اساسا يمنيها ايفاگر نقشي مؤثر و كارساز در تاريخ اسلام هستند. مهاجرتهايي كه از اين منطقه به حجاز و عراق صورت گرفته، تحولات سياسي مهمي را براي مسلمين رقم زده است.گرايش يمنيها به اهلبيت، از روزگار رسالت نبي مكرم اسلام آغاز شد.
چندي است اخبار مربوط به شيعيان يمن مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. اين بخش از پيروان اهلبيت در شرايط كنوني در موقعيت حساسي بهلحاظ تاريخي بهسر ميبرند؛ از يك طرف ضديت دولت يمن و از سوي ديگر هماهنگي نظاميان عربستان و نيروهاي بعثي عراق، شيعيان استان صعده را در تنگنا قرار داده است. بارها از سوي دستگاه تبليغاتي سردمداران عرب منطقه، شايعه ارتباط و نزديكي جنبش الحوثي با جمهوري اسلامي ايران و تلاش حوثيان براي شكلگيري دوباره نظام امامت زيديان در يمن، مطرح شده كه البته اين ادعا بارها توسط "بدرالدين الحوثي "، شيخ زيديان جارديه و رهبر جنبش حوثي، رد شده است. براي تشريح موقعيت كنوني شيعيان يمن بهتر است كه نگاهي گذرا به تاريخ زيديان بيفكنيم.
نقش كارساز يمنيها در پيشبرد اسلام و تشيع
اساسا يمنيها ايفاگر نقشي مؤثر و كارساز در تاريخ اسلام هستند. مهاجرتهايي كه از اين منطقه به حجاز و عراق صورت گرفته، تحولات سياسي مهمي را براي مسلمين رقم زده است. كوچ قبايل يمني به ساير مناطق و اسكان آنان در حوزه جغرافيايي جديد، باعث تغيير تركيب جمعيتي اهالي شبهجريزه عربستان شده است. بهطوريكه در بسياري از منابع تاريخي سخن از تقسيمبندي اعراب بهصورت شمالي و جنوبي يا قحطاني و يمني است.
گرايش يمنيها به اهلبيت، از روزگار رسالت نبي مكرم اسلام آغاز شد. در سال دهم هجري حضرت ختمي مرتبت، قصد دعوت از مردم سرزمين يمن را داشت و به همينخاطر، خالد بن وليد را بهسوي آن ديار روانه كرد، اما عليرغم توقف ششماهه خالد، او توفيقي در اين زمينه كسب نكرد.بعد از ناكامي خالد بن وليد، پيامبر، علي بن ابيطالب(علیه السلام) را به اين مأموريت گمارد و او بعد از ورود به يمن، نامه رسول اكرم را براي مردم قبيله همدان قرائت كرد و بعد از خواندن نامه و دعوت به اسلام، همدانيان همگي مسلمان شدند. قبيله همدان بعدها در طول تاريخ اسلام منشا بسياري از تحولات شدند.
علي(علیه السلام) قبيله "مذحج " را نيز به اسلام دعوت كرد و آنها قصد پايداري در اعتقادات قبلي خود و تعرض به فرستاده پيامبر را داشتند، اما در درگيري مختصري كه روي داد، مذحجيان شكست خوردند و بعد از دعوت مجدد علي(علیه السلام) به اسلام گرويدند.دوستي ميان اهالي يمن و حضرت امير به حدي بود كه از تعداد بيست و سه نفري كه هسته اوليه تشيع بعد از ماجراي سقيفه را تشكيل دادند، ده نفر از انصار يمني بودند.زمانيكه بحث خلافت عليبن ابيطالب مطرح شد، عليرغم مخالفتهاي آن حضرت، قبايل يمني بيش از ديگران در ترغيب حضرت امير براي پذيرش مسئله خلافت نقش داشتند و بنا بر نقل، اولين كسي كه با امام علي(علیه السلام) بيعت كرد، مالك اشتر بود.
از جمله اقدامات اوليه حضرت امير در اوايل خلافت، انتخاب واليان براي سرزمينهاي اسلامي بود. ايشان براي منطقه يمن، فردي كه مناسب تشخيص داده و به آن ديار روانه كرد، عبيدا... بن عباس بود. زمانيكه امام علي(علیه السلام) زمامداري امور را بهعهده گرفت، از همان ابتدا، كارشكني همپيمانان گذشته شروع شد و واقعه جمل پيش آمد. در جريان واقعه جمل، نيروهاي يمني سپاه امير مؤمنان، بسيار فعالانه در جنگ شركت داشتند و در نهايت از جمله عوامل اصلي پيروزي امام در جنگ بودند.
در نبرد صفين نيز برخي از چهرههاي سياسي يمني تلاشي بهسزا از خود نشان دادند كه از جمله آنان، مالك اشتر، عدي طايي، زحر بن قيس و هاني بن عروه بودند. از ديگر قبايل يمني كه در ماجراي صفين حضور داشتند، بنو احمس از تيره بجيله بن انمار بن نزار، بودند كه بهگفته مؤلف پيكار صفين از اين طايفه، هفتصد نفر در اين نبرد حاضر بودند. در دوران خلافت امام حسن(علیه السلام)، آن امام نيز از حمايت قبايل يمني و ساير دوستداران شيعي خود برخوردار بود، اما عملكرد ستون پنجم معاويه در كوفه و سست عنصري برخي چهرههاي فرصتطلب كه با تهديد و تطميع سياستورز اموي از پشتيباني خليفه برحق مسلمين روي برتافتند و در نهايت كار بدانجا رسيد كه امام به صلح با معاويه راضي شد. معاويه كينه يمنيان را به دل داشت، از اينرو بسر بن ارطاه را براي سركوب آنان فرستاد. اين فرستاده حاكم اموي هنگام ورود به يمن فجايع خونيني را رقم زد. حماسه عاشورا جلوه ديگري از عرصهگرداني يمنيان بود. چنانچه در منابع آمده است از مجموع شهداي اين رخداد خونين، سي و چهار نفر از يمنيان بودهاند.
علويان در مواجهه با غاصبان خلافت بر دو دسته بودند. عدهاي از نوادگان امام حسن(علیه السلام) بر استقرار خلافت و امامت در ميان فرزندان امام دوم معتقد و مدعي بودند كه براي كسب حقوق از دست رفته بايد در مقابل حكومت ظلم با شمشير قيام كرد.
فرزندان امام حسين نيز بر اين عقيده بودند كه بعد از شهادت سومين امام، مسئله وراثت و جانشيني رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در ميان فرزندان حسين(علیه السلام) استقرار مييابد، اما نكته قابلتوجه در ميان اين گروه از علويان اين بود كه آنان بيشتر به امور فرهنگي روي آورده بودند و بهخصوص علوياني كه مذهب اماميه داشتند از اين قاعده پيروي ميكردند، اما در ميان اين گروه از علويان نيز برخي از چهرهها وجود داشتند كه قيام به سيف را ترجيح ميدادند. از جمله اين افراد، زيد بن علي، فرزند امام چهارم بود كه عليه خلافت اموي قيام كرد و به شهادت رسيد. فرزندان زيد ادامهدهندگان راه او بودند و بعدها پايهگذار برخي حكومتهاي شيعي در يمن و طبرستان شدند.
زيديان در عقيده و مذهب بيش از اينكه به منابع اماميه توجه داشته باشند، از مكتب اعتزال پيروي ميكردند.
قاسم بن ابراهيم رسي (246 ق) از معروفترين امامان زيديه در نيمه نخست قرن سوم بود كه اين دعوت را پذيرفت و به يمن مهاجرت كرد، اما در سفر اول موفق به كسب نتيجه و جلب توجه قبايل سرشناس يمني نشد؛ در نتيجه به مدينه مراجعت كرد. در سال 284 بار ديگر يمنيها از قاسم دعوت بهعمل آوردند كه اينبار بازگشت مجدد او، با موفقيت همراه بود و وي موفق به تأسيس حكومتي شيعي مبتني بر عقايد مذهب زيديه در مناطق شمالي شد.
اساسا يمنيها ايفاگر نقشي مؤثر و كارساز در تاريخ اسلام هستند. مهاجرتهايي كه از اين منطقه به حجاز و عراق صورت گرفته، تحولات سياسي مهمي را براي مسلمين رقم زده است. كوچ قبايل يمني به ساير مناطق و اسكان آنان در حوزه جغرافيايي جديد، باعث تغيير تركيب جمعيتي اهالي شبهجريزه عربستان شده است. بهطوريكه در بسياري از منابع تاريخي سخن از تقسيمبندي اعراب بهصورت شمالي و جنوبي يا قحطاني و يمني است.
گرايش يمنيها به اهلبيت، از روزگار رسالت نبي مكرم اسلام آغاز شد. در سال دهم هجري حضرت ختمي مرتبت، قصد دعوت از مردم سرزمين يمن را داشت و به همينخاطر، خالد بن وليد را بهسوي آن ديار روانه كرد، اما عليرغم توقف ششماهه خالد، او توفيقي در اين زمينه كسب نكرد.بعد از ناكامي خالد بن وليد، پيامبر، علي بن ابيطالب(علیه السلام) را به اين مأموريت گمارد و او بعد از ورود به يمن، نامه رسول اكرم را براي مردم قبيله همدان قرائت كرد و بعد از خواندن نامه و دعوت به اسلام، همدانيان همگي مسلمان شدند. قبيله همدان بعدها در طول تاريخ اسلام منشا بسياري از تحولات شدند.
علي(علیه السلام) قبيله "مذحج " را نيز به اسلام دعوت كرد و آنها قصد پايداري در اعتقادات قبلي خود و تعرض به فرستاده پيامبر را داشتند، اما در درگيري مختصري كه روي داد، مذحجيان شكست خوردند و بعد از دعوت مجدد علي(علیه السلام) به اسلام گرويدند.دوستي ميان اهالي يمن و حضرت امير به حدي بود كه از تعداد بيست و سه نفري كه هسته اوليه تشيع بعد از ماجراي سقيفه را تشكيل دادند، ده نفر از انصار يمني بودند.زمانيكه بحث خلافت عليبن ابيطالب مطرح شد، عليرغم مخالفتهاي آن حضرت، قبايل يمني بيش از ديگران در ترغيب حضرت امير براي پذيرش مسئله خلافت نقش داشتند و بنا بر نقل، اولين كسي كه با امام علي(علیه السلام) بيعت كرد، مالك اشتر بود.
از جمله اقدامات اوليه حضرت امير در اوايل خلافت، انتخاب واليان براي سرزمينهاي اسلامي بود. ايشان براي منطقه يمن، فردي كه مناسب تشخيص داده و به آن ديار روانه كرد، عبيدا... بن عباس بود. زمانيكه امام علي(علیه السلام) زمامداري امور را بهعهده گرفت، از همان ابتدا، كارشكني همپيمانان گذشته شروع شد و واقعه جمل پيش آمد. در جريان واقعه جمل، نيروهاي يمني سپاه امير مؤمنان، بسيار فعالانه در جنگ شركت داشتند و در نهايت از جمله عوامل اصلي پيروزي امام در جنگ بودند.
در نبرد صفين نيز برخي از چهرههاي سياسي يمني تلاشي بهسزا از خود نشان دادند كه از جمله آنان، مالك اشتر، عدي طايي، زحر بن قيس و هاني بن عروه بودند. از ديگر قبايل يمني كه در ماجراي صفين حضور داشتند، بنو احمس از تيره بجيله بن انمار بن نزار، بودند كه بهگفته مؤلف پيكار صفين از اين طايفه، هفتصد نفر در اين نبرد حاضر بودند. در دوران خلافت امام حسن(علیه السلام)، آن امام نيز از حمايت قبايل يمني و ساير دوستداران شيعي خود برخوردار بود، اما عملكرد ستون پنجم معاويه در كوفه و سست عنصري برخي چهرههاي فرصتطلب كه با تهديد و تطميع سياستورز اموي از پشتيباني خليفه برحق مسلمين روي برتافتند و در نهايت كار بدانجا رسيد كه امام به صلح با معاويه راضي شد. معاويه كينه يمنيان را به دل داشت، از اينرو بسر بن ارطاه را براي سركوب آنان فرستاد. اين فرستاده حاكم اموي هنگام ورود به يمن فجايع خونيني را رقم زد. حماسه عاشورا جلوه ديگري از عرصهگرداني يمنيان بود. چنانچه در منابع آمده است از مجموع شهداي اين رخداد خونين، سي و چهار نفر از يمنيان بودهاند.
علويان در مواجهه با غاصبان خلافت بر دو دسته بودند. عدهاي از نوادگان امام حسن(علیه السلام) بر استقرار خلافت و امامت در ميان فرزندان امام دوم معتقد و مدعي بودند كه براي كسب حقوق از دست رفته بايد در مقابل حكومت ظلم با شمشير قيام كرد.
فرزندان امام حسين نيز بر اين عقيده بودند كه بعد از شهادت سومين امام، مسئله وراثت و جانشيني رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در ميان فرزندان حسين(علیه السلام) استقرار مييابد، اما نكته قابلتوجه در ميان اين گروه از علويان اين بود كه آنان بيشتر به امور فرهنگي روي آورده بودند و بهخصوص علوياني كه مذهب اماميه داشتند از اين قاعده پيروي ميكردند، اما در ميان اين گروه از علويان نيز برخي از چهرهها وجود داشتند كه قيام به سيف را ترجيح ميدادند. از جمله اين افراد، زيد بن علي، فرزند امام چهارم بود كه عليه خلافت اموي قيام كرد و به شهادت رسيد. فرزندان زيد ادامهدهندگان راه او بودند و بعدها پايهگذار برخي حكومتهاي شيعي در يمن و طبرستان شدند.
زيديان در عقيده و مذهب بيش از اينكه به منابع اماميه توجه داشته باشند، از مكتب اعتزال پيروي ميكردند.
قاسم بن ابراهيم رسي (246 ق) از معروفترين امامان زيديه در نيمه نخست قرن سوم بود كه اين دعوت را پذيرفت و به يمن مهاجرت كرد، اما در سفر اول موفق به كسب نتيجه و جلب توجه قبايل سرشناس يمني نشد؛ در نتيجه به مدينه مراجعت كرد. در سال 284 بار ديگر يمنيها از قاسم دعوت بهعمل آوردند كه اينبار بازگشت مجدد او، با موفقيت همراه بود و وي موفق به تأسيس حكومتي شيعي مبتني بر عقايد مذهب زيديه در مناطق شمالي شد.
نظام سياسي زيديان، پيوند دين و سياست
سرزمين يمن از قرن دوم تا قرن چهاردهم، شاهد تلاش زيديان براي بسط و تداوم حكومت شيعي بود.
حركت زيديان در قرن دوم هجري آغاز شد و بعدها بهصورت يكي از مكاتب فكري جهان تشيع در آمد. پيروان اين فرقه سعي وافري براي رسيدن به اهداف خود در طول دوران خلافت اموي و عباسي داشتند و به همينخاطر قيامهاي متعددي را در صحنه سياسي رقم زدند. اين تلاشها كه در ابتداي امر بهصورت حركتهاي نظامي پراكنده در سرزمينهاي اسلامي صورت ميگرفت، با توجه به كمي تعداد پيروان فرقه زيديه، در قالب قيامهاي شكستخورده نمود پيدا كرد. با توجه به معتقدات زيديان مبني بر مشروعيت هريك از علويان اعم از حسني يا حسيني، براي بهدست گرفتن قدرت و تصدي امر امامت، جانشيني به محمد بن عبدا... بن حسن معروف به نقسالزكيه رسيد و او مدتي چند در بصره تلاشهايي را صورت داد و بعد از كشته شدن او، برادرش ابراهيم راهش را ادامه داد.اقدامات ابراهيم جلوه بيشتري داشت و مدتي چند حكومت عباسيان را دچار بحران كرد. بعد از مرگ ابراهيم، اين شعله فروزان توسط محمد بن ابراهيم طباطبا و سردار برجسته او ابوالسرايا، كاخهاي خلافت عباسي را به لرزه درآورد.
پيروان زيد نيز با توجه به رونق كار طباطبا به او پيوستند و در قيامي كه او رهبري ميكرد، عليه حكومت عباسي حركتهاي نظامي خود را شكل دادند. در اين هنگام قبايل شيعي يمن با توجه به اختلافات داخلي موجود در ميان خود، براي رفع معضلات و رسيدن به يكپارچگي، برنامه دعوت از خاندان اهلبيت و علويان را در پيش گرفتند. قاسم رسي يكي از علوياني بود كه اين دعوت را پذيرفت. وي برادر طباطبا بود كه بعد از كشته شدن او، به هند مهاجرت كرد و در آنجا به ارشاد و تبليغ و دعوت مردم براي پيوستن به نهضت زيديه پرداخت. زيديه تا زمان او تشكل پيدا نكرده بود و در نوعي پراكندگي فكري بهسر ميبرد، اما قاسم رسي به مذهب زيديه سر و سامان بخشيد و زيديه را براساس تفكر جارودي كه از فرقههاي نزديك به اماميه است، شكل داد. اما ديدگاههاي او باعث جدايي ميان زيديان شد.بعد از مرگ قاسم، يمنيان از پسرش حسين براي حضور در يمن و بهدست گرفتن زمام امور دعوت كردند و حسين از هند به يمن آمد و چون به زهد و تقوا مشهور بود، توانست حمايت قبايل يمن را جلب كند و از اينرو مردم در سال 288 با وي بيعت كردند و او توانست حكومتي براساس عقايد زيديه در يمن تشكيل دهد.
بعد از مرگ حسين شيعيان يمن با نواده قاسم، يعنى يحيى بن حسين بن قاسم رسى كه جوانى سى و پنج ساله، و در فضليت و شجاعت سرآمد بود، بيعت كردند. اولين مأموريت يحيى بن حسين، پس از مدتى با مشكل مواجه شد و وى به مدينه بازگشت. تا اينكه براى دومينبار در سال 284 هجرى قمرى و بنابر درخواست مجدد قبايل يمن، يحيى بن حسين به يمن بازگشت و اينبار با برقرار كردن حكومتى پايدار، بنيانگذار حكومتى شيعى مبتنى بر عقايد مذهب زيديه در مناطق شمالى آن ديار شد.
وي فردي عالم، فاضل و مصنف بود و عليه المعتضد با... عباسي قيام كرد و كار او از چنان رونقي برخوردار شد كه هفت سال در مكه به نام او خطبه خوانده شد. وي مدت چهارده سال بر بخشهاي شمالي يمن فرمانروايي كرد و شهر صعده را مركز حكومت خود قرار داد. از سوي ديگر، درصدد مبارزه با تفكرات و مذاهب حاضر در صحنه سياسي و اعتقادي يمن، از جمله قرابطه برآمد و اقداماتي را در اين زمينه انجام داد. نتيجه اين تلاش ظهور مكتبي فقهي و كلامي تحت عنوانهادويه شد كه اثرات و تبعات آن تا به امروز باقي است و پايههاي آن توسط دو تن از فرزندان او به نامهاي محمود(مرتضيلدينا...) و احمد (ناصر لدينا...) مستحكم شد. با اوج گرفتن تنشهاي خانوادگي در ميان خاندان يحيي، حاكمان شيعي يمن نتوانستند تا چند دهه اقتدار دوران يحيي را بازيابند تا اينكه در سال 388 هجري قمري در حاليكه نزاع ميان نوادگان هادي به اوج خود رسيد، برخي قبايل يمن بار ديگر به بيعت با سادات مستقر در خارج از يمن روي آوردند كه در نهايت با اجابت دعوت آنان از سوي قاسم بن علي (310 تا 393) و ورود او به يمن، امامان زيدي دوباره اقتدار گذشته خود را بازيافتند.
قاسم بن علي از سادات حسني مقيم حجاز بود. حكومت او در يمن شمالي البته با مخالفتهاي عموزادگانش كه از نسل يحيي بن حسين بودند، روبهرو شد و در نهايت مردم يمن به حكومت قاسم به علي رضايت دادند. وي در تاريخ به قاسم صغير نيز شناخته ميشود.
قاسم رسي در سال 381 وارد يمن شد و در سال 389 "عيان " را مركز حكومت خود قرار داد و به همينخاطر به عياني نيز معروف است. وي طي چند درگيري توانست حكومت خود را در مناطق شمالي و مركزي يمن از جمله صنعا تثبيت كند. بعد از مرگش، پسرش حسين جانشين شد.حسين بن قاسم به مجرد رسيدن به حكومت، روش خشونتآميزي در برخورد با قبايل را در پيش گرفت و به همينخاطر موجبات نارضايي گسترده فراهم آمد. اين برخورد خشن باعث رويگرداني قبايل از حكومت وي شد و در نهايت در جنگ سختي كه ميان او با يكي از قبايل درگرفت، در سال 404 كشته شد.آنچه كه مسلم است وي در دوران حياتش ادعاهاي خاصي پيرامون مهدويت اعلام نكرده است، اما بعد از مرگ او پيروانش ادعا كردند كه او نمرده است و در پي اين اعتقاد فرقه جديدي در درون زيديه به نام حسينيه، رشد كرد كه تا قرن هفتم در كنار جريان سنتي زيديه در يمن حضور جدي داشت.در قرن چهارم امامت يمن در اثر مشكلات جانشينى تضعيف شد و در برابر فشار صليحيان اسماعيلى كه هواخواه فاطميان مصر بودند و صنعا و صعده را فتح كردند، به طرف شمال عقب رانده شد.در ابتداى قرن ششم اولاد امام هادي، بار ديگر توسعه حكومت خود از نجران و صعده بهسوى جنوب را آغاز كردند و امام احمد متوكل مؤسس جديد امامت زيدى بود.
از آنجا كه امامان زيدي اداره پرجمعيتترين و مرفهترين زمينهاي جلگهاي يمن را در دست داشتند، مصلحت را چنين دانستند كه عقايد اكثريت پيروان آنها با عقايد ديني رايج منطبق شود. بنابراين آنها به حمايت از مكتب جديد اهلسنت پرداختند كه اولينبار از تعاليم سيد محمد بن ابراهيم الوزير (م 840ق) حاصل شده بود. در قرون جديد با توجه به قدرت يافتن خليفه عثماني، مدتي چند يمنيان مجبور به پذيرش تبعيت عثمانيها بودند.يمن در پي فروپاشي عثماني در جنگ جهاني اول مستقل شد. تا آن زمان انگليس و ايتاليا براي تسلط بر يمن با يكديگر رقابت ميكردند.در دسامبر 1918 نيروهاي انگليسي بر حديده، لحيا و مناطقي از تهامه چيره شدند.امام يحيي حميدالدين كه از جمله آخرين امامان زيدي بود (متوفي 1948) به همراه نيروهايش با انگليسيها به مبارزه برخاست و در نوامبر 1918 مركز فرماندهي خود را از شهاره به صنعا انتقال داد و خود را پادشاه خواند و اعلام كرد كه قراردادهاي آنگلو - تركي را به رسميت نميشناسد.
ايتاليا كه دورادور تحولات سياسي يمن را تحتنظر داشت و از نارضايتي مردم اين كشور از سياستبازيهاي انگليس آگاه بود، پيمان دوستي و بازرگاني ايتاليا - يمن را در سال 1926 به امضا رساند. به رسميت شناختن استقلال يمن از جمله تبعات اين پيماننامه بود، اما ساير تعهدات ايتاليا براي نوسازي اين كشور صورت تحقق پيدا نكرد. انگليس نيز قصد انفعال سياسي در يمن را نداشت و در سال 1927 خواهان شناسايي حق حاكميت نيروهاي انگليسي بر اميرنشينهاي سرزمين عدن شد كه با بياعتنايي امام مواجه شد و در پي آن نيروهاي بريتانيايي حمله هوايي و دريايي خود عليه يمن را آغاز كردند، از سويي ديگر مناطق شافعينشين را عليه حاكميت مركزي شوراند.جداييطلبان نيز از فرصت استفاده كرده و به همدستي برخي قبايل يمني از جمله زرانيق در منطقه بيتالفقيه و حاشد در شمال يمن و با كمك تجهيزات نظامي كه انگليسيها دريافت كرده بودند، شورشهايي را به راه انداختند. سال 1928 ميلادي سال سختي براي امام يحيي بود، زيرا مناطق تحت نفوذش توسط نيروي هوايي بريتانيا درهم كوبيده شد.
از سوي ديگر، در ميان مردم نيز شايع شد كه صنعا و حديده نيز بهزودي بمباران خواهد شد كه از اينرو مردم بيدفاع براي نجات جان خود سر به كوهستانها نهادند.
با تشديد فشارهاي سياسي و نظامي، امام يحيي ناچار دل به دوستي با شوروي بست و در نوامبر 1928 پيمان دوستي و بازرگاني ميان يمن و شوروي بسته شد، اما از بد اقبالي امام يحيي اين پيمان در هنگامه بحران اقتصاد جهاني (1929-1933) منعقد شد و عليرغم كارگشاييهاي اوليه، بهاي نقره كه پشتوانه پول كشور بود، فرو كاهيد و اقتصاد يمن ورشكسته شد. بحران اقتصادي بار ديگر شورش قبايل را سبب شد و از سويي ديگر در مرزهاي يمن و عربستان نيز تنشهايي ايجاد شد و حسن ادريسي، اميرنشين عسير، به تحريكاتي ايذايي عليه عربستان دست زد. انگليسيها براي ايجاد اختلاف سياسي يمن و عربستان از فرصت بهدست آمده، بهره جستند. ناآرامي مرزها، عاقبت كار را به جنگي تمامعيار كشيد. سعوديها با توجه به برتري نظامي خود توانستند در طي چهل و پنج روز تهامه يمني تا حديده را تصرف كنند. از آنجا كه انگليسيها از قدرت گرفتن بيش از اندازه سعوديها دلخوش نبودند، از در دوستي با امام يحيي برآمدند، در نهايت با همدستي آنها پيمان آشتي ميان يمن و سعودي و در بيستم ماه مي 1934 در طائف با تقسيم منطقه بحران بين دو كشور برقرار شد. اين رويداد باعث تحكيم بيشتر پيوندهاي اقتصادي و سياسي انگليس با يمن شد و فضا را براي جولان سياستهاي استعماري ايتاليا مهيا كرد و اين كشور درصدد موقعيتي مناسب براي عقده گشايي بود. اين فرصت با آغاز جنگ جهاني دوم فراهم آمد و ايتالياييها با توجه كسب تصرفاتي در آفريقا، قصد استفاده از يمن بهعنوان سرپل دسترسي به آبهاي خليج فارس را داشتند، اما در مواجه با برتري ناوگان دريايي بريتانيا شكست خوردند. جنگ جهاني تبعات فراواني بهلحاظ اقتصادي براي يمن داشت و كار را براي ادامه حكمراني امام يمني دشوارتر كرد، در كودتاي هفدهم فوريه 1948 به سركردگي عبدا... بن احمد الوزير، حكومت امام يحيي سقوط و عبدا... دولتي تازه تأسيس كرد و خود را شاه و امام ناميد، اما حكومت او دوام پيدا نكرد و احمد پسر امام يحيي در سيزدهم مارس 1948 با بهرهگيري از توانمنديهاي نظامي، قبايل زيدي در صنعا را به اشغال خود درآورد و دستور تيرباران عبدا... بن احمد و هوادارانش را صادر كرد.
حكومت يحيي نيز دوام چنداني پيدا نكرد و حكومت اماميه زيديه بعد از اعلام جمهوري در سال 1962 منقرض شد.
سرزمين يمن از قرن دوم تا قرن چهاردهم، شاهد تلاش زيديان براي بسط و تداوم حكومت شيعي بود.
حركت زيديان در قرن دوم هجري آغاز شد و بعدها بهصورت يكي از مكاتب فكري جهان تشيع در آمد. پيروان اين فرقه سعي وافري براي رسيدن به اهداف خود در طول دوران خلافت اموي و عباسي داشتند و به همينخاطر قيامهاي متعددي را در صحنه سياسي رقم زدند. اين تلاشها كه در ابتداي امر بهصورت حركتهاي نظامي پراكنده در سرزمينهاي اسلامي صورت ميگرفت، با توجه به كمي تعداد پيروان فرقه زيديه، در قالب قيامهاي شكستخورده نمود پيدا كرد. با توجه به معتقدات زيديان مبني بر مشروعيت هريك از علويان اعم از حسني يا حسيني، براي بهدست گرفتن قدرت و تصدي امر امامت، جانشيني به محمد بن عبدا... بن حسن معروف به نقسالزكيه رسيد و او مدتي چند در بصره تلاشهايي را صورت داد و بعد از كشته شدن او، برادرش ابراهيم راهش را ادامه داد.اقدامات ابراهيم جلوه بيشتري داشت و مدتي چند حكومت عباسيان را دچار بحران كرد. بعد از مرگ ابراهيم، اين شعله فروزان توسط محمد بن ابراهيم طباطبا و سردار برجسته او ابوالسرايا، كاخهاي خلافت عباسي را به لرزه درآورد.
پيروان زيد نيز با توجه به رونق كار طباطبا به او پيوستند و در قيامي كه او رهبري ميكرد، عليه حكومت عباسي حركتهاي نظامي خود را شكل دادند. در اين هنگام قبايل شيعي يمن با توجه به اختلافات داخلي موجود در ميان خود، براي رفع معضلات و رسيدن به يكپارچگي، برنامه دعوت از خاندان اهلبيت و علويان را در پيش گرفتند. قاسم رسي يكي از علوياني بود كه اين دعوت را پذيرفت. وي برادر طباطبا بود كه بعد از كشته شدن او، به هند مهاجرت كرد و در آنجا به ارشاد و تبليغ و دعوت مردم براي پيوستن به نهضت زيديه پرداخت. زيديه تا زمان او تشكل پيدا نكرده بود و در نوعي پراكندگي فكري بهسر ميبرد، اما قاسم رسي به مذهب زيديه سر و سامان بخشيد و زيديه را براساس تفكر جارودي كه از فرقههاي نزديك به اماميه است، شكل داد. اما ديدگاههاي او باعث جدايي ميان زيديان شد.بعد از مرگ قاسم، يمنيان از پسرش حسين براي حضور در يمن و بهدست گرفتن زمام امور دعوت كردند و حسين از هند به يمن آمد و چون به زهد و تقوا مشهور بود، توانست حمايت قبايل يمن را جلب كند و از اينرو مردم در سال 288 با وي بيعت كردند و او توانست حكومتي براساس عقايد زيديه در يمن تشكيل دهد.
بعد از مرگ حسين شيعيان يمن با نواده قاسم، يعنى يحيى بن حسين بن قاسم رسى كه جوانى سى و پنج ساله، و در فضليت و شجاعت سرآمد بود، بيعت كردند. اولين مأموريت يحيى بن حسين، پس از مدتى با مشكل مواجه شد و وى به مدينه بازگشت. تا اينكه براى دومينبار در سال 284 هجرى قمرى و بنابر درخواست مجدد قبايل يمن، يحيى بن حسين به يمن بازگشت و اينبار با برقرار كردن حكومتى پايدار، بنيانگذار حكومتى شيعى مبتنى بر عقايد مذهب زيديه در مناطق شمالى آن ديار شد.
وي فردي عالم، فاضل و مصنف بود و عليه المعتضد با... عباسي قيام كرد و كار او از چنان رونقي برخوردار شد كه هفت سال در مكه به نام او خطبه خوانده شد. وي مدت چهارده سال بر بخشهاي شمالي يمن فرمانروايي كرد و شهر صعده را مركز حكومت خود قرار داد. از سوي ديگر، درصدد مبارزه با تفكرات و مذاهب حاضر در صحنه سياسي و اعتقادي يمن، از جمله قرابطه برآمد و اقداماتي را در اين زمينه انجام داد. نتيجه اين تلاش ظهور مكتبي فقهي و كلامي تحت عنوانهادويه شد كه اثرات و تبعات آن تا به امروز باقي است و پايههاي آن توسط دو تن از فرزندان او به نامهاي محمود(مرتضيلدينا...) و احمد (ناصر لدينا...) مستحكم شد. با اوج گرفتن تنشهاي خانوادگي در ميان خاندان يحيي، حاكمان شيعي يمن نتوانستند تا چند دهه اقتدار دوران يحيي را بازيابند تا اينكه در سال 388 هجري قمري در حاليكه نزاع ميان نوادگان هادي به اوج خود رسيد، برخي قبايل يمن بار ديگر به بيعت با سادات مستقر در خارج از يمن روي آوردند كه در نهايت با اجابت دعوت آنان از سوي قاسم بن علي (310 تا 393) و ورود او به يمن، امامان زيدي دوباره اقتدار گذشته خود را بازيافتند.
قاسم بن علي از سادات حسني مقيم حجاز بود. حكومت او در يمن شمالي البته با مخالفتهاي عموزادگانش كه از نسل يحيي بن حسين بودند، روبهرو شد و در نهايت مردم يمن به حكومت قاسم به علي رضايت دادند. وي در تاريخ به قاسم صغير نيز شناخته ميشود.
قاسم رسي در سال 381 وارد يمن شد و در سال 389 "عيان " را مركز حكومت خود قرار داد و به همينخاطر به عياني نيز معروف است. وي طي چند درگيري توانست حكومت خود را در مناطق شمالي و مركزي يمن از جمله صنعا تثبيت كند. بعد از مرگش، پسرش حسين جانشين شد.حسين بن قاسم به مجرد رسيدن به حكومت، روش خشونتآميزي در برخورد با قبايل را در پيش گرفت و به همينخاطر موجبات نارضايي گسترده فراهم آمد. اين برخورد خشن باعث رويگرداني قبايل از حكومت وي شد و در نهايت در جنگ سختي كه ميان او با يكي از قبايل درگرفت، در سال 404 كشته شد.آنچه كه مسلم است وي در دوران حياتش ادعاهاي خاصي پيرامون مهدويت اعلام نكرده است، اما بعد از مرگ او پيروانش ادعا كردند كه او نمرده است و در پي اين اعتقاد فرقه جديدي در درون زيديه به نام حسينيه، رشد كرد كه تا قرن هفتم در كنار جريان سنتي زيديه در يمن حضور جدي داشت.در قرن چهارم امامت يمن در اثر مشكلات جانشينى تضعيف شد و در برابر فشار صليحيان اسماعيلى كه هواخواه فاطميان مصر بودند و صنعا و صعده را فتح كردند، به طرف شمال عقب رانده شد.در ابتداى قرن ششم اولاد امام هادي، بار ديگر توسعه حكومت خود از نجران و صعده بهسوى جنوب را آغاز كردند و امام احمد متوكل مؤسس جديد امامت زيدى بود.
از آنجا كه امامان زيدي اداره پرجمعيتترين و مرفهترين زمينهاي جلگهاي يمن را در دست داشتند، مصلحت را چنين دانستند كه عقايد اكثريت پيروان آنها با عقايد ديني رايج منطبق شود. بنابراين آنها به حمايت از مكتب جديد اهلسنت پرداختند كه اولينبار از تعاليم سيد محمد بن ابراهيم الوزير (م 840ق) حاصل شده بود. در قرون جديد با توجه به قدرت يافتن خليفه عثماني، مدتي چند يمنيان مجبور به پذيرش تبعيت عثمانيها بودند.يمن در پي فروپاشي عثماني در جنگ جهاني اول مستقل شد. تا آن زمان انگليس و ايتاليا براي تسلط بر يمن با يكديگر رقابت ميكردند.در دسامبر 1918 نيروهاي انگليسي بر حديده، لحيا و مناطقي از تهامه چيره شدند.امام يحيي حميدالدين كه از جمله آخرين امامان زيدي بود (متوفي 1948) به همراه نيروهايش با انگليسيها به مبارزه برخاست و در نوامبر 1918 مركز فرماندهي خود را از شهاره به صنعا انتقال داد و خود را پادشاه خواند و اعلام كرد كه قراردادهاي آنگلو - تركي را به رسميت نميشناسد.
ايتاليا كه دورادور تحولات سياسي يمن را تحتنظر داشت و از نارضايتي مردم اين كشور از سياستبازيهاي انگليس آگاه بود، پيمان دوستي و بازرگاني ايتاليا - يمن را در سال 1926 به امضا رساند. به رسميت شناختن استقلال يمن از جمله تبعات اين پيماننامه بود، اما ساير تعهدات ايتاليا براي نوسازي اين كشور صورت تحقق پيدا نكرد. انگليس نيز قصد انفعال سياسي در يمن را نداشت و در سال 1927 خواهان شناسايي حق حاكميت نيروهاي انگليسي بر اميرنشينهاي سرزمين عدن شد كه با بياعتنايي امام مواجه شد و در پي آن نيروهاي بريتانيايي حمله هوايي و دريايي خود عليه يمن را آغاز كردند، از سويي ديگر مناطق شافعينشين را عليه حاكميت مركزي شوراند.جداييطلبان نيز از فرصت استفاده كرده و به همدستي برخي قبايل يمني از جمله زرانيق در منطقه بيتالفقيه و حاشد در شمال يمن و با كمك تجهيزات نظامي كه انگليسيها دريافت كرده بودند، شورشهايي را به راه انداختند. سال 1928 ميلادي سال سختي براي امام يحيي بود، زيرا مناطق تحت نفوذش توسط نيروي هوايي بريتانيا درهم كوبيده شد.
از سوي ديگر، در ميان مردم نيز شايع شد كه صنعا و حديده نيز بهزودي بمباران خواهد شد كه از اينرو مردم بيدفاع براي نجات جان خود سر به كوهستانها نهادند.
با تشديد فشارهاي سياسي و نظامي، امام يحيي ناچار دل به دوستي با شوروي بست و در نوامبر 1928 پيمان دوستي و بازرگاني ميان يمن و شوروي بسته شد، اما از بد اقبالي امام يحيي اين پيمان در هنگامه بحران اقتصاد جهاني (1929-1933) منعقد شد و عليرغم كارگشاييهاي اوليه، بهاي نقره كه پشتوانه پول كشور بود، فرو كاهيد و اقتصاد يمن ورشكسته شد. بحران اقتصادي بار ديگر شورش قبايل را سبب شد و از سويي ديگر در مرزهاي يمن و عربستان نيز تنشهايي ايجاد شد و حسن ادريسي، اميرنشين عسير، به تحريكاتي ايذايي عليه عربستان دست زد. انگليسيها براي ايجاد اختلاف سياسي يمن و عربستان از فرصت بهدست آمده، بهره جستند. ناآرامي مرزها، عاقبت كار را به جنگي تمامعيار كشيد. سعوديها با توجه به برتري نظامي خود توانستند در طي چهل و پنج روز تهامه يمني تا حديده را تصرف كنند. از آنجا كه انگليسيها از قدرت گرفتن بيش از اندازه سعوديها دلخوش نبودند، از در دوستي با امام يحيي برآمدند، در نهايت با همدستي آنها پيمان آشتي ميان يمن و سعودي و در بيستم ماه مي 1934 در طائف با تقسيم منطقه بحران بين دو كشور برقرار شد. اين رويداد باعث تحكيم بيشتر پيوندهاي اقتصادي و سياسي انگليس با يمن شد و فضا را براي جولان سياستهاي استعماري ايتاليا مهيا كرد و اين كشور درصدد موقعيتي مناسب براي عقده گشايي بود. اين فرصت با آغاز جنگ جهاني دوم فراهم آمد و ايتالياييها با توجه كسب تصرفاتي در آفريقا، قصد استفاده از يمن بهعنوان سرپل دسترسي به آبهاي خليج فارس را داشتند، اما در مواجه با برتري ناوگان دريايي بريتانيا شكست خوردند. جنگ جهاني تبعات فراواني بهلحاظ اقتصادي براي يمن داشت و كار را براي ادامه حكمراني امام يمني دشوارتر كرد، در كودتاي هفدهم فوريه 1948 به سركردگي عبدا... بن احمد الوزير، حكومت امام يحيي سقوط و عبدا... دولتي تازه تأسيس كرد و خود را شاه و امام ناميد، اما حكومت او دوام پيدا نكرد و احمد پسر امام يحيي در سيزدهم مارس 1948 با بهرهگيري از توانمنديهاي نظامي، قبايل زيدي در صنعا را به اشغال خود درآورد و دستور تيرباران عبدا... بن احمد و هوادارانش را صادر كرد.
حكومت يحيي نيز دوام چنداني پيدا نكرد و حكومت اماميه زيديه بعد از اعلام جمهوري در سال 1962 منقرض شد.
جنبش الحوثي
اين جنبش، توسط "حسين الحوثي " آغاز شد و اكنون توسط "عبدالملك الحوثي " (برادر او) رهبري ميشود. آن دو از فرزندان "بدرالدين الحوثي "اند كه عالم نامور زيدي در يمن است. بدرالدين الحوثي، در سال 1345 (هـ.ق) در شهر "ضحيان " به دنيا آمد و در صعده پرورش يافت. او از خاندان علمي و مؤلفان پركار معاصر زيدي است كه هم اكنون با سن بيش از نود سال در حال حيات است و از قيام فرزندان خود حمايت كرده و رهبري دومين جنگ عليه دولت يمن (پس از كشته شدن فرزندش حسين) را بر عهده داشته است. او داراي آثار متعددي چون: اسانيد الزيديه، الايجاز في الرد علي فتاوي الحجاز، تفسير القرآن الكريم، التحذير من الفرقه و... است. او در سالهاي جنگ داخلي يمن، مدتي به ايران پناه آورد و چندي در شهر قم زيست. بهلحاظ اعتقادي اين جنبش و رهبر آن به زيديان جارودي معروف است كه بيشترين قرابت را با شيعيان دوازده امامي دارند. از نظر جاروديان مسئله نص و انتخاب حضرت علي بهعنوان جانشين پيامبر اكرم، اصلي مسلم است و در آن خدشهاي نيست. به همين خاطر، مسئله انتقاد و انكار خلفاي اول تا سوم را مورد توجه قرار دادند. به امامت اهلبيت نيز قايل هستند، اما قرائت تازهاي از اين موضوع دارند و ادامه آن را تا امامان زيدي نيز مستمر ميدانند و منتظر ظهور حضرت مهدي(عج) هستند. البته در مورد اينكه نسب ايشان آيا از حسنيون يا حسينيون است، اختلافنظر دارند.
بهطور طبيعي با چنين افكاري، حوثيان از نظر اعتقادي با جريان ديگر زيدي كه از شاخه بتريه هستند و نزديكي بيشتري با اهلسنت احساس ميكنند، مخالفند.
اين جنبش، توسط "حسين الحوثي " آغاز شد و اكنون توسط "عبدالملك الحوثي " (برادر او) رهبري ميشود. آن دو از فرزندان "بدرالدين الحوثي "اند كه عالم نامور زيدي در يمن است. بدرالدين الحوثي، در سال 1345 (هـ.ق) در شهر "ضحيان " به دنيا آمد و در صعده پرورش يافت. او از خاندان علمي و مؤلفان پركار معاصر زيدي است كه هم اكنون با سن بيش از نود سال در حال حيات است و از قيام فرزندان خود حمايت كرده و رهبري دومين جنگ عليه دولت يمن (پس از كشته شدن فرزندش حسين) را بر عهده داشته است. او داراي آثار متعددي چون: اسانيد الزيديه، الايجاز في الرد علي فتاوي الحجاز، تفسير القرآن الكريم، التحذير من الفرقه و... است. او در سالهاي جنگ داخلي يمن، مدتي به ايران پناه آورد و چندي در شهر قم زيست. بهلحاظ اعتقادي اين جنبش و رهبر آن به زيديان جارودي معروف است كه بيشترين قرابت را با شيعيان دوازده امامي دارند. از نظر جاروديان مسئله نص و انتخاب حضرت علي بهعنوان جانشين پيامبر اكرم، اصلي مسلم است و در آن خدشهاي نيست. به همين خاطر، مسئله انتقاد و انكار خلفاي اول تا سوم را مورد توجه قرار دادند. به امامت اهلبيت نيز قايل هستند، اما قرائت تازهاي از اين موضوع دارند و ادامه آن را تا امامان زيدي نيز مستمر ميدانند و منتظر ظهور حضرت مهدي(عج) هستند. البته در مورد اينكه نسب ايشان آيا از حسنيون يا حسينيون است، اختلافنظر دارند.
بهطور طبيعي با چنين افكاري، حوثيان از نظر اعتقادي با جريان ديگر زيدي كه از شاخه بتريه هستند و نزديكي بيشتري با اهلسنت احساس ميكنند، مخالفند.
حسين الحوثي رهبر فقيد جنبش
وي تحصيلات كودكي را در همان محل رشد خود يعني صعده گذراند و سپس در مدرسه سلفيهاي سني كه وابسته به اخوانالمسلمين بود، ادامه تحصيل داد. در سال1991 "حزب سوسياليست يمن " براي جلوگيري از گسترش افكار تند حزب "التجمع اليمني للاصلاح " تصميم ميگيرد "حزب الحق " را با ديدگاههاي اسلامي تأسيس كند. در اين ميان، حسين الحوثي هم از مؤسسين بهشمار ميرود. حسين الحوثي در سال 1993 به عضويت پارلمان يمن درآمد. در سال1996 به سبب بازگشت يمنيهاي سلفي و وهابي از افغانستان، حكومت يمن دچار اختلاف و انشقاق ميشود و اين بهسبب ترس از تفكرات افراطي آنان بود. از اينرو، دولت براي اينكه جلوي افكار تند آنها را بگيرد، از حسين الحوثي كمك گرفت. در همان بحبوحه (1997) بود كه الحوثي از حزب الحق جدا شد و حزب "الشباب المؤمن " را تأسيس كرد. دولت يمن تحت فشار آمريكا، حوثيها را در تنگنا قرار داد تا اينكه در ژوئن2004 رسما به آنان اعلان جنگ داد.از سال 2004 دولت يمن با اين جريان در منازعات جدي قرار گرفت و تاكنون شش مرحله جنگ بين آن دو، در جريان بوده است:
جنگ اول: در 2004 اتفاق افتاد. در اين جنگ، "حسين الحوثي " (اولين رهبر جنبش و نماينده پارلمان) كشته شد.
جنگ دوم: در 2005 به رهبري "بدرالدين الحوثي " (پدر حسين الحوثي و از عالمان بنام زيدي يمن) با نيروي دولتي يمن رخ داد.
جنگ سوم: به رهبري "عبدالملك الحوثي " (برادر حسين و رهبر فعلي جنبش الحوثي) با دولتيهاي يمن انجام شد.
در تداوم اين نبردها، در سال گذشته ميلادي، تحت نظارت امير قطر، توافقنامهاي ميان دو طرف برگزار شد كه جز بند تبادل اسرا، باقي بندهاي موافقتنامه اجرا نشد و در نتيجه نبردها ادامه يافتند و اكنون جنگ ششم را شاهد هستيم.بهگفته "سلطان سامعي " نماينده پارلمان يمن، اين جنگ تاكنون موجب 12 هزار كشته، 25 هزار زخمي و آوارگي تعدادي فراوان و خرابيهاي بسيار شده است.
وي تحصيلات كودكي را در همان محل رشد خود يعني صعده گذراند و سپس در مدرسه سلفيهاي سني كه وابسته به اخوانالمسلمين بود، ادامه تحصيل داد. در سال1991 "حزب سوسياليست يمن " براي جلوگيري از گسترش افكار تند حزب "التجمع اليمني للاصلاح " تصميم ميگيرد "حزب الحق " را با ديدگاههاي اسلامي تأسيس كند. در اين ميان، حسين الحوثي هم از مؤسسين بهشمار ميرود. حسين الحوثي در سال 1993 به عضويت پارلمان يمن درآمد. در سال1996 به سبب بازگشت يمنيهاي سلفي و وهابي از افغانستان، حكومت يمن دچار اختلاف و انشقاق ميشود و اين بهسبب ترس از تفكرات افراطي آنان بود. از اينرو، دولت براي اينكه جلوي افكار تند آنها را بگيرد، از حسين الحوثي كمك گرفت. در همان بحبوحه (1997) بود كه الحوثي از حزب الحق جدا شد و حزب "الشباب المؤمن " را تأسيس كرد. دولت يمن تحت فشار آمريكا، حوثيها را در تنگنا قرار داد تا اينكه در ژوئن2004 رسما به آنان اعلان جنگ داد.از سال 2004 دولت يمن با اين جريان در منازعات جدي قرار گرفت و تاكنون شش مرحله جنگ بين آن دو، در جريان بوده است:
جنگ اول: در 2004 اتفاق افتاد. در اين جنگ، "حسين الحوثي " (اولين رهبر جنبش و نماينده پارلمان) كشته شد.
جنگ دوم: در 2005 به رهبري "بدرالدين الحوثي " (پدر حسين الحوثي و از عالمان بنام زيدي يمن) با نيروي دولتي يمن رخ داد.
جنگ سوم: به رهبري "عبدالملك الحوثي " (برادر حسين و رهبر فعلي جنبش الحوثي) با دولتيهاي يمن انجام شد.
در تداوم اين نبردها، در سال گذشته ميلادي، تحت نظارت امير قطر، توافقنامهاي ميان دو طرف برگزار شد كه جز بند تبادل اسرا، باقي بندهاي موافقتنامه اجرا نشد و در نتيجه نبردها ادامه يافتند و اكنون جنگ ششم را شاهد هستيم.بهگفته "سلطان سامعي " نماينده پارلمان يمن، اين جنگ تاكنون موجب 12 هزار كشته، 25 هزار زخمي و آوارگي تعدادي فراوان و خرابيهاي بسيار شده است.
نقش عربستان و حزب بعث عراق
استان صعده يعني محل اسكان شيعيان جاروديه در جوار استان نجران عربستان قرار دارد. نجران مهمترين منطقه شيعهنشين حجاز است كه دولت عربستان نسبت به آن حساسيتهاي فراواني دارد. همسايگي دو منطقه شيعهنشين موجباب هراس دولت عربستان و حزب بعث عراق را فراهم آورده است. بهخصوص اينكه در شرايط كنوني شيعيان با بهدست گرفتن دولت عراق از جايگاه سياسي بالايي در منطقه برخوردار شدند. به همينخاطر، دولتمردان عربستان و حزب بعث از قدرتگيري دوباره شيعيان در يمن بيمناكند و از هر فرصتي براي به ضعف كشاندن جنبش الحوثي استفاده ميكنند و حتي به اتهامهاي اثبات نشده از جمله جلوگيري از دخالت نظامي اعضاي جنبش در منطقه نجران نيز متوسل ميشوند.
عربستان سعودي علاوه بر كمك 3 مليارد دلاري به يمن و تقبل هزينههاي جنگ عليه حوثيها، علنا نيروي هوايي خود را وارد جنگ كرده است كه از پايگاه هوايي "خميس " عربستان پرواز ميكنند و بر فراز مواضع آنها در يمن در ارتفاع پايين به عمليات ميپردازند.
علاوهبراين، عربستان "مقرن عبدالعزيز " رييس دستگاه اطلاعاتي خود را براي تحويل نامه ويژهاي به "معمر قذافي " رهبر ليبي به اين كشور اعزام كرد كه در آن از قذافي خواسته شده است كه تعهدات خود در جريان سفر اخيرش به رياض درخصوص توقف هرگونه حمايتي از جنبش الحوثي را اجرا كند.همچنين دهها افسر بلندپايه ارتش سابق عراق، فرماندهان گارد ويژه صدام و فرماندهان ستاد فراري از عراق به يمن آمدهاند و دولت "علي عبدا... صالح " (رييسجمهوري يمن) آنها را براي آموزش و تعليم افسران و فرماندهان نظامي بهكار گرفته است.افسران رژيم سابق عراق اشتباهات فرماندهان ارتش يمن در پنج جنگ گذشته عليه جنبش الحوثي از سال 2004 ميلادي را برشمردند و باتوجه به ملاحظات افسران رژيم سابق عراق، علي عبدا... صالح (رييسجمهوري يمن) تصميم گرفت تا از تعدادي از آنها بهعنوان مشاور، طراح و فرمانده براي حمله كنوني ارتش يمن عليه اعضاي جنبش الحوثي در استان شمالي صعده كمك بگيرد.
اين افسران رژيم سابق عراق تجربيات خود در برخورد با پناهگاههاي كردهاي شمال عراق را به فرماندهان نظامي يمن ارايه كردند، بهويژه كه شكل و ساختار مناطق كوهستاني شمال عراق با استان صعده يمن و اطراف آن مشابه است.
با اين وصف، عليرغم بحراني بودن وضعيت براي شيعيان استان صعده، با عنايت به مسلح بودن مردم منطقه و دستيابي اخير نيروهاي نظامي جنبش الحوثي به چند پايگاه نظامي و دستيابي به سلاحهاي سنگين، اين جنبش توانست از نظر نظامي در شرايط برتري قرار بگيرد و در چند منطقه ارتش يمن و نيروهاي نظامي عربستان را زمينگير كند و به نظر ميرسد كه مقاومت جنبش در مقابل تهاجمات نظامي وضعيت بهتري پيدا كرده است
استان صعده يعني محل اسكان شيعيان جاروديه در جوار استان نجران عربستان قرار دارد. نجران مهمترين منطقه شيعهنشين حجاز است كه دولت عربستان نسبت به آن حساسيتهاي فراواني دارد. همسايگي دو منطقه شيعهنشين موجباب هراس دولت عربستان و حزب بعث عراق را فراهم آورده است. بهخصوص اينكه در شرايط كنوني شيعيان با بهدست گرفتن دولت عراق از جايگاه سياسي بالايي در منطقه برخوردار شدند. به همينخاطر، دولتمردان عربستان و حزب بعث از قدرتگيري دوباره شيعيان در يمن بيمناكند و از هر فرصتي براي به ضعف كشاندن جنبش الحوثي استفاده ميكنند و حتي به اتهامهاي اثبات نشده از جمله جلوگيري از دخالت نظامي اعضاي جنبش در منطقه نجران نيز متوسل ميشوند.
عربستان سعودي علاوه بر كمك 3 مليارد دلاري به يمن و تقبل هزينههاي جنگ عليه حوثيها، علنا نيروي هوايي خود را وارد جنگ كرده است كه از پايگاه هوايي "خميس " عربستان پرواز ميكنند و بر فراز مواضع آنها در يمن در ارتفاع پايين به عمليات ميپردازند.
علاوهبراين، عربستان "مقرن عبدالعزيز " رييس دستگاه اطلاعاتي خود را براي تحويل نامه ويژهاي به "معمر قذافي " رهبر ليبي به اين كشور اعزام كرد كه در آن از قذافي خواسته شده است كه تعهدات خود در جريان سفر اخيرش به رياض درخصوص توقف هرگونه حمايتي از جنبش الحوثي را اجرا كند.همچنين دهها افسر بلندپايه ارتش سابق عراق، فرماندهان گارد ويژه صدام و فرماندهان ستاد فراري از عراق به يمن آمدهاند و دولت "علي عبدا... صالح " (رييسجمهوري يمن) آنها را براي آموزش و تعليم افسران و فرماندهان نظامي بهكار گرفته است.افسران رژيم سابق عراق اشتباهات فرماندهان ارتش يمن در پنج جنگ گذشته عليه جنبش الحوثي از سال 2004 ميلادي را برشمردند و باتوجه به ملاحظات افسران رژيم سابق عراق، علي عبدا... صالح (رييسجمهوري يمن) تصميم گرفت تا از تعدادي از آنها بهعنوان مشاور، طراح و فرمانده براي حمله كنوني ارتش يمن عليه اعضاي جنبش الحوثي در استان شمالي صعده كمك بگيرد.
اين افسران رژيم سابق عراق تجربيات خود در برخورد با پناهگاههاي كردهاي شمال عراق را به فرماندهان نظامي يمن ارايه كردند، بهويژه كه شكل و ساختار مناطق كوهستاني شمال عراق با استان صعده يمن و اطراف آن مشابه است.
با اين وصف، عليرغم بحراني بودن وضعيت براي شيعيان استان صعده، با عنايت به مسلح بودن مردم منطقه و دستيابي اخير نيروهاي نظامي جنبش الحوثي به چند پايگاه نظامي و دستيابي به سلاحهاي سنگين، اين جنبش توانست از نظر نظامي در شرايط برتري قرار بگيرد و در چند منطقه ارتش يمن و نيروهاي نظامي عربستان را زمينگير كند و به نظر ميرسد كه مقاومت جنبش در مقابل تهاجمات نظامي وضعيت بهتري پيدا كرده است