راسخون:
اين يک واقعيت علمي است که بخش هاي غيرکلامي يک گفت و گو (NON-VERBAL COMMUNICATION) اهميتي کمتر از خود حرف هاي آن گفت و گو (VERBAL COMMUNICATION) ندارند بلکه 12 برابر قابل اعتمادترند! احتمالاً نظر من را هم تأييد مي کنيد که رفتار ما فقط نشأت گرفته از شخصيت خودمان نيست بلکه رفتار مخاطبان هم در واکنش هاي ما موثر است. حضور جنجالي علي دايي در برنامه نود به بهانه اختلاف مالي با فدراسيون، يکي از بهترين نمونه ها براي بررسي و نشان دادن اين تأثير است اما اگر بخواهم زبان بدن علي دايي را در برنامه نود آن شب تحليل کنم. بدون در نظر گرفتن ظرافت هاي رفتاري شخص فردوسي پور به عنوان طرف صحبت علي دايي، تفسيرهاي دقيقي نخواهم داشت. خيلي ساده اش اين است که اگر به جاي فردوسي پور، مثلا آقاي شفيع مقابل علي دايي مي نشست. خيلي از شاخص هاي رفتاري علي دايي ناخودآگاه تغيير مي کرد! با بازبيني فيلم برنامه نود آن شب، متوجه نکات ظريفي مي شويم.
قابليت هاي علي دايي
علي دايي براي دفاع آمده و البته در طول برنامه معلوم مي شود او بهترين دفاع را حمله مي داند پس چهارچوب کلي تفسير زبان بدن او با توجه به اين دو انگيزه رخ مي دهد.
از علي دايي پيش از ديدن اين برنامه چه مي دانيم؟ علي دايي شخصيتي دارد جاه طلب (به معني مثبتش يعني دنبال پيشرفت)، رقابت جو و فرصت شناس و کاملا موفق (هم در تحصيلاتش،هم در تجارت هاي متعددش و هم در تجربه آقاي گل جهان و فوتبالش)، ضمن اينکه او به نسبت فردوسي پور درونگر است.
علي دايي قوانين نانوشته «اول بودن» را بلد است؛ مثلا او به خوبي مي داند وقتي در زمينه اي اول مي شوي، به همان نسبت حساسيت ها و حسادت ها هم عليه تو تشديد مي شود.بنابراين شانس زمين خوردنت هم طبيعتا بالا مي رود. خب، خيلي ها آداب اول بودن را بلد هستد اما وقتي زمين مي خورند، ديگر آداب زمين خوردن را بلد نيستند دقت کنيد که علي دايي وقتي از تيم ملي اخراج شد، با سکوت عجيبش حرفه اي بودنش را نشان داد چون مي دانست عوامل اخراج او مجبورند وارد معامله با او و قدرت لابي گري اش شوند، لذا در آن موقعيت که زمين خورده بود، نه دست به افشاگري هاي زرد زد، نه تقريبا اسمي از دشمني برد، نه...؛ او صبر کرد تا دوباره بيايد بالا و تازه آن وقت بود که قدرت نمايي کرد. به طوري که حتي رسانه اي مثل تلويزيون سراسري به او تريبوني در برنامه نود اختصاص داد که تا حالا به کم کسي داده است.
علي دايي ساعت يک بامداد وارد استوديو مي شود. شبانه بودن اين گفت و گو باعث مي شود بدانيم سکوت و خلوتي قبل از رسيدن به جام جم، کمک خوبي بوده به تمرکز و راحتي او.
دايي در آن برنامه چه کرد؟
در ابتداي صحبت، لرزش ها و تکانش هاي محسوسي در نشستن علي دايي وجوددارد که بعضي ها به اشتباه آن را ناشي از استرس و ترس مي دانند، گرچه استرس مقابل دوربين پديده مشهوري است اما من بيشتر اين حس را مي گيرم که او حجم زيادي حرف براي گفتن دارد، به علاوه نشان مي دهد که او خشمگين است.
به هر حال اين تکانه ها کمتر بود تاثير حرف هاي او بهتر مي شد. دست هاي علي دايي طوري روي ميز قرار گرفته است که تسلط و اطمينان را نشان مي دهد و معلوم است دارد خودش را گرم مي کند که وارد رينگ شود!
پوشش: کت رسمي formal با رنگ سورمه اي راه راه و پيراهن طوسي، سنگيني متناسبي با انگيزه هاي علي دايي براي حضور در اين برنامه مي دهد.
فراموش نکنيد سورمه اي، براي القاي حس احترام و وقار، انتخاب اول ديدارهاي ديپلماتيک است.تصور کنيد او کتي اسپرت و کرم مي پوشيد! در اين صورت از جديت تاثيرش کاسته مي شد.
طرز صحبت: دايي مي داند زبانش بعضي حروف را راحت ادا نمي کند. بنابراين براي اينکه سرعت فردوسي پور را خنثي کند، سرعت حرف زدنش را پايين مي آورد، به خوبي با لحن صحبتش بازي مي کندتا بيننده را خسته نکند (مثال برعکسش خسته کنندگي دوبله هاي يکنواخت و monotone در سريال هاي شبکه هاي ماهواره اي است). من از لرزش پره هاي بيني دايي حين صحبت هايي که با عصبانيت ادا مي کند، تصديق مي کنم که او ادا درنمي آورد. البته وقتي در دفاع از خودش پيرامون احترام به بيت المال مثال ساخت مدرسه 1400 مترمربعي را در اردبيل آورد، اين حس را مي گرفتم که مثال ارتباط معنايي نداشت و خودش هم مطمئن اين صحبت را ادا نکرد. علي دايي يک ترفند حرفه اي ديگري در مقدمات صحبتش به کار برد؛ «من افتخار مي کنم از اردبيل به اينجاها رسيده ام».
با اين جمله هم لهجه آذري اش را تاييد و حمايت ميليون ها بيننده ايراني آذري را جلب کرد، هم تحسين ايرانيان غيرآذري را به خاطر اينکه او به شهر و قوميتش پشت نکرده. يادمان باشد عي دايي نيامده بود بر فردوسي پور غلبه کند، او مي دانست حريفش فدراسيون است و لذا از همه فرصت ها براي اين حمله استفاده مي کرد. مکث هاي علي دايي هنگام صحبت، به اندازه و موثر در جلب توجه بيننده بود. باز هم يادمان باشد که سکوت هاي به موقع هنگام بحث، از ظريف ترين شيوه هاي جلب توجه مخاطب است.
قابليت هاي فردوسي پور
فردوسي پور با هوشمندي جالب خود، از سه تکنيک استفاده مي کند تا اين برتري علي دايي را تعديل کند:
1. فردوسي پور با تکيه دادن راحت در صندلي اش اين موضوع را ناخودآگاه القا مي کند که در برنامه من، رئيس منم.
2. چهره babyface و موهاي فلفل نمکي عادل، طرز صحبت سريعش و نگاه هاي حاوي خنده و هوش و حافظه زيادش به طور ناخودآگاه باعث مي شوند بينندگانش او را پسر شيطان و راستگوي برنامه اي ورزشي حس کنند و راحت تر به او اعتماد کنند.
3. عادل يک مهارت جالب کاملا غير کلامي دارد که هنگام صحبت کردن علي دايي و حتي خودش با نگاهي پرسشگر از عوامل حاضر در صحنه و متعاقبش بينندگانش تاييد چشمي مي گيرد.
در اهميت زبان بدن
آخرين تجربه اي که در اين زمينه داشتيم مربوط به تماشاي يک گفت وگوي تند تلويزيوني در شبکه SKY4 انگلستان در نوامبر 2009 بود. گفت و گو، بين يک زن و شوهر بود که به هم خيانت کرده بودند و يک مشاور زوج درمان که دقيقه به دقيقه توسط دو آدمک گوشه صفحه همراهي مي شد و در حضور تعداد زيادي بيننده حاضر در استوديو گفت و گوي آنها را همراهي مي کرد يک نفر هم براي بينندگاني که نقص شنوايي داشتند حاضر بود و يک نفر که کارشناس زبان بدن (BODY LANGUAGE) بود، تعيين مي کرد کدام بخش هاي حرف هاي خانم يا آقا صادقانه يا غيرصادقانه است. بعدها ديدم سواد عمومي مردم انگلستان پيرامون زبان بدن بسيار بالاتر از معمول مردم ديگر دنياست.
مردم اگر به اهميت زبان بدن خود در روابطشان دقت کنند، سوءتفاهم هاي کمتري برايشان پيش مي آيد، بهترمنظورشان را به مخاطب خود مي رسانند و بسيار خوش محضر جلوه مي کنند و پرواضح است که هر سه موردي که نوشتم درموفقيت شغلي و عاطفي شان هم تاثيري غير قابل چشم پوشي دارد.
نکته بعد اين است که زبان بدن، يعني مجموعه اي از حرکات صورت+ طرز نگاه + طرز ايستادن يا نشستن + نحوه پوشش + لحن گفتار (ساير جزئيات در حوصله اين مقاله نمي گنجد و کتب بسيار خوبي در اين باره در بازار نشر کشورمان موجود است) زبان بدن به شکل ناخودآگاه اعمال مي شود و لذا کارشناسان معتقدند که آدم کمتر مي تواند در مدتي طولاني زبان بدنش را مخفي کند. به همين دليل، زبان بدن، سند بيشتري دراثبات صحبت گوينده مي تواند داشته باشد.
دکتر عليرضا شيري-DR@DOCTORSHIRI.COM
999