبهاي قانوني نظام بايد چه عنواني براي آن انتخاب كرد.
تدوين منشور براي جنبش به كما رفته
اما واكنش ميرحسين پس از ناكامي در سالگرد انتخابات و عدم توفيق در حتي يك تجمع چند ده نفري براي اثبات خود از احزاب اصلاحطلب نيز شايد جالبتر باشد. حال كه حتي سايتها و شبكههاي ضدنظام عملاً از نابودي جنبش سبز و به تاريخ پيوستن آن سخن ميگويند آقاي موسوي به فكر تدوين منشور براي آن افتاده و خواستار نظر حاميان خود درباره اين منشور شده است.
منشور براي جنبش 72 ملت
نكته جالب منشور تازه انتشاريافته موسوي براي جنبش سبز حاكميت انديشه پلوراليستي برمفاد آن است. موسوي براي آنكه حاميان جنبش سبز از هرمرام و مذهبي اعم از بهايي، سلطنتطلب، منافق و... را نرنجاند سعي كرده مفاد بيانيه را بهگونهاي تدوين كند كه خواست همه آنها را برآورده سازد.
با مطالعه اين منشور تنها چيزي كه نميتوان از آن برداشت كرد چارچوب فكري آن است.
/1002